يه سوتي باحال از تمام ايرانيان با سواد .
اگه تو گوگل "خوانواده" سرچ كنيد 33000 صفحه نتيجه داره . اينم از عكسش.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
يه سوتي باحال از تمام ايرانيان با سواد .
اگه تو گوگل "خوانواده" سرچ كنيد 33000 صفحه نتيجه داره . اينم از عكسش.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
افتخار میکنم ایرانیم چووون هیچ جای دنیا انقد به خانواده اهمیت نمیدن که تو مدل نوشتار داشته باشه
استغفرالله
من و دوستم دیشب رفتیم استخر... یه کم که شنا کردیم رفتیم تو قسمت سونا و جکوزی... بعد از تو آب گرم اومدیم پریدیم تو آب سرد. آبش کاملا شفاف بود و غیر از ما هم چند نفر دیگه تو حوض بودن. همه دورهادور وایساده بودیم به هم دیگه نگاه میکردیم. یهو من دیدم از زیر شورت دوستم یه مایه زرد رنگی داره بیرون میزنه و با یه حالت عجیبی تو آب پخش میشه ... منو میگی سریع به بقیه نگاه کردم تا ببینم اونها حواسشون هست که دیدم همشون با دهن باز دارن زیر آب رو نگاه میکنن. حالا این دوست ما هم کاملا عادی سرشو بالا گرفته بود و روبروشو نگاه میکرد. سه سوت حوض خالی شد و همه رفتن بیرون. منم یه پس گردنی زدم به دوستم و اومدم بیرون. جالب اینجاست که همه چیز رو انکار میکرد :دی...
چه باحال ! اینا دیگه تقریبآ عادی شده . کم کم میای تو خط ! :21:نقل قول:
ما مخلصیم عزیز!نقل قول:
این تاپیک باید مهم شه .حیفه :31:
این یه چیزی اونور تر از سوتیه!نقل قول:
ای بابا! تا باشه از این سوتی ها باشهنقل قول:
این هم جدید ترین سوتیه بنده:
یکی از دوستای قدیمیم رو دیدم ، مربوط به 8-9 سال پیش. اسمش رضا بود . یه دوست مشترک هم داشتیم اون وقتا اسمش محسن بود . آقا من رضا رو دیده بودم فکر کردم محسنه ! (حافظه افتضاح ماس دیگه) . اومدیم خوشمزگی کنیم یکم پشت سر رضا و گند کاریای قدیمیش حرف زدیم. نامرد هیچی نگفت ! گذاشت اراجیف من تموم شه ! آخرش گفت :
خب مجتبی جان ، شماره محسن رو هم بگیر ، یه روز 3تایی بریم بیرون. ما رو میگی... (بقیش رو میدونید! )
نمونه اون سوتی گره کور رو من هم دادم و آب میوه گیری رو خیلی بد گفتم. فرقش اینه که همه خندیدن و تابلو کردن ولی خودم خجالت کشیدم.
چند وقت پیش یه سوتی دادم و تو قلیون فوت کردم ولی چون زیاد مهم نبود گفتم ننویسمش. ولی دیروز داشتم سیستم رو گرد و خاک گیری و از این کارا میکردم که اومدم اون یارو راه راهه رو Cpu رو خاکشو فوت کنم عوضش همشو کشیدم تو دهنم.
نمیدونم با چه عقلی این کارو کردم. یک ساعت سرفه و عطسه و آنفاکتوس میزدم.
مسئولين استخر كاري نكردن؟نقل قول:
من و دوستم دیشب رفتیم استخر... یه کم که شنا کردیم رفتیم تو قسمت سونا و جکوزی... بعد از تو آب گرم اومدیم پریدیم تو آب سرد. آبش کاملا شفاف بود و غیر از ما هم چند نفر دیگه تو حوض بودن. همه دورهادور وایساده بودیم به هم دیگه نگاه میکردیم. یهو من دیدم از زیر شورت دوستم یه مایه زرد رنگی داره بیرون میزنه و با یه حالت عجیبی تو آب پخش میشه ... منو میگی سریع به بقیه نگاه کردم تا ببینم اونها حواسشون هست که دیدم همشون با دهن باز دارن زیر آب رو نگاه میکنن. حالا این دوست ما هم کاملا عادی سرشو بالا گرفته بود و روبروشو نگاه میکرد. سه سوت حوض خالی شد و همه رفتن بیرون. منم یه پس گردنی زدم به دوستم و اومدم بیرون. جالب اینجاست که همه چیز رو انکار میکرد :دی...
فكر كنم تا عمر دارين ديگه به اون استخر نريد.
تو آزمایشگاه شیمی عمومی بودیم و استادمون گفت توی هر کدوم از لوله ها به مقدار 10 میلی لیتر یا 10 سی سی از اون مایع بریزید. حدودن 12 نفر بودیم توی گروه های 2 نفره.
10 نفر از بچه ها یعنی 6 گروه بجای اینکه 10 میلی لیتر بریزند 1 میلی لیتر ریختند چون یک دهم میلی لیتر رو با یک میلی لیتر اشتباه گرفته بودن.
هم گروهی من هم اگه ولش میکردی همون یک میلی لیتر هم نمیریخت!
ولی من مثل یک قهرمان! رفتم اشتباه بچه ها رو به استادمون گفتم و نزد استاد مقام ومنزلتی کسب نمودیم! و استاد سر بچه ها داد زد ولی سر من نه! استادمون زن بودا !
این سوتی بود یا یک خاطره از پاچه خواری؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول: