ايشاالله :)نقل قول:
نوشته شده توسط Man Hunter
Printable View
ايشاالله :)نقل قول:
نوشته شده توسط Man Hunter
با سلامنقل قول:
نوشته شده توسط x-boy
خیلی شانس اورده و گرنه شاید الان دیگه زنده نبوده
ولی دمش گرم
طبق قولی که دادم شب میذارم براتون نمی دونم الان اینترنت چه مرگش شده
اولین سوتی که شاید کسی نشنیده باشه
گراخام پل داور معروف انگلیسی تو بازی های جام جهانی به یه بازیکن 3 بار کارت زرد داد
اينم يه سوتي از جام جهاني [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
گراخام پل داور معروف انگلیسی تو بازی های جام جهانی به یه بازیکن 3 بار کارت زرد داد
با سلام
دومین سوتی ماله دیروزه
آقا ما اومدیم با استفاده از سوییچ دی لینک دو تا سیستمو همزمان درست کنیم
یکیش هاردش ایراد داشت باید مجدد پارتشین بندی میشد
اون یکی هم مینش قاطی داشت
خلاصه ما بعد از اینکه فایل هایی سیستم دومی که مینش قاط داشت رو بعد از 1.30 ساعت ریختم تو یه دراو دیگه اودیم شروع به نصب میندوز کردیم
خلاصه ما مشغول بودیم تا اومد قسمت انتخاب پارتیشن
منم همه پارتیشن ها رو پاک کردم از اول ساختم
بعد داشت فایل ها کپی میشد سوییچ کردم اونور که ویندوز اونم نصب کنم
تا زدم اون ور دیدیم که به به چه دستگلی به اب دادم
زدم هارد این یکی که مینش خراب بود رو پاک کردم از اول درایو ساختم
دو دستی زدم تو سرم گفتم بدبخت شدم
حالا میدونید سیستم ماله کیه
ماله مغازه بغلیمون
منم که تازه رفتم اونجا مشغول کار شدم دیگه قاطی کردم
به قول پرستارم عاشقی این دردسرها رو هم داره
اخ گفتم دلم براش تنگ شده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اخرش چي شد؟
امروز يه چيزي اتفاق افتاد..يه ملت زدن زير خنده...ولي اين بار نه به من.!!!!!!!
آقا...من امروز داشتم از دانگشاه ميومدم....سرم پايين بود.سرم رو بلند كردم,يه دست كردم تو موهام!!!!!!!
يهو يه دختر سوار دچرخه بود,..داشت منو نگاه ميكرد,.... .
يه پشت چشم نازك كرد....اونم در حالي كه داشت ركاب ميزد,اومد دست بكنه تو موهاش,..يهو پاشنه پاش شكست...يه تلو تلو خورد,,,,,,,بااااااام!!! با صورت اومد رو زمين.
دامنش رفت بالا,پيرهنش تكه پاره شد,...كفشاش يه طرف...كيف و كتاباش يه طرف.
من هم :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: .
يهو ملت اينو ديدن,,,,زدن زير خنده....دختر پاشد منو يه نگاه كرد....منم ديگه كم نزاشتم و بلند بلند زدم زير خنده!!!
:laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing:
ملت صداي خندشون 2 برابر شد...اونم به من يه كم فحش داد(من كه نفهميدم :sad: )..
ولي اي حال كردم...اي خنديدم.
ولي خودم رفتم 100 متر جلوتر..يه دوچرخه سوار زد به من,,,خودش پرت شد بغل من(جاتون خالي!!!!)...دوچرخه اش هم از رو لپ تاپم رد شد...شانس آوردم تو يه كاور محكم بود.!!!!!!شانس آوردم مردونه!.
حالا نوبت ملت بود به من بخندن.آخه اين ملت.....همون هم دانشگاهي ها و هم مسير هام بودن.!!!!!!!!!
خيلي خودم هم خنديدم.!!!!!!!!!!!
يا حق ;)
:sad:نقل قول:
نوشته شده توسط سینا2006
سلام
داش سینا خوب میتونی از برنامه gatedataback برای بازیابی اطلاعات استفاده کن میتونه کمکت کنه]
دوباره همون دختره:
روز امتحان پايان ترم بود امتحان که تموم شد منو دوستم از جلسه که اومديم بيرون ديدم دو سه تا از اين پسراي شر کلاس اومدند گفتند
:خوب داديند؟
منم قاطع و بلند گفتم :آره ؛خوب، توپ دادم
نامردا زدند زير خنده يواشکي
به زور کنترل کرد خودشو گفت:آفرين هميشه همين طور خوب بديد
منم که بهناز نگير شده بودم تا 2 روز نفهميدم منظورشون چي بود اَي نامردا
2باره همون
يه روز تو کوچمون با دوستم بودم 2 تا پسر با ماشين گير داده بودند
اومدم مثلان به صورت جدي و ادبي بپيچونمشوون
گفتم:اقا برو اينجا محل کسبه
زدند زير خنده :laughing: به من گفتند :sad: :خوب ما هم اومديم کسب :ohno:
سلاااااااااااام.بچه ها.امتحانهام تموم شدن.....از اين به بد بيشتر هستم اينجا.!!!
الان هم يه سوتي از دوران دبيرستان واستون ميگم؛حال كنين.
آقا,ما سال اول بوديم....بچه ها...سر كلاس حوصلشون سر رفته بود....سر كلاس يكي از مزخرفها.خلاصه...2تا از بچه ها شروع كردن واسه هم ديگه رو كاغذ فخش نوشتن....
آقا,,,جاتون خالي..ما مينخنديدم...مغلم ميگفت چتون شده؟ما ميگفتيم هيچي...دور هم داريم ميخنديم.شاكي ميشد.
خلاصه..همين جوري كه اينا داشتم خوار و مادر همديگه رو چوب حراج ميزدن....يهو يه بار يكي از اين بچه ها داشت كاغذ رو پرت ميكرد به طرف اون يكي.....يكي از اين بچه ها...كاغذ رو رو هوا..با دستش زد و كاغذ پرت شد تو كوچه.
ما داشتيم ميخنديديم.......كه بعد از 5 دقيقه مديرمون اومد تو.
تازه داستان اومد دستمون كه چي شده.حالا ما هم بيخال كه مگه ميتونه پيدا كنه كه كي بوده؟
اومد تو كلاس ..گفت همتون يه تكه كاغذ در بيارين....ميخوام تست دست خط بگيرم ازتون.
فكر كرده با (،××××) طرف هست.ما هم همه دست خط ها رو عوض كرديم...به جز(دور از جونتون) اون دو تا احمق.
هيچي ديگه...1 هفته از مدرسه اخراج شدن.
ما هم همه اشم ميخنديديم......
ولي فحشهايي كه نوشته بودن....حرف نداشت مردونه.!!
يا حق ;)
هم اون قشنگ بود..هم اين.نقل قول:
نوشته شده توسط mi8236
تو زنده و مرده مديرتون رو كشيدي جلو چشمشون.
;)
حالا يه بلا حايه ديگه سرش اوردم اگه بچه ها خواستن بعد ميگم
دمت گرم.کلی خندیدم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .دهنشون سرویس شد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط Man Hunter
من معمولا وقتي تو ماشين نشسته ام و مي بينم كه تو ماشين كناري بچه داره
براش دست تكون مي دم . :biggrin:
يكبار نميدونم چه مرگم شد براي بچه هه زبون درازي كردم . ;) اينم زد زير گريه :blink:
و جريان رو به مامانش گفت .مامانشم سرشو از شيشه در اورد گفت پسر گنده
از هيكلت خجالت نمي كشي . اقا ما رو ميگي .... :sad:
يک روز تو ماشين با رفقا بوديم يکي از اينا بشدت به بچه هاي کوچيک علاقع داره
بعد يه عادت بدي هم داره اينه که به سرعت کلش رو از پنجره ميکنه بيرون و
به بابا و ننه طرف واسه بچه شون تبريکات عرض ميکنه :laughing:
يه شب اين بابا طبق عادت کله يه بچه رو ديد که موهاش رو عين اين سامورايي ها
بسته بودن (اميد است بدونيد چجوري ميگم) :blink:
و کلش رو از شيشه کرد بيرون تا تبريکاتشو براي ننه بچه بفرسته
همين که گفت خانو تبريک ميگم چه دختر خشکلي داريد ديدم که
دختر خوشکل کلش رو برگردوند و شروع کرد به پارس کردن
بله دختر بچه مورد نظر يدونه از اين سگ جيبي ها بود که موهاش رو بسته بودن
خدا پدر ِ سگ ِ رو بيامورزه يه مدت ِ اين رفيقمون از اين کارا نميکنه
با سلامنقل قول:
نوشته شده توسط x-boy
دیگه
هیچی صاحب مغازه گفت به طرف بگو سیستمت برق نرسونده اطلاعات پریده
ولی خدا وکیلی من خیلی نارحت شدما
داش اشکی جان
اطلاعت هاردش ارزش بازیابی نداره
اما من نمی خواستم که پاک کنم دیگه ولی شد.....
حالا یه سوتی میگم حالشو ببرین
ديروز همسايه باليي ما (که يه دکتر دندون پزشک هست خير سرش) موقع پارک کردن ماشينش تو پارکينگ ووقتي داشت در رو ميبست تا از پل ها بره بالا
دور از چشم من که تو انباري بودم....!!!!
قاااااارت خودشو ول داد کثافت احمق
منم نامردي نکردم از همونتو هار هار هار بلند زدم زير خنده
يهويي جيم شد!
چند وقت پيش توي آموزشگاه كنكور به همراه تعدادي از خواهران و برادران جوياي علم نشسته بوديم و کلاس عربي داشتيم
استاد اومد و شروع کرد در مورد اسم آلت صحبت کردن آقا هر چي اوستاد مي گفت هيچکس نمي فهميد هي همه ميگفتن اوستاد از اول بگو تا بالاخره يکي از دوخترا بلند شد گفت اوستاد ميشه بهمون نشون بديد :puke: (منظورش همون مثال بود) که هيو اوستاد يه نگاهي به .... انداخت و گفت نهههههه :laughing:
آقا ما رو ميگي تا 3سال بعد فقط ميخنديديم
بيچاره دختره از اموزشگاه رفت :ohno:
اما اين چه ربطي به ما داشت اينکه بعد کلاس ما از يکي از بچه ها پرسيديم سر کلاس واسه چي همه ميخنديدند؟؟؟ :sad:
صحبت ماشين شد....
يه بار يكي از اين دوستام اومد چ س ي بزاره....تو پاركينگ با اون يكي ماشينشون تصادف كرد.!!
زد آينه رو شكوند...باباشم اومد حالشو اساسي گرفت.
:دي ;)
بازم ماشين....
آقا,ما تو مخلمون يه بابك نامي هست,معروف به بابي كارواش.اين يه پيكان داشت....اينقدر كنار گلگير اينو شسته بود و دسمتال ميكشيد كه رنگ بدنه ماشين معلوم شده بود!!!! :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: :blink:
خلاصه,اينو فروخت و اون موقع مه مسي نميدونست پرايد چيه...اين باباش واسش يدونه خريد.
آها...اينو بگم...ما اون موقع سر كوچمون رو واسه يه 10-25 روز بسته بودن و بعدش باز كردن...ولي خوب يادشون رفته بود خوب خاكها و سنگ ريزه ها رو پاك نكرده بودن... :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :evil: :evil:
يه روز ساعت 7 صبح...من منتظر ماشين بودم برم مدرسه...ديدم اينم اومد سر كوچه.از اونور هم چندتا دختر داشتن
ميومدن....تا ديدن اين پرايد داره,اومدن اينطرف...اينم اومد چ س ي بزاره...تو خاكيها take Off كرد و سنگ و منگها زير ماشينيش حسابي به لاستيم و تعادل فرمون حال دادن و آقا بابم قصه ما.....بااااااااام...
پرايد صفر رو با جلوي ماشين..كوبوندن به تير برق وسط بلوار.
ملت هه زده بودن زير خنده..الان جاش نيست بگم چي گفتم بهش...ولي حسابي حال دادم بهش.
آقا...اين بابك و ماشينش تا هنوزم سوژه محل هستن..حتي الان هم كه 206 خريده...بازم همه بهش گير ميدن.
اينقدر خنديديم و هنوزم ميخنديم كه حد نداره.دلم خنك شد مردونه....
دختر ها كه اونور بودن داشتن ميومدن پيشش...از خنده وسط خيابون افتاده بودن.
مهدي گل فروش(گل فروش محلمون)...نامردي كرد و رفتي يكي از اين دخترها رو ب غ ل كرد و از رو زمين بلند كرد.
دختر هم تشكر كرد......(ما هم :blink: :blink: :blink: :blink: :blink: ).ولي دوستش فحشش داد.!!!!
حالا 2 تا دخترها با هم دعواشون شده بود.محل ما...اون روز ,ساعت 7 صبح....همه داشتن ميخنديدن و بابك گريه ميكرد........................................ ...
ببخشيد اگه طولاني بود...ولي ..!!!
يا حق ;)
چند سال پيش که تازه جو قليون کشی راه افتاده بود من با يک از
رفيقام که خيلی ادعاش ميشد ولی هيچی بارش نبود رفتيم يه قهوه خونه اونم قهوه خونه
حاجی بابا آقا هيچی يا رو که قليون اورد من به رفيقم از قصد گفتم تو اول شروع کن
اونم که تازه کار بود به جايه کشيدن فوت کرد تو قليون منم بلند بلند زدم زير خنده
و يارو قهوه چی هم اومد انداختش بيرون
با سلام
روزی که برای خرید کامپیوتر رفتم مغازه دیدم یه خانومه اونجاست و منم مشغول بحث شدم
فرداش که رفتم دیدم رفیق بابام اونجاستو خلاصه باهاشون رفیق شدیم
بعد از چند روز که رفتم اونجا برای کار (حال میکنی میرم کامپیوتر بخرم دعوت به کار شدم)
ما مشغول کار بودیم ایشون هم رفت اصفهان برای خرید جنس منم تو مغازه بودم داشتم سیستمو میبستم یهو دیدم همون خانومه که اون روز دیدمش اومد تو مغازه گفت آقای فلانی هستش؟؟؟؟
گفتم نه رفتن اصفهان
خلاصه دیگه چیزی نپرسیدم
بعد ظهر که ایشون از اصفهان اومد گفتم اقای فلانی یه خانومه اومد با شما کار داشت
گفت کی بود؟
گفتم والا فامیلشون رو بلد نیستم
همون که صداش خیلی شبیه صدا منشی تلفن هستش
تا اینو گفتم یارو زد زیر خنده
گفت اقا سینا ایشون خانومه من بودش
منو میگی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ایشون هم که دیگه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من گفتم حالا خوب شد ازش نپرسیدم شما کی هستی چیار داری باهاش وگرنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ما اصولا شوخي هاي جالبي با همه دوستان داريم .... :rolleye:
سر يه مساله اي قرار شد ما (4نفر) بشاشيم تو يك كيسه زباله و سر يه ساعتي به منزل يكي از دوستان مراجعه كرده و به محض اينكه ايشون به دم در آمدند آن كيسه پر از محتويات خوب را به ايشان خالي كنيم و كمي تا حدودي بخنديم ... :laughing:
زينگ ..
- كيه ؟
اصغر منم و رفقا بيا دم در ... ;)
- باشه !! :happy:
بچه ها آماده !!
يك
دو سه ... :tongue:
حالا خالي كنيد رو سرش :puke:
ايولله ....... :evil:
- چه خبرتونه ؟
اِ ... اِ .... باباي اصغر شمايين ؟ :sad:
............................
و ما هيچ تصميمي نتونستيم بگيريم وهيچ حرفي نتونستيم بزنيم جز اينكه سوار ماشين بشيم و در بريم ....
همين :)
مادر گرام با فرنگ حرف ميزد...
يارو هم که زنگ زده بود شاکي که اره فلاني چرا به ما زنگ نميزنيد و نامه نميديد و اينا..
مامان خان هم هل شد: اره خب...ميدوني عزيزم...مثل اينکه شماره ادرستون عوض شده بود ما نميتونستيم ايميل بگيريم پست کنيم...منم مشغول ميزد!
يارو هم که اونور بود که 30 ثانيه اي تو کف مونده بود که اين چي گفته.....بعد هم گفت صدا نمياد قطع کرد!
:laughing:نقل قول:
نوشته شده توسط x-boy
:laughing:
واقعا باباش بود؟؟؟
يه بنده خدايي يه خارجيه زنگ ميزنه خونش. هول ميشه طفلك. مي خواد بگه PlZ hold on :biggrin: :laughing: :blink: ميگه dont speak
لعنت خدا بر تو خجال نميكشي شرم نميكني بي ادب
با اجازه بلهنقل قول:
نوشته شده توسط Mooi
با مني؟ :blink:نقل قول:
نوشته شده توسط Negar khanoom
ديروز بالاجبار سوار آژانس شدم تا خونه ي يكي از دوستام .
(اگه دقت كرده باشين موقع پياده شدن از ماشين شما كه بپرسين چقدر شده - راننده مي گه قابل نداره )
خلاصه كه ما رسيديم به مقصد .
پرسيدم چقدر ميشه ؟
اين جمله ي " قابل نداره " هم تو ذهنم بود . پول هم داشتم از جيبم در مياوردم
يارو هم نه گذاشت نه ورداشت گفت : فلان قدر تومن !
منم كه كلا حواسم به حرف اين نبود
گفتم : نه ، بفرماييد .
يارو باز قيمت رو گفت
من باز گفتم نه بفرماييد
.
بعد تازه دوزاريم افتاد ! :sad:
بعد هم زنگ خونه ي رفيقم رو زدم
آيفون رو كه مامانش برداشت
من داد زدم : بفرماييد !
( يه لحظه فكر كردم كسي زنگ خونه ي ما رو زد )
با سلامنقل قول:
نوشته شده توسط Negar khanoom
شما با کی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته شده توسط x-boy
خيلی باحال بود کلی خنديدم دمت گرم
=))
صبر كن بابا...بزار پست هات بشه يكي....بعدش شروع كن...!!!!!!!!!!!!!!!!!نقل قول:
نوشته شده توسط Negar khanoom
برو دم خونه خودتون بازي كن. برو بچه جون...وگرنه ميگم..x-boy اون كسيه رو رو سرت خالي كنه ها...
ر برو ديگه.....
يا حق ;)
سينا جون...من جوابشو دادم داداش...شما خودت رو ناراحت نكن.نقل قول:
نوشته شده توسط سینا2006
باز ميزني يه هارد ديگه رو ميتركوني...... :laughing: :laughing: :biggrin: :happy: :laughing: :tongue: :tongue:
يا حق ;)
نزارین یه پست اینجا رو به هم بریزه
ايول....عجب نامردي هستي تو ديگه بابا.....!!!!!!نقل قول:
نوشته شده توسط mi8236
ميتونم تصور كنم يارو چه شكلي شد...
يا حق ;)
آخه نويد جون شم درست ميگس...ولي يارو 5 تا پست نداده...امده فحش ميده.نقل قول:
نوشته شده توسط navid_mansour
البته بعضي ها خوب بيشتر از اين نوفهمن.
يا حق ;)
عزیز جان تعداد پستاشو نگا.......اولشه هنوز داغهنقل قول:
نوشته شده توسط Man Hunter
من هم كه همين رو ميگم جيگر...اصلا‘‘ بهتر اين داستن همنيجا تموم بشه.بيخيال..سوتي ها مون رو بگيم حال كنيم. :happy:نقل قول:
نوشته شده توسط navid_mansour
يا حق ;)
زمان دانشجويي با دو سه تا بچه ها رفتيم قهوه خونه قليون بكشيم يه بچه ها بار اولش بود
وقتي ما كشيديم گفت بديد من هم بكشم آقا قليون رو گرفت شروع كرد به كشيدن ما ديديم ول كن نيست هر چي پرسيديم گرفتت مي گفت نه بازم مي كشيد
بعد از چند دقيقه ديديم رنگش سفيد شد در حالي كه داشت از حال مي رفت پرسيد: گرفتن همينه كه آدم سرش گيج ميره؟ :blink: گفتيم نه پس خيال كردي يه دست از تو قليون مياد بيرون مي گرتت؟
گفت: يه ربع منو گرفته و رو تخت ولو شد :ohno:
جاتون خالي ولي باور كنيد سه تا ليوان شربت آب قند بهش داديم تا بعد از نيم ساعت تونست بشينه :biggrin: