سلام
نقل قول:
پیشنهاد میکنم که حتما وقتی کتاب رو میخونین شجره نامه اعضای خانواده رمان رو هم پیش رو داشته باشید تا گیچ نشین و شاید منصرف از ادامه.
بخشی که در ترجمه کیومرث پارسای وجود نداره، ولی در ترجمه بهمن فرزانه و بیتا حکمی موجوده.
این انگلیسیش :
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/99/buendia.gif
دقیقا
خیلی چیز خوبیه
البته اول این کتابی که من واسه دانلود گذاشتم هم داره:46:
نقل قول:
بايد بگم تو ايران كاملا مشخصه دليل اين جذب مخاطبش چيه!
هرچند كتابي كه من دارم مال 40 سال پيشه و نسخه ي جديدي كه ازش ديدم تقريبا سه چهارم كتاب اصلي بود حالا چه حذفياتي داشته بماند
عجب!!!
نقل قول:
صحبت كردن راجع به كتابي كه انقدر نياز به مرور دقيق داره اونم بدون اطلاع قبلي!!!
از دستتون شاكيم!
خب مرور کن دخترم چرا می زنی : دی
کلا قرار شد یک وقتی باشه حتا کسانی که نخونده اند کتاب رو بخونن
و تا زمانی هم که در مورد کتاب بحث و گفتمان بشه می گذاریم بماند:46:
نقل قول:
بايد بگم كه تمام كتابهاي ماركز از نظر من كسل كننده ان. اما موضوع اينه كه كتاباش كشش عجيبي دارن. هي مي خوني هي حس مي كني چه كار احمقانه اي داري مي كني كه اينو مي خوني ! ولي بعد كه به پايانش مي رسي مي گي عجب ... بايد دوباره بخونمش!!!
درضمن روسپيان سودازده اصلا كتاب جالبي نبود از ماركز بعيد بود واقعا
با این بخش شدیدا موافقم
به نظر من کتاب های مارکز سخت خوان اند
همین طوری نمیشه خوندشون
نمی دونم چرا؟ شاید به خاطر نثرش باشه و شیوه ی داستان گویی اش
من تقریبا اکثر کتاب هاش رو دارم و هیچ کدوم از این قاعده مستثنی نبودن - چه داستان های کوتاهش ، رمان هاش
سر همین صد سال تنهایی هر وقت کتاب رو می بستم بار دوم باید یه مقدار مرور می کردم ببینم کی به کیه الان کدوم خوزه است! یا داستان چی بود ییهو این طوری شد
اما وقتی که تموم شد تازه شدیدا ازش خوشم اومد و همیشه جزو کتاب های محبوبم بوده
---
سرگذشت یک سری آدم به هم مرتبط، که از جایی شروع میشن و در جایی هم تموم میشن! برایم بسیار جذاب بود. آدم هایی که در عین تفاوت شبیه هم اند.
شخصیت های شدیدا خاکستری داستان هم در میزان علاقه ام به کتاب نقش به سزایی داشت. اون هم در زمانی که هنوز دنبال آدم های خوب و بد و سیاه و سفید می گشتم.
به نظرم یکی از نمونه های کم نظیر رئالیسم جادویی به حساب میاد
خیلی دوست دارم بدونم هدف این همه اسم های شبیه هم چی بوده؟
فقط به خاطر نوع فرهنگ جامعه بوده یا دلیل خاصی پشت سرشه؟
چون هنوز مرور نکردم جزئی نمی تونم زیاد چیزی بگم - اما در راستای استارت و اینها!