خودش اومده می گه نه!
من از تلوزیون فاله گرفتم برای اینکه چشمم ضعیف می شد!
گفته می خواد شبکه کودک رو تاسیس کنه
صد بار نشون داد چطور ندیدید؟
Printable View
خودش اومده می گه نه!
من از تلوزیون فاله گرفتم برای اینکه چشمم ضعیف می شد!
گفته می خواد شبکه کودک رو تاسیس کنه
صد بار نشون داد چطور ندیدید؟
چی را؟؟؟؟؟نقل قول:
صد بار نشون داد چطور ندیدید؟
در جواب چه حرفی گفته: نه! لطفا واضحتر صحبت کنید!نقل قول:
بعد یه سوال دیگه ککسی که تو تلویزیون کار کنه چشمهاش ضعیف میشه !؟
حالا اگر حرف بالا تایید میشه خب چه جوری میخواد شبکه تاسیس کنه!؟
کی نشون داد ما که ندیدیم !
خدایی تک تک جملاتت با ابهام وشک و تردید در آمیخته ! اگر اطلاعات بیشتری داری بیا و ابهام زدایی کن ! :دی
فاله = فاصله
-----------
توضيح: يه افرادي (به ظاهر خبرنگار) بهش ميگن درسته که بخاطر مادرتون از تلويزيون فاصله گرفتيد؟
اونم ميگه خب آره فاصله گرفتم چون چشمم اينطوري ضعيف ميشد. (يعني نزديک تلويزيون بوده رفته عقب ولي يه جوري اين حرفا مبهمه)
نقل قول:
چی را؟؟؟؟؟
چند بار یه ویدئو نشون دادن که توش یه سری خبرنگار می ریزن سر عمو پورنگ ازش کلی سوال می پرسن اونم همه رو شوخی جواب می دهنقل قول:
در جواب چه حرفی گفته: نه! لطفا واضحتر صحبت کنید!
بعد یه سوال دیگه ککسی که تو تلویزیون کار کنه چشمهاش ضعیف میشه !؟
حالا اگر حرف بالا تایید میشه خب چه جوری میخواد شبکه تاسیس کنه!؟
کی نشون داد ما که ندیدیم !
خدایی تک تک جملاتت با ابهام وشک و تردید در آمیخته ! اگر اطلاعات بیشتری داری بیا و ابهام زدایی کن ! :دی
آخرشمن می گه به زودی شاهد تاسیس شبکه کودک خواهید بود!
یه قسمت از دیالوگا:
-آیا درسته که به خاطر مادرتون از تلوزیون فاصله گرفتید؟
=بله چون مادرم گفته بود موقع تلوزیون نگاه کردن از تلوزیون فاصله بگیر که چشات ضعیف نشه
-آیا درسته که به سینما رفتید؟
=بله من دیروز رفتم 1500 تومن هم پول بلیطش بود
.....
مجید قناد(تهیه کننده فتیله) و عمو پورنگ (بیژن فرضیایی) قلک هاشونو شکستننقل قول:
حالا اگر حرف بالا تایید میشه خب چه جوری میخواد شبکه تاسیس کنه!؟
از اول قرار بود شبکه 8 شبکه کودک باشه ولی...
چند بار وسط برنامه کودکنقل قول:
کی نشون داد ما که ندیدیم !
خیلی خیلی ممنون از توضیحات زیبا و مفصلتان که بسیار راهنماییمان نمود !نقل قول:
فقط در جواب اخرین حرفت بگم پس خداییی حق داشتم نبینم! :31: ولی موندم شما اونموقع پای تلویزیون چی کار میکردی!؟ (نه فکر بد نمیکنم ا الآن دارم فکر میکنم که حس نوستالوژیکت گل کرده بوده:31:)
ولی جدا چقدر قشنگ جواب اون سوال را داده ها! به خاطر مادرتون .... :31:
ویرایش:
راستی منظورت از شکستن قلک همون خالی کردن (مقداری از) حسابهای بانکی بود دیگه !؟ (بابا خدایی کار اینها از قلک و این چیزها گذشته! :دی)
دوستان عزیز بعید میدونم دقت کرده باشید ! ولی به این نقل قول که در بالا کردم دقت کافی بفرمایید 2 تا از سوتیهای مشتی این برنامه ی عموپورنگ هست ! :31:نقل قول:
درسته من برنامه کودک نیگا می کنمنقل قول:
فقط در جواب اخرین حرفت بگم پس خداییی حق داشتم نبینم! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ولی موندم شما اونموقع پای تلویزیون چی کار میکردی!؟ (نه فکر بد نمیکنم ا الآن دارم فکر میکنم که حس نوستالوژیکت گل کرده بوده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
ولی خود شما اصلا چرا نگران عمو پرنگین اگه برنامه کودک نمی بینین؟:31:
یه دفه تو پارک لاله (خونه ما هم اون اطرافه) نمایش گذاشته بود موقع برگشتن یه پاژرو نقره ای خودش یه مشکی هم ور دست هاش (یا بادی گارداش!!!!) بودن سوار شدن رفتن!نقل قول:
راستی منظورت از شکستن قلک همون خالی کردن (مقداری از) حسابهای بانکی بود دیگه !؟ (بابا خدایی کار اینها از قلک و این چیزها گذشته! :دی)
یه دقف با فاطیما برنامه داشت گفت شما برین یه برنامه ببینین من با ایشون یه کارایی دارم!نقل قول:
یاد یه سوتی توی این برنامه افتادم! بچه زنگ زد به برنامه ، عمو پورنگ پرسدی مامانت کجاست پسره گفت حمام ، گفت بابات ججاست، گفت اون هم حمام ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من را میگی ترکیده بودم از خنده ! من سال به سال نمیدیدم این برنامه را یه بار هم که دیدم ترکیدم از خنده ! آخره سوتی بود !
حالا که اینو گفتم یه سوتی دیگه شو هم بگم! پسره زنگ زد گفت عمو پورنگ میشه من یه جک بگم ! عمو پورنگ گفت بفرما ، پسر جک شانسی بودن رپیس جمهور فعلی را گفت که از شخصی میپرسند اینو از کجا پیداش کردی میگه از تو لپ لپ درآوردم ! اینو یکی برام تعیف کرد ، آخره سوتیه این هم !
اونم برگشت گفت شما مثلا چیکار دارین
عمو هه هل کرد گفت ببخشین معذرت می خوام:31:
داريوش نه بيژننقل قول:
عمو پورنگ (بیژن فرضیایی)
نه چرا دروغ بگم تا حالا دیدم! یعنی اگر برنامه عموپورنگ بود من یه 20 دقیقه ای میدیدم و لذت میببردم (نسبت به این برنامه های بزرگسال صدا و سیما برتری شفافی داشت :دی)نقل قول:
نگرانیم فقطو فقط به خاطر بچه های این دوره زمونه است و دلم به حالشون میسوزه که یه برنامه خوب دارند اونو هم ازشون بگیرند ! (و غبطه میخورم به دوران خوش و توپ خودمون که خداوکیلی حرف نداشت برنامه های اون روزگار)
نه بابا دیگه فکر کنم از قلک شکستن به قول شما رسیده باشند به بادیگارد داشتن ! یه دلایلی دارم که این حرف را میزنم
وای عجب سوتی تمیزی داده ! آخر هر چی سوتی ! دقت کنید این فاطیما هم زیادی جوگیر میشد و میخندید و یه چندین بار که دیدند لباسهاش هم نافرمه اونو هم به شکل سامورایی قلع و قمع کردند ! این روند را دقیقا دیدم و متوجه شدم که دلیل کنار گذاتنش چیرهایی غیر از این نیست !
براشون زور داشت که یه دختر با اون قد و قامت بیاد و یه برنامه را رو انگشت کوچیکش بچرخونه که بالاخره به خندیدنهای زیادی (یکی بود میگفت خیلی از آدم بزرگها را دیده که سربرنامه ی این میشستند (جدا خودمم دیدم مخصوصا سر کار بعضی از این بازاریها ، یه چیزهایی برمیگشتند میگفتند در مورد این دختره که آدم چشمهاش 4 تا میشد) ولذت میبردند (لطفا نوع لذت را درک کنید) ببخشید بی پرده گفتم) نوع لباسش گیر دادند و کم کم از تلویزیون حذفش کردند! حالا الآن نیمدونم سرنوشتش چی شد ! کسی میدونه یه خبری هم به ما بده !
قربانتان: مصطفی عشقی