مرسی دوست عزیزنقل قول:
Printable View
مرسی دوست عزیزنقل قول:
سلام....ممنون میشم از ترجمه دقیق و معنای قابل فهم این جمله...
even with the best will in the world,the disbursers must act as if common denominators exist,and if this cannot be found , will allow idiosyncratic needs and opportunities to go unanswered.
میگه :نقل قول:
" حتی اگه خیرخواه ترین دولت های جهان هم در یک کشور حاکم باشند ، باید بودجه کشور و مالیات مردم رو طوری مصرف کنند که پاسخگوی هرنوع نیاز ، استاندارد یا سلیقه ای باشد و اگر نتوانند (این سطوح مختلف را پیدا و ارضا کنند) ، بسیاری از نیازهای خاص طبقات مختلف جامعه بی پاسخ مانده و فرصت های زیادی از دست خواهد رفت . "
(نمونه اش TV خودمون : سلیقه های پایین تا متوسط رو ارضا می کنه و فکر می کنه به موفقیت رسیده ؛ نتیجه اش اینکه سلیقه متوسط به بالا از TV خوشش نمیاد)
dear seymour,thanks alot for translating it such perfet & undrstandable..i have 6 pages to translate and some sentences are realy hard for me to undrestand the main meaning...there for i think I'll be back soon,..
با عرض شرمندگی یه تعداد دیگه هم هست(بررسی 3 صفحه هستش البته،3صفحه دیگه مونده)...ببخشید که زیادن ولی وضعیت فورس ماژوره و سخت هم هست...پیشاپیش واقعا و قلبا تشکر میکنم ..
1-only very minor taxation ,such as property taxes , responsive neither to ability to pay nor to economic expansion,is typically permitted to cities.
2-sovereign governments cannot possibly be in intimate touch with all this variation
3-the city has had virtually no money for marketing itself or its events as tourist destinations.
4-in the case of windsor(hotel) on the reasonable grounds that it wouldn't help that city economies
5-humanly beyond the comprehension of functionaries in distant institutions.
6-this needed political invention hasn't materialized.
7-dumbed_down use of taxes and the dumbed_down use of powers the taxes make possible -imposes deterioration,[/B][/B][/SIZE]
چند تا کلمه و عبارت:
1-centralized sovereignties
2-city-states
برای city-state مثال هنگ کنگ و سنگاپور رو زده...تحت الفظیش ایالت شهره ..ولی زیاد این ترجمه بنظر درست نمیاد
3-simpler settlements
4-dysfunctional
5-wittily
6-stillborn hotel tax in Toronto
7-civilized urban grooming
8-virtual suburb of Detroit across the river
(نکته توی متن بالا virtual هست که بنظر نمیرسه معنای مجازی براش درست باشه)
از اصطلاحات تخصصی شهرسازی و معماری استقبال می کنیم :31:نقل قول:
1- حکومت مرکزیت یافته
2- مادر شهر (اصطلاحی که الان استفاده میشه یا مجموعه شهری - مجموعه شهری بهتره )
3- اقامتگاه های ساده تر- نقاط زیستی ساده تر
4- اختلال عملکردی
5- جک مانند - لطیفه ای
6- مالیات مرده (در نطفه خفه شده) برای هتل در تورنتو
7- آراستگی شهری متمدن
8- به نظر میاد میشه حومه های غیروابسته به دیترویت
این لغت برام جالب اومد..اه تونستی تا دوشنبه صبر کن که من از استادم بپرسم دقیقا چی میشه، این لغت حومه های مجازی برای خیلی شهر ها استفاده شده ..به نظر میاد که یعنی در نقشه یا در طرح جز حومه نیست ولی عملا به نوعی به شهر وابسته است. مطمئن نیستم به هر حال :13:
من چون زمان اندکی دارم ، بیشتر سعی می کنم مفهوم رو برسونم تا دقت در ترجمه ... ok ؟نقل قول:
1. فقط مالیات های کم اهمیت ، مانند مالیات بر ملک (شبیه همون عوارض شهرداری خودمون) که ارزش اطلاعاتی یا اقتصادی چندانی ندارند ، در اختیار مسوولین شهری قرار می گیرد ...
(می خواد بگه که دولت ها ، اون مالیات هایی که قلمبه هستن ... میشه ازشون کلی اطلاعات بدست آورد ... سودآور هستن رو خودش جمع می کنه ، اون بی اهمیت ها رو میده به مسوولین شهری)
2. طبیعتا حکومت های مرکزی نمی توانند ماهیت واقعی همه این نیازها رو درک کنند و بهترین و مناسب ترین تصمیم رو در مورد انواع نیازهای ریز و درشت اتخاذ کنند ...
(داره از مضرات تمرکزگرایی قدرت در حکومت میگه ... حالا اگه قدرت رو تفویض می کردن به شهرداری هر شهر ، کارآیی کلی بالا میره)
3. شهر (تورنتو) عملا هیچ بودجه ای برای تبلیغات توریستی و جذب جهانگرد نداشت ...
(اینجا توضیح میده که تورنتو تصمیم می گیره که برای حل مشکل بالا ، از اتاق های هتل مالیات بگیره ، اما دولت قبول نمی کنه چون بقیه شهرها مخالف بودن ... از جمله :)
4. شهر ویندسور مخالف بود ، چون معتقد بود که مالیات روی اتاق های هتل ، کمکی به اقتصادش نمی کنه ...
بقیه اش فردا ... (اگه تا اون موقع ، بقیه دوستان کمک کنن که دیگه هیچی)
من از اونایی که آرچی عزیز به درستی اشاره کردن می گذرم و چندتا نکته درباره بقیه میگم :نقل قول:
2. یه اصطلاح سیاسی-اقتصادی به معنای "دولت شهر " ... یعنی شهری که دارای خودمختاری در اکثر زمینه ها هستش و می تونه برای خودش تصمیم گیری کنه و معمولا از حکومت مرکزی تبعیت نمی کنه ... مثلا هنگ کنگ - واتیکان - موناکو - برلین - DC (همونی که بعد مثلا میگیم واشنگتن دی.سی)
6. همونطور که آرچی جان گفت " در نطفه خفه شده " ... مقایسه کن با بحث جمله سوم
8. ویندسور ، دقیقا جفت دیترویت قرار داره ... یکی شون توی امریکا و یکی شون توی کانادا ... لب مرزه ... و فقط رودخانه دیترویت این دوتا رو از هم جدا می کنه ... اینجا داره به شوخی میگه که ویندسور در واقع حومه ی دیترویت محسوب میشه ... یعنی با اینکه توی خاک کاناداس ، اما عملا زیر گرد و خاک دیترویت گمه و عملا در تمام موارد تحت تاثیر اونه ... (واسه همینه که در بحث جمله 4 ، حاضر به همکاری با پیشنهاد دیترویت نیست)
Dear Azadeh,why does City-States means Megacity (I Think! => "kalan shahr" ) ?
Because it's a little strange!