قواعد پنجگانه موفقيت در كنكور
قواعد پنجگانه موفقيت در كنكور
در اين مقاله سعي ميكنيم اصول و قواعد اساسي موفقيت در كنكور را اجمالاً مورد بررسي قرار دهيم. اين قواعد عبارتند از:
1- احساس خلأ 2- تعيين هدف 3- برنامهريزي و مشاوره صحيح و اصولي 4- مطالعه صحيح و اصولي 5- بهداشت روان.
اينك به شرح مختصر هريك از اين قواعد پنجگانه ميپردازيم:
1- احساس خلأ : اصولاً شكل گيري هر انگيزهاي براي حركت ناشي از احساس كمبود و خلاء ميباشد. انسان تا احساس گرسنگي نكند به سوي غذا نميرود و تا احساس فقر نكند به سوي غنا گام بر نميدارد.
اثبات اين مسأله آسان است. ما براي حركت به سوي مقصد احتياج به «انگيزه» داريم و براي طي كامل مسير نيز اين «انگيزه» بايد لحظه به لحظه تجديد و تقويت شود. تا وقتي كه انسان در خود احساس خلأ و كمبودي نكند انگيزهاي براي حركت ايجاد نميشود. پس از شروع به حركت نيز دوام و استمرار آن منوط است به بقاء اين احساس. لذا هرلحظه كه انسان متوجه شود كه كمبود برطرف شده است يا اينطور تصور كند، بديهي است كه از حركت باز ميماند.
تحصيل علم نيز به همين ترتيب است. انسان تا احساس جهل (خلأ علم) نكند به سوي كسب دانش گام بر نميدارد. و براي استمرار اين حركت نيز بايد «فقدان علم» همواره مدنظر باشد. بيشك از بين رفتن اين احساس، انگيزة جويندة علم را زايل ميكند و او را از حركت باز ميدارد.
2- تعيين هدف : گام بعدي در دستيابي به يك مقصود شناخت دقيق و كاملِ آن است. زيرا پس از آنكه انسان كمبود و خلأ چيزي را در خود احساس كند براي رفع آن تلاش ميكند. اما تنها اين كافي نيست بلكه او نيازمند دورنمايي است كه تا انتها او را در يك مسير به حركت وادارد و از انحراف او به اطراف جلوگيري كند و آن چيزي جز تعيين «هدف» و شناخت كامل و دقيق آن نيست. در تعيين هدف نكات زير بايد مورد توجه واقع شود:
الف) هدف بايد متعالي و ارزشمند باشد. بدون شك اهدافي بي ارزش و پوچ مانند «فرار از سربازي» و «چشم همچشمي» نميتواند دورنماي مناسبي براي حركت باشد.
ب) هدف بايد واضح و مشخص باشد و داوطلب كاملاً به آن آگاهي و اعتقاد داشته باشد. بسياري از داوطلبان شركت كننده در كنكور از اهداف واقعي خود بيخبرند. وقتي از آنها پرسيده ميشود «هدف شما از مطالعه و تحمل سختيهاي شركت در كنكور چيست؟» از «علاقه»، «استعداد»، «درآمد» و امثال اينها صحبت ميكنند اما پس از چند لحظه اعتراف مي كنند كه علاقهاي به رشتة مد نظر خود ندارند يا براي كسب درآمد نيازي به تحصيل احساس نميكنند و استعدادي هم در ميان نيست. مشخص نبودن هدف يكي از مهمترين عوامل عدم موفقيت داوطلبان است.
ج) هدف بايد ثابت باشد. معمولاً تغيير هدف آثار سوء و جبران ناپذيري را بر جاي ميگذارد. در نظر بگيريد داوطلبي براي قبولي در رشته مهندسي عمران شروع به مطالعه ميكند و طبق عادت نادرست، وقت خودرا تماماً مصروف يادگيري دروس اختصاصي ميكند اما پس از مدتي بنا به دلايلي تصميم به شركت در آزمون زبان انگليسي مي گيرد و در مدت كوتاه باقيمانده تا كنكور مجبور است دروس عمومي را كه مدت مديدي از آنها غافل بوده است مطالعه كند. تأثير ناخوشايند تغيير هدف در چنين مواردي آشكار است.
د) هدف بايد واحد باشد. در نظر داشتن چند هدف آن هم اهدافي كه همسو نيستند (مثلاً انتخاب رشتههايي كه در يك زير گروه نيستند) موجب تحميل تكاليفي بيش از حد توان بر داوطلب ميشود.
3- برنامهريزي و مشاوره صحيح و اصولي. پس از تعيين هدف و شروع به حركت، نخستين نيازي كه احساس ميشود يك «برنامة صحيح و اصولي» ميباشد. در اين مرحله انسان از خود ميپرسد: «حال كه بايد براي تحقق يك هدف حركت كنم «راه درست» كدام است؟ راه درست براي نيل به مقصود همان «برنامهريزي صحيح و اصولي» است. رسالت يك برنامه خوب آنست كه ما را با صرف كمترين انرژي و زمان به تمامِ اهداف تعيين شده برساند. برنامهريزي صحيح و اصولي براي داوطلبان كنكور بايد داراي شرايط زير باشد:
الف) تجزيه زمان باقي مانده به واحدهاي كوتاه مدت: بدين معنا كه مثلاً اگر تا روز آزمون صد روز باقي است اين صد روز به دورههايي كوتاه مدت همچون دورههاي هفت يا ده روزه تقسيم شوند و تكليف داوطلب در هر دوره مشخص باشد. اين تقسيمبندي موجب ميشود داوطلب گذران دورههاي زماني را يكي پس از ديگري احساس كند و بتواند تا حدي برنامة آيندة خود را پيشبيني نمايد و در پايان هر دوره خود را بيازمايد تا از ميزان پيشرفت خود مطلع شود.
ب) برنامه ريزي بايد مبتني بر تجربه باشد: بدون ترديد براي رسيدن به يك هدف، بهترين و مطمئنترين راه، حركت در مسيري است كه از «آزمون و خطا» سر سلامت به درآورده باشد و امتحان خود را پس داده باشد. تجربة برنامههاي غيراصولي و نيازموده و همچنين برنامههايي كه از جانب افراد غير متخصص و غيركارآزموده طرحريزي شده است به داوطلبان شركت در كنكور – كه فرصت كوتاه و جبران ناشدني دارند – به هيچ عنوان توصيه نميشود.
ج) تجويز كلية دروس در كليه واحدهاي زماني: نكتة بسيار مهمي كه هر برنامة اصولي بايد آن را تأمين كند «قرار دادن كليه دروس در كلية واحدهاي زماني» است. مثلاً اگر برنامه تحصيلي شامل هفت مرحلة ده روزه باشد بايد در هر هفت مرحله، داوطلب كلية دروس را مورد مطالعه قرار دهد. غفلت از هر ماده درسي و تعويق در مطالعة هر درس هرچند كم اهميت، تبعات سوء و جبران ناپذيري را به دنبال دارد.
البته بايد توجه داشت كه كمتر دانشآموزي توانايي برنامهريزي اصولي و هدفمند را دارد و در اينجاست كه نياز به مشاوران متخصص و مجرب در اين زمينه احساس ميشود. در اين مورد به ذكر اين نكته بسنده ميكنيم كه مهمترين ويژگي مشاور آنست كه خود توانسته باشد اين مسير را با موفقيت پيموده باشد و از راه و چاه آگاه باشد.
4- مطالعه صحيح و اصولي: يكي از كليد واژههاي اساسي در موفقيت تحصيلي و بخصوص موفقيت در كنكور آشنايي داوطلب با تكنيك و اصول مطالعه است. امروزه بر كسي پوشيده نيست كه مطالعه براي كنكور يك مقوله پيچيده و علمي است و نيازمند آموزش است. با افزايش رقابت در كنكور و علمي و تخصصي شدن سؤالات تنها كساني ميتوانند در اين مبارزه نفسگير پيروز شوند كه با تكنيكها و روشهاي مطالعه آشنا باشند. روش صحيح مطالعه روشي است كه با صرف كمترين زمان و انرژي از سويي باعث تسلط كامل دانشآموز بر مطالب كتب درسي شود و از سوي ديگر ثبات معلومات را در ذهن او تضمين نمايد. در شمارههاي آينده به اين مقوله بيشتر پرداخته ميشود.
5- بهداشت روان : تأثير بهداشت و سلامت روان را بر فرآيند يادگيري، پيشرفت تحصيلي و حفظ و تقويت انگيزه داوطلب نميتوان انكار كرد. درواقع بهداشت و آرامش روان بستري مناسب جهت نيل به هدف را فراهم ميآورد. علت شكست بسياري از داوطلبان مستعد و كوشا در كنكور عدم تأمين آرامش و سلامت روان است. آفتهاي بهداشت روان از اين قرار است.
الف) افسردگي: افسردگي نوعي غم و اندوه و كاهش غيرطبيعي سطح شادماني در انسان است. افسردگي موجب ميشود داوطلب انرژي لازم را براي دنبال كردن برنامة تحصيلي خود، نداشته باشد و در ميانة راه سرد و متوقف شود رابطه ميان افسردگي و هجوم افكار منفي و مشغوليت بيش از حد فكر به اين افكار و متعاقباً از دست دادن قدرت تمركز و افت كيفيت يادگيري، کاملاً اثبات شده است.
ب) استرس: استرسهاي رواني اگر بيقاعده و بيش از حد معمول باشند آرامش فرد را به مخاطره انداخته و او را از پيشرفت تحصيلي باز ميدارند.
ج) ترس از ناكامي: ترس از ناكامي كه داوطلبان از آن به عنوان «اضطراب» و «دلشوره» ياد ميكنند آفتي است كه موفقيت هر داوطلب كنكور را تهديد مينمايد. اين ترس غير موجه از آينده تمام وجود داوطلب را تسخير ميكند و بستر مناسب براي رشد و ثبات هرگونه دانش مفيد را از بين ميبرد.
منبع مقاله :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
__________________
روش های کاربردی تقویت حافظه
در این مقاله روشهای کاربردی جهت به خاطر سپاری مطالب ارائه شده است که با بکارگیری آنها میتوانیم حافظه خود را تقویت کنیم. شما برای به خاطر سپاری مطالب ابتدا باید ذهنی راحت و آرام داشته باشید چرا که هنگام اضطراب و نگرانی، به خاطر سپاری و حفظ مطالب مشکل خواهد بود. بنابراین روشی را که برای احساس آرامش به شما پیشنهاد میکنیم امتحان کنید.
از زمانهای دور افراد مختلف عادت داشتند، هنگامی که میخواستند مطلبی را فراموش نکنند، نخی به دور انگشتان گره میزدند، کنار روسری خود را گره میکردند، کنار کاغذ خود را خم میکردند و یا با خودکار کف دستشان علامت میزدند و... و کلیه مطالبی را که باید به خاطر میسپردند با همین علامتها، به یادداشتند. بنابراین هر کس برای خود روشی در حفظ کردن مطالب دارد که شاید بیشترین بازدهی را برای همان فرد داشته باشد.
در این مقاله روشهای کاربردی جهت به خاطر سپاری مطالب ارائه شده است که با بکارگیری آنها میتوانیم حافظه خود را تقویت کنیم. شما برای به خاطر سپاری مطالب ابتدا باید ذهنی راحت و آرام داشته باشید چرا که هنگام اضطراب و نگرانی، به خاطر سپاری و حفظ مطالب مشکل خواهد بود. بنابراین روشی را که برای احساس آرامش به شما پیشنهاد میکنیم امتحان کنید.
● یک روش برای احساس آرامش ذهنی
پیش از اینکه شروع به یادآوری مطلبی بکنید روش زیر را اجرا کنید تا آرامش ذهنی برقرار شود و مطالب را بهتر دریابید.
۱) بانگرش مثبت در رابطه به این که شما میتوانید کل مطالب را بیاد بیاورید، شروع کنید.
۲) روی یک صندلی نشسته و پشتتان را کاملاً صاف به آن تکیه بدهید.
۳) چشمانتان را ببندید و با دودستتان محکم دو طرف صندلی را بگیرید.
۴) محکم به صندلی بچسبید و آن را تا آنجا که میتوانید، بالا بکشید.
۵) حین کشیدن صندلی به سمت بالا، پاهایتان را محکم به زمین فشار دهید.
۶) درهمین حالت آهسته تا ۱۰ بشمارید و احساس کنید که عضلات و بدن شما چقدر کشیده میشوند.
)۷ اکنون کاملاً عضلات را شل کنید و بدن را بدون حرکت و آرام روی صندلی آزاد بگذارید و احساس کنید که چقدر آرامش دارید.
۸) باچشمان بسته تصور کنید که انسان موفقی هستید و طعم موفقیت را در تصورات خود بچشید.
۹) آرام چشمان خود را باز کنید و در این وضعیت، شروع به دوره کردن مطالب خود کنید.
۱۰) اگر بازهم احساس فشار و اضطراب دارید مراحل را از ابتدا تکرار کنید.
● روش کلید ماشین
برای تقویت حافظه خود میتوانید از کلید ماشین، عینک، دفترچه، کتابها یا نامهها و یا کلید وسایلی که باید به طور دائم همراه شما باشند استفاده کنید. بدین ترتیب که سعی کنید کلید ماشین خود را جائی بگذارید که در معرض دید نباشد به عبارتی آن را پنهان کنید تا هنگامی که برای رانندگی کردن نیاز به آن دارید مجبور به یادآوری مکان آن باشید.
● روش یادآورها
معلمی یک صندوق سفید بزرگ را هنگامی که میخواست تلفن مهمی بزند یا کار مهمی انجام دهد جلوی در خروجی میگذاشت. بدین ترتیب هنگامی که میخواست از منزل خارج شده یا وارد شود با دیدن این صندوق به یاد وظیفهِ مهم خود میافتادو شما نیز میتوانید با به کار بردن یادآورهای مختلف، از به تعویق انداختن وظایف مهم جلوگیری کنید.
● بازتاب شرطی
بنیان گذار این روش دانشمندی روسی به نام "پاولوف" بود. کاربرد این روش در قلم و حافظه بسیار وسیع است. طبق دستورات این روش باید سعی کنید مطالعات خود را هر روز دقیقاً در یک مکان و تحت شرایط ثابتی مانند خواندن در وضعیتی خاص و یا حتی خط کشیدن با رنگ و مواد خاص و... انجام دهید.
با تکرار این کار ذهن شما در وضع بسیار مساعدی برای مطالعه قرار خواهد گرفت، دقت شما افزایش پیدا کرده و انرژی کمتری صرف میکنید.
● به یادآوری خاطرات گذشته در تقویت حافظه
کوشش کنید روی ورقه کاغذی خاطرههای زمانی را که سن شما از ۱۰ تا ۱۵ سال بوده است، یادداشت کنید. این یادداشت را روزهای بعد با هر خاطرهای از خاطرات گذشته، در سالهای مذکور که به یادتان میآید، تکمیل کنید.پس از یک هفته به دوره ۶ تا ۱۰ سالگی و سپس در هفتههای بعد از دوره طفولیت تا ۶سالگی بپردازید و خاطرههای این دوره را نیز یادداشت کنید.
برای هر خاطره سعی کنید که تصویری از گذشته در ذهن خود به وجود بیاورید.
(خاطرههایی که از دوره طفولیت و جوانی شما به جای مانده است موجب شگفتی شما خواهد شد.)
● به خاطر سپاری نامها و چهره ها
در مرحله اول نام شخص را کامل بشنوید و به ذهنتان فرصت دهید تا آن را تحلیل کند. سپس به چهره شخص توجه کنید. بخصوص اگر مشخصه واضحی در ظاهر او بود نام او را به طریقی به این مشخصه یا مشخصات ربط داده و حفظ کنید.
چنانچه موفق نشدید، سعی کنید خودتان را به آن شخص علاقمند کرده و کوشش کنید اطلاعات بیشتری راجع به او کسب کنید و سپس این اطلاعات را با نام چهره او تطبیق دهید.
● به خاطر سپاری زبانهای خارجی
اگر بخواهید به یک زبان خارجی حرف بزنید و بتوانید لغات و جملات آن را به طور کامل در حافظه خود نگه دارید باید سعی کنید، به این زبان فکر کنید و حرف بزنید. به عبارتی افکار شما، بدون ترجمه زبان فارسی به آن زبان خارجی مستقیماً به کمک واژههای خارجی بیان شود.
این امر در آغاز به نظر بسیار دشوار مینماید ولی پس از تمرین، کاری بسیار آسان خواهد بود. باید واژه نامهای که برای ابتدای کار کافی باشد، در اختیار داشته باشید و از طرف دیگر به طرز ترکیب جملات،آگاه شوید. برای احاطه به این امر به شما توصیه میشود به هر مطلب یا گفتگو به زبان خارجی، چندین بار گوش دهید. سعی کنید کل عبارت، موقعیت بکار بردن آن و... را به خاطر بسپارید و در موقعیتهایی مشابه از عبارات و جملات آموخته شده استفاده کنید.
هیچ گاه از ترجمه لفظ به لفظ استفاده نکنید و چنانچه قصد خواندن متن به زبان خارجی دارید ابتدا متن را خوانده و معنای جملات را حدس بزنید و سپس یکی از ترجمههای خوب آن متن را مطالعه کنید.
● به خاطر سپاری تاریخ و جغرافیا
تاریخ درسی نیست که بتوان تمامی اطلاعات آن را در زمانی کم به خاطر سپرد بلکه باید به تدریج و با برقراری ارتباط بین تاریخها و کشف همزمانی اتفاقات با هم حتی مقایسه تواریخ آن را به خاطر سپرد.
برای مطالعه جغرافیا نیز مانند تاریخ پیش از مطالعه، شناخت کلی و صحیحی از جزئیات داشته باشید. باید بدانید که جغرافیا عبارت از، شرح و توصیف دادههای مستقل نیست بلکه میان بسیاری ازمطالبی که باید یادبگیرید، رابطهای وجود دارد.
در صورت فهم کامل این درس این امکان را پیدا میکنید که تقریباً بتوانید منابع کشاورزی و منابع کافی در یک ناحیه یا یک کشور را شرح دهید. سعی کنید بین اعداد، نام کشورها، محصولات، آب و هوا و... به روشهایی که در قسمتهای قبل توضیح داده شده ارتباط برقرار کنید.
● به خاطر سپاری ریاضیات
برای کسب موفقیت در به خاطرسپاری علوم ریاضیات، نخست باید قضایا و فرمولها را به خوبی یاد بگیرید. در حل مسائل، هوش، استدلال و درک مفهوم مسئله دخالت دارند.
▪ هندسه: نخست باید درک صحیحی از آن داشته باشید. قضایای هندسه را به صورت خلاصه در دفترچهای همیشه همراه خود داشته باشید و به شکلهای مربوطه به قضایا بسیار توجه کنید. از آنچه پس از مطالعه اشکال در مییابید فهرستی تهیه کنید که سپس خصوصیات شکل و نتایج کلی استدلال خود را یادداشت نمائید...
▪ جبر: در این مورد نیز ابتدا باید مفهوم را کاملاً فهمیده باشید و فرمولها و قضایا را به صورت خلاصه همانطور که در قسمت قبل گفته شد، همراه داشته باشید و از آنها کمک بگیرید.
به خاطر سپاری فیزیک، شیمی و علوم طبیعی
مطالعه این علوم شامل دو بخش است:
۱) مطالعه دادههای عادی، واقعیتها، مشاهدات و آزمایشها.
۲) مطالعه طرحها (کروکیها)، فرمولها، مسائل و...
برای مطالعه قسمت اول، ابتدا باید مطا لب را به طور مستقیم به خاطر بسپارید و روشی را که در رابطه با حفظ تاریخ و جغرافیا گفتیم در اینجا نیز بکار برید.برای مطالعه قسمت دوم نیز آنچه که در رابطه با به خاطرسپاری ریاضیات گفتیم، صادق است!
روزنامه اطلاعات - حسن صمدی
به نقل از:
کد:
http://www.aftab.ir/articles/health_therapy/mental_health/c13c1200558286p1.php
یاد بگیرید چگونه بیاموزید
دانستن مؤثرترین راه برای یادگیری است.
راه شما برای یادگیری مؤثر مستلزم شناخت موارد زیر است:
خودتان
توانایی شما برای یادگیری
روشهای موفقیت آمیزی که در گذشته از آن استفاده کرده اید
علاقه و دانش قبلیتان نسبت به موضوعی که قصد یادگیری آن را دارید
شاید یادگیری فیزیک برای شما آسان باشد اما یادگیری تنیس غیر ممکن و یا برعکس این.
به طور کلی راه یادگیری پروسه ای است که به گام های مشخصی تقسیم می شود.
چهار گام برای یادگیری
راه یادگیری خود را با چاپ و پاسخ دادن به سوالات زیر آغاز کنید و بعد استراتژی یادگیری خود را با توجه به پاسخها و مهارتهای یادگیری دیگری که به آن خواهیم پرداخت طرح ریزی کنید.
با گذشته شروع کنید چه تجاربی درباره نحوه یادگیری خود دارید؟
آیا خواندن را دوست دارید؟ حل مسائل؟ حفظ کردن؟ از بر خواندن؟ تجزیه و تحلیل کردن؟ مباحثه کردن؟ به کدامیک بیشتر علاقه مندید؟
آیا خلاصه کردن مطالب را بلدید؟
پرسیدن سوال درباره مطالبی که مطالعه کردید را چه؟
مرور کردن؟
دسترسی پیدا کردن به اطلاعات از منابع مختلف؟
مطالعه در خلوت و یا در گروه؟
زمان مطالعه شما باید طولانی باشد و یا به چند زمان کوتاهتر تقسیم شود؟
عادتهای مطالعه شما چیست؟ چگونه این عادتها به وجود آمده اند؟ کدامشان خوب است و کدامشان بد؟
چگونه می توانید مطالبی را که یاد گرفته اید به بهترین وجه ارزیابی کنید؟ از طریق یک امتحان کتبی؟ یک رساله کوتاه؟ و یا یک مصاحبه؟
پرداختن به زمان حال چقدر به این مطلب علاقه مندم؟
چقدر زمان می خواهم صرف یادگیری این مطلب کنم؟
آیا شرایط محیطی مناسب هستند؟
چه چیزهایی در کنترل من هستند و چه چیزهایی خارج؟
آیا می توانم برخی شرایط نامناسب را تغییر دهم؟
چه چیزی باعث می شود تا من خودم را وقف یادگیری این مطلب کنم؟
آیا من برنامه خاصی دارم؟ آیا برنامه من با توجه به تجارب گذشته و سبک مطالعه ام تنظیم شده است؟
توجه به چگونگی فهم موضوع اصلی عنوان مطلب چیست؟
نکات کلیدی قابل توجه کدام هستند؟
آیا من این نکات را متوجه می شوم؟
از قبل چه چیزهایی در مورد این مطلب می دانم؟
آیا موضوعات مرتبط با آن را می دانم؟
چه نوع منابع و اطلاعاتی به من کمک خواهد کرد؟
آیا برای دستیابی به اطلاعات تنها به یک منبع(مثلا کتاب درسی) اکتفا خواهم کرد؟
آیا به جستجو برای یافتن منابع اضافه نیاز دارم؟
وقتی که مطالعه می کنم، آیا از خودم می پرسم که آیا متوجه مطلب شده ام؟
آیا باید سریعتر پیش بروم و یا آهسته تر؟
وقتی که مطلبی را متوجه نمی شوم، آیا از خودم می پرسم چرا؟
آیا مطالعه را متوقف کرده و مطلب را خلاصه می کنم؟
آیا مطالعه را متوقف کرده و از خودم می پرسم که آیا ادامه آن منطقی است؟
آیا مطالعه را متوقف کرده و روند آن را ارزیابی می کنم(مثبت/منفی)؟
آیا من قبل از ادامه مطالعه به زمانی برای فکر کردن در مورد مطلب نیاز ندارم؟
آیا من برای پردازش و جا افتادن مطلب در مغزم نیاز به مباحثه با هم آموزانم را ندارم؟
آیا من به یک فرد موثق مثل معلم، کتابدار و یا متخصص آن رشته نیاز ندارم؟
مرور و بازبینی آیا درست عمل کردم؟
چه کارهایی را بهتر می توانستم انجام دهم؟
آیا برنامه من با نقاط ضعف و قوت من همخوانی داشت؟
آیا شرایط صحیحی را انتخاب کردم؟
آیا برنامه ام را کامل اجرا کردم؟ منضبط بودم؟
آیا به موفقیت رسیدم؟
آیا موفقیتم را به فال نیک گرفتم و خودم را تشویق کردم؟
در مطالب این صفحه از مباحث شناخت از خود(metacognition) استفاده شده است.
اصطلاحی که فلاول در سال 1976 پایه گذار آن بود و توسط افراد زیادی تکمیل شده است.
عادتهای موثر برای مطالعه موثر
با کمی آمادگی سازی می توانید کاری کنید تا در مطالعاتتان موفق باشید.
سعی کنید عادات زیر را در خود پرورانده و به آنها احترام بگذارید
مسولیت امور خود را به عهده بگیرید
بدانید که برای موفق شدن شما باید در مورد اولویتها، سرمایه زمان و منابع خود تصمیم قاطع بگیرید.
در مورد اصول کلی و اینکه چه چیزی با ارزش است خودمحور باشید
اجازه ندهید که دوستان و اطرافیانتان به شما دیکته کنند که چه چیزهایی برای شما مهم و چه چیزهایی مهم نیست.
امور ضروری را اول قرار دهید
از اولویت بندی هایی که برای خود تعیین کرده اید پیروی کنید و اجازه ندهید دیگران، یا سایر علایق و تمایلات شما را از اهدافتان دور کنند.
زمانها و مکانهای پربازده(Productive) خود را شناسایی کنید
صبح، بعد از ظهر یا شب؟
مکانهایی را پیدا کنید که در آن بتوانید به حداکثر توان خود در تمرکز و کارایی دست یابید. اگر این مکانها محدودند آنها را برای مشکل ترین مطالعاتتان اولویت بندی کنید.
خود را در موقعیت برد-برد ببینید
وقتی شما به بهترین نحو در کلاس درس شرکت می کنید، خودتان، همکلاسی ها و حتی خود استاد از آن سود می برد. در این شرایط نمرات بهتر شما می تواند به کارایی بالای شما صحه گذارد.
اول دیگران را درک کنید بعد سعی کنید تا خود درک شوید
وقتی با استاد راهنمای خود کاری دارید(در مورد نمره، مهلت برای ارائه تکالیف و ...) اول خود را جای او بگذارید و از خود بپرسید که بهترین نحوه صحبت با من در این شرایط چگونه می تواند باشد.
به دنبال راههای بهتر برای حل مشکلات باشید
برای مثال، اگر دروس خود را نمی فهمید فقط به مطالعه مجدد آن بسنده نکنید، کارهای دیگری بکنید! مثلا با استاد خود مشورت کنید، از همکلاسیها یا گروه های درسی بپرسید و ...
و همیشه خود را در موقعیت مبارزه قرار دهید.
مطالعه ی موفق با تمرکز(فصل اول)
این آموزشی که میخوام براتون بزارم حدود 12 فصل هست که امیدوارم بتونه کمکتون کنه و هر هفته یه فصلشو میزارم
فصل اول
ازیکی ازفیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند: آیا پس ازاین همه دانش و فرزانگی و ریاضت هنوزهم به ریاضت
مشغولی؟
گفت: آری. گفتند: چگونه؟
گفت: وقتی غذا می خورم صرفاً غذا می خورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم.
این شاید بزرگ ترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف کنید، یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید.
تمرکز واقعی یعنی اینکه اگرشما درطول روزبه پنج فعالیت مختلف مشغولید، درهرفعالیت صرفاً به آن فکرکنید و از افکار مربوط به کارهای دیگرآسوده باشید.
موفقیت زندگی روزانه ی ما تماماًً به میزان تمرکز ما برامور روزانه ارتباط دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کارخود، به هنگام ورزش صرفاً روی انجام حرکات، درهنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت هنری ازقبیل موسیقی، نقاشی، خطاطی و . . . به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید، عملاً موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخوردار بودند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملاً شما را به هیچ عنوان موفق نمی کند. وقتی کارمی کنید به خانواده می اندیشید، وقتی درخانواده به سرمی برید ازشغل خود نگرانید و وقتی ورزش می- کنید در اندیشه ی تحصیل هستید و وقتی درس می خوانید فکرتان هزارسو می رود. این عملاً اتلاف وقت و مؤثر نبودن است.
موفقیت یعنی تمرکز، تمرکزو تمرکز.
خواننده ی عزیز
همه ی فعالیت های انسان برای توفیق، نیازمند تمرکزاست. اما ازسلسله فعالیت های نیازمند تمرکز، مطالعه جدی ترین فعالیتی است که تمرکزدرآن نقش اساسی و محوری دارد.
خود شما بارها متوجه شده اید که پس ازمدتی که ازمطالعه تان گذشت چشمانتان روی کلمات و خطوط می دود بی آنکه حواستان به آن باشد وهمین طورشاید چند خط و یا چند صفحه را دنبال کنید و یکباره متوجه شوید حرکت چشمانتان صرفاً از زوی غریزه و عادت بوده، فوراً به عقب برمی گردید و شروع به خواندن دوباره می کنید، اما کمی جلوترمشکل تکرار می شود. این موضوع شما را بسیارخسته و کسل می کند، وقت زیادی را ازشما می- گیرد و کم کم میل به مطالعه درشما کم می شود. گاهی اوقات هم به کلمه ای از کتاب خیره می شوید و درافکارخود غوطه می خورید. پیش ازهرچیزمطمئن باشید که این مشکل و مسئله ی شما نیست و همه ی افرادی که به نوعی با مطالعه و کتاب سروکاردارند ازاین موضوع دررنجند.
برهمین اساس بخش عمده ای ازاین کتاب به راه های بهبود تمرکز درهنگام مطالعه وهنگام حضوردرکلاس می پردازد که صد البته مطالعه و عمل به آن برای تمرکز، آرامش، و شادمانی و موفقیت به همراه خواهد داشت.
درآخرذکراین نکته ضروری است که تمرکزحواس یک مهارت بی چون و چراست که نیازبه فراگیری تکنیک ها و تمرین مستمر دارد.
اینکه شما روش های کاربردی این کتاب را چند روزی تمرین کنید و بعد رهایش کنید نتیجه همان می شود که اکنون به آن گرفتارید: " عدم تمرکزحواس". تمرینات را با صبر و حوصله و متانت کافی انجام دهید. شتاب زده عمل نکنید و منظم و آرام به پیش بروید.
" لرد بایرون" می گوید: برای پیشرفت و پیروزی سه چیزلازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار و سوم پشتکار.
این مطلب را بخوانید اگر:
مصمم هستید و اراده ی راسخ کرده اید تمرکزتان بهترشود.
تمرین ها را انجام می دهید.
و به پیشرفت خود یقین دارید.
فصل اول
واقعیت ها در: تمرکز حواس
تمرکز چیست ؟
مهم ترین علت عدم دستیابی به یک تمرکز فکرعالی، تعاریف نادرستی است که درذهن شما برای تمرکز حواس وجود دارد.
بیشتر شما تمرکز را فکرکردن به یک موضوع ویژه به صورت مطلق و کامل و صد درصد می دانید درحالی که چنین چیزی نه تنها برای شما که برای هیچ انسانی درهیچ شرایطی به هیچ عنوان ممکن نیست.
شما ابداً قادرنیستید تمام ذهن خود را به طورکامل و مطلق در اختیاریک موضوع بگذارید و بقیه ی افکار را درآن زمان از ذهن خود کاملاً حذف کنید.
زمانی که یک انسان می تواند چنین تمرکزی داشته باشد، حداکثرسه الی چهارثانیه است. یعنی تاکنون کسی نبوده که پنج ثانیه متوالی به طورمطلق، تنها و تنها به یک چیزبیاندیشد.
بنابراین، منطقی نیست که شما تعریف بالا را برای تمرکزحواس قبول کنید. چنین تعریفی، سطح توقع شما را بالا می برد. وقتی که فکردیگری به جزموضوع اصلی به ذهنتان راه می یابد و یا کوچک ترین عامل حواس پرتی را ازمحیط اطراف خود دریافت می کنید. احساس سرخوردگی می کنید و گمان می کنید که قدرت تمرکز ندارید. حال آنکه این تصور فقط ناشی از برداشت اولیه ی نادرستی است که از تمرکزداشته اید وهمین تصورعملاً شما را در تلاش برای بهبود تمرکز ناکام می سازد.
پس، اولین و مهم ترین قدم را در راه افزایش تمرکز ذهنی خود بردارید: تعریف نادرستی را که از تمرکز حواس درذهن خود دارید دگرگون کنید.
اما تعریف درست تمرکز
تمرکزحواس همان قدرمی تواند واقعی باشد که عوامل حواس پرتی واقعیت دارند.
یعنی: شما باید بپذیرید که به هرحال، همیشه عواملی حواس شما را پرت می کنند که بعضی ازآن ها منشأ ذهنی و درونی دارند و ازاندیشه ی خود شما ناشی می شوند و بعضی دیگرمنشأ محیطی و بیرونی دارند و از محیط اطراف شما نشأت می گیرند. عواملی مثل یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون وتجزیه وتحلیل مسائلی خارج ازچارچوب موضوع مطالعه، ازعوامل حواس پرتی درونی و عواملی مانند سروصدا، حضورمزاحم دیگران و آشفتگی مکان مطالعه ازعوامل بیرونی به حساب می آیند.
شاید بتوان ذهن انسان را به یک سیستم ارتباطی بسیارپیچیده تشبیه کرد. درهرلحظه هزاران پیام ازمحیط داخلی بدن و ازمحیط اطراف به آن مخابره می شود و درعین حال هزاران پیام ازاین مرکز به محیط داخلی بدن و محیط اطراف ارسال می گردد. اگرچه بسیاری از این مبادله ها درحوزه ی ناخودآگاه ما صورت می گیرد، بعضی از این پیام ها وارد حوزه ی آگاهی ما می شوند و ذهن ما را از موضوع مطالعه منحرف می کنند.
گفتیم که برای دستیابی به تمرکز حواس عالی، باید آن را درست تعریف کرد. برای تعریف درست هم ابتدا باید حواس پرتی را به عنوان یک واقعیت انکارنشدنی بپذیریم و بعد بگوییم : تمرکزحواس یعنی" عوامل حواس پرتی را به حداقل رساندن". با تمرین هایی که جلوتر شرح خواهیم داد، شما می توانید عوامل حواس پرتی خود را کمترو در نتیجه تمرکز حواس خود را بیشتر کنید.
تمرکز حواس نسبی است
درتعریفی که برای تمرکزحواس ارائه دادیم نسبی بودن تمرکزکاملاً نشان داده شده است. گفتیم که تمرکز هرشخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی اوتغییرمی کند. درنتیجه شما هیچ گاه ازیک میزان مشخص وثابت تمرکز برخوردارنیستند. به محض آنکه محیط شما عوض شود و یا شرایط ذهنی شما تغییرکند، میزان تمرکزشما بریک مطلب تغییرمی کند.
همچنین تمرکزحواس افراد مختلف نسبت به یکدیگر، کاملاً فرق می کند. بنابراین شما هرگزنباید خود را فرد حواس پرت و فاقد تمرکزی بدانید یا معرفی کنید، چرا که چنین چیزی حقیقت ندارد.
درست ترآن است که بگویید در این لحظه، با ذهنیت کنونی و در محیط فعلی عوامل حواس پرتی من بیشترو میزان تمرکزم کمتراست.
گفتن" من کاملاً آدم حواس پرتی هستم" و عباراتی ازاین دست، کاملاً نادرست است. این قضاوت شما درباره ی تمرکز حواستان به هیچ وجه منصفانه نیست چرا که خود شما بارها و بارها درشرایط متفاوت تمرکزهای عالی گوناگونی را تجربه کرده اید.
همیشه به خاطر داشته باشید که به هنگام قضاوت درمورد خودتان یا دیگران، واقع بین بودن با بدبین بودن خیلی فرق می کند. کسی که واقع بین است همه ی جنبه ها چه خوب و چه بد را درنظر می گیرد. به سرعت داوری نمی کند. جزئیات را می بیند و کلی گویی نمی-
کند. پس: درمورد تمرکزحواس خود واقع بینانه قضاوت کنید و واقع بینانه حرف بزنید یعنی همیشه توجه کنید که: تمرکزحواس نسبی است.
تمرکز حواس اکتسابی است
بسیاری ازشما در مواردی که نمی توانید تمرکز حواس عالی داشته باشید، می گویید: "من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم" . همین ذهنیت نادرست باعث می شود که نتوانید ازچنین تمرکزی برخوردار گردید.
تمرکز حواس به هیچ وجه ذاتی نیست. ما ژن مشخصی برای تمرکزدرمغزنداریم و هیچ یک ازما با تمرکز مادرزاد به دنیا نیامده ایم. اگرچه برخی از والدین، رفتارنوزاد خود را هنگامی که محکم شیشه ی شیررا در دست گرفته، به آن نگاه می کند و شیر را می مکد، تمرکز حواس تلقی می کنند و می پندارند که کودکشان ازتمرکز ذاتی برخورداراست. رفتار کودک صرفاً پاسخی بازتابی به محرک که شیشه ی شیر یا سینه ی مادراست، می باشد و هیج نوع تفکری درآن صورت نمی گیرد چرا که هنوز مراکزعالی مغز، کنترل رفتارکودک را به دست نگرفته اند و بنابراین تعبیر رفتارکودک به تمرکز حواس کاملاً بی اساس است.
آنچه مسلم است استعداد بالقوه ی تمرکزحواس درهمگان وجود دارد و مانند هراستعداد دیگر می توان آن را درخود رشد داد و پروراند. شما به راحتی می توانید این خصلت همگانی را درخود تربیت کنید و به عالی ترین مراتب خویش برسانید.
همه توانایی های همگانی را به عضله ای تشبیه می کنند. قوی ترین و عضلانی ترین افراد را هم که در نظربگیرید، وقتی به دنیا آمدند ازعضلاتی ساده و نرم و طبیعی مانند دیگران برخورداربودند اما تمرین و ممارست و به کارگرفتن عضلات باعث شده که آن ها به مرور در رشد عضلانی خود پیشرفت کنند و به بالاترین مرتبه ی آن که مهارت های ویژه دراستفاده ازعضلات است، برسند.
تمام استعدادهای بالقوه ی انسانی را می توان به صورت بالفعل درآورد و پرورش داد و به عالی ترین درجه ی خود را رساند.
مثلاً یک بند باز ماهر را درنظربگیرید. اوهم وقتی متولد شد مانند همه ی کودکان طبیعی دیگر، توانایی حفظ تعادل را به دست نیاورده بود. مدت ها طول کشید تا او بتواند بنشیند و دروضعیت نشسته تعادل به دست آورد، بایستد و در وضعیت ایستاده تعادل به دست بیاورد. راه برود و درحال راه رفتن تعادل خود را حفظ کند. درست مانند همه ی کودکان طبیعی دیگر. اما او با تمرینات مداوم و مکرر، استعداد حفظ تعادل خود را آن قدرپرورش داد که به یک مهارت تبدیل کرد. حالا او آنقدرتوانایی حفظ تعادل دارد که می تواند به راحتی روی یک بند حرکات پیچیده انجام دهد و تعادل خود را حفظ کند و ما را به وجد بیاورد.
حافظه و تمرکزهم دو استعداد همگانی هستند که می توانند پرورش پیدا کنند و به مهارت های ویژه تبدیل شوند.
کسانی که قادرند ضرب و تقسیم اعداد چند رقمی را درکوتاه ترین زمان ممکن انجام دهند، کسانی که می توانند با یک باردیدن، شنیدن، حس کردن یا خواندن، آنچه را که آموخته اند، تا زنده اند به خاطر داشته باشند و همه ی کسانی که ما آن ها را استثنائی و عجیب و غریب می دانیم، افرادی کاملاً معمولی هستند که یک یا چند استعداد طبیعی وهمگانی خود را تا این سطح پرورش داده اند. امروز حتی خلاقیت، که حدود صد سال پیش یک استعداد کاملاً ذاتی تصورمی شد، یک استعداد کاملاً پرورش یافته محسوب می شود.
دکتر" اسبورن" در کتاب " پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت" براین موضوع بسیارتأکید می کند و تمرینات زیادی را برای پرورش این استعداد بالقوه به خوانندگان کتاب خود می آموزند.
علت رشد روزافزون مؤسسه های پرورش نیروهای ذهنی دردنیا همین قابلیت پرورش یافتن نیروهای ذهنی و اکتسابی بودن آن هاست.
پس کاملاً ایمان بیاورید و باورکنید که به راحتی قادرید استعداد خدادادی تمرکزفکر را در خودتان پرورش دهید و نسبت به وضعیت کنونی، آن را بهبود بخشید. حتی اگرامروز فکرمی کنید که سن شما بیشترشده و یا درزندگی خود مشکلات جسمی، عاطفی و محیطی فراوان دارید، بازهم مطمئن باشید که می توانید ازقدرت تمرکزعالی برخوردارشوید به شرط آنکه روش به کارگیری صحیح این استعداد بالقوه را فرا گیرید.
به خاطرداشته باشید که اگرازیک کلید مدتی استفاده نکنید، زنگ می زند ولی تا هنگامی که کلید در قفلِِِ ِ در می چرخد و به کارگرفته می شود، هرروزبراق ترو درخشان ترمی شود.
تمام استعدادهای ما مصداق این کلید را دارند. باید آن ها را به کاراندازیم تا به استعداد های درخشان تبدیل شوند. درغیراین صورت به مرور زنگ خواهند زد.
مطالعه ی موفق با تمرکز(فصل دوم)
فصل دوم
اساس تمرینات در: تمرکز حواس
تمرکزحواس دروهله ی اول یک تلاش ذهنی است برای انسجام بخشیدن به فکر و جمع وجورکردن آن.
هرچه بیشتربه این تلاش ادامه دهید، تمرکز شما بهبود می یابد و هرچه ازاین تلاش بازبمانید، تمرکز شما کاهش پیدا می کند.
امروزه تمام استعدادهای ذهنی را به تلاش و کوشش فردی وابسته می کنند. حافظه، تمرکز، خلاقیت، توانایی تدبیرو چاره اندیشی و سایرفرایندهای ذهنی هیچ یک به سن، جنس و تحصیلات بستگی ندارند.
اینکه شما دخترید یا پسر، مرد یا زن، سالمند یا جوان و . . . به هیچ عنوان دلیلی برای عدم توانایی شما درپرورش برخی ازنیروهای ذهنی نیست.
همان طورکه گفتیم، همه ی این ها به تلاش و کوشش فردی شما بستگی دارند. هم اکنون به یک شاخه ی گل فکرکنید. مسلماً پس ازچند لحظه عوامل حواس پرتی به سراغ شما می آیند که کاملاً طبیعی است.
اما کاری که شما باید انجام دهید این است که خیلی سریع افکارخود را جمع و جورکنید و به فکراول یعنی شاخه ی گل برگردید.
بعد از این تلاش دوباره لحظاتی بیش نمی گذرد که فکرشما منحرف می شود و شما باید مجدداً به شاخه ی گل برگردید.
شاید دریک تمرین پنج دقیقه ای، ده ها یا حتی صدها بارفکرتان منحرف شود. خسته نشوید و فکرخود را به هرسو رها نکنید. به محض این که متوجه شدید که از مسیر قبلی منحرف شده اید، به موضوع اصلی بازگردید.
" ملوین پاورز" درکتاب " راهنمای تمرکز بهتر" به شدت تأکید می کند که استمراریک ماهه دراین تمرین به صورت روزی پنج الی ده دقیقه ، تأثیرفوق العاده ای درتمرکزفکرشما دارد.
تمرین
زمان مشخصی را انتخاب کنید. هرزمانی که دوست دارید. مثلاً ساعت ده شب.
ازامروزهرشب ساعت ده تا ده و ده دقیقه به مدت یک ماه تمام به یک موضوع ویژه فکر کنید. توجه داشته باشید که دست کم باید چهارالی پنچ شب متوالی به یک تصویرثابت فکرکنید. تصویری که مورد علاقه ی شما باشد. زمانی تصویررا عوض کنید که احساس کنید این تصویردیگردرشما انگیزه ایجاد نمی کند و تکراری شده است.
تلاش کنید که فکرتان منحرف نشود. به همان روشی که گفتیم به محض انحراف ذهن از موضوع اصلی، به آن بازگردید. به مرورمی بینید که رفته رفته میزان انحراف های ذهنی شما کاهش می یابد. به طوری که در روزبیستم حتی کمترازپنج بار درطول ده دقیقه فکرتان منحرف می شود.
فراموش نکنید که استمراربک ماهه دراین تمرین بسیارحائزاهمیت است. نکته ی دیگر این که حتماً به موضوع مورد علاقه ی خود فکرکنید، به ویژه درروزهای اول تمرین. چرا که هرآنچه مورد علاقه است خود به خود ایجاد تمرکزمی کند. بعداً دراین باره بیشترشرح خواهیم داد.
نگاه کردن به یک جسم
برای شروع تمرین به هیچ عنوان با چشم بسته تمرین نکنید. چون دیدن یک تصویر عینی و ملموس، بسیارساده ترازتماشای یک تصویرذهنی است.
مثلاً سیبی را جلوی خود بگذارید وهمان گونه که دقیقاً به آن نگاه می کنید به آن فکر کنید. هربارکه متوجه شدید به اصطلاح ماتتان برده وذهنتان منحرف شده، دوباره توجه خود را به سیب معطوف کنید تا زمانی که ده دقیقه تمام شود.
دیدن یک جسم با چشم بسته
پس ازچند روز دیدن اشیاء با چشم بازو فکرکردن به آن، وقتی که احساس کردید دراین کارمهارت یافتید، همان جسم، یا شیئی دیگر را درذهن خود ببینید و به آن فکرکنید.
درجایی آسوده بنشینید. چشمان خود را ببندید و به تصویرذهنی خود توجه کنید. هربارکه ذهنتان فرارمی کند و به تصویرها و افکاردیگرمتمایل می شود با تلاشی ساده و آرام به تصویرذهنی خود برگردید.
نگاه کردن به یک اسم معنی با چشم بسته یا باز
بعد ازچند روزمداومت در مرحله ی دوم تمرین، کمی آن را برای خود دشوارترکنید. اینک به اسامی معنی توجه کنید. به محبت، فداکاری، خشم، شادی، هیجان و . . .
چون اسم های معنی تصویرعینی ندارند، بهترآن است که آن ها را دروجود یک شخص مورد علاقه ببینید. مثلاً شادی وهیجان را درچهره ی دوست صمیمی خود و یا فداکاری و محبت را درچهره ی مادریا پرستاری که شب هنگام بربالین کودکی بیمارایستاده است واز او مراقبت می کند ببینید.
تمرکزپیدا کردن براسامی معنی، قدرت تمرکز فکرشما را بسیارعالی می کند، به شرط آنکه درمراحل 1 و 2 تمرین مهارت کسب کرده باشید.
در روزهای آخرشما می توانید به مفاهیم گسترده تروعمیق تری که تصاویردنباله داری را شامل می شوند فکرکنید البته به صورت منظم و منسجم.
مثلاً جنگ، مفهوم گسترده ای است که تصاویرفراوانی را درذهن شما تداعی می کند. این تصاویررا با یک نظم خاص دنبال کنید. مثلاً ابتدا حمله ی هواپیماها، بعد بمباران مناطق نظامی، بعد خشم افراد، تشکل نظامی، حمله بردشمن، تیراندازی، جنگ تن به تن وسپس غلبه وفتح وپیروزی.
این تصاویردنباله دار را همیشه با یک نظم ثابت و مشخص درذهن خود بیاورید و دنبال کنید.
چگونه فکرکنیم ؟
شاید شما هم با این مشکل مواجه باشید که نمی دانید چگونه فکرکنید و یا وقتی که به فکر کردن مشغول هستید، مطمئن نیستید که دارید فکرمی کنید یا نه.
" کوین ترودا" رییس مؤسسه ی حافظه ی آمریکا و نویسنده ی کتاب " تکنیک های تقویت حافظه" در کتاب خود می نویسد: تصاویر، پایه های فکری ما هستند، یعنی همیشه تصاویرافکار را می سازند. تا تصویری نباشد فکری نیست و هروقت تصویرایجاد شد تفکر صورت می گیرد. پس بهترین راه برای آن که مطمئن شوید درحال فکرکردن هستید این است که ببینید تصویردارید یا نه. اگرتصویردارید، مسلماً درحال فکرکردن هستید.
اگردرتجسم مشکل دارید
درمرحله ی اول تمرین، شما جسمی را با چشم بازمی بینید. بنا براین تصویرعینی دارید که به دنبال آن اندیشه خواهد بود.
اما درمرحله ی دوم تمرین، گاهی احساس می کنید که درساختن تصاویرذهنی مشکلات فراوان دارید یا ادعا می کنید که تصویری نمی بینید و فقط احساسی ازیک تصویر دارید.
بهترین راه برای ایجاد مهارت در دیدن تصاویرذهنی، توالی انجام مراحل 1 و 2 است یعنی اینکه ابتدا تصویری را با چشم بازببینید و سپس آن را فوراً با چشم بسته ببینید. هروقت تصویرمحو یا کمرنگ شد دوباره چشم را بازکنید و تصویرواقعی را ببینید و پس ازنگاه دقیق، مجدداً چشم خود را ببندید و تصویرذهنی آن را مشاهده کنید.
این عمل خیلی زود نتیجه می دهد و شما درساختن تصویرذهنی مهارت پیدا می کنید.
خوانندگان کتاب های روان شناسی موفقیت، معمولاً خیلی با مشکل دیدن تصویرذهنی مواجه می شوند. وقتی به شخصی گفته می شود که مثلاً " خودت را دریک باغ پرازگل ببین" می گوید: " من قادرنیستم خودم را ببینم" . به همین علت است که خیلی ازخوانندگان این کتاب ها نمی توانند این تمرین مؤثر را که پایه و اساس " تجسم خلاق" است انجام دهند. به این افراد توصیه می کنیم که تصویرخود را به دقت درآینه نگاه کنند. سپس با چشم بسته خود را مجسم نمایند و به همان صورت که درمورد اشیاء شرح دادیم، هروقت تصویرکم رنگ یا محو شد دوباره چشمان خود را بازکنند و تصویرواقعی خودشان را ببینند.
بعد ازمدتی به راحتی می توانند خودشان را مجسم کنند و تمرینات این کتاب ها یا کلاس ها را به خوبی انجام دهند.
یک سؤال دیگر
درمرحله ی اول تمرین ممکن است با این سؤال مواجه شوید که مثلاً وقتی سیب را می- بینیم به چه چیزآن فکرکنیم؟
ما مؤکداً پاسخ می دهیم: به هیچ چیز. فقط تصویر را ببینید، فکرخود به خود ایجاد می- شود. رنگ، شکل، لکه های کوچک، اندازه، نوع و . . .
چند روز تمرین کنیم؟
قراربود که تلاشی ذهنی به مدت یک ماه و هرروز ده دقیقه برای انسجام بخشیدن به افکارخود داشته باشید. می توانید هرهفته ازاین ماه را به انجام یک مرحله اختصاص دهید. هفته ی اول: مرحله ی اول، هفته ی دوم : مرحله ی دوم، هفته ی سوم: مرحله ی سوم ( فکر کردن به اسم معنی )، هفته ی چهارم: مرحله ی چهارم ( فکرکردن به مفاهیم گسترده و دنباله دار) .
شما می توانید بیشترتمرین کنید مثلاً ده دقیقه صبح و ده دقیقه شب. اما ما معمولاً تمرینات فراوان را توصیه نمی کنیم تا شما علاقه و استمرارخود را ازدست ندهید و زود خسته نشوید. بهتراست ازهرگونه شتاب و فشارزیاد که ناشی ازاشتیاق فراوان شما در روزهای اول است، بپرهیزید. " استمرار" شرط اول موفقیت دراین تمرین است و " وارد شدن درهرمرحله به شرط موفق شدن درمرحله ی قبل" شرط دوم.