-
ببخشید وارد بحثتون میشم بعضی از دوستان واقعا دلایلشون منطقی و جالب هست اما بعضی ها هم خیلی کم لطف هستند!
شمایی که میگی به دختر و زن های امروزی و به تعهدشون نمیشه اعتماد کرد! شما بگو به کدوم مردی میشه اعتماد داشت؟؟؟اگر درصد خیانت خانمها 20درصد باشه آقایون 90درصد هستند!بله! درسته
همون بحث عادی شدن و دلزدگی و هزارتا دلیل دیگه برای توجیح دارند!و به اسم شرع هرکاری بخوان میکنن!تازه این حالت خوبشه .کسی که بخواد به خطا بره نه به قانون کار داره نه به شرع و نه به مهریه.هزارتا راه هست برای دور زدن و توجیح همه چیز
البته من منکر این نیستم متاسفانه امروزه هستند دخترایی که به دید کاسبکارانه مهریه رو اجرا میگذارند!!! اونم در نوع خودش بی نهایت غیر قابل قبوله
اما باید منصف بود هردوسمت قضیه رو دید
بی وفایی دخترا امروزه بیشتر شده چرا؟اینقدر که دور و بر خودشون خیانت اقایون رو دیدند واسه همین خودشون رو ملزم به پایبندی نمیبینن که البته تفکر اشتباهی هست منظورم اینه بیشتر جنبه جبران داره این کارشون!که بازهم تاکید میکنم نمیتونه درست و منطقی باشه
خب توی همچین وضعی نه دخترا میتونن اعتماد کنن و نه پسرها خب معلومه ازدواجی شکل نمیگیره
و ترجیح میدن که با همین دوستی های سرسری نیازهای روحی و در برخی موارد مادی!!! خودشون رو تامین کنند
واقعا وضع مسخره ای هست
و ازدواج در این وضع ، با نهایت احترام بی عقلی
نتیجه گیری از حرفام بخوام داشته باشم مهمترین عامل در ازدواج نکردن خیلی ها :
عدم اعتماد هست بدون شک
-
به نظرم توو ازدواج صداقت مهمترين گزينه ست. واسه كسي كه يه عمر مي خواي در كنارش باشي و واقعا دوستش داشته باشي و در كنارش زندگي كني. چيزي كه امروزه خيلي كم پيدا ميشه خيلي كم چه توو دختر چه پسر. اعتماد كردن مشكل شده واسه كسي كه ميخواي زندگيتو باهاش بسازي و بشهتمام زندگيت
-
و دست آخر همون داستانی که میگه:
وقتی تمایل به ازدواج داشتم پول نداشتم و حالا که پول دارم تمایلی به ازدواج ندام...
من با توجه به سن کمم چند وقت پیش تو قسمت اول بودم ولی الان نمی دونم کجام! نه پول دارم نه تمایل!!!
-
سلام دوستان
خوب راستش ما ادم های یک سری نیازهایی داریم مثل نیاز عاطفی،جن.سی و حتی تولید مثلی!!!تقریبآ میشه همه ی این نیاز ها رو خارج از ازدواج بر طرف کرد اما با این تفاوت که طرفی که ممکن است بهش دل ببندید به شما تعلق ندارد و ممکن است هر لحظه او را از دست بدهید و این باعث سر خوردگی شما خواهد شد و از طرف دیگر جامعه با روابط ازاد خارج از ازدواج اسیب بسیار جدی می بیند.خوب در واقع ازدواج یک راه امتحان شده برای رسیدن به ارامش دائمی است (حتی در کشورهای سوسیالیستی هم مردم به ازدواج گرایش دارند) و به علاوه این که در دین ما که اکثرآ مسلمان هستیم ازدواج جایگاه ویژه ای دارد.
اگر نظر من رو بخواهید ازدواج خوب است به شرط ان که در وقت و جایگاه خودش باشه،متاسفانه برخی جوانان هم سن خودم از روی احساسات،نیاز جن.سی و حتی طمع به جایگاه و ثروت طرف مقابل دست به ازدواج می زنند،همه ی این ها درست اما به نظر من مهم ترین اصل در ازدواج یکی بودن در مسائل اخلاقی و اعتقادی است.شاید زیبایی طرف مقابل شما،پول و ثروت طرف مقابل شما،جایگاه اجتماعی طرف مقابل شما و سایر ملاک های مادی طرف شما بعد از مدتی برایتان عادی شود اما اخلاق خوب و سایر ویژه گی های ارتباطی طرف مقابل شما هیچ گاه برایتان عادی نمی شود و همواره به شما ارامش می دهد.برای مثال یک زن زیبا اما سرد و بد اخلاق دقیقآ مانند عروسکی است که فقط به درد نگاه کردن می خوره و یک مرد تحصیل کرده و پولدار اما با اعتقادات متضاد زندگی شما را تبدیل به جهنم می کند.(گرچه سایر ملاک های مادی برای ازدواج مهم است اما ملاک های مادی و ظاهری حرف اخر را نمی زنند)
به نظر من اصلآ برای ازدواج عجله نکنید اما اگر واقعآ طرف مورد علاقه و مناسب خودتون رو پیدا کردید و او هم شما را دوست می داشت و حس کردید می توانید به صداقت و احساس طرف مقابلتان اعتماد کنید در ازدواج کردن شک نکنید که از دستتون می ره.اگر تفاهم و علاقه بین شما وجود داشته باشه میشه با هزینه ی کمتر از زندگی مشترک لذت برد گرچه برای زندگی مشترک یک حداقل هایی لازمه که بدون اون ها ازدواج کردن حماقته.
این نظر بنده بود شاید دوستان نظر دیگری داشته باشند.:46:
-
زن گرفتن که زوری نیست !! من 28 سالمه و الحمداله شغل خوبی هم دارم و میتونم یه زندگی رو بچرخونم تنها که فعلا میتونم با یه حقوق کارمندی:31: خانواده هم فشار آوردن زن بگیر میخوام بگیرم ولی گیر نمیاد البته ما هم یکم بی عرضه ایم یکی دو مورد هم خوش کردیم مزدوج از آب در اومد شانس ، راستش خجالت هم میکشم برم دنبال این چیزا،گرفتار شدیم واقعا،یه سری شرایط دارم که سخت میشه (کارمند - زیبا-با اخلاق )
اهل خیابون گردی و رفیق بازی هم نیستم-یدونه دوست دخترم نداشتم تا حالا:31:خلاصه بچه مثبت
البته در این گونه موارد خانواده ها کیس هایی رو پیدا میکنن که مثلا معلمه و شایدم اخلاق،ولی قیافه هم باید خوب باشه ولی قیافه بدل نمیشینه
در آخر : خدایا آخر عاقبت ما رو بخیر کن و یه کیس خوب و تو مسیر زندگی ما قرار بده که متاهل نباشه (قیافه به دل میشینه ولی درش بردن یعنی متاهله:44:)
-
واقعا دوران پیچیده ای شده
از یه طرف سنتی بودن و از یه طرف مدرنیته و زندگی غربی جامعه ما رو فرا گرفته.خیلی از ملاکها و معیارها متفاوت شده و بهتر بگم نصبت به گذشته بر عکس شده
شاید روزی بود که اعتقادات طرف مقابل اولویت اول هر رابطه ای بود.اما الان میشه گفت یکی از اولویتهاست و جایگاه خودش رو از دست داده
متاسفانه به خاطر روابط آزاد و دوستی های زودگذر حس متعهد بودن در بین خیلی از جوانها از بین برفته.از طرفی توقعات بالای افراد جامعه باعث شده که سن ازدواج بالا بره
خیل ها هم اصلا اعتقادی به ازدواج ندارن چون دیدگاهشون عوض شده.اما از نظر من بهترین اتفاقی که برای انسان میتونه بی افته ازدواجه
ازدواجی که از روی احساسات زودگذر و طمع و خواسته های فقط مادی نباشه که آخر و عاقبتش مشخصه
ازدواج امری مقدسه که باید مقدس دیدش.
-
منتظرم آقام خامنه ای دستور بدن. خونه و پول و اینها مهم نیست فوقش تو چادر می شینیم چیزی که مهمه دستور آقاست
ازدواج اصلا اجبار نیست و حتما لازم نیست همه ازدواج کنن !! یکی از یکی خیلی خوشش میاد میره باهاش ازدواج میکنه یکی هم کسی رو پیدا نمیکنه ازدواج نمی کنه
کشور های پیشرفته هم همینجوریه یکی 40 سالشه می بینی هنوز مجرده بازی کامپیوتری میکنه و روحیه خیلی بچه گانه ای هم داره
اما تو کشور های عقب افتاده مثل ایران طرف تو سن 20 سالگی ازدواج میکنه و نه پول داره و نه عقل داره و نه هیچی و باعث میشه یه خانواده بدبخت بشن
شرایط ازدواج تو ایران :
1- خوش تیپ بودن
2- یک خونه 75 متری در جنوب شهر ( 120 میلیون ) = حقوق 240 ماه یه کارمند لیسانسه (20 سال) یعنی اول 20 سال کار کنید بعدا به فکر ازدواج باشید
3- ماشین پراید ( 11 میلیون تومن ) = حقوق 20 ماه یه کارمند لیسانسه
4- داشتن کار خوب
خوب پس با این حساب اول برید یه کار خوب پیدا کنید و 20 سال کار کنید و حتی هزار تومن از حقوقی که میگیرید رو نخورید و همه اش رو جمع کنید برای خرید خونه تو جنوب شهر و بعدش اگه بچه خوبی باشید
بیایید با هم بریم خواستگاری
نه نه صبر کنید نمیشه! حواسم نبود که تا اون موقع خونه از 120 میلیون میرسه به 1 میلیارد و 200 میلیون
-
جون ها چطور می تونن خونه بخرن وقتی قیمت هر کیلو میلگرد از هر کیلو مز بیشتره ؟
قدیما طرف میخواست کلاس بذاره یه موز می گرفتش دستش و لیس می زد الان هرکی بخواد کلاس بذاره باید یه تیکه میلگرد برداره لیس بزنه کلاسش خیلی بیشتره
-
هـه هـه ازدواج چیه !! تازه برای بیرون رفتن از خونه و با دوستان گشتن تام الختیار شدیم بریم زن بگیریم که چی بشه ، اینبار اون خرمون رو بچسبه !!
تو جوونی بدون وابستگی و پایبندی راحت هرکاری دلت میخواد بکن ، مسافرت های مجردی ، کوه ، استخر ، ولگردی ، وبگردی ، شب زنده داری و .... زن بگیریم که گور خودمون رو بکنیم ! جوونی دوران خوشگذرونیه .
توی کلاسای کنکور اینقدر آدم سن بالا یا حتی 20 و خورده ای میدیدم متاهل بودن و همشون عین موش پشیمون بودند . نصیحت همشون هم این بود : " تا جوونی کیف و حالتو بکن یه وقت گول نخوری زن بگیری تو این سن و سال ."
بعدها که کورکچل و پیر و علیل و ناتوان شدیم میریم یه زن میگیریم که جمممون کنه ، عشق رو هم اگه دیدین سلام ما رو هم بهش برسونین .
(" البته این حرفا رو 100% جدی نگیرید با کمی تا مقدار اقرار بیان کردم ")
رفیقم متولد 71 هست زن گرفته ، اون 73 هست . 2 ساله زن گرفته . خونه باباش براش رهن کرده ، مادرش هم بیشتر خرجشون رو میده ، از درس خوندن افتاده ، از بیکاری ( البته با دیپلم هم کار سخت پیدا میشه ) رفته کارگر ساده چاپ خونه شده ماهی 480 میگیره . سرباز فراریه . کلا زندگیش ماییده شده ، ببینیدش میگین 40 سالشه ، همش میگه عجب چیزی خوردم زن گرفتم . درسش بد نبود اما قیافش خیلی خوب بود و قدوهیکل میزونی داشت از اونا که دخترا رو جذب میکنه ، زنش هم مثل خودش بود ( شبیه مانکن خارجی هاست ) دیگه یهو زد به سرش با اصرار خانواده هاشون قضیه جدی شد و اینطور دیگه .
من که اگه هم پول و هم انرژی و حوصلشو داشته باشم عمرا سراغ زن برم ، با پولم و انرژی ای که دارم میرم ترکیه دبی و ... حال میکنم .
-