حمله هوایی به پایگاه نظامی الولید:
پیشنهاد بهتون میکنم بخونیدش.خیلی جالبه
متهورانه ترین عملیات هوایی تاریخ جهان
عملیات اچ 3 یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی دنیاست که به نام فانتومها ثبت شده است. فانتومهای ایرانی طی یک عملیات پیچیده و تحسین برانگیز در 4 آوریل 1981 (فروردین 1360) پایگاه هوایی الولید در مجموعه اچ 3 واقع در غرب عراق، در نزدیکی مرز این کشور با اردن را بکلی نابود کردند. در مجموع بیش از 48 هواپیمای عراقی که بیشتر آنها بمب افکنهای روسی (میگ 23، سوخو 20، تییو 16، تییو 22) بودند در این عملیات از بین رفتند. حمله به اچ 3 از لحاظ فنی یکی از پیچیده ترین عملیاتهای هوایی جهان بشمار می رود و از نظر دستاوردهای نظامی نیز با توجه به نابودی کامل 48 هواپیمای دشمن در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار می گیرد. این عملیات در 1981 یعنی زمانی که نیروی هوایی ایران از برتری بی چون و چرایی بر نیروی هوایی عراق برخوردار بود به انجام رسید.
می دانیم که در اول مهرماه 1359، یکروز پس از آغاز جنگ و حملهی هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد نیز یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی جهان با شرکت بیش از یکصد و چهل هواپیمای جنگی بر فراز عراق انجام شد. این عملیات از نظر تعداد هواپیماهای شرکت کننده در آن یکی از منحصر بفرد ترین نبردهای هوایی جهان پس از جنگ جهانی دوم بشمار می رود. در این حمله بسیاری از تاسیسات زیربنایی عراق، پایگاهها و دپوهای ارتش عراق در مرز این کشور با ایران نابود شد. در سال 1981 منابع اطلاعاتی ایران دریافتند که نیروی هوایی عراق تعدادی از بمب افکنهای خود را برای دور ماندن از حملات هواپیماهای ایرانی و جلوگیری از نابودی آنها بر روی باند فرودگاه به پایگاهی در دورترین نقطهی غرب این کشور منتقل ساخته است؛ به یکی از پایگاههای سه گانهی اچ 3 با نام الولید. هیچ کارشناس نظامی تا آنوقت تصور نمی کرد که این پایگاهها که در غربی ترین نقطهی خاک عراق و در نزدیکی مرز این کشور با اردن واقع شده است روزی هدف حملهی جنگندههای ایرانی قرار گیرد. هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه میبایست از مرزهای شرقی عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر که تاسیسات پدافندی موثری داشتند به اچ 3 می رسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر باز می گشتند. در تمام طول مسیر جدای از موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که در صورت حمله، با توجه به برتری تعداد آنها نسبت به هواپیماهای مهاجم ایرانی بدون شک ادامهی عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن میساختند. عبور جنگندههای ایرانی از عرض کشور عراق و رسیدن به دورترین نقطهی خاک این کشور مسئلهای نبود که از چشم رادارهای عراقی پنهان بماند. با توجه به این مسائل احتمال یک حملهی غافلگیرانه از طرف ایران منتفی و غیرممکن انگاشته میشد. اما در آنسوی جریان، افسران نیروی هوایی ایران باور دیگری داشتند. خلبانان ایرانی مصمم بودند تا این عملیات را به هر طریق ممکن به انجام رسانند. بدین ترتیب پایگاه هوایی نوژهی همدان آبستن یکی از رویدادهای بزرگ جنگ شد. در این پایگاه افسران نیروی هوایی به طراحی یکی از شگفت انگیزترین و جسورانه ترین حملات هوایی تاریخ پرداختند.
تنها نمونه های دیگر برای عملیات اچ 3 ، عملیاتهایی بود که نیروی هوایی اسرائیل در جنگهای 1967 و 1973 موفق به انجام آن شده بود. در ژوئن 1967 طی جنگهای شش روزه، اسرائیلیها بخش اعظم نیروی هوایی مصر را روی زمین از میان برداشتند. در اکتبر 1973 نیز، طی جنگهای بیست روزه (که اعراب آنرا جنگ رمضان و اسرائیلی ها آنرا جنگ یوم کیپور نام نهادند) نیروی هوایی اسرائیل موفق شد بسیاری از هواپیماهای مصری را بر روی باند فرودگاه از میان بردارد. در همین سال چهار فانتوم اسرائیلی ساختمان ستاد مشترک ارتش سوریه را در قلب دمشق با خاک یکسان کردند (که البته فقط دو تای آنها سالم به پایگاههایشان بازگشتند). حال ایرانیها می رفتند تا عملیاتی را به انجام رسانند که در صورت موفقیت به یک اسطوره در تاریخ جنگهای هوایی بدل می شد. در طراحی عملیات به گونهای عمل شد که در وهلهی اول به یک داستان علمی، تخیلی بیشتر شباهت داشت تا یک عملیات هوایی در شرایط جنگ واقعی. قرار بود 8 فانتوم، از فرودگاهی در شمال غرب کشور به پرواز درآیند. این هواپیماها باید از کوهستانهای مرزی عراق و ترکیه و در ارتفاعی پایین پرواز میکردند و پس از طی مسافتی طولانی بر روی خط مرزی عراق و ترکیه (که احتمالا در مواقعی نیز مستلزم تجاوز به حریم هوایی ترکیه بوده است) خود را به اچ 3 برسانند. فانتومها پس از فروریختن بمبهایشان بر سر هواپیماهای عراقی میبایست از همان مسیر قبلی به پایگاههای خود بازمیگشتند. عملیات باید کاملا غافلگیرانه انجام میشد و فانتومها تا لحظهای که بر فراز اچ 3 ظاهر می شدند نباید هیچ نشانهای از یک حملهی هوایی را آشکار میکردند. در راه بازگشت مسلما عراقیها که دیگر از حمله آگاه شده بودند هواپیماهای خود را بدنبال فانتومها می فرستادند و هواپیماهای ایرانی در اینجا نیز باید در صورت درگیری خود را حفظ میکردند. در تمام طول مسیر هواپیماها میبایست در ارتفاع پایین (20 تا 30 متری) پرواز می کردند تا از دید رادارهای دشمن پنهان بمانند. در حالت عادی، پرواز در ارتفاع پایین به قدرت و مهارت بسیاری نیازمند است اما پرواز در ارتفاع پایین بر فراز منطقهای کوهستانی تقریبا به کاری غیرممکن میماند که تنها از عهدهی خلبانانی بر میآید که دارای مهارت و قدرت عکس العمل بالایی باشند. (تصور غیر ممکن بودن چنین کاری چندان دشوار نیست. در حالت رانندگی با یک اتومبیل با سرعتی معدل 200 کیلومتر بر ساعت بسیاری از مواقع راننده پس از مشاهدهی مانعی در مقابل خود به سختی می تواند از خود عکس العمل نشان دهد. زمانی که چشم انسان موفق به دیدن مانعی در برابر خود می شود و مغز دستور عکس العمل اعضای بدن را از قبیل؛ گرفتن کلاچ، فشار بر روی ترمز یا ... را صادر می کند اتومبیل با سرعت 200 کیلومتری خود عملا به مانع رسیده است و برخورد اجتناب ناپذیر جلوه می کند. حال وضعیتی را تصور کنید که خلبان ناگهان با دیدن قلهای در مقابل خود سعی در بالا کشیدن هواپیما میکند. طی چند ثانیه خلبان باید هواپیما را از فراز مانع عبور دهد در حالی که با 5/2 برابر سرعت صوت به سمت آن در حرکت است. این توضیح می تواند دشواری پرواز بر فراز کوهستان در ارتفاع پایین را نشان دهد).
عملیات اگر فقط همین مشکلات را هم داشت به اندازهی کافی غیرممکن به نظر می رسید اما مسئلهی دیگری وجود داشت که مهمترین چالش پیش روی عملیات بود. هیچ هواپیمایی به علت محدودیت سوخت نمی توانست چنین مسیر طولانی را رفته و بازگردد. پس در حین عملیات و بر فراز آسمان عراق که نفوذ با جنگنده ها هم در آن به اندازه ی کافی دشوار بود می بایست یک بویینگ برای رساندن سوخت به فانتومها با آنان همراه میشد. آیا یک بویینگ میتوانست خود را از دید رادارها مخفی کند؟ سرعت بویینگ بسیار کمتر از سرعت هواپیماهای جنگنده است بنابراین فانتومها نمی توانستند همراه این هواپیماهای غول پیکر حرکت کنند و در تمام طول مسیر از آن در برابر جنگنده های عراقی محافظت کنند، حال اگر بویینگ در هر مرحله از عملیات توسط عراقیها هدف قرار میگرفت تکلیف فانتومها چه بود؟ اصولا آیا یک بویینگ 707 شانسی برای گذشتن از مرز عراق و رسیدن به نقطهای که باید سوختگیری در آن انجام می شد را داشت و یا در همان مراحل آغاز عملیات هدف هواپیماهای رهگیر عراقی قرار میگرفت؟ طبق برنامه ریزی عملیات، پس از اولین نوبت سوختگیری هواپیمای مادر باید صبر میکرد تا فانتومها عملیاتشان را بر فراز اچ 3 انجام دهند و در راه بازگشت (که این بار دیگر عراقی هوشیار شده بودند) دوباره عملیات سوختگیری هوایی را انجام می داد. در هر مرحلهای از عملیات امکان داشت واقعهی ناخوشایندی برای هواپیمای سوخت رسان که ذاتا بیدفاع بود رخ دهد و می دانیم که سرنوشت فانتومها با سرنوشت بویینگ کاملا گره خورده بود. علیرغم تمامی این مشکلات و برغم اینکه چنین عملیات جسورانهای تا بحال توسط هیچ کشوری در جهان انجام نشده بود افسران ایرانی به اجرای آن مصمم بودند. در نهایت پس از بررسیها و برنامهریزیهای دقیق، روز سرنوشت ساز فرا رسید. فانتومها روز قبل، از پایگاه نوژه به پایگاهی در ارومیه پرواز کرده بودند. روز عملیات هر هشت هواپیما در دو گروه چهار تیمی از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق و از فراز کوههای آرارات وارد منطقهی مشترک مرزی عراق و ترکیه شدند و در ارتفاع پایین بر فراز کوهستانهای این منطقه بسمت غرب عراق حرکت کردند. در جایی بسیار دورتر در فرودگاه لارناکا در قبرس یک هواپیمای بویینگ 707 متعلق به هواپیمایی ملی ایران (هما) ساعتی قبل وارد فرودگاه لارناکا شده بود و طبق برنامه ریزی قبلی آماده میشد تا بدون مسافر به تهران باز گردد.
قبل از آنکه هواپیما باند فرودگاه را ترک کند دو مامور اطلاعاتی ایران که همراه مسافرین این پرواز همان روز وارد قبرس شده بودند به داخل کابین خلبان رفتند و با خلبان هواپیما به گفتگو نشستند. خلبان نمیتوانست چیزی را که میشنود باور کند. انجام چنین کاری دیوانگی محض بود، شانس موفقیت چیزی در حد صفر جلوه می کرد و کاملا غیرممکن بنظر میرسید. طراحان عملیات با خود چه فکری کرده بودند؟ این نقشه به فیلمنامهی فیلمهای هالیوودی شباهت داشت و فقط با جادوی سینما و بر روی پردهی نقرهای امکان تحقق داشت. حتی خیالبافترین فیلمنامه نویسان هالیوودی نیز تاکنون جرات طراحی چنین عملیاتی را به خود نداده بود. او حتی بیاد نداشت که در فیلمهای سینمایی هم چنین چیزی دیده باشد. از نظر او انجام اینکار مطلقا غیرممکن بود. جدای از این مساله او یک خلبان غیرنظامی بود و هیچگاه تصور نمیکرد که روزی در یک عملیات نظامی نقشی داشته باشد. اما اکنون، در کمال ناباوری خود را در بطن یکی از شگفت انگیزترین نبردهای هوایی جهان مییافت که همه چیز آن به عملکرد او بستگی داشت. دقایقی بعد بویینگ 707 هواپیمایی ملی ایران، پس از اطلاع مسیر خود به برج مراقبت فرودگاه لارناکا از زمین برخاست و ظاهرا به سمت تهران و در واقع بسمت یکی از سرنوشتسازترین جنگهای هوایی دنیا شتافت. برنامهریزی عملیات به طرز دقیقی صورت گرفته بود و در ساعتی مشخص هواپیمای بویینگ میباید بر فراز کوهستانهای مرزی ترکیه و عراق با فانتومها ملاقات میکرد. هواپیمای سوخت رسان در تماس با فرودگاههای قبرس و آنکارا وانمود کرد که مسیرش را گم کرده و در حال مسیریابی مجدد است. در ساعت مقرر تانکر سوخت رسان با فانتومها در همان نقطهی پیش بینی شده روبرو شد. فانتومها توانسته بودند با سکوت رادیویی و پرواز در ارتفاع پایین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان دارند. ظاهرا چندین بار هواپیماها در رادارهای عراقی و ترکیه ای ظاهر می شوند اما عراقی ها تصور می کنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیه است که مشغول گشتزنی در طول مرزهایشان هستند.
این اشتباهی بود که کنترلهای زمینی ترکیه نیز مرتکب شدند. هر هشت هواپیما که سوختشان پس از طی مسیری طولانی در حال اتمام بود به طور منظم عملیات سوختگیری هوایی را انجام دادند و با شتاب به سوی هدفی رهسپار شدند که بیصبرانه انتظارشان را میکشید. هواپیمای بویینگ نیز با احتیاط کامل مشغول گشتزنی در طول مسیر شد تا در بازگشت، دوباره عملیات سوخت رسانی به فانتومها را انجام دهد. در آنسو فانتومها در ارتفاعی پایین و در حالتی که خلبانان آن می توانستند کوچکترین حرکتی را بر روی زمین با چشم غیرمسلح ببینند به سمت اچ 3 در حرکت بودند. ساعتی بعد هر هشت هواپیما ناگهان بر فراز پایگاه ظاهر شدند. پرسنل پایگاه که با توجه به دور بودنشان از مرزهای شرقی هیچگاه تصور نمیکردند هدف هیچ نوع حملهای قرار گیرند در ابتدا بهتصور اینکه هواپیماها خودی هستند شروع به تکان دادن دستهایشان کردند. بر فراز پایگاه، فانتومها ارتفاعشان را افزایش دادند و پس از تقسیم شدن به دو گروه چهارتایی به سمت هدف شیرجه رفتند. لحظاتی بعد بمبهای چهار فانتوم اول، بصورت یک ردیف منظم بر روی هواپیماهایی که بر روی باند قرار داشتند فرود آمد و تمامی آنها را در همان لحظات اولیهی عملیات نابود کرد. دیگر هیچ هواپیمایی نمیتوانست از باند فرودگاه بلند شود. فانتومهای گروه دوم نیز دو مجتمع راداری را در قلب پایگاه مورد حمله قرار دادند و سپس با خیال راحت به درهم کوبیدن آشیانههای هواپیما و توپهای ضدهوایی پرداختند. در چند دقیقه پرسنل پایگاه در جهنمی از آتش که از همه جا شعله میکشید بدام افتاده بودند. در برابر دیدگان ناباور آنها پایگاه اچ 3 با تمامی ابهت و نفوذ ناپذیریاش در زیر آتش سنگین فانتومهای ایرانی به تلی از خاکستر بدل شده بود. فانتومها که تمامی دفاع ضد هوایی پایگاه را از بین برده بودند اینبار در ارتفاع پایین بر روی خرابه های آن به شکار سربازانی مشغول بودند که اغلبشان حتی یونیفورمهایشان را بر تن نکرده بودند و بی هدف به اینسو و آنسو می دویدند. توپهای فانتومها با سیلی از رگبار گلوله به سمت هر هدف جنبندهای شلیک میکردند و باند فرودگاه مملو از اجساد سربازانی بود که بر روی بازماندههای خرابهها افتاده بودند. فانتومها که دیگر چیزی برای نابود کردن باقی نگذاشته بودند بسرعت صحنهی عملیات را ترک کردند.
پشت سر آنها تلی از خاکستر بجا مانده بود که تا چند دقیقهی پیش پایگاه هوایی الولید نام داشت. جایی که قرار بود مکانی امن برای هواپیماهای عراقی باشد. بر روی باند فرودگاه و در آشیانههایی که آتش از آنها زبانه میکشید تکه پارههایی از آهن و فولاد بچشم میخورد که زمانی بر صحنهی آسمان ایران با نخوت و غرور به پرواز در میآمدند و بمب هایشان را فرو میریختند. تمامی آن پرنده های پر غرور که دیرزمانی باعث افتخار ارتش عراق بودند اکنون درمانده و متلاشی شده در میان شعله های آتش به دور شدن فانتومهایی نظاره میکردند که بسوی پایگاههایشان باز میگشتند. در بازگشت، فانتومها باز به همان شیوهی پیشین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان کرده و در نقطهی موعود پس از سوختگیریِ دوباره، پرواز خود را به سمت ایران ادامه دادند. هواپیمای سوخت رسان که ماموریتش به اتمام رسیده بود با خروج از نوار مرزی عراق و ترکیه از طریق آسمان ترکیه به تهران بازگشت. قبل از عبور فانتومها از مرز عراق دفاع ضد هوایی این کشور که متوجه هواپیماهای ایرانی شده بود به سمت آنها آتش گشود و یکی از هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت به گونهای که دیگر نمی توانست تا رسیدن به پایگاه به پرواز خود ادامه دهد، پس بعنوان حسن ختام نمایش و برای تکمیل کردن کلکسیون کارهای عجیب و غریب این عملیات، در وسط جادهای اتوموبیلرو در آذربایجان غربی به زمین نشست. بقیهی هواپیماها بدون هیچ آسیبی عملیات را به پایان بردند. در طول عملیات طی چند نوبت هواپیماهایی ایرانی برای منحرف کردن توجه عراقیها از فانتومهایی که بسمت اچ 3 در حال پرواز بودند چندین عملیات ایذایی را بر روی خاک دشمن انجام دادند. هنگام بازگشت نیز همین کار تکرار شد و هواپیماهای ایرانی با حملات ایذایی شکاریهای دشمن را بدنبال خود میکشیدند و سپس به سمت ایران می گریختند. در ابتدا عراقیها که کاملا غافلگیر شده بودند تصور کردند که حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفته است. با توجه به نزدیکی اسرائیل به اردن و اینکه در سال 1967 نیز اسرائیلیها فرودگاههای این کشور را بمباران کرده بودند احتمال اینکه حمله از جانب اسرائیلیها صورت گرفته باشد بسیار محتملتر بنظر می رسید تا اینکه هواپیماهای ایرانی توانسته باشند چنین مسیر طولانی را طی کنند و علیرغم وجود پدافند هوایی عراق در دو نوبت بر فراز آسمان این کشور سوختگیری هوایی را انجام داده باشند. اما پس از مدتی عراقیها دریافتند که هدف یکی از جسورانهترین عملیاتهای هوایی تاریخ جهان قرار گرفتهاند. حمله به اچ 3 در نوع خود بینظیر بود. پیش از این همانگونه که اشاره شد اسرائیلی ها در جنگهای 1967 و 1973 توانسته بودند عملیاتهای شگفت انگیزی انجام دهند اما نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که بعد مسافتی آن عملیاتها بسیار کوتاهتر از عملیات اچ 3 بود بگونهای که اسرائیلیها هیچگاه مجبور به سوختگیری هوایی در قلب خاک دشمن نبودند. در مورد حمایتهای اطلاعاتی و تکنولوژیکی امریکا از اسرائیل نیز در جنگهای 67 و 73 فقط همین نکته بس که در 1973 امریکاییها در تمام بیست روزی که جنگ ادامه داشت با برقراری یک پل هوایی از پرتغال به اسرائیل سیلی از تجهیزات جنگی و لوازم یدکی هواپیماها را بسوی اسرائیل سرازیر کردند بطوری که در همین هنگام زمانی که شش فانتوم اسرائیلی توسط موشکهای سام روسی در آسمان سوریه سرنگون شدند امریکاییها بیدرنگ این هواپیماها را جایگزین کردند تا برتری هوایی ارتش اسرائیل بر اعراب همچنان حفظ شود. اما لازم به گفتن نیست که ایران در طول جنگ همواره از پشتیبانی اطلاعاتی و تکنولوژیکی غرب محروم بود و آمریکاییها حتی لوازم یدکی هواپیماهای ساخت خودشان را نیز به ایران تحویل نمیدادند. اغراق نیست اگر این عملیات را که در زمان خود بهت و حیرت بسیاری از کارشناسان نظامی غرب را موجب شده بود یکی از شگفت انگیزترین و قاطعترین نبردهای هوایی جهان بدانیم.
منبع:وبلاگ هوانوردی
نیروی هوایی ایران در یک نگاه - قسمت دوم
تسلیحات موجود در نیروی هوایی ایران:
تسلیحات نیروی هوایی ایران شامل بازه گسترده ای از تسلیحات غربی و شرقی بعلاوه تسلیحات ساخت ایران است، در این قسمت به بحث در مورد تسلیحات غربی و شرقی می پردازیم، تسلیحات غربی موجود در نیروی هوایی ایران اغلب مربوط به پیش از انقلاب هستند و تسلیحات شرقی نیز اغلب تسلیحاتی هستند که پس از جنگ خریداری شده اند.
موشک های هوا به هوا:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای AIM-9 Sidewinder:
موشک سایدوایندر با بیشینه بردی حدود نه کیلومتر، یک موشک حرارت یاب ساخت ایالات متحده است که در جنگ های مختلفی حضور داشته و کارنامه موفقی از خود بجای گذاشته است، در طول جنگ تحمیلی نیز این موشک بوسیله جنگنده های ایرانی استفاده شد و دهها جنگنده عراقی را بکام مرگ کشاند، در شمار جنگنده های عراقی که توسط سایدوایندر شکار شدند می توان به یک فروند MiG-25RB (به وسیله F-5E و به خلبانی کاپیتان جوادپور)، و چندین میگ-21، 23 و 27،سوخو-20 و 22 ، چندین میراژ اف-1 و دست کم دو میراژ 5 اجاره شده از نیروی هوایی مصر اشاره کرد، در حال حاضر نیز تعدادی از این موشک ها باقیمانده است، اما تلاش برای نصب موشک روسی R-73 و موشک چینی PL-7 برروی جنگنده های غربی نیروی هوایی و همچنین تلاش برای ساخت موشک فاطر بر پایه موشک سایدوایندر گواهی بر این مدعا است که تعداد کمی از این موشک ها باقیمانده و همچنین آنها به پایان عمر عملیاتی خود رسیده اند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای AIM-7 Sparrow:
موشک اسپارو یک موشک هدایت راداری نیمه فعال با بردی حدود 40 کیلومتر است و در طول جنگ نیز با کمک جنگنده های اف-4 و اف-14 انواع مختلف جنگنده های عراقی از جمله میراژ اف-1، میگ-21 و 23، سوخو-22، سوپر اتاندراد، بمب افکن توپولف-22 و چند هلیکوپتر عراقی و احتمالا یک موشک ضد کشتی اگزوست (بوسیله جنگنده اف-14 تامکت) را از بین برد، از این موشک نیز در حال حاضر تعدادی باقی مانده است و همچنین به پایان عمر عملیاتی خود رسیده است، گفته امیر عطا الله بازرگان از بنیانگذاران جهاد خودکفایی ارتش در شماره 185 آبان 85 (پروژه سجیل – صفحه هفت) مجله صنایع هوایی در مورد نصب موشک روسی R-27 Alamo برروی اف-14 تامکت نیز خود گواهی بر این مدعا است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای AIM-54A Phoenix:
ترکیب جنگنده اف-14 و موشک فونیکس یکی از کشنده ترین ترکیب های جهان است که می تواند برای هر جنگنده ای خطرناک باشد، این موشک که بردی حدود 150 کیلومتر دارد، تنها برروی جنگنده اف-14 تامکت قابل نصب است و هر فروند اف-14 در آن واحد می تواند شش فروند موشک فونیکس را حمل کرده و به کمک آنها بطور همزمان با شش هدف درگیر شود و آنها را از بین ببرد، این موشک در جریان جنگ هشت ساله کارنامه فوق العاده موفقیت آمیزی از خود برجای گذاشت و شکار دهها جنگنده عراقی به مانند بمب افکن های سنگین توپولف Tu-22، انواع مختلفی از میگ ها، سوخوی Su-22، میراژ اف-1 و سوپر اتاندارد و حتی موشک های کروز چینی C-601 را بنام خود ثبت کردند. تعداد کمی از این موشک ها پس از جنگ باقی ماندند که قابل استفاده نیستند، بهمین دلیل نیز نمونه هواپرتاب موشک هاوک تحت عنوان سجیل که گاها بعنوان AIM-23B SkyHawk نیز شناخته می شوند جایگزین آنها شد، از جمله مشکلات موشک سجیل وزن بسیار زیاد آن و همچنین تعداد قابل حمل کم برای هر فروند (هر فروند اف-14 تنها می تواند دو فروند موشک سجیل را بطور همزمان حمل کند) است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای R-60 Aphid:
این موشک که برروی جنگنده های سوخوی Su-24، Su-25 و MiG-29 نیروی هوایی قابل نصب است یک موشک حرارت یاب برای نبردهای هوایی بوده و آن را می توان با موشک آمریکایی سایدوایندر مقایسه کرد، موشک آفید دارای برد 10 کیلومتر بوده و امروزه در نیروی هوایی فقط برروی Su-24 ها و Su-25 ها استفاده می شود و در مورد MiG-29 جای خود را به موشک پیشرفته تر R-73 Archer داده است. همچنین با تغییرات جزئی می توان این موشک را بجای موشک ناتوان PL-7 برروی جنگنده های چینی اف-7 نصب نمود، از تعداد موشک های آفید نیروی هوایی اطلاع دقیقی در دست نیست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای R-27 Alamo:
موشک R-27 در نمونه های مختلفی و با انواع سیستم های هدایتی تولید شده است، انواع اولیه آن R-24R با هدایت نیمه فعال راداری و حد اکثر برد 80 کیلومتر و R-27T با برد 45 کیلومتر و هدایت مادون قرمز می باشند و تمام موشک های آلامو نیروی هوایی از این نوع اند، انواع جدید تر موشک آلامو نیز R-27RE، R-27TE و نوع هدایت فعال راداری R-27AE با بیشینه برد 170 کیلومتر می باشد. با وجود اینکه موشک آلامو موشکی خوب و با مانور پذیری بالا است، لیکن MiG-29 های ایران که تماما از نوع اولیه اند (بعنوان تنها جنگنده نیروی هوایی که بطور استاندارد توانایی حمل این موشک را دارند) در هدایت این موشک آنگونه که باید موفق نیستند و گاها این موشک ها را به خطا می دهند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به هوای R-73 Archer:
موشک آر-73 ساخت ویمپل با برد 30 کیلومتر، مانور پذیری فوق العاده و زاویه دید بالا نسبت به هدف بعنوان یکی از بهترین موشک های گرمایاب جهان شناخته می شود، آر-73 یکی از بهترین گزینه ها برای نبرد های نزدیک هوایی است و ترکیب جنگنده فوق العاده مانور پذیر میگ-29 و موشک آر-73 می تواند یکی از خطرناک ترین ترکیب ها برای نبرد های هوایی باشد. همچنین در صورت بهسازی جنگنده های Su-24 و Su-25 بمنظور حمل این موشک توانایی آنها در دفاع از خود در حین عملیات تا حد زیادی افزایش می یابد.
موشک هوا به هوای PL-7:
موشک PL-7 یک کپی ناقص از موشک حرارت یاب فرانسوی R-550 Magic (ماژیک) است که توسط چین تولید شده و بهمراه جنگنده های ناتوان F-7 به ایران وارد شد، این موشک دارای برد محدود 3 تا 5 کیلومتر می باشد و از یک جستجوگر ضعیف بهره می برد که باعث می شود این موشک در نبرد های هوایی عملا کارایی نداشته باشد، با این وجود تلاش هایی برای نصب این موشک برروی جنگنده های اف-4، اف-5 و حتی میگ-29 انجام شد، اما نه خلبانان جنگنده میگ-29 حاضر بودند بجای موشک توانمند R-73 از موشک های ناتوان PL-7 استفاده کنند و نه خلبانان اف-4 و اف-5 حاضر بودند سایدوایندر را با PL-7 جایگزین کنند، در حال حاضر این موشک ها تنها برروی جنگنده های چینی F-7 و میراژ های فرانسوی که از نبود موشک R-550 رنج می برند استفاده می شوند.
موشک های هوا به سطح:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به سطح AGM-65 Maverick:
موشک ماوریک که در طول جنگ تونایی بالای خود را به خوبی به نمایش گذاشت نوعی موشک هوا به سطح با هدایت تلوزیونی است که توسط جنگنده های اف-5 و اف-4 در ایران قابل استفاده است و برای حمله به اهداف سطحی نظیر تانکها و ادوات زرهی، سنگر ها، آشیانه های بتونی و باند های فرودگاهها قابل استفاده است و همچنین می توان از آن بر علیه اهداف واقع بر سطح دریا نیز استفاده کرد و در طول جنگ نیز جنگنده های ایرانی با تکیه بر این موشک در زمینه از بین بردن نیروی دریایی عراق به کمک نیروی دریایی شتافتند، از وضعیت و تعداد باقیمانده این موشک ها نیز اطلاع دقیقی در دست نیست اما ممکن است تلاش های ایران بمنظور طراحی و تولید انواع موشک های هدایت لیزری و بمب های هدایت شونده بخاطر جایگزینی با موشک ماوریک باشد، لازم به ذکر است که حد اکثر برد این موشک حدود 27 کیلومتر می باشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک هوا به سطح Kh-25ML Karen:
موشک Kh-25ML نوعی موشک هدایت لیزری با بیشینه برد 10 کیلومتر است و توسط جنگنده های Su-24 و Su-25 قابل استفاده است، این موشک بر علیه اهداف زمینی با اندازه هایی که از ارتفاع 50 تا 5000 متری قابل روئیت باشند و کشتی های روی سطح دریا قابل استفاده است، ویژگی اصلی این موشک سر جنگی پر قدرت آن است که توانایی نفوذ در اهداف مقاوم سازی شده را نیز دارد.
موشک هوا به سطح Kh-29L Kedge:
این موشک یک موشک هوا به سطح با هدایت لیزری است که بر علیه پلها، خطوط راه آهن، باند های پرواز بتونی، هواپیماهای پارک شده در آشیانه های مقاوم سازی شده بتونی و کشتی هایی با حد اکثر وزن 10000 تن قابل استفاده است، بیشینه برد این موشک 10 کیلومتر و وزن آن 660 کیلوگرم است و وزن کلاهک پرقدرت آن نیز به 320 کیلومتر می رسد، این موشک نیز برروی جنگنده های Su-24 ایران قابل استفاده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک ضد کشتی C-802 Noor:
موشک نور که همان موشک C-802 چینی می باشد یک موشک ضد کشتی بسیار قدرتمند است که بمنظور شلیک از شناورها و پرتابگر های سطحی ساخته شده و کارشناسان چینی آن را با الهام از موشک ضد کشتی موفق فرانسوی اگزوست طراحی کرده اند، موشک نور که در ایران و تحت لیسانس چین تولید می شود دارای حداکثر برد 120 کیلومتر بوده و امروزه با بمب افکن های سوخوی Su-24 ایران تطبیق داده شده و می تواند توسط این جنگنده ها بر علیه اهداف دریایی بکار گرفته شود، این موشک در فاز اولیه پرواز از هدایت اینرسی و در فاز نهایی از هدایت فعال راداری بهره می برد، ارتفاع پرواز آن در طول مسیر حرکت به سمت هدف 20 تا 30 متر و در فاز نهایی تقرب بسوی هدف 5 تا 7 متر است که توانایی بسیار خوبی به این موشک بمنظور مقابله با پدافند ناوها می دهد. این موشک در چین با نام یینگجی-89 یا Eagle Strike شناخته می شود.
موشک های ضد رادار:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موشک ضد رادار AGM-78 Standard ARM:
این موشک بمنظور جایگزینی موشک ناتوان AGM-45 بر اساس موشک سطح به هوای RIM-66 توسط شرکت جنرال داینامیکس طراحی شد و طراحی و تولید آن تنها یک سال بطول انجامید و تنها یک سال بعد وارد خدمت شد، این موشک برروی قانتوم های ایرانی نیز استفاده شد و هم اکنون نیز تعدادی از این موشک ها باقی است که از وضعیت آنها اطلاعی در دست نیست، لازم به ذکر است که بیشینه برد این موشک ها 90 کیلومتر می باشد.
موشک ضد رادارK h-25MP Karen:
موشک ضد رادار Kh-25MP که برروی جنگنده های سوخوی Su-24 قابل استفاده است، نوعی موشک ضد رادار با بیشینه برد 40 کیلومتر و سرعت 450 کیلومتر است، این موشک امروزه در روسیه با موشک به مراتب پیشرفته تر Kh-31P Kegler جایگزین شده است.
بمب ها:
بمب های سقوط آزاد از جمله تسلیحات ارزان قیمت و در عین حال کم دقتی هستند که هواپیماهای جنگنده از آنها بهره می برند، در طول جنگ انواع مختلفی از بمب های سقوط آزاد غربی بوسیله جنگنده های اف-4 و اف-5 بر علیه عراق بکار گرفته شد، پس از جنگ نیز با ورود جنگنده های روسی به ناوگان نیروی هوایی بمب های سقوط آزاد روسی وارد خدمت شدند، با این وجود تولید بمب های سقوط آزاد غربی به روش مهندسی معکوس در ایران و عملکرد بهتر آنها نسبت به بمب های روسی باعث شد که ایرانیان تطبیق بمب های غربی با جنگنده های Su-24 و Su-25 را بر خرید تعداد بیشتر بمب های روسی ترجیح دهند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع :
کد:
http://chazabeh.blogfa.com
موشک ضدکشتی (kh-35 Uram (ss-n-25 Switchblade
موشک ضدکشتی (KH-35 URAM (SS-N-25 SWITCHBLADE
در سال 1984 اتحاد جماهير شوروي(روسيه فعلي) به صورت همه جانبه اي به ساخت موشك هاي ضد كشتي كه قابليت پرتاب از كشتي-زيردريايي-هواپيما و يا سكوهاي ساحلي را داشتند اقدام كرد.
كه نتيجه اين تلاش همه جانبه موشك "Uran" يا "Kh-35" در نسخه هوايي و "3M24" در نسخه دريايي شد.اين موشك در نگاه اول شباهت بسيار زيادي به موشك هارپون داشت به همين سبب به اين موشك لقب هارپونسكي دادند.
در "Kh-35" كه نسخه هوايي اين موشك است برد ان به 150 كيلومتر(95 مايل) هنگام پرتاب از ارتفاع ميرسيد. با استفاده از سيستم هدايت موشك در زمان پرواز,اين موشك در ارتفاع 15 متري از سطح اب پرواز ميكند و رادار جستجوي موشك در مرحله نهايي فعال ميشود كه موشك در ارتفاع 5 متري از سطح اب قرار دارد.كلاهك اين موشك بعد از قرار گرفتن در مسير هدف به صورت گلوله اي از اتش در ميايد كه وزني برابر با 90 كيلوگرم دارد.طبق شايعات و شنيده ها موشك "Kh-37" كه موشكي براي حملات زميني است از سيستم هدايت تلوزيوني يا جستجوي مادون قرمز استفاده ميكند.
در "3M24" كه نسخه دريايي اين موشك است از بوستر كمكي RATO در هنگام پرتاب استفاده ميشود كه بردي تقريبا 130 كيلومتري(80 مايلي) به اين موشك ميدهد.اين موشك بر روي ناوچه هاي موشك انداز و ناوچه هاي جنگي قرار ميگيرد.نسخه پرتاب زميني اين موشك "3M24" در حال تكامل ميباشد و معروف است به "3M24M"(يا "3M24E1" در مدل صادراتي). از سيستم ناوبري ماهواره اي GLONASS براي هدايت موشك در زمان پرواز استفاده ميشود.مسير ياب رادارفعال و جستجوگر مادون قرمز در حال تكامل هستند.در مدل هاي بعدي با استفاده از سوخت بيشتر برد اين موشك به 250 كيلومتر(155 مايل) ميرسد.
در نسخه اي از "3M24" كه از كشتي هاي جنگي يا زير دريايي ها پرتاب ميشود طول به 4 متر افزايش پيدا كرده و فاقده بوستر سوخت جامد بوده و به صورت كلي وزني برابر با 600 كيلوگرم دارد.
طول بال:93 سانتيمتر طول:3.75 متر وزن كلي:480 كيلوگرم وزن كلاهك:90 كيلوگرم سرعت:مادون صوت نوع رادار:رادارفعال- مادون قرمز
1. رادار موشك
2. كلاهك چند واكنشي
3. فيوز انفجار اتوماتيك
4. كنترل اينرسي در حال حركت
5. فرستنده راديويي
6. ورودي هوا
7. واحد پردازش سوخت
8. موتور توربو جت
9. واحد كنترل بالچه ها
10. بوستر تقويتي سوخت جامد