جان پيكسار ! (اختصاصي و جالب)
جان لستر ؛ همه كاره پيكسار
وقتي نابغه اي به نام جان لستر در راس يك كمپاني انيميشن سازي باشد ، شاهكاري به نام پيكسار رقم خواهد خورد . جان لستر در نقش موتور محرك پيكسار تمام لحضات زندگي اش را با لذت انيميشن پر كرده ؛ اين رو از يك نگاه اجمالي به شخصيت او و علايقش مي شود فهميد . مردي با لباس هاي اجق وجق و پر از جك و جانورهاي كارتوني كه زير نظر مادري بزرگ شده كه معلم هنر بوده و در خانه اي پر از بوم و رنگ و قلم مو و بيشتر از همه يك فضاي خلاق ! غلت زدن در اين فضا و علاقه بي حد وحصر جان كوچولو به كارتون از همان اول او را در مسيري قرار داد كه آرزويش فتح قله اي به نام ديزني باشد.
كسب بورس كلاس هاي ديزني و سر و كله زدن با همكلاسي هاي نابغه اي مثل تيم برتون ، برد برد (شگفت انگيزها) و جان ماسكر (علاالدين) از صبح تا شب باعث شد نبوغ لستر شكل بگيرد!
اما مديران كله خراب ديزني كه به تنها چيزي كه فكر مي كردند پول و زمان بازگشت سرمايه مالي بود ، لستر رو تحويل نگرفتند ! لستر به فكر ساخت انيميشن هاي سه بدي بود اون هم زماني كه با چند تا كامپيوتر خوب مي شد برج ساخت !
او ايده هايش را با مديران ديزني درميان گذاشت ؛
ديزني_ آيا استفاده از كامپيوتر با اين هم هزينه مي تواند سرعت توليد را كاهش بدهد ؟
لستر _ نه ، يعني فكر نكنم !
ديزني_ پس برو گم شو !!
بله ، به همين راحتي اخراج ! چون ديزني حوصله افرادي را كه مي خوان پولش رو بسوزونن نداره !
ايده هاي بزرگ هميشه در فضاي كوچك بارور مي شوند . پس لستر طبق اين قانون نانوشته به « لوكاس فيلم » پيوست. اولين فيلم او در شركت فيلمسازي جورج لوكاس با نام « ماجراي آندره و والي بي » همه رو حيران و انگشتان به دهان نمود !! اما از اونجا كه هميشه پاي يك زن در ميان است ؛ جورج لوكاس براي طلاق گرفتن از عيالش مجبور شد نصف دارايي اش يعني بخش لستر اينا رو به مبلغ 10 ميليون دلار به استيو جابز كه رئيس جاه طلب و طبيعتا خل و چل مكينتاش بود بفروشد. دست و پاي زن جورج لوكاس درد نكنه چون با آمدن جابز نام اين بخش به پيكسار تغيير كرد و واقعا هم همه چيز تغيير كرده بود ؛ جابز به كارمنداش گفت : آزاديد هر چقدر مي خواهيد بچريد ، چوپانتون هم لستره (من كه اونجا نبودم ولي فكر كنم همچين چيزي گفته) !
بله بچه ها جون لستر خان به عنوان مدير هنري پيكسار هر سال كلي انيميشن كوتاه مي ساخت و پيكسار اكسار (شايدم اسكار) مي گرفت !! موفقيت ها و دستاوردها به جايي رسيد كه لستر بزرگترين آرزويش را برآورده كند و اولين انيميشن بلند تمام كامپيوتري خفن شلنگ تخته رو ساخت كه « داستان اسباب بازي » نام داشت و به معناي واقعي تركاند و پرفروش ترين فيلم سال 95 شد . حالا جان لستر در دنياي انيميشن به غول چراغ جادو مي ماند كه چراغش نبوغ و استعداد اوست و به قول معروف يكي جلو منو بگيره !
قصه ما به سر رسيد ...!
ادامه داستان پيكسار و ديزني
همونطوري كه در پست قبلي نخونديد پيكسار در ابتدا به عنوان زير مجموعه اي از لوكاس فيلم كار خود را آغاز و بعد از مدتي به كمپاني اپل پيوست ، تقريبا در دهه 70 و 80 ميلادي ، در آن زمان پيكسار در زمينه برنامه نويسي و تهيه و فروش نرم افزارهاي خلق تصوير فعاليت مي كرد.
جان لستر كه از كاركنان بلند پرواز پيكسار بود تصميم گرفت با ساخت يك انيميشن تبليغاتي كوتاه قدرت نرم افزارشان را به خريداران نشان بدهد. اين تصميم جان لستر واقعا هوشمندانه بود و او با زيركي تمام خواسته هايي كه ديزني توجهي به آن نكرده بود را در پيكسار پياده مي كرد. از آن به بعد پيكسار تصميم گرفت در زمينه ساخت تيزرهاي تبليغاتي نيز فعاليت كند. جان لستر با اهداف بلند خود كاري كرد كه پيكسار كم كم به يكي از ابر قدرت هاي صنعت انيميشن تبديل شود.
سرانجام در سال 1991 ميلادي كمپاني ديزني كه رو به افول بود و كاري جز شمارش سرمايه هايش نداشت و پي به اشتباهش در از دست دادن جان لستر برده بود با پيكساري ها قراردادي به ارزش 26 ميليون دلار منعقد كردند تا پيكسار هفت فيلم با همكاري ديزني روانه سينماها كند.
داستان اسباب بازي ها ، زندگي يك حشره ، داستان اسباب بازي 2 ، شركت هيولاها ، در جستجوي نمو ، باور نكردني ها و ماشين ها هفت انيميشني بودند كه طبق اين قرارداد ساخته شدند و چهار جايزه اسكار هم به مراه داشتند.
بعد از آن شايعات زيادي در مورد ادامه همكاري پيكسار و ديزني شنيده مي شد كه سرانجام در ژانويه 2006 ديزني و پيكسار به توافق تازه اي رسيدند و ديزني به عنوان مالك جديد پيكسار رسما تاييد شد. حاصل اين توافق جديد ساخت شاهكار ديگري به نام « راتتويي » بود كه اسكار پنجم را هم برايشان به ارمغان آورد . پروژه بعدي هم احتمالا قسمت سوم از انيميشن محبوب « داستان اسباب بازي » است كه احتمالا در سال 2008 روانه سينماها خواهد شد.
Morteza4SN @ P30world ©
آمار انيميشن هاي بلند پيكسار