عرضه گیاهان دارویی از طریق غذاهای سنتی
واژه نیاز در زندگی انسان ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است زیرا همه فعالیت های جوامع بشری جهت رفع نیازهای موجود انجام می شود. در میان نیازهای مختلف و متعددی که انسان ها با آن مواجه هستند نیاز به غذا برای بقای حیات، در راس قرار دارد و این موضوع حجم قابل توجهی از فعالیت های افراد جامعه را به خود اختصاص داده و با افزایش جمعیت میزان تقاضا برای مواد غذایی افزایش چشمگیری داشته است.
روند رو به رشد تقاضا و به تبع آن عرضه مواد غذایی، رفته رفته باعث شد تا فعالان در این بخش برای موفقیت بیشتر در بازار کار به شگردهای مختلفی دست زده و به رقابت با همدیگر بپردازند که این امر هم اکنون تبعات مثبت و منفی بسیاری را به وجود آورده است.
ایجاد تنوع غذایی و ابتکار عمل های سالم در راه تهیه انواع غذاها یکی از نتایج فوق الاشاره است که تاکنون توانسته وضعیت تغذیه انسان ها را با موفقیت های کمی و کیفی مواجه سازد اما آن چه نگران کننده است تولید و عرضه غذاهای ناسالمی است که تنها به انگیزه منافع اقتصادی در میان مردم رایج شده و متاسفانه همین غذاهای ناسالم ریشه بروز بسیاری از بیماری هایی است که دولت و ملت برای درمان آنها سالانه متحمل هزینه های بسیار می شوند.
با بررسی سیر تحولات انجام شده در حوزه تهیه و توزیع مواد غذایی به نظر می رسد تنها راه برون رفت از این جریان منفی ، ایجاد و برقراری فرهنگ تغذیه سالم در جامعه است که جهت تحقق این مساله می بایست از ابزارهای موجود به بهترین نحو استفاده شود. بدون تردید باید اذعان کرد که سالم ترین غذاهای دنیا در دل طبیعت نهفته شده که تنها با طرح و اجرای فرمول های ویژه می توان متنوع ترین، مفیدترین و لذیذترین غذاهای دنیا را تولیدی و به جامعه عرضه کرد. هر چند در این زمینه فعالیت های خوبی هم صورت گرفته و هم اینک غذاهای سنتی بسیاری موجود است که علاوه بر برخورداری از ارزش غذایی بالا دارای خواص دارویی و درمانی نیز است. در مقابل موفقیت های موجود، کاستی هایی هم به چشم می خورد که رشد و توسعه آن نگران کننده است و دیگر کوتاهی در برابر تولید و عرضه غذاهای ناسالم و دارای منشا انواع بیماری های ناشناخته و شناخته شده از سوی هر شخص یا سازمانی قابل پذیرش نبوده و بایستی همه دست اندرکاران نسبت به این موضوع توجه خاص علمی و عملی از خود نشان دهند. در این زمینه استفاده از امکانات موجود امری اجتناب ناپذیر به دید می آید زیرا با بررسی کوتاه می توان اثبات کرد که همه ما برای رفع مشکلات هیچگاه از امکانات موجود به اندازه کافی و آن گونه که باید و شاید هم استفاده نکرده ایم.
به عنوان مثال در شرایط فعلی که بیماری مهلک (وبا) شایع شده و سلامتی جامعه را به طور جدی مورد تهاجم قرار داده وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی با صدور دستورالعملی مردم را از خوردن سبزیجات منع کرده است و این مساله علاوه بر تحمیل زیان اقتصادی برای تولید کنندگان مزبور، مردم را نیز نسبت به بهره مندی از خواص مفید سبزیجات محروم ساخته اند و این در حالی است که می توان با تجهیز مراکزی تحت پوشش وزارتخانه مذکور نسبت به ضدعفونی کردن محصولات مذکور اقدام کرد که متاسفانه این امر مورد توجه مسئولان امر قرار نگرفته است. اگر بخواهیم راه های ترویج صحیح گیاهان دارویی در جامعه را بررسی کرده و از میان آنها بهترین روش را برگزینیم ناچارا می بایست حوزه مورد بحث را به دو بخش منابع و مصارف تقسیم بندی کنیم. در بخش اول که به تهیه و تولید گیاهان دارویی مربوط می شود بایستی به گونه ای برنامه ریزی شود که در صورت تقاضای مطلوب از سوی جامعه با کمبود محصولات مورد نظر مواجه نشویم و از سوی دیگر لازمه بخش دوم برخورداری از شبکه گسترده توزیع است که باید با روش های صحیح و کارآمد، محصولات مورد اشاره را در اختیار متقاضیان قرار دهیم که این امر با استفاده از روش هایی میسر می شود که کارآمدترین راه برای این موضوع فرهنگ سازی می باشد.
فرهنگ سازی برای ایجاد باور در اذهان عمومی در خصوص تغذیه سالم و استفاده از گیاهان دارویی مستلزم به کارگیری امکانات و ابزارهای مخصوص به خود است که از اهم آنها فضاهایی است که بتوان در آنها به راحتی با مردم تماس برقرار کرد و آموزه های مورد نظر را به آنان انتقال داد. در همین رابطه اتحادیه قهوه خانه داران و قهوه خانه های سنتی تهران با اجرای برنامه ای تحت عنوان «طرح جامع سامان دهی رسته های تحت پوشش»، با هدف توانبخشی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی واحدهای صنفی مربوطه اقدام به معرفی و اشاعه مصرف غذاها، چاشنی ها، نوشیدنی های سرد و گرم و پیش غذاها و پس غذاهای سنتی که عمدتا منشا گیاهان دارویی را نیز دارا می باشند را کرده است.
از دید اتحادیه که در قالب طرح مذکور در حال اجرای آن است تغییر رژیم غذایی مردم از طریق واحدهای اشاره شده امکان پذیر خواهد بود و بدین طریق می توان عادت غذایی مردم را بهبود بخشید. برای تحقق این خواسته ضمن برقراری تماس با مراجع ذی صلاح و دعوت از آنها برای ارایه پیشنهادات و طرح های مفید و سازنده جلساتی را نیز با اعضای تحت پوشش برگزار کرده و پس از شرح محتوای طرح فوق الاشاره از آنها نیز خواسته شد تا جهت اجرای بهتر برنامه مذکور، نهایت تلاش و همکاری را با اتحادیه شان داشته باشند. بدیهی به نظر می رسد که عرضه گیاهان دارویی از طریق عرضه غذاهای سنتی که روزانه تعداد زیادی از مردم در سطح کشور جهت دریافت خدمات تغذیه ای به محل های مذکور مراجعه و پاتوق می کنند آثار و تبعات مفید و موثری را بر فرهنگ استفاده از غذاهای سنتی مردم که از جنبه های دارویی و درمانی هم برخوردار هستند دارا می باشد.
در راستای اجرای این طرح با استفاده از فرصت پیش آمده از تمام دست اندرکاران حوزه های مربوطه جهت شرکت در حوزه های علمی و عملی این طرح دعوت به عمل می آورم چرا که بر این باورم هیچ یک از ما باهوش تر از همه ما نیست.
در صورتی که طرح مذکور با موفقیت به اجرا درآید تغذیه سالم در میان جمعیت رایج شده و در نتیجه آن با کاهش و حذف بسیاری از بیماری ها، جامعه ما از انسان سالم (که طبق شعار سازمان جهانی بهداشت به عنوان محور توسعه پایدار شناخته شده است) برخوردار خواهد شد. پس به راحتی می توان ادعا کرد که: محور توسعه پایدار کشورمان همانا بهره مندی حداکثر افراد جامعه از تغذیه سالم است.
مزایا و معایب هورمون درمانی
یائسگی دوره ای طبیعی در زندگی زنان است که نشانه اش توقف فعالیت تخمدان ها و قطع قاعدگی است. این دوره ممکن است ناگهانی یا تدریجی اتفاق بیفتد. قاعدگی معمولا در اواخر دهه پنجم زندگی روی می دهد. برخی مسایل مربوط به این دوره، از جمله پوکی استخوان و بیماری های قلبی عروقی، علاوه بر سن، به کمبود های هورمونی هم مربوط می شود و به همین دلیل، لازم است هورمون درمانی نیز در این سنین، مورد توجه باشد. درباره هورمون درمانی با دکتر نسرین نیرومنش، فوق تخصص بیماری های زنان و نازایی به گفتگو نشسته ایم....
یائسگی دوره ای طبیعی در زندگی زنان است که نشانه اش توقف فعالیت تخمدان ها و قطع قاعدگی است. این دوره ممکن است ناگهانی یا تدریجی اتفاق بیفتد. قاعدگی معمولا در اواخر دهه پنجم زندگی روی می دهد. برخی مسایل مربوط به این دوره، از جمله پوکی استخوان و بیماری های قلبی عروقی، علاوه بر سن، به کمبود های هورمونی هم مربوط می شود و به همین دلیل، لازم است هورمون درمانی نیز در این سنین، مورد توجه باشد. درباره هورمون درمانی با دکتر نسرین نیرومنش، فوق تخصص بیماری های زنان و نازایی به گفتگو نشسته ایم.
▪ خانم دکتر! هورمون درمانی چه نفعی برای خانم ها دارد؟
ـ درمان جایگزین توسط هورمون یا همان هورمون درمانی را می توان به تمام زنانی که علایم کمبود هورمونی دارند پیشنهاد کرد: گرگرفتگی، خشکی دستگاه تناسلی، مشکلات ادراری، خانم هایی که بیشتر در معرض خطر پوکی استخوان هستند مثلا سابقه خانوادگی پوکی استخوان دارند یا سابقه مصرف دخانیات دارند و وزن شان کم است یا علایم رادیولوژیک پوکی استخوان دارند و همینطور افرادی که در معرض بیماری های قلبی و عروقی هستند و سابقه خانوادگی فشارخون بالا یا بیماری قلبی عروقی دارند.
▪ فکر می کنم در این میان، گرگرفتگی شایع ترین علامت باشد. اینطورنیست؟
ـ بله، گرگرفتگی شایع ترین عاملی است که بیمار در آن، وادار به مصرف هورمون می شود. البته درمان هورمونی مانع بیماری های قلبی عروقی از جمله پارگی های عروق کرونری قلب و سکته مغزی نیز می شود و خطر سکته قلبی و مغزی را تا ۵۰ درصد موارد کم می کند. هورمون درمانی با کم کردن چربی های مضر و کاهش کلسترول خون اثر محافظتی بر قلب و عروق کرونر دارد. هورمون درمانی با استروژن سبب کاهش تجمع پلاکت ها و مهار تشکیل لخته می شود.
▪ حالا این درمان، چه عوارضی ممکن است داشته باشد؟
ـ به نظر می رسد خطرات هورمون درمانی وابسته به دوز دارو باشد و بیشتر با دوز بالا دیده می شود. برخی تحقیقات، افزایش مختصر در بروز سرطان پستان در خانم هایی که بیشتر از ۵ سال هورمون درمانی شده اند را نشان می دهد. خطر سرطان آندومتر (دیواره رحم) هم در کسانی که فقط هورمون استروژن مصرف می کنند ۴ تا ۷ برابر افزایش می یابد ولی اگر استروژن همراه پروژسترون مصرف شود این خطر به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد، بنابراین هر خانم یائسه در صورتی که خون ریزی نامنظم داشته باشد حتما باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. در برخی تحقیقات در زنانی که در دوران یائسگی هورمون استروژن مصرف می کنند خطر بیماری کیسه صفرا افزایش می یابد. خطر ترومبوفلبیت یا تشکیل لخته در وریدها نیز در مصرف کنندگان قرص های ضدبارداری ثابت شده است ولی این خطر در زنان یائسه که میزان استاندارد هورمون را مصرف می کنند افزایش نمی یابد و تغییر اساسی در فاکتورهای انعقادی زنان سالم ایجاد نمی کند ولی در زنانی که سابقه بیماری زمینه ای قلبی عروقی دارند خطر اختلالات انعقادی و تشکیل لخته افزایش می یابد. استروژن تاثیر اندکی نیز بر فشارخون دارد و از آنجایی که فشارخون بالا به صورت مزمن از عوامل خطرساز برای انفارکتوس قلبی و سکته مغزی است، در افراد مبتلا به این اختلال باید فرد را به حفظ میزان فشارخون در سطح پایین و بهره مندی از آثار محافظتی هورمون درمانی برای جلوگیری از بیماری های قلبی عروقی ترغیب کرد.
▪ هورمون درمانی به چه صورت انجام می شود؟
ـ هورمون درمانی بیشتر به صورت قرص های خوراکی استروژن و پروژسترون استفاده می شود اما انواع تزریقی هورمون های استروژن و پروژسترون هم وجود دارد. انواع هورمون استروژن به صورت برچسب هایی که روی پوست چسبانده می شود و جذب پوست دارند هم وجود دارد. کِرِم های واژینال استروژن هم در دسترس است . معمولا قرص های خوراکی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند؛ به دو صورت یک فرم مداوم که روزانه قرص های استروژن و پروژسترون را به صورت مرتب مصرف می کنند. در فرم دوم به مدت ۳ هفته استروژن و ۷ تا ۱۰ روز آخر از پروژسترون به صورت متناوب استفاده می شود که اغلب یک هفته دارو و قطع می شود و ماهانه سبب پریود می شود.
▪ این درمان به چه کسانی توصیه می شود؟
ـ در خانم های یائسه، به خصوص در یائسگی زودرس که قبل از سن ۳۵ تا ۴۰ سالگی اتفاق می افتد، توصیه می شود. در کسانی که از گرگرفتگی شکایت دارند و کسانی که از خشکی واژن و درد به هنگام مقاربت شکایت دارند نیز همین طور. خانم هایی که مشکلات دستگاه ادراری دارند، آنهایی که خطر پوکی استخوان در آنها بیشتر است نیز همین طور.
▪ و در چه کسانی نباید تجویز شود؟
ـ در موارد خون ریزی رحمی و ترومبوفلبیت فعال و همین طور بیماری های فعلی کبدی و کیسه صفرا. در مواردی که فرد سابقه سرطان پستان یا سابقه ترومبوفلبیت راجعه داشته باشد نیز مصرف دارو منع نسبی دارد.
▪ هورمون درمانی برای چه افرادی خوب و برای چه افرادی نامناسب است؟
ـ هورمون درمانی در جلوگیری از پوکی استخوان مؤثر است. آ ثار سودمندی بر پوست دارد. در افرادی که گرگرفتگی دارند، تاثیر مثبت دارد. خشکی واژن، اختلالات دستگاه ادراری و مقاربت دردناک را بهبود می بخشد. از بیماری های قلبی عروقی، فشارخون بالا، سکته قلبی و مغزی جلوگیری می کند و در صورتی که منعی برای مصرف نداشته باشد مثلا بیماری های کبدی و کیسه صفرای فعال و یا سابقه سرطان پستان، بیماری های ترومبوفلبیت فعال، خون ریزی غیرطبیعی رحم وجود نداشته باشد پس از مشاوره کافی و آزمایش های لازم و ماموگرافی و اطمینان از سلامت سینه ها می توان از آن استفاده کرد.
نگاهی به تازه های تجویز داروهای آرام بخش در بخش ICU
استفاده از دکسمدتومیدین به جای میدازولام در بیماران بد حال داروهای آگونیست گاماآمینوبوتیریک اسید، ازرایج ترین داروهای سداتیو مورد استفاده در بیماران بستری در بخش ICU هستند، اما شواهد اولیه نشان می دهند که آگونیست آلفا دو دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine)، می تواند مزایای ویژه ای داشته باشد. هدف مطالعه کنونی، مقایسه کارایی و ایمنی سداسیون طولانی با دکسمدتومیدین در مقابل میدازولام برای بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی می باشد.
داروهای اصلی برای سداسیون طولانی عبارت اند از بنزودیازپین ها و تا حد کمتری پروپوفول، ولی بنزودیازپین ها می توانند موجب دلیریوم شوند و با افزایش درازمدت مورتالیتی همراه هستند.
دکسمدتومیدین، آگونیست آلفا دو کوتاه اثر، داروی سداتیو نسبتا جدیدی است که برای استفاده تا حداکثر ۲۴ ساعت با دوز حداکثر ۷/۰ میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه تایید شده است. این محدودیت های تجویزی، از استفاده آن در بیماران خیلی بدحال جلوگیری نموده است. در مطالعه اتفاقی شده، دو سویه کور و چند مرکزی کنونی، ایمنی و اثربخشی تجویز درازمدت دکسمدتومیدین را تا دو برابر دوز تایید شده برای سداسیون طولانی در بیماران بستری در بخش ICU ارزیابی نمود و آن را با میدازولام مقایسه کرد.
در این مطالعه نشان داده شد که دکسمدتومیدین نسبتا ایمن است. حتی پس از تجویز دراز مدت آن با دوزهای بالا، وقوع عوارض جانبی، کم بودند که مهم ترین آنها برادی کاردی نیازمند به درمان بود که در کمتر از ۵ درصد بیماران پیش آمد. نکته جالب اینکه در بیماران درمان شده با دکسمدتومیدین، شیوع دلیریوم خیلی کمتر بود. این یافته ها نشان می دهندکه دلیریوم در چنین مواردی ارتباطی با سطح سداسیون بالینی ندارد، بلکه بیشتر به دارویی که برای سداسیون استفاده می شود، مربوط است. البته با وجود اینکه ممکن است با توجه به این نتایج، دکسمدتومیدین را داروی سداتیو بهتری دانست، اطلاعات موجود هنوز به طورکامل از این نتیجه گیری حمایت نمی کنند. در مورد نتایج دراز مدت و هم چنین آنالیز هزینه ها، اطلاعات کافی نیستند، لیکن با این وجود، این مطالعه اهمیت عمده ای از جهت تعدیل محدودیت های تجویزی دکسمدتومیدین دارد. به علاوه همراهی کمتر دکسمدتومیدین با دلیریوم نسبت به بنزودیازپین ها می تواند به نتایج درازمدت بهتری منجر شود.
اسفنج های آغشته به کلرهگزیدین و دفعات کمتر تعویض پانسمان برای پیش گیری از عفونت های مرتبط با کاتتر
عفونت های جریان خون مرتبط با کاتترهای وریدی مرکزی (CVCs)، طول مدت اقامت بیماران بستری در بخش ICU و نرخ مرگ و میر را در بیماران بد حال افزایش می دهد. با اتخاذ استراتژی هایی برای کاهش کلونیزاسیون باکتریایی پوست در محل ورود CVC می توان خطر چنین عفونت هایی را کاهش داد.
در یک مطالعه چند مرکزی، تاثیر پانسمان های اسفنجی آغشته به کلرهگزیدین گلوکونات (CHGIS) در پایین آوردن میزان عفونت های مرتبط با کاتتر (CRIs) عمده مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، بیمارانی واجد شرایط بودند که به مدت ۴۸ ساعت یا بیشتر به یک کاتتر شریانی و/یا یک CVC نیاز داشتند. هیچ کدام از این مراکز از CVCهای آغشته به آنتی سپتیک یا آنتی بیوتیک استفاده نمی کردند. پانسمان ها ابتدا ۲۴ ساعت پس از ورود کاتتر و سپس هر ۳ روز (روش استاندارد) یا ۷ روز یک بار تعویض می شدند. در صورت نشتی یا ترشح نیز پانسمان به سرعت عوض می شد.
عفونت جریان خو ن مرتبط با کاتتر وریدی مرکزی (CVC) یک علت مهم عفونت های مرتبط با مراقبت پزشکی است. موفقیت در پیشگیری از این عارضه نیازمند یک سیاست چند مرحله ای شامل ورود و نگاه داری مناسب CVC است. طی دهه اخیر اطلاعات زیادی درباره به حداقل رساندن عوارض CVCها به دست آورده ایم، مانند کاتتریزاسیون ورید مرکزی با هدایت اولتراسوند و پیروی جدی از یک رویکرد آسپتیک در هنگام جاگذاری کاتتر و در طول زمان نگاه داری کاتتر. این رویکرد جدی شامل بهداشت مناسب دست ها، آماده سازی پوست با آنتی سپتیک ها و استفاده از ماسک، دستکش، گان و ملحفه های کاملا استریل می باشد.
مطالعه کنونی نشان داد که پانسمان CVC با اسفنج های آغشته به کلرهگزیدین، عفونت های مرتبط با کاتتر را حتی در مراکز پزشکی که انسیدانس پایینی از عفونت مرتبط با CVC دارند، کاهش می دهد. نقص این مطالعه این است که مدت استفاده از کاتترهای مورد مطالعه در بیماران، مدت کوتاهی بوده است (با متوسط زمان ۶ روز). بنا براین، یافته های آن قابل تعمیم به بیمارانی نیست که به مدت چند هفته CVC دارند.
● نگاهی به تاثیر لیدوکایین در کنترل درد پس از جراحی
درد پس از عمل جراحی به دلیل اثر آن بر سیستم های متعدد بدن یکی از نگرانی های عمده است که باعث ایجاد تغییرات فیزیولوژیک، ایمونولوژیک و سایکولوژیک می شود. کنترل درد در دوره پس از عمل جراحی، به اپیوییدها وابسته است. با توجه به عوارض جانبی آنها، داروها و تکنیک های جدیدی برای درمان درد پس از عمل جراحی معرفی شدند، از قبیل بلوک عصبی اپیدورال بعد از عمل و بلوک عصبی محیطی ممتد.
بی حسی موضعی با لیدوکایین نیز به عنوان بخشی از کنترل درد پس از عمل جراحی معرفی شده است. نشان داده شده که لیدوکایین وریدی، آنالژزی بعد از عمل موثری ایجاد می کند، میزان مصرف اوپیوییدها را کاهش می دهد، از سرگیری عملکرد روده ای را تسریع می کند و بازتوانی پس از جراحی را تسهیل می کند. آسیب بافتی و اعصاب محیطی به یک واکنش التهابی موضعی منجر می شود همراه با افزایش سطوح سیتوکین های پیش التهابی، شامل اینترلوکین ?۱ و اینترلوکین ۶ که با تحریک حساسیت سیستم عصبی محیطی و مرکزی به هایپرالژزی منجر می شوند.
لیدوکایین دارای یک خصوصیت ضدالتهابی است که به صورت upregulation سیتوکین های پیش التهابی هم in vitro و هم in vivo منعکس می شود. همچنین لیدوکایین ترشح سیتوکین ضدالتهابی آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین ۱ (IL ۱ra) را تحریک می کند.
در مطالعه کنونی نشان داده شد بیمارانی که پیش از برش جراحی و در طی عمل جراحی لیدوکایین وریدی دریافت کردند، در دوره زمانی بلافاصله پس از عمل جراحی تسکین درد بیشتری داشتند که با کاهش سرکوب پاسخ تکثیری لنفوسیتی و کاهش تولید سیتوکین های پیش التهابی و ضد التهابی نقش مهمی در واکنش های فاز حاد بازی می کند، ولی سایر سیتوکین ها مانند IL ۱ra و IL ۶ به تغییرات ایمنی جزیی تری حساس هستند. برای همین در این مطالعه سیتوکین های IL ۱ra و IL ۶ برای بررسی انتخاب شدند.
جراحی با افزایش تولید سیتوکین های پیش التهابی همراه است که می تواند به پاسخ التهابی سیستمیک و متعاقب آن تولید جبرانی و زیاد سیتوکین های ضدالتهابی منجر شود. در نتیجه بیمار ممکن است دچار نقص ایمنی شود و مستعد عفونت فرصت طلب و نارسایی چند اندامی و ایلئوس پس از جراحی گردد. کاهش سطوح سیتوکین ها به دنبال تزریق لیدوکایین پیش از عمل جراحی با بهبود عملکرد روده همراه بوده است.
واضح است که هدف اصلی از کنترل درد پس از عمل جراحی کاهش درد تجربه شده توسط بیمار است، ولی به کاهش تغییرات فیزیولوژیک و متابولیک ناشی از درد نیز کمک می کند. بی حس کننده های موضعی می توانند به چند طریق پاسخ التهابی بعد از عمل جراحی را کاهش دهند، مانند مسدود کردن انتقال نورونی در محل آسیب بافتی و در نتیجه کاهش التهاب نوروژنیک. به علاوه، این داروها می توانند مهاجرت گرانولوسیت ها را مهار کرده و آنزیم های لیزوزومال را رها کنند و در نتیجه به کاهش آزاد سازی سیتوکین های پیش التهابی منجر شوند.
در این مطالعه، بی حس کننده موضعی به صورت داخل وریدی پیش ا زعمل جراحی و در حین جراحی داده شد و پس از عمل جراحی به صورت اپی دورال (به جای داخل وریدی) ادامه داده شد. راه دیگر می توانست ادامه تزریق لیدوکایین پس از عمل جراحی به صورت داخل وریدی باشد، ولی ایمنی لیدوکایین داخل وریدی برای آنالژزی بعد از عمل هنوز به درستی روشن نیست. از ویژگی های دوره زمانی پس از عمل جراحی، آثار متعدد بر توزیع و دفع دارو است و هنوز مشخص نیست که توزیع لیدوکایین وریدی پس از یک دوره طولانی در زیر سطوح سمی باقی بماند. به هر حال، یافته ها نشان دهنده بهبود کنترل درد پس از عمل جراحی و کاهش تغییرات ناشی از جراحی سیستم ایمنی در اثر تزریق وریدی لیدوکایین پیش از جراحی (بیست دقیقه پیش از جراحی) و در حین عمل جراحی می باشند.