ببخشید میدونم ربط زیادی نداره ولی خوب...:ببینید تو تبلیغ ها و امضاهاتون وقتی مینویسی:
Hidtory of war
به این منظور میشه که "تاریخ جنگ" یعنی یه چیز کلی و نه به طور مشخص جنگ ایران وعراق...برای رسوندن منظور باید از
History of the war
Printable View
ببخشید میدونم ربط زیادی نداره ولی خوب...:ببینید تو تبلیغ ها و امضاهاتون وقتی مینویسی:
Hidtory of war
به این منظور میشه که "تاریخ جنگ" یعنی یه چیز کلی و نه به طور مشخص جنگ ایران وعراق...برای رسوندن منظور باید از
History of the war
درسته عزیزم من هم منظورم همینه اگه لوگوهای قبلی رو دیده باشی اینطو نوشته بودم ولی حالا نه چ.ن به نظر من اینجوری بهترهنقل قول:
در ضمن به اینجا هم همه سر بزنن ببینن چه جوریه آقا سهیل با شما هم هستم
چی چی میشه استفاده کرد؟نقل قول:
بچه ها سلام
کلاژینگفو رنگش زیاد زیادم خوب نشده ولی میشه استفاده کرد.
من گفتم هنوز رو رنگش کار نکردم،این پیکره اش هست اگه لازمش دارید تا کاملش کنم!
اره کاملش کن دوست عزیز نظر پایانی == سهیلنقل قول:
چی چی میشه استفاده کرد؟
من گفتم هنوز رو رنگش کار نکردم،این پیکره اش هست اگه لازمش دارید تا کاملش کنم!
خصوصی رو خوندی؟
وبلاگ عالی شده!
سجاد خان تانکم بساز صفحه قبل تکسچرو دادم!
کلاژینگفام شوخی کردم اونا شبیه ...................
بماند
تکلیف ما ؟؟بابا سناریو چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بگین دیگه!
'نگاه کن داستان اینجوریه اول بازی که شروع میشه یه مرد رو نشون می دیم که همون شخصیت اصلی بازیه خوب بعد ایم مرده تو زمان حاله یعنی 1386 ایم مرد دچار مشکلا روحی شده که تو زمان جنگ داشته بازی رو ما تو خیال این شخص بازی می کنیم یعنی وقتی می ره تو فکر و خیالات جبهه و جنگ اینجور حرفا حالا اگه تونستی یه داستان بساز ببین چه جوریه :5: خودت بهش جلا بده و خلاصه داستان رو بسازنقل قول:
نوشته شده توسط hojjat_game_carbon [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوستان دیگم نظر بدن ولی یعنی کلی بازی بسازیم فقط یه خیال اون موقع که هیچ کس بازی نمی کنه!!نقل قول:
'نگاه کن داستان اینجوریه اول بازی که شروع میشه یه مرد رو نشون می دیم که همون شخصیت اصلی بازیه خوب بعد ایم مرده تو زمان حاله یعنی 1386 ایم مرد دچار مشکلا روحی شده که تو زمان جنگ داشته بازی رو ما تو خیال این شخص بازی می کنیم یعنی وقتی می ره تو فکر و خیالات جبهه و جنگ اینجور حرفا حالا اگه تونستی یه داستان بساز ببین چه جوریه خودت بهش جلا بده و خلاصه داستان رو بساز
فقط یکار نکنید بسیج بیاد بگیره دهنمونو سرویس کنه!
پانزده سال ببره زندان
با نظرت مواقم خیلی باهال بودنقل قول:
'نگاه کن داستان اینجوریه اول بازی که شروع میشه یه مرد رو نشون می دیم که همون شخصیت اصلی بازیه خوب بعد ایم مرده تو زمان حاله یعنی 1386 ایم مرد دچار مشکلا روحی شده که تو زمان جنگ داشته بازی رو ما تو خیال این شخص بازی می کنیم یعنی وقتی می ره تو فکر و خیالات جبهه و جنگ اینجور حرفا حالا اگه تونستی یه داستان بساز ببین چه جوریه خودت بهش جلا بده و خلاصه داستان رو بساز
حجت همین کارو انجام بده
یکی خواستی که بهت بگه چجوری شروع کنی
اینم نظر خوب دیگه چی میخوای؟؟؟؟
راست میگی منم باهات موافقمنقل قول:
فقط یکار نکنید بسیج بیاد بگیره دهنمونو سرویس کنه!
پانزده سال ببره زندان
باشه موافقم یعنی چی ؟؟15 سال جریانش چیه؟؟؟؟گوگولی مگولی کمکم کن یاهوتو آن کن!
اصلا می خواین تمام بازی رو به صورت خواب کنم یعنی خواب میدید.؟