لام بعد از مدت ها اومدم!
بحث چیه؟!
جریان چیه؟!
هان؟؟؟!
Printable View
لام بعد از مدت ها اومدم!
بحث چیه؟!
جریان چیه؟!
هان؟؟؟!
تا جایی که من مطالعه داشتم استاد بزرگ عبید رئوف نویسنده بزرگترین کتاب در زمینه ارتباط با ارواح بیان کرده : واژه احضار روح کاملا اشتباه است و تا خدا و خود روح مایل به ارتباط نباشند در جلسه حضور پیدا نمی کنند در ضمن برای ارتباط لازم است از خداوند طلب کنید تا روح مورد نظر را به نزد شما ارسال کندنقل قول:
این حرفها یعنی چی ؟!!!!!
من نمیخوام با اعتقاداتون بحث کنم ولی این جملات بالا که با رنگ قرمز نشون دادم
کاملاً غلطه
اولین زمانی که بحث جادو مطرح شد خدا خودش گفت که اینا رو آوردم که شما رو آزمایش کنم اگه اشتباه نکنم قوم لوت بود.
در ضمن احظار روح مثل جادوی سیاه میمونه ما داریم مهر خدا رو جعل میکنیم و این ارواح رو به زمین میاریم .
حالا حتماً میگید این مدیوما پس چی؟
مدیوما کلاً با ارواح سر و کار دارن نیازی به احظارشون ندارن اگه بهشون بگی حاله فلانی اون ور چطوره سریع بدون هیچ کاری به شما میگن.
خوب البته گاهی اوقات استثناهایی هم وجود داره مثلا جادوی سیاه که خود شما اشاره کردیدنقل قول:
چون اين دنيا محل امتحان است
به به سلام به استاد بزرگنقل قول:
خوب آقای مشتاق مثل اینکه منو یادت رفته
یه دفه ای دی مسنجر منو ادد کردی ولی فک کنم پاکش کرده باشی
همون قضیه چ.اقال های خرخون کنکوری و ...
یادت اومد؟
ما رو به غلامی قبول می کنید؟!!!
با سلامنقل قول:
به نظر من جادو گناهي نداره
چرا؟
چون جادو فقط يكي از توانايي هاي ذهن انسان هست
ولي احضار روح نه
در مورد احضار روح
كار خيلي سختيه
بايد روح هم بخواد تا با شما ارتباط برقرار كنه
در بعضي مورد روح براي اتمام گفتگو با شما و رفتن چيزاي زيادي ميخواد كه اگه بهش نديد حداقل در خواب اذيتتون ميكنه
در مورد احضار جن
كار آساني هست
نتيجه و گفتگوي شما با از ما بدتران پوچ و واهي هست و درش شك و ترديد وجود داره
سلام .... محمد رضا جان میتونی یکم بیشتر توضیح بدی ؟نقل قول:
بچه ها يكم در مورد فرستادن انرژي مثبت و منفي براي ديگران بحث كنين و آيا ميشه با فرستادن انرژي منفي براي كسي اون شخص رو دچار مشكل كرد؟
نه نمیشه به نظر من.تمام انرژی ها فقط و فقط رو خودمون تاثیر داره.
خیر اینطور نیست.انرژی ذهن شما می تونه رو همه تاثیر داشته باشه اما شرایط و محدودیت هم داره کلا نمیشه حادثه خوب یا بد (فیزیکی یا روحانی) خاصی برای کسی ایجاد کرد. در مورد ذهن برتر چیزی شنیدید!؟نقل قول:
ذهن برتر یه کتاب بود:دی که من نخوندمش.ولی بارها و بارها در مورد اینکه افکار فقط رو خودمون تاثیر دارن خوندم.اتفاقا یه بارم تو موفقیت بود فکر کنم,همینو نوشته بود.نقل قول:
نقل قول:
سلام..بله حتما :46:
دژاوو Déjà vu یک اصطلاح فرانسوی است که «قبلا دیده شده»
معنی میدهد ، به آن پاراآمنزیا paramnesia هم میگویند. (پارا معنی موازی میدهد و
قسمت دوم یعنی mnimi معنی حافظه)
دژاوو حالتی است که در آن شخص احساس میکند ، چیزی را که
الان در حال رخ دادن است ، قبلا تجربه کرده است.
این اصطلاح را روانشناس فرانسوی به نام «امیل بویراک»
(۱۸۵۱–۱۹۱۷) در کتابش با عنوان «آینده دانش روانشناسی» برای نخستین به کار برد.
شخصی که دژاوو را ترجبه میکند یک احساس آشنایی عجیب با چیزی که
در حال رخ دادن است ، احساس میکند ، گویی قبلا آن صحنه را در خواب دیده است ، حتی
گاهی یک حس قوی به او میگوید که آن حادثه واقعا قبلا در برههای از زمان برایش رخ
داده است.
دژاوو چیز غیرشایعی نیست ، در مطالعاتی که انجام شده است ، ۷۰
درصد افراد گفتهاند که دستکم یک بار دژاوو داشتهاند.
ردپاهایی از اشارات نویسندگان را به دژاوو میتوان در آثارشان
یافت. اخیرا پژوهشگران توانستهاند با هیپنوتیزم ، حالاتی شبیه دژاوو در اشخاص مورد
آزمایش ایجاد کنند.
دژاوو انواع مختلفی دارد:
Déjà vécu:
Déjà vécu معمولا «قبلا زندگی شده» ترجمه میشود و به معنی آن
است که شخص تصور میکند بازهای از زمان را که فعلا میگذراند ، قبلا با همه جزئیات
تجربه کرده است.
در یادداشتهای چارلز دیکنز به این نوشتهها در مورد
Déjà vécu برمیخوریم:
«همه ، حس و حالی را تجربه کردهایم که گاهی سراغ ما میآید ،
که در آن حس میکنیم آنچه را در حال گفتن و یا انجام دادنش هستیم ، قبلا در
زمان دوری گفتهایم و انجام دادهایم ، یا اینکه محیط اطرافمان را با همان چهرهها
، اشیا و شرایط قبلا تجربه کردهایم ، و یا اینکه میدانیم بعد از یک سخن ، چه حرفی
خواهیم زد ، چرا که آن حرفها را به یاد میآوریم!»
Déjà senti
Déjà senti را میتوان «قبلا حس شده» ترجمه کرد ، بر خلاف Déjà
vécu در Déjà senti حس و حال تجربه قبلی شرایط ، فقط به صورت موقت در یک شخص حس
میشود.
نخستین بار دکتر John Hughlings Jackson درسال ۱۹۸۹ در یادداشت
های پزشکیاش در مورد یک شخص مبتلا به صرع قسمت گیجگاهی مغز temporal lobe or
psychomotor epilepsy ، این حالت را توضیح داده است. با گذشت مدتی حتی در حد چند
دقیقه از تجربه چنین حالتی ، دیگر آن اشخاص همان حس و حال قبلی را در مورد اتفاق
افتادن قبلی حوادث و تجربیاتشان نخواهند داشت.
Déjà visité
Déjà visité را «قبلا ملاقات شده» ترجمه میکنند. این حالت شایع
نیست و در آن شخص برای مثال میتواند راهش را در شهر یا محلی که قبلا به آن نرفته
است ، پیدا کند. Déjà visité با Déjà vécu از این لحاظ تفاوت دارد که در آن شخص در
موردجزئیات جغرافیایی و مشخصات سه بعدی محل جدید ، صحبت میکند.
به احتمال زیاد در این مورد قبلا در روزنامهها و صفحات حوادث
مجلهها چیزهایی خواندهاید و متحیر مانده اید که این حرفها راست هستند یا دروغ.
بعضیها رؤیاها ، تناسخ و یا سفرهای روح در خارج بدن را توجیه آن میدانند ولی
پژوهشگران خواندن جزئیات دقیق جغرافیایی یک محل را توجیهکننده آن میدانند.
سر والتر اسکات خالق اثر مشهور ایوانهو ، در رمان گای مانرینگ
به Déjà visité اشاره کرده است.
ولي بارها پيش اومده كه با انرژي دادن به يه چيز ديگه اون پس از مدتي اتفاق افتاده البته فك كنم بستگي به نوع انرژي دادن هم بشه