تاپیک مشکل پیدا کرده؟
من تا پست 1080 رو بیشتر نمی تونم ببینم و آمار تاپیک رو هم غلط نمایش میده.
ویرایش: بعد از دادن این پست درست شد.
Printable View
تاپیک مشکل پیدا کرده؟
من تا پست 1080 رو بیشتر نمی تونم ببینم و آمار تاپیک رو هم غلط نمایش میده.
ویرایش: بعد از دادن این پست درست شد.
سلام
درسته هم تاپيك مشكل داشت
و هم برخي وقت ها قالب انجمن بهم مي ريخت
در مورد قرار ملاقات هم ، تصميم گرفتم بيام
پس دوستان !!! يادشون نره ،ساعت 4
موفق باشيد
محسن
راستی من چطور بشناسمتون؟
:11:نقل قول:
...
نگران اردلان نباش, هدق گیریش خوب نیست. :31:
اوه. نمی تونم بیشتر از این شرح بدم.
سر قرار همه چیز معلوم میشه. :25:
خدمت از ماست.نقل قول:
راستش به دليل كمبود وقت و مچ نشدن برنامهى من با زمان قرارهاى شما، نشد ديگه...
به اميد دفعهى بعد. :46:
:blink: :laughing:نقل قول:
◙
دوستان یادتون نره. فردا ساعت 4, جلوی درب باغ ارم.
دوستانی که زودتر میان, جلوی ورودی باغ می ایستن و یک جمع 3 4 نفررو تشکیل میدن. برای بعدی ها قابل تشخیصه.نقل قول:
سلام دوستاننقل قول:
عکس هم صفحات قبل هست اگر خواستین ببینید !
راستی انگار خبری از سعید و امید نیست !!!
میاین شماها ؟؟
فعلا این افراد هستند هستیم :
این خان رو به همش اضافه کنید !
1- محمد
2- محسن
3-سینا
4-اردلان
5-علی ( خودم )
6- لیلا
7-سحر
امید و سعید هم حتما 100% مشخصش کنید !
منم اگر تونستم نمي يام سعي مي كنم نيام
تمام سعي خودت را بكن ، تو مي تونينقل قول:
منم میام.امروز ساعت ۴ .
اینم از الطاف بیش از حد شما به ماست دیگه !!!!نقل قول:
ایول پس سعید هم میاد....نقل قول:
--------
پس لیست رو تصحیح میکنم:
1- محمد
2- محسن
3-سینا
4-اردلان
5-علی ( خودم )
6-سعید
7-لیلا
8-سحر
9-با حضور آقا مسعود در وسطای قرار
10-امید
دوستان شرمنده بازم بی ربطه ولی اگه کسی تو شیراز جایی رو سراغ داره که کیس دست دوم رو با قیمت منصفانه میخره هم ادرس بده هم شماره تلفن ممنون میشم
سلامنقل قول:
به شرکتهای کامپیوتری یا مغازه دارها بفروشش. البته انتظار قیمت بالایی رو نداشته باش.
خب مسئله اینه که هیچکدومشون منصف نمیخرن اوندفعه رفتم یکیشون گفت 105 تومن جلوی چشم خودم دوتا از قطعه هارو زدم یکیش رو 2 تومن و یکیش رو سه تومن اگه جای خاصی سراغ دارین که منصف بخره بگین
کی گفته من نمیام؟؟؟منم میام
در ضمن طبقه ی سوم پاساژ ملاصدرا و طبقه ی دوم پاساژ صدف یه سری بزن واسه خرید و فروش جنس دسته دوم
اقا ممنون باشه امروز برم ببینم چی میشه اگه منصفانه بخرن خوبه واقعا سیستم خوبیه فقط یخورده قدیمیه
خوش گذشت. :10: :8:
شلوغترین قرار گروه بود که احتمالا محسن جان زحمت گزارش رو می کشن.
موفق باشید.
ای نامرد چه زود رسیدی اره خوش گذشت
فکر نکنم دیگه همچین قراری پیش بیاد
من که راهم از همه دورتره. ولی تا رسیدم خونه پریدم پای سیستم. :27:نقل قول:
آره. حالا حالا ها همچین قراری پیش نمیاد.
...
اردلان چند دقیقه ای تو تاپیک بود. با خوم گفتم حتما داره گزارش می نویسه.
سلام دوستان
قرار خوبی بود.
شلوغترین قرار بچه های شیراز با حضور 10 نفر ...8 نفر اقایان:3: و 2 نفر بانوان:1:
منم با سعید دوست قدیمیم تجدید خاطره کردم..همینطور آقا سینا رو برای اولین بار دیدم ...
اینشالله گزارش کامل رو آقا محسن زحمتشو میکشند.
سلام به همگی...:20:
اول از همه تشکر می کنم از دوستان عزیز که همگی حالا با یه کم اینور و اونور اومدن و شلوغ ترین قرار شکل گرفت...:40:
منتظر گزارش تک تک دوستان هستم تا ببینیم نظرشون در مورد اولین قرار متفاوت با گذشته چی بوده ضمن اینکه محسن جان دوستان از شما گزارش کامل خواستن...منتظریم.:31:
قرار مثل همیشه با جو دوست داشتنی همیشگی برگزار شد ولی حیف که هندی کم نیاورده بودم...به نظر من تا جمعمون جمع هست هفته دیگه یه قرار دیگه بذاریم چون احتمالا با شروع ترم تا یه مدت طولانی نمی تونیم قرار بذاریم...
درسته ...نقل قول:
به نظر من هم محمد خان درست میگن...
هنزو جمعمون جمع هست...
اگر شد اول مهر یکی مدرسش شروع میشه ..یکی ترم جدید دانشگاه...یکی کلاس و....
تا هنوز همه هستیم یه بار دیگه بریم و اینبار خاطره رو ثبت کنیم تا از یادمون نره ....
سلام
خوش گذشت به شما ولی به من نه چون گربه نبود ( همینطور بچه)
همینطور بسیار خوشحال شدیم که دیدیم دوستان در سلامتی کامل به سر میبرند
در مورد عکس ها حجمشون کم نکرم چون هیچی معلوم نمیشد
زحمت گزارش هم یکی از بچه ها میشکه
کد:http://ardal.parsaspace.com/25062007059.jpg
کد:http://ardal.parsaspace.com/25062007060.jpg
کد:http://ardal.parsaspace.com/25062007061.jpg
اردلان جان ممنون بابت عکس ها...این عکس های هنری کار منه!!!
در ضمن علی جان بگو تولدت کی هست یه 5700 برات بگیریم البته بچه ها آماده باش چند ماهی اضافه کاری باید وایسم!
البته اگه تولد اردلان باشه یه گربه واسش میگیریم...خرجی هم نداره!
دستت درد نکنهنقل قول:
بدنش هم سوراخ میکنیم شمع میکنیم توش و بعد فوت میکنم :31:
ممنون محمد خان راضی نیستم اینقدر توی خرج بیفتین...همون بستنی ها بخرین کلاهمون رو میندازیم هوا...تولد منم 23 فروردین هست...نقل قول:
برای اردلان یه بچه هم میشه از پرورشگاه بیاریم...:27:
بستنی چه قابل داره علی جان...ایشالا اگه بشه دفعه بعد حسابی برنامه می ریزیم...:20:
دوستان لطف کنن یه شماره تماس از خودشون به من بدن تا در مواقع لازم و ضروری و همچنین برای ارتباط بیشتر لازم میشه...البته هر کدوم که تمایل دارید از طریق pm ...:10:
امسال گربه...سال دیگه ایشالا....!:21:
حالا اومدیم من یه بچه رو کشتم پلیس ها هم اومدند پیگیری کردند و فهمیدم شماره من دست شماستنقل قول:
آیا زیر شکنجه دوام میاری؟>؟؟؟:21:
مگر نگفتی فقط در حد یه تذکر کوچیکه و بس ؟؟نقل قول:
میخوای بکشی؟؟؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اصلا نگران نباش خودم لوت مي دم ديگه نمي خواهد تو فكرش باشي
محمد جان نكران اون روزنامه نباش يك چندبار ديگه منو دعوت كني عادت مي كني
شمارمو كه داري؟
راستي از امروز نمايشگاه كامپيوتر توي گلستان هست برو بچ هماهنگ رو استاد كنند
سلام
موضوع انشا : قرار ملاقات بچه هاي شيراز:10:
همون طور كه در ادامه هم خواهيد خوند ، اين قرار ملاقات واقعا استثنايي بود :46:، چون حدود ده ،يازده نفر در قرار ملاقات ،شركت كردند و نشون دادند،شيرازي ها انقدرها ها هم كه مي گويند ، چيز نيستند .:20:
خلاصه يك حركت كاملا انقلابي بود .
من حدود ساعت3:45 رسيدم به باغ و به اتفاق آقا سينا ، رفتيم در باغ و محمد آقا را ديديم كه به ياد گذشته داشتند مطالعه مي كردند .:king:
تا اينجا اميدوار شديم كه حداقل سه نفر اومدند .:thumbsup:
از اونجايي كه دقيقه 90 حال و هوايي ديگه داره ، اكثريت دوستان دقيقه نود رسيدند و محمد آقا هم زحمت كشيدند و بليط خريدند.:33:
اميد هم دقيقه 91 رسيد و كارت داشنجويي اش حداقل براي ما بلا استفاده موند .:44:
برخلاف گذشته خيلي راه نرفتيم ،و اردلان ما رو دقيقا به محل قرار قبلي برد .
حتما اردلان اميدوار بوده باز هم اونجا گربه اي و بچه اي باشه .:27:
ولي جا خيس بود و بچه نبود .:31:
خلاصه نشستيم و به قول اصفهاني ها يك سري شدند بچه اين ور آب و يك سري بچه اون ور آب .
از اون طرف كه خبر نداريم و در جمع ما ، داشتيم در مورد خودكشي و قتل و اين جور چيزها تعرف مي كرديم و من هم چند تا خاطره مستند در اين رابطه تعريف مي كردم.:4:
همين طور كه مشغول صحبت بوديم ،يكهو يك چترباز :1:از آسمون افتاد وسط جمعمون ، :26:
اولش فكر كردم ،تبليغ جديد ايرانسلش هستش
ولي نه آقا مسعود بود كه بالاخره بعد از هفته ها ،و طي كردن مصايب سفر به بوشهر ودندانپزشكي ،آفتابي شدند
حدود ساعت پنج ، يك نفر داشت توي بلندگوي پارك يك چيزهايي مي گفت ، ما هم فكر كرديم داره باغ تعطيل مي شه و لي خب خيلي زود بود.
چند دقيقه بعد معلوم شد ،آقا سعيد داشتند ،دوستشون علي آقا رو پيج مي كردند .:28:
خلاصه سعيد آقا هم خيلي دير به جمع ما اضافه شدند.
احتمالا سعيد خان ،از همين الان به پيشواز تغيير ساعت كشور رفته بو دند و به جاي 4 ،5 اومدند .:14:
بعد از آون هم يك مقدار ديگه در باغ پياده روي كرديم و مسعود هم مدام اصرار داشت از درخت ها بالا بره و همچنين مي خواست شنا كنه:16:
ولي يادش رفته بود اين جا باغ ارم هستش ، نه نخلستان هاي بوشهر
موقع پياده روي به يك درخت با ميوه هاي ريز زرد رسيديم .
هيچ كس نمي دونست اين ميوه چيه ولي من فهميدم:thumbsup:
ميوه درخت ممنوعه بود:24:
چون برخي از دوستان ظاهرا فرامش كردند ، ماه مبارك رمضان هستش
و باز هم فراموش كردند كه ممكنه برخي از دوستان ديگر روزه باشند:42:
ولي خب بگذريم ......
موقع بازگشت هم محمد آقا خيلي اصرار داشتند براي بچه ها بستني بخرند:7:
اما بچه ها زير بار نمي رفتند و قبول نمي كردند .:41:
موقع بازگشت هم ، مسعود خان ،يك لحظه دچار يك تيك عصبي شد و روزنامه محمد را مورد عنايت قرار داد . :47:
نمي دونم از دست چه كسي و يا چه چيزي ناراحت بود
در آخر كار هم خداحافظي كرديم و رفتيم خونه هامون .:37:
اين بود انشاي من:5:
ولي قبل از اتمام نتيجه انشا رو هم بايد بنويسم
*يكي دوتا از دوستان ، به من يادآوري كردند كه من از يك موضوعي مي ترسم ،ولي متذكر شدند ترس نداره:18:
+
* تر س برادر مرگه:4:
+
* يك نويسنده مي گه ،مهم نيست مرگ چه موقع به سراغ من مي آيد ،مهم اين است كه وقتي مي آيد ، من آنجا نباشم :38:
=
چون من خيلي جوون هستم و كلي آرزو دارم و همچنين همچنان مي ترسم و ترسم نريخته:18:
پس => من جدي ،جدي اين بار قرار ملاقات نمي يام :exclamati
موفق و سلامت باشيد
محسن:40:
من بازم شرمنده که دیر اومدم.
خیلی خوش گذشت.
دمتون داغ
سلام
خوشبختانه مسافرتم کنسل شد و تونستم بیام اینجا و از همه تشکر کنم
ممنون از همه
خیلی خوش گذشت
به به ..محسن خان دستت درد نکنه ...عجب گزارشی بود....
من میگم این محسن خان عجب دست به قلمی داره ..ببخشید دست به کیبورد !!
ممنون علي جوننقل قول:
دست طلا!!!!!!
نظر دوستان چیه؟ می تونید بیایید گلستان؟ نمایشگاه کامپیوتر.نقل قول:
ممنون بابت گزارش... چرا؟ جدی میگی؟نقل قول:
من که شیرازی نیستم ...پس قرار نمیذارم
نقل قول:
خب شیراز نیستی میدونیم نمیای دیگه !:31:
راستی محسن خان یه لطفی کنید و توی تاپیک قرار ماقات اعضای P30World هم بزارینش ...ممنون میشم !