عليرضا واحدی نيکبخت جام جهانی آلمان را از دست داد
برانکو ايوانکوويچ سر مربی تيم ملی فوتبال ايران روز پنجشنبه در گفتگو با بخش فارسی راديو بی بی سی از خط خوردن عليرضا واحدی نيکبخت از اردوی تيم ملی به دليل مصدوميت خبر داد.
وی با اشاره به وضعيت بازيکنان در اردوی تيم ملی گفت: "بدنبال مصدوميت هفته گذشته عليرضا واحدی نيکبخت و بعد از بررسی عکس های پای مصدوم وی توسط پزشکان تيم ملی، مشخص شده که او بايد ۴ هفته به استراحت مطلق بپردازد و نمی تواند در اين مدت حتی به صورت سبک دويدن خود را آغاز کند، و به همين دليل او از ليست تيم ملی خط خورد."
اقای برانکو با اشاره به غيبت چند بازيکن تيم ملی بدليل درگير بودن در مسابقات باشگاهی و اجازه ندادن باشگاه های آنها برای حضور در اردو گفت، متاسفانه نتوانستيم با باشگاها در اين مورد به نتيجه برسيم، برای آنها مسابقات جام حذفی و قهرمانی باشگاه های آسيا مهم است و برای ما تيم ملی.
سرمربی تيم فوتبال ايران همچنين در مورد اردوهای خارجی اين تيم گفت: "يک اردو در کشور سوئيس خواهيم داشت که همين بازيکنانی که در اردوی فعلی هستند حضور خواهند داشت. بعد از اين در کشور کرواسی آخرين اردو را برگزار می کنيم و در آنجا بازيکنانی که به جام جهانی می روند شرکت خواهند کرد.
آقای ايوانکوويچ از تيم ملی کرواسی و تيم ملی بوسنی هرزگوين به عنوان دو حريف تدارکاتی ايران پيش از مسابقات جام کهانی نام برد.
وی در مورد وضعيت لژينورهای تيم ايران گفت: "خوشبختانه علی کريمی و وحيد هاشميان که دچار اسيب ديدگی شده بودند رو به بهبود هستند و مشکلی برای حضور در جام جهانی ندارند."
اقا ترو خدا منطقي حرف بزيد!!!!!!!!
ر اوج جدل دايى و پروين بود كه سلطان سابق با پشت گرمى هواداران سينه چاكش در مقابل دوربين هاى تلويزيونى مثل يك سردار فاتح گفت: «دايى محبوب نيست، مشهور است» در مخيله اش هم نمى گنجيد كه روزى هواداران قرمز، او را به حيا توصيه كنند و از او بخواهند كه پرسپوليس را رها كند! روزى كه يكى ديگر به كنايه بگويد: «آقاى پروين حالا تو هم مشهور هستى» اما حالا، بحث اصلاً به پروين و لنگ اش مربوط نيست. موضوع، خود دايى است و اينكه چرا در جامعه ايرانى فردى با مختصات «دايى» محبوب نيست.
• على دايى ثروتمند است
امان از ناتمام ما. هميشه خاك و خلى ها را بيشتر دوست داشته ايم. جانمان براى آنها كه سوار موتور اين ور و آن ور مى روند، در مى رود. دوستش هم داشته باشيم، همين كه ببينيم مدل موتورش يك درجه بالاتر رفته يا نهايتاً به يك چهارچرخ منتهى شده حرصمان مى گيرد. ديگر دوستش نداريم. روزى با يكى از روزنامه نگاران مدرن شهر بحث داغى بود درباره دايى. مى پذيرفت كه كسى را در قامت او نداشته ايم. كه بايد حفظ اش كنيم. كه گلزن تمام عيارى بود. اما نهايتاً موضوع را به اينجا كشاند كه با تمام حسن هايش يك ايراد بزرگ دارد. از ايرانول چند ده ميليون گرفته تا اجازه دهد به جاى آرم دايى روى پيراهن هاى تيم ملى آرم ايرانول قرار بگيرد. روزنامه نگار مدرن و استاد ما كه تجربه زندگى در قلب مدرنيته را هم داشت، به اين اصل اوليه زندگى حرفه اى ايراد مى گرفت. دليلش هم اين بود كه چرا دايى با اين همه ثروت به اين مسائل هم فكر مى كند. اما او به ياد نياورد و ما هم چيزى نگفتيم كه همين دايى با سرمايه گذارى بر روى مغازه ۴*۳فروش كالاهاى ورزشى در منيريه به اينجا رسيده است. از تمرينات بى وقفه و فيل كش. از عرق ريختن هاى بى نهايت. از سر وقت خوابيدن و به موقع بيدار شدن. از جان كندن. موهاى شقيقه اش را ديده ايد كه كاملاً سفيد شده اند؟ اساساً به ياد مى آوريد كه يك آدم ثروتمند را دوست داشته باشيم؟ يك آدم خودساخته را كه از هيچ به خيلى چيزها رسيده است. دوست داريم همه مثل ما تا صلات ظهر بخوابند و هر كس خلاف خواست ما عمل كرد بد مى شود. چه ايرادى دارد كه دايى كمپانى توليد لباس هاى ورزشى داشته باشد و با استفاده از ارتباطاتش يك برند بين المللى ايرانى را به دنيا معرفى كند؟ چرا نبايد از نامش در توليد موتورسيكلت استفاده كند؟ چرا وقتى خودمان نداريم دوست داريم ديگران هم نداشته باشند؟ اصلاً اين مسئله جزء بازى هاى سياسى شارپ است كه هر وقت بخواهند كسى را خراب كنند، مى گويند دارد برج مى سازد. امان از اين مثل هاى فارسى كه ذات ما را بدجورى به صورتمان مى كوبند. مگر نشنيده ايد كه مى گوييم «اگه ديگ براى من نمى جوشه، مى خوام كله سگ توش باشه»
• دايى هر روز خوش تيپ تر مى شود
دايى هم از موهاى بلند سشوار كشيده اش و از سبيلى كه حالا كم پشت شده فرار نمى كند. اصلاً چرا فرار؟ سرى به آلبوم هاى قديمى بزنيد و ببينيد ۱۰سال قبل، خودتان چه شكلى بوده ايد و حالا به چه قيافه اى در آمده ايد؟ هر قيافه اى مقتضيات زمانى و مكانى خاص خودش را مى طلبد. اما ما كه اگر بهانه اى گير نياوريم. به چاك ديوار گير مى دهيم، مى گوييم قيافه قبلى اش را يادتان مانده؟ با آن سبيل ها. انگار خودمان از همان حضور در رحم مادر، طبق آخرين مدل بازار اروپا تيپ مى زده ايم. به لباس هاى مارك دارش گير مى دهيم و به ساعت ميليونى اش. به اينكه چرا اينقدر به سر و وضع اش مى رسد و هميشه لباس هايش را ست مى كند. تا حالا به «ما»هايى برخورده ايد كه فوتباليست درست و حسابى را كريم باقرى مى دانند، چون قيافه اش از ۱۰سال قبل تا حالا تغيير نكرده. امان از ناتمام ما.
•دايى صريح اللهجه است
كسانى را دوست داريم كه همواره در مقابل انظار، با گردن كج و شانه هاى افتاده و لباس هاى با دو سايز بزرگتر ظاهر مى شوند و مدام قربان صدقه مردم همه چيز فهم ما مى روند. دوربين كه رويش را برمى گرداند و ضبط صوت كه out of Record مى شود، فرصت براى خالى كردن تمام كمپلكس ها بر سر مردم و مسئولان و دوستان و البته روزنامه نگاران فراهم است. همه ناگفته ها با موتيف «اينارو ننويس» به ذهن مصاحبه گر بيچاره مخابره مى شود تا او هم طبق عادت مالوف دوستان ديگر را مطلع كند و زنجيره انسانى انتقال حرف هاى درگوشى آغاز به كار كند. اما دايى به راحتى در مقابل پروين مواضع اش را اعلام مى كند و در برنامه تلويزيونى با جسارت منحصر به فردش ناگفته ها را مى گويد. در مقابل خبرپراكنى ها و شايعه سازى هاى روزنامه نگارى كه زمانى مربى اش بوده و حالا سهم اش پرداخت نشده، خم به ابرو نمى آورد و حتى يك بار هم پالسى براى ايجاد ارتباط ارسال نمى كند. در اين شكى نيست كه بعضى مواقع هم تندروى مى كند و برخى روزنامه نگاران سالم را نيز مى رنجاند. ولى فراموش نكنيم كه در اين فضاى پر از دورويى او كار خودش را مى كند.
• دايى سال ها در اوج بوده است
كدام فوتباليست را در دنيا سراغ داريد كه ۱۱ سال در اوج باشد. هر فصل گل بزند و هيچ وقت از آنچه بايد پائين تر نيايد. از دو سال اخير صرف نظر مى كنيم، چرا كه خيلى ها معتقدند او در اين ۲ سال نسبت به دوران اوج اش افت كرده. اما به اعتقاد خيلى ها هنوز هم از رقبايى كه برايش روز و شب تراشيده مى شود، سطح اش بالاتر است. گفتم كه اگر از اين دو سال اخير صرف نظر كنيم، به مجموعه اى از افتخارات مى رسيم كه با حافظه تاريخى ضعيف ما به شدت متعارض است. چون هر چيزى را كه نخواهيم، به ياد نمى آوريم. گلزنى هاى مداوم در تيم ملى. درخشش در باشگاه هاى مختلف از بانك تجارت تا پرسپوليس و از آرمينيا بيلفلد تا هرتا برلين. و حتى درخشش در تيم ضعيفى به نام الشباب و گلزنى هاى پى درپى و حضور مجدد در ليگ برتر ايران و آقاى گلى در اولين فصل با پرسپوليس پر از توطئه و ضعيف. اينجا اما، ما هر روز منتظريم تا دايى لغزش كند و آن گاه آن را در بوق و كرنا كنيم تا صدايش به روزنامه هاى ژاپنى هم برسد. آن قدر گل زده كه شايد تا ۵۰ سال ديگر هم ركورد گلزنى هاى ملى اش شكسته نشود. اين قدر در كارش مداومت داشته كه حالا نامش فراتر از پله و پوشكاش و ستاره هاى معاصر، آن بالابالاها قرار گرفته است. از بس ركورد زده كه ديگر خسته شده ايم. آقاى دايى لطفاً تمامش كن. امان از اين تنوع طلبى بى حد ما.
• نخبه كشى در ذات ماست
چند سال ديگر بايد منتظر بمانيم تا يك دايى ديگر ظهور كند و باز با بالاپريدن هاى مخصوص اش، با مشت هاى گره كرده و چشمان از حدقه درآمده اش پس از هر بار گلزنى به آسمان بپريم.
هر نخبه اى را كه با عرق جبين مى سازيم، به ثمن بخس به خاك مى نشانيم. نمونه اش همين دانشجويان درجه يكى كه به آسانى آب خوردن، از كشور خارج مى شوند و حتى رضايت مى دهند در دانشگاه هاى درجه دو و سه كانادا، اوكراين و استراليا درس بخوانند اما فقط از ايران بروند. «دايى» را تنها مى گذاريم و اصلاً به فردايى فكر نمى كنيم كه حضور او به عنوان يك آدم مشهور در بالاترين كرسى هاى فوتبال دنيا منشاء چه منافعى براى فوتبال و البته كشور ما است. ابهت او را، شأن او را و جايگاه او را به چالش مى كشيم، چون دوست داريم با گنده ها در بيفتيم تا جسارت مان را به همگان ثابت كنيم و جلوتر از نوك دماغ مان را نمى بينيم. اساساً منتقد بودن، هميشه پرستيژآفرين است و چه بهتر كه صيد بزرگترى براى انتقاد انتخاب كنيم. پس مفهوم «منافع ملى» چيست؟ فوتباليست تحصيلكرده ثروتمند با مقبوليت جهانى. نمونه ديگرى سراغ داريد؟
•••
باور كنيد كه هنريك ايبسن فكر كرده و بعد گفته: «قوى ترين آدم ها، تنها ترين ها هستند.»
منبع :شرق ان لاين
پي نوشت .......قبل از هر نوع اظهار نظر لطفا .اقلا تا 10 بشمريد..... بعد هرچي خواستيد بگيد :tongue:
پیروزی تیم آرسنال در آخرین بازی ورزشگاه هایبری
جام جم آنلاین: تیم آرسنال روز یکشنبه 7 مه در آخرین بازی خود در ورزشگاه خانگی تاریخی اش هایبری لندن تیم ویگان را شکست داد. تيم آرسنال از فصل آینده به ورزشگاه جدید خود به نام امارات نقل مكان خواهد کرد.
به گزارش شبکه تلویزیونی Bbc ، تیم آرسنال در آخرین بازی اش در ورزشگاه هایبری لندن تیم ویگان را با نتیجه 2-4 شکست داد و با کسب مقام چهارم لیگ برتر باشگاه های انگلستان به مرحله پلی آف جام باشگاه های اروپا در فصل آینده راه یافت.
در این دیدار تیه ری هانری 3 گل و روبرت پیرس یک گل برای آرسنال به ثمر رساندند.
به اميد پيروزي آرسنال در بازي فينال جام باشگاههاي اروپا
خداحافظی زین الدین زیدان با ورزشگاه سانتیگو برنابئو مادرید
زین الدین زیدان بازیکن فرانسوی تیم رئال مادرید اسپانیا، روز یکشنبه 7 مه در مراسمی فراموش نشدنی و در حضور بیش از0 8 هزار تن از هواداران این تیم، در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو با این ورزشگاه خداحافظی کرد.
به گزارش شبکه تلویزیونی کانال 2 فرانسه ، زین الدین زیدان بازیکن 33 ساله تیم رئال مادرید آخرین بازی خود در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو را مقابل تیم ویارئال انجام داد و بعد از 5 سال با این ورزشگاه وداع کرد.
دیدار تیم های رئال مادرید و ویا رئال با نتیجه مساوی 3-3 خاتمه یافت.
زین الدین زیدان هفته آینده برای آخرین بار با پیراهن تیم رئال مادرید درشهر سویل در مقابل تیم سویلا حاضر خواهد شد.
زیدان ماه گذشته اعلام كرد بعد از رقابتهای جام جهانی 2006 آلمان از فوتبال خداحافظی می کند. زین الدین زیدان پنج سال عضو باشگاه رئال مادرید بود و با قرارداد ۷۲میلیون یورویی كه ركوردی بیسابقه در جهان بود، در سال ۲۰۰۱ از یوونتوس به این تیم پیوست.