وای گفتی. منم ترکیده بودم. مخصوصا وقتی روش آب ریختند :31:نقل قول:
آخه تو یکی از بازیها تماشاچیها یکی از بازیکنهای سیاه پوست رو مورد عنایت قرار داده بودند یک کم درباره اش حرف زدند.نقل قول:
Printable View
وای گفتی. منم ترکیده بودم. مخصوصا وقتی روش آب ریختند :31:نقل قول:
آخه تو یکی از بازیها تماشاچیها یکی از بازیکنهای سیاه پوست رو مورد عنایت قرار داده بودند یک کم درباره اش حرف زدند.نقل قول:
تو بازي مس و ذوب آهن وقتي بازيكن سياهپوست ذوب آهن بجاي دروازه بان اخراجي تيم تو دروازه قرار مي گيره تماشاگراي كرموني شعار مي دن " دروازه بان نداشتن كاكاسيا گذاشتن " البته با قلعه نوعي كه محاسبه كردن گفتش من كه همچين چيزي نشنيدم و مردم ما با فرهنگ9000 ساله همچين كاري نمي كنننقل قول:
البته ما كه تو ورزشگاهها اثري از اين فرهنگ و تمدن نمي بينيم
نقل قول:
وای. چه باحال. حیف که اون قسمتش رو ندیدم:19:نقل قول:
هنوز یکساعت نشده که نود این هفته تموم شده براتون یک گزارش جالب پیدا کردم:
===============================================
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امشب، همان طور كه انتظار ميرفت، عادلخان فردوسيپور برگ برندهي ديگري با دعوت از خاوير كلمنته رو كرد تا نشان دهد كه چرا برنامه 90، نظيري در بين برنامههاي ورزشي و غير ورزشي سيما ندارد.
امّا نكته جالب گفتگوي طولاني اين دو، آن بود كه كلمنته هيچ جملهي مورد پسند روزنامههاي زرد از دهانش خارج نشد و حتي فردوسيپور نيز نتوانست او را با پرسشهاي خود به گوشهي رينگ برده و ضربات پي در پي و گيجكنندهاش را نثارش كند (بلايي كه در هنگام جدايي فيروز كريمي از استقلال اهواز به سادگي آب خوردن بر سر فتحالله زاده انجام داد و طفلكي را كاملاً مات نمود).
به عنوان مثال، وقتي فردوسيپور به نتايج نظرسنجي برنامه نود در باره دو مربي پيشنهادي تيم ملي، يعني آرتور جرج پرتقالي و خاوير كلمنته اسپانيايي اشاره كرد و نظر وي را در مورد نتايج اين نظرسنجيها و شخص آرتور جرج جويا شد (85 درصد مردم طرفدار انتخاب كلمنته بودند، در صورتي كه 67 درصد شركتكنندگان در مسابقه پيام كوتاه 90، مخالف سرمربيگري آرتور جرج بودند). كلمنته با خونسردي گفت: آرتور جرج مربي بزرگ و شناخته شدهاي است و نتايج خوبي هم گرفته، فقط شايد من اندكي در كسب نتايج از او خوششانستر بوده باشم كه آن هم به دليل برخورداري از بازيكناني بوده كه اراده بردن در وجودشان لبريز بوده است.
خلاصه اينكه به هيچ عنوان، حاضر نشد تا گزكي دست فردوسيپور بدهد و انتقادي را متوجه آرتور جرج سازد، حتي وقتي اصرار عادل را ديد، گفت: شايد يك دليل مقبوليت و محبوبيت من، آن باشد كه ايرانيها، شناخت و علاقه بيشتري به اسپانياييها دارند تا پرتقاليها!
ميبينيد! انگار واقعاً فردوسيپور در برابر كلمنته بايد غلاف كند!
چه جالب. امان از این فردوسی پور. چه کارایی میکنه که همش مردم ازش حف میزنن.
راستی شما نمیدونین بالاخره کی مربی تیم ایران میشه؟
چه جالب. امان از این فردوسی پور. چه کارایی میکنه که همش مردم ازش حرف میزنن.
راستی شما نمیدونین بالاخره کی مربی تیم ایران میشه؟
ساعتي پيش، وقتي براي روشن شدن ماجراي دستور فيفا مبني بر كسر شش امتياز از پرسپوليس، فردوسيپور، سخنان كاشاني (مديرعامل كنوني سرخها) را قطع كرد تا اعلام كند كه محمدحسن انصاريفرد نيز پشت خط آمده تا در باره ماجرا توضيح دهد، همه بينندگان 90 دريافتند كه تا چه اندازه كدورت بين انصاريفرد و كاشاني جدي و تر و تازه است! به نحوي كه انصاريفرد در شروع سخنانش به همه سلام كرد و حتي به افشين قطبي (كه در استوديو حاضر بود)، صدرنشيني پرسپوليس را تبريك گفت و به حماسه 22 بهمن و حضور دشمنشكن مردم در صحنه هم اشاره كرد، اما حاضر نشد به ديگر مهمان تلفني برنامه، يعني جانشينش در باشگاه (حبيب كاشاني) اشارهاي كرده و سلامي بكند. با اين وجود، آقاي كاشاني در بدو سخن، به انصاريفرد سلام كرد (نشانهاي دال بر سياستمدار بودن و هوشمندتر بودنش نسبت به حريف!) و توضيح داد كه از زمان آمدنش در پرسپوليس حتي نتوانسته به مدت 5 دقيقه با آقاي انصاريفرد صحبت كند ... ماجرا چنان شد كه عادلخان با طنازي خاص خودش گفت: «انگار هنوز شما دو نفر با هم قهر هستيد؟!»
جالب اينكه افشين قطبي انگار نه انگار كه دارند در باره كسر شش امتياز از تيمي صحبت ميكنند كه او قول قهرمانياش را به هواداران داده است و اصلاً وارد ماجرا نشد! عكساعملي كه نشان ميدهد تا چه اندازه اين مربي حرفهاي و هوشمند است. خلاصه به نظر ميرسد، جناب كاشاني در مورد عدم پرداخت غرامت به رافائل كوتاهي كرده و آنقدر مسأله را به عقب انداخته تا به صدور حكم بيانجامد تا بدينوسيله عملكرد مديريت پيشين به زير سؤال رود (دستكم اين تعبير انصاريفرد از ماجرا است).
خداییش انصاری فرد خیلی ضایع کرد. بدجوری مشکلش رو با کاشانی تابلو کرد.
محافظه کاري» شجاع ترين مجري صدا و سيما اتفاق ميموني نيست. اگر پيش از اين عادل فردوسي پور يکي از جذابيت هاي فوتبال ايران به حساب مي آمد و اصلاً فردوسي پور بود که با کشف اتفاقات عجيب و رويکرد تهاجمي به تمام ضعف ها، ليگ برتر را بين بينندگان عام تلويزيون هم به يک سوژه جذاب تبديل کرد اما فردوسي پور که در قامت يک مجري ساختارشکن در صدا و سيما سال ها بي رقيب بود و تنها در دو سال گذشته فرزاد حسني و رضا رشيدپور را در کنار خود ديد، الان يک ماهي مي شود ديگر چندان برش گذشته را ندارد. اجراي منفعل او که به سبک «بهرام شفيع» و «جهانگير کوثري» به دنبال هم آوردن سر و ته هر سوژه يي است و «محافظه کاري» عجيب او در اجرا در يک ماه گذشته حسابي توي ذوق مخاطب مي زند. وقتي فردوسي پور در تماس تلفني با حبيب کاشاني و محمدحسن انصاري فرد کمترين نفوذي را به بحث ميان آن دو داشت و دست آخر با ذکر اينکه «خدا کند اين مشکل هم حل شود» ختم بحث را اعلام کرد، هر کسي مي توانست احساس کند فردوسي پور چندان تمايلي براي بيرون کشيدن مقصر نداشت. البته اين مشکل فردوسي پور در يک ماه گذشته نيست. به هر حال فردوسي پور در هر مقطعي از اجراي خود در 9 سال گذشته چنين محافظه کاري هايي را از خودش داشته ولي اتفاقي که در يک ماه گذشته افتاده، بحث ديگري است. پس از اينکه محسن صفايي فراهاني پس از يک سال «ممنوع التصويري» در صدا و سيما پيش از انتخابات رياست فدراسيون فوتبال به نود آمد و حرف هايي زد که حتي به مديران بلندمرتبه دولت نهم هم برخورد، عادل فردوسي پور در يکي از بدترين مخمصه هاي چندسال گذشته خودش افتاده؛ مخمصه يي که در آن حتي يکسري از مديران از ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما و پورمحمدي رئيس شبکه سوم سيما خواستند فردوسي پور را از اجراي «نود» بردارند که البته نتوانستند. هرچند پس از «کوله پشتي» عجيب حسني با حضور رئيس نيروي انتظامي در استوديوي شبکه سوم، فرزاد حسني با همين فشارها از اجراي تلويزيوني کنار رفت. از آن سو هم رشيدپور «مثلث» را داشت که پس از اولين اجرا و انتقاد تند عليه مديران آن هم منتفي شد. به هر حال گويا فردوسي پور نمي خواهد تجربه رشيدپور و حسني را داشته باشد. عادل خوب مي داند که قرار گرفتن در موضع يک منتقد تند که خواسته اش اصلاح اشکالات است همان ماجرايي را پيش مي آورد که پيش از اين در مورد «کوله پشتي» و «مثلث» بروز کرد. برنامه «مثلث» با اجراي شجاعانه رشيدپور، سپردن قضاوت به مردم درباره يک مدير دولتي بود. دادن فرصتي سه دقيقه يي براي دفاع از خود، مدير دولتي را با حريفي نامرئي در رينگ بوکس روبه رو مي کرد. قطعاً آن مدير خيلي مي بايست باهوش باشد تا بتواند در اين فرصت اندک، رضايت مردم را جلب کند و از آنها راي اعتماد بگيرد. بر هيچ کس پوشيده نيست که رشيدپور علاقه چنداني به اجراي برنامه يي منفعل و خسته کننده چون «1404» ندارد اما در فضاي کنوني، چاره يي براي او هم وجود ندارد جز گام گذاشتن در راه «محافظه کاري»؛ همان راهي که عادل هم در پيش گرفته. هيچ کس يادش نمي رود که مصاحبه هاي پينگ پنگي او، فضاي برنامه اش را از برنامه هايي چون «ورزش از نگاه دو» و «ورزش و مردم» جدا مي کرد. شايد بتوان گفت سياست کنوني عادل در يک بيت شعر ختم مي شود؛ شعري که گوياي احتياط و محافظه کار شدن فردوسي پور است؛
آنچه «شيران» را کند «روبه»مزاج
احتياج است، احتياج است، احتياج
منبع: اعتماد
================================================== ============
اینم بگم وقتی عادل داشت با مهدوی کیا صحبت میکرد از خنده مرده بودم. بدبخت تا میخواست نتیجه نطر سنجی رو بگه مهدوی کیا هی میپرید وسط حرفش. آخر سر هم وقتی تلفن قطع شد تونست نتایج رو اعلام کنه.
فکر کنم بیشتر از 10-15 بار نزاشت عادل حرف بزنه
ایول. خیلی جالب بود. کاش فردوسی پور اینو میدید. اونوقت کف میکرد که لو رفته. اما کاملا حق داره. خب دوست نداره بساطش جمع بشه. خوب داره پول در میاره دیگه. اما با اینکه کارش محافظه کاریه خوبیه اما محبوبیتش بین مردم از بین میره. اما در عوض کارشو حفظ میکنه. براش مهم نیست که مردم بخوانش یا نه. یه سری از مردم درکش میکنن و بقیه که کاملا عام هستن نه. اونم که براش مهم نیست کارشو ادامه میده و پولشم در میاره و دنبال اینه که برنامش رو حفظ کنه که نبندنش.