بی صبرانه منتظر ژاکت هستیم ...
Printable View
بی صبرانه منتظر ژاکت هستیم ...
منم چند روزیه آلبوم رو خریدم ... به نظرم کارای مهدی یغمایی خیلی قشنگتر از بقیه س.
محسن هم دو تا کاراش قشنگ شده.
اره مهدي يغمايي هم خوب خونده مخصوصا ترك اخر.كار محسن هم حرف نداشت اجرشون با اقا:37:نقل قول:
بچه ها احساس میکنم بعضی جاها صدای محسن یه جوری میشه
شماها از كجا خريديد؟
يكبار تو عمرم خواستم واسه يك آلبوم هزينه كنم هرجا رفتم نبود.
با هیچ کدوم از این 2 اهنگ حال نکردم
کلا دوست ندارم چاووشی مذهبی بخونه
به نظرم محسن باید سبک آهنگسازیش رو تغییر میداد و مثل کارای دیگه ش آهنگسازی نکنه ... باید آهنگاشون یه جوری حماسی میزد مثل ساز طبل و دهل ... اینجوری قشنگ تر میشد.
مثل یکی از اهنگای یغمایی.
سلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــان بود
عالی بود
توپ بود
معرکه بود
باشه شما برین همون اهنگهای یغمایی تون رو گوش بدین
ما اهنگهای چاوشی گوش میدیم
اون تیکه زهره منضومه زهرا حسینش خیلی معنی داره
خداس
دمت گرم محس جون
نقل قول:
ایول
راس میگی خدایی
ناله هاشم قشنگه
بچه ها اینا چیه ؟!
آلبوم جدید خونده ؟!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و یه خبر دیگه ای که خوندم :کد:http://www.chavoshimusic.nm.ru/Tak%20Ahang/Spanish.mp3
و اما شعر:نقل قول:
شعر این اثر فوق العاده زیبا متعلق به مرحوم سید محمدحسین بهجت تبریزی(استاد شهریار)
اهنگسازی رو طبق معمول خود محسن به عهده گرفته وبه همراه تنظیم بسیار زیبا و بی نقصی
از محمدرضا اهاری
يار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدي مادر و من با همه پيري پسرم
تو جگر گوشه هم از شير بريدي
و هنوزمن بيچاره همان عاشق خونين جگرم
خون دل ميخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم اين است که صاحبدل و صاحب نظرم
منکه با عشق نراندم به جواني هوسي
هوس عشق و جواني است به پيرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سيم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
عشق و آزادگي و حسن و جواني و هنر
عجبا هيچ نيارزيد که بي سيم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سيم بود
که به بازار تو کاري نگشود از هنرم
سيزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سيزدهم کز همه عالم بدرم
تا به در و ديوارش تازه کنم عهد قديم
گاهي از کوچه معشوقه خود مي گذرم
تو از آن دگري رو مرا ياد تو بس
خود تو داني که من از کان جهاني دگرم
از شکار دگران چشم و دلي دارم سير
شيرم و جوي شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون ياقوت
شهريارا چکنم لعلم و والا گهرم
جفتشون قدیمیهنقل قول: