من هم قبل از هر چیزی این برد رو تبریک میگمنقل قول:
یکی از سخت ترین و حساسترین الکلاسیکوهای تاریخ رو بردیم
من این چند روزه فقط تونستم به یک انجمن سر بزنم و پست بدم و بهتر دیدم در جواب یوسف عزیز این پست رو بدون دست کاری خاصی و فقط با اضافه کردن یک خط اینجا هم بزارم
یوسف جان امیدوارم جواب بخش کوچیکی از سوالاتت در این پست باشه:11:
راستی یوسف جان هدیه ات هنوز نرسیده ها:31:
فقط این توضیح رو بدم که آقا هومن که مخاطب اصلی این پست هست یکی از منطقی ترین هواداران فوتباله که خوشبختانه یا متاسفانه رئالیه:20:
..........................................
آقا پیام دوست من مرسی
ولی اگر اجازه بدین به جای این بحثها که این یا اون باید اخراج میشد که هیچ وقت هم به جایی نمیرسه دوستان بارسایی درباره تیمشون حرف بزنن یا اینکه دوستان رئالی درباره دلایل شکستشون بحث کنن ممنون میشم
در اینکه بارسا برد شکی نیست
و در اینکه رئال و مورینیو قبل از هر چیزی به تاکتیکهای پپ باختن هم شکی نیست
عصر هر تیمی یه روزی به پایان میرسه اما تیمی میتونه جایگاه بارسلونا رو بگیره که از فوتبال بارسا لذت ببره و تاییدش کنه و از فوتبال بارسا درس بگیره مثل الگویی که فرگوسن از کرایوف و ساکی گرفت
اما خوشبختانه(از نظر من به عنوان یک بارسایی) فعلا اکثر تیمهای بزرگ اروپا به نوعی در حال حسادت به بارسلونا هستند و هنوز نتونستن از بازی بارسا لذت ببرن و درس بگیرن و رئال فعلا جلوتر از این تیمهاست
عصر بارسا زمانی تموم میشه که بارسا به عنوان فصلی از تاریخ قبول بشه و خونده بشه
و هر چقدر این قبول کردن بارسا به عنوان بهترین تیم دنیا به تاخیر بیفته به نفع ما بارسلوناییهاست
کاری که خوشبختانه رئالیها به بهترین شکل در حال انجامش هستن
هر بار به جای پذیرفتن شکست و تامل در ساختار بارسا بهانه های داوری و چراهای مداوم متولد میشن
روی صحبت من با آقا هومن به عنوان یک طرفدار منطقی رئاله و البته طرفدارهای مورینیو
من چنتا سوال از هومن عزیز دارم
شما بعد از دو سال و اینهمه الکلاسیکو تغییری در تاکتیکهای رئال و مورینیو دیدین؟
خیلی ممنون میشم بهم بگین مورینیو با این همه بازیکن و خرید دنبال ایجاد چه تغییری در مهمترین بازی خودش که الکلاسیکو باشه بوده؟
مورینیو در این بازی تمام اندیشه هایی که در الکلاسیکوهای قبل اجرا کرده بود رو دوباره به کار گرفت و اندیشه شکست خورده محکوم به دوباره شکست خوردنه
رئال چه چیز جدیدی رو برای عبور از بارسا در ذهن داشت مورینیو قرار بود چجوری ببره؟
آقا هومن عزیز شما و اصلا تمام طرفدارای مورینیو در این انجمن اگر معتقدین مورینیو یک نابغه در مربیگریه میشه دلایلش رو بگین؟ مورینیو از زمان پورتو تا حالا چه تغییری کرده؟ میشه نمودار رشد مورینیو رو تشریح کنید؟
مورینیو در این سالها چه تاکتیک جدیدی به دنیای فوتبال اضافه کرده؟
اما خداییش به این سوال هم پاسخ بدین که اندیشه پپ و تیم پپ چه تغییری نسبت به سال پیش داشته
سنت فوتبال اینه که تیمی که میبازه به دنبال تغییر و رفع عیوبش میره اما پپ که برنده الکلاسیکوهای قبل بود باز هم ساختار تیمش رو تغییر داد
خیلیها میفگتن پپ با ساختار جدید دفاعیش و این نوع از جا به جاییهای مداوم مدافعینش در برابر رئال با مشکل مواجه میشه اما پپ دقیقا در بازی با رئال هم به ویژه در نیمه دوم از این روش استفاده کرد
_ نوع بازی پویول و استقرارش در زمین چیزی کاملا نوین در دنیای فوتباله
پویول صرفا یک دفاع میانی نبود بلکه بیشتر اوقات نقش یک دفاع کنار رو بازی میکرد به همین دلیل بود که همیشه این پویول بود که با بازیکنای کناری رئال به ویژه رونالدو تک به تک میشد نه آلوز
فوتبال به یاد نداره که یه مدافع همزمان هم مدافع کنار باشه هم میانی شاید در سخن ساده به نظر برسه اما عملی کردنش واقعا سخته
_ بازی پیکه و شکل بازی گرفتن از پیکه هم چیز کاملا جدیدی بود
پیکه بیشتر از اونکه نقش یک مدافع میانی رو داشته باشه نقش یک بازیساز رو داشت نیمه دوم رو یک بار دیگه نگاه کنید میبینید پیکه در زمان حمله در جایی بازی میکرد که قبلا بوسکتس و ژاوی اونجا بازی میکردن
_در واقع هر دو مدافع در ظاهر میانی بارسا یعنی پویول و پیکه مهمترین نقش در بازیسازی و شروع بازی رو هم داشتن به همین دلیل بود که والدز با وجود اون اشتباه اول بازی مشخصا با دستور پپ اینقدر در بازی با پا و دادن پاس به مدافعینش اصرار داشت
_ارتباط هافبک دفاعی یعنی بوسکتس با مدافعین میانی به ویژه پیکه چیزی کاملا جدید و ناشی از خلاقیت گواردیولاست
برعکس پیکه و کلا مدافعین بارسا که یه خط جلوتر اومدن و اکثر اوقات موقع حمله روی خط میانی زمین قرار داشتن بوسکتس در تمام جریان بازی به طور دائم در حال حرکات کشویی با پیکه بود
در واقع میشه گفت بوسکتس هم صرفا هافبک دفاعی نبود
_آلوز که تغییر کردن نوع بازیش نسبت با سال پیش نیازی به توضیح نداره
واقعا دیگه نمیشه گفت آلوز مدافع راست بارسلوناست این چه مدافع کناریه که کمتر از پویول با بازیکنای کناری رئال درگیر میشد
پس آلوز هم صرفا یک مدافع کنار نیست
_برعکس ساختار دفاعی که گفتم یک خط جلوتر اومده و خیلی به ساختار هجومی کمک میکنه بخش هجومی تیم هم یک خط عقبتر اومده و نزدیکتر به خط دفاع بازی میکنه
کاملا مشخصه که بارسا دیگه بیخودی سعی نمیکنه بره توی 18 قدم حریف و اونجا رو شلوغ کنه
اینیستا سابقه نداشته اینقدر عقب بیاد مسی هم همینطور
قول میدم اگر همه ما بشینیم نتونیم به طور صد در صد پست سسک و سانچز رو تعیین کنیم
این یعنی مسی و سانچز هم صرفا مهاجم نبودن و سسک و سانچز و اینیستا هم صرفا هافبک نبودن
با این توضیحات به این نتیجه میرسیم که تیم پپ جمعتر شده
مدافعین جلوتر میرن و مهاجمین عقبتر میان و هافبکها دائم در حال تبدیل شدن به مدافع و مهاجم هستن و هیچ بازیکنی صرفا در یک پست بازی نمیکنه
من مناسبترین اسمی که میتونم روی این ساختار بزارم لایو پنله (live panel) و این مهمترین تغییریه که گواردیولا داره در دنیای فوتبال ایجاد میکنه و درواقع پپ داره با این کار خودش رو از مربیگری سنتی جدا میکنه
در مربیگری سنتی که بدون تردید مورینیو هم شامل اون میشه مربی نقشه ها و تاکتیکها که اکثرا بر اساس پستها تعریف میشه رو تعیین میکنه و به میدون میفرسته
نمونه اش ده فرمان اخیر مورینیو
اما وقتی شما تیمی داشته باشین که پست در اون جایگاهی نداشته باشه(جالبه حتی میشه گفت والدز هم صرفا دروازبان نیست) تیمتون رو بر اساس فضاها و مناطقی که دائم در زمین در حال جا به جا شدن هستن به میدون میفرستین
پپ مثل اکثر مربیها کارش توی رختکن و بعد از تشریح وظایف روی تخته تموم نمیشه، پنل و تخته پپ زنده و پویاست
پپ بر اساس مربیگری سنتی برای تغییر در ساختار تیم بازیکنا رو جا به جا نمیکنه مثل جا به جا کردن په په ، بلکه فضاها رو جا به جا میکنه و این یک روش کاملا جدید در دنیای فوتباله
وقتی پیکه جلو میره و در بازیسازی شرکت میکنه یک بازیکن جلو نمیره بلکه یه فضا و منطقه اس که در زمین تغییر موضع میده همینطور پویول بوسکتس آلوز مسی و...
تغییرات و دگرگونی پپ و بارسلونا رو تا قبل از بازی با رئال نمیشد جدی گرفت اما وقتی در بازی با رئال هم ساختار جدید بارسا بازی کرد دیگه نمیشه به سادگی ازش عبور کرد
من به عنوان یک بارسایی بدون تعصب کاملا احساس میکنم که تاریخ فوتبال در حال ورق خوردنه و درحال رفتن به مرحله ای جدیده
حالا شما آقا هومن عزیز به عنوان طرفدار رئال و سایر طرفدارای رئال و مورینیو باید به این سوال جواب بدین که مورینیو چنین تاثیری رو در فوتبال دنیا داشته؟
مورینیو به جز ساختارهایی که گاهی اوقات توسط ری هاگل و هیدینگ به شکل کاملتری ارائه شدن کار دیگه ای کرده؟
من اعتراف میکنم که مورینیو خیلی خوب نتیجه گرفته اما نتیجه گرفتن با اضافه کردن فصلی تازه به فوتبال متفاوته؟
شما باید جواب بدین که مورینیو چرا هر جا رفته موفق بوده و نتیجه گرفته اما در برابر بارسا متوقف میشه؟
جواب به نظر من ساده اس
چون مورینیو با شیوه هایی کاملا سنتی میخواد به جنگ فوتبالی بره که داره پا در دنیای مدرن و نوینی میزاره
_پرس از جلو کاری که 10 سال پیش انجام شده
_تجمع و پرتعداد بودن در میانه زمین کاری که بیست سی سال پیش هم انجام شده
_جمع شدن در 18 و دفاع با نفرات زیاد و به قول معروف دادن توپ به حریف و گرفتن فضا کاری که 50 سال پیش هم اتفاق افتاده و استفاده شده
اگر غیر از اینه خوشحال میشم من رو از اشتباه خارج کنید