دیروز مهمون از شهرستان داشتیم.
دختره اینا رفت سر وسایل من و هی از اسپری های من میزد.
رفتم پیشش که خواهرم هم اومد و داداش خودش هم اومد و حرف اسپری و ادکلن شد که دیدم داره یکی یکی اسپری ها رو خالی میکنه رو لباسش.
خلاصه همین طوری که میزد بهش گفتم از اون بزرگه هم بزن جدید گرفتم خیلی خوشبویه.
اینم یه عالمه زد و کلی حال کرد ولی میگفت بو شامپو میده و بوی خوبی و نداره و از این چیزا.
یهو داداشش زد تو سرش گفت خاک بر سرت که لباست رو پر تافت کردی.
منم زدم زیر خنده و اون هم هی میرفت لباسش رو آب میزد چون میترسید تافتها لباسش رو سفت کنه.