سلامنقل قول:
ماشینتون کلا خرج داره یا فقط کاربرات میخواد ؟
منظورم اینکه چرم سقف -تودوزی و ....سالمه ؟
البته موتور ابی هست مونتاژشده -مثل همون بیوک که منم عکسش را قراردادم مدل 58 هست البته هزینه زیادی داره
Printable View
سلامنقل قول:
ماشینتون کلا خرج داره یا فقط کاربرات میخواد ؟
منظورم اینکه چرم سقف -تودوزی و ....سالمه ؟
البته موتور ابی هست مونتاژشده -مثل همون بیوک که منم عکسش را قراردادم مدل 58 هست البته هزینه زیادی داره
تا این مرحله انجام شدهنقل قول:
کارای ک انجام دادم:
تعویض لنتو درام تعویض 4 تا کمک
تعویض کامل گیربکس با یه کیربکس با کیت صفحه زرد
چرم سقف و تودوزی کار نفر قبلیه ولی داخل جای کار داره
دینام و استارتو دنده فلایویلو مگنتم همه کاراش به بهترین نحو شده
من دانشجوام تو تایمی که نبودم پدرم یه بار خرج کاربرات کرده بود 6 ماه پیش
و یه تصادف بد داشته که ماشین از زیر ضربه خورده شاسی پاره شده جوشش دادم باید عوض شه
و در کل ماشین حرکت بوده تا وقتی ک کارب خراب شد
مشکلاتم شاسیو کاربو برق کشی کولره الان
اقا مبارکتون باشه ماشین تمیزهنقل قول:
از جا دستی رودری چیزی که مشخصه زیاد کارکردی نداشته ---داشبورد هم در عکس ترک نداره ---مثل اینکه لاستیک دور درب ایراداتی داره
جلو پنجره یا جلو رادیات مدل 58 هست یا عوض شده ؟
لنت از کدوم برند خریدید؟نقل قول:
گیربکس هم با توربین خریدید و کیت خورده یا بدون توربین واگر امکان داره قیمتش هم بفرمایید؟
چرم سقف مشخصه جدید بازسازی شده البته یه سری زیر کاری هم داره حالا طرف حتما انجام داده و چرم سقف 2 تیکه نصبه یا 3تیکه ؟
فلایول معمولا من دیدم تاب بر میداره ویا پیچ هاش شل میشه و...
اگه از زیر ضربه خورده حتما شدید بوده و شاسی پاره شده البته تعویض میشه
لنت جلو رو ایرانی عقب رو کوبیدم درام هم از رو یه بیوک 64 اوراق برداشتم ک گوشتش خوب بود
خودش 3 توربین 400 روغن لیتری 43 ک البته این مال چند ماه پیشه
چرم 2 تیکست
شاسیه کلا مث جیگر زلیخا شده
ا تفاقا لنت عقب که کوبیدی به نظر بهتر هستش چون کیفیت ها چند مدل هست و میشه کیفیت خوبی را خرید و انتخاب کردنقل قول:
به نظرم گیربکس را خوب خریدی البته معمولا نمونه هایی که نصبه ایراداتی داره و باید اورهال بشه خصوصا گیربکس کادیلاک
حالا من چند نمونه گیربکس 350 را تست کردم اکثرا خلاصی داشتن وباید اورهال بشه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توربین هم از 300تومن هست تا 1 میلیون ---حالا اون نمونه ای که خریدی اگه سالمه قیمتش خوب بوده چون مثلا استاتر داخلشون ممکنه در دو جهت چرخش کنه یا ممکنه دنده های استاتر خط افتاده باشه یا سایش ایجاد شده ویا قسمت HUBتورک کانورتر که شفت ورودی داخلش میره لبه داشته باشه یا سایزش گشاد شده باشه و...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام عوض شدهنقل قول:
به افتخار آقا کامارو که خیلی سالاره :n40:
چون میدونم کامارو خیلی دوست دارین اینو امروز پیدا کردم گفتم تو کلوپ بذارم:n01:
به گزارش پایگاه خبری « [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] »، آنچه که میخوانید، شرح ملاقات و اولین تجربه رانندگی با کامارو Z28 مدل 1978 در ارتفاعات پایتخت است.سرآغاز یک افسانه ...
جرقه تولید خودروهای پونی در آغاز با عرضه فورد ماستنگ در 1964 زده شد. این کلاس، معرف خودروهایی با طراحی اسپرت و زیبا و ابعاد متوسط، با عملکرد قابلقبول و قیمت ارزان است؛ فرمولی که توانست تمامی رکوردهای فروش اتومبیل پس از جنگ جهانی دوم را بشکند. آمار فروش و استقبال خریداران از ماستنگ به حدی موفقیتآمیز بود که جنرالموتورز را مشتاق به تصاحب بخشی از بازار آن کرد و نسل اول کامارو در 1967 راهی بازار شد؛ اتومبیلی که مدیر بخش فروش شورولت آن را با عبارت «حیوانی وحشی که ماستنگ را شکار میکند» توصیف کرده است. وینس پیگینز که با نام پدر پروژه Z28 نیز شناخته میشود، از مهندسان بخش مسابقات برند هادسون در اوایل دهه 1950 بود. با آغاز تولید کامارو، وینس ایده تقویت این مدل برای رویارویی با ماستنگهای شلبی در رقابتهای کلوپ خودروهای اسپرت آمریکا یا SCCA مشهور به Trans-Am و عرضه محدود آن در بازار فروش را در سر داشت و توانست مدیران شورولت را نیز برای تحقق این امر متقاعد کند. قوانین SCCA شرکتکنندگان را ملزم به رعایت قوانینی همچون حداکثر حجم پیشرانه 305 اینچمکعبی، فاصله محوری 116 اینچی و فروش حداقل 1000 دستگاه نسخه خیابانی از اتومبیل میکرد. با توجه به اینکه کوچکترین پیشرانه انتخابی برای کامارو نمونه 327 اینچمکعبی بود، تیم وینس از پیشرانه 8سیلندر 283 اینچمکعبی برای ساخت نمونه آزمایشی Z28 استفاده کردند.
پیگینز در سپتامبر 1966 این کامارو را برای آزمایش رانندگی به پیت استز، مدیر کل شورولت تحویل داد. استز بسیار تحت تاثیر عملکرد اتومبیل قرار گرفت، ولی وینس پیشنهاد داد که میتواند با قرار دادن میللنگ 283 در پیشرانه 327 اینچمکعبی که قطر پیستون را به 4 اینچ و کورس آن را به 3اینچ میرساند، حجم نهایی پیشرانه را تا 302.4 اینچمکعب کاهش دهد؛ رقمی که با محدودیتهای SCCA نیز سازگاری داشت. Z28 همچنین به امکاناتی همچون دیسکهای ترمز جلو، رینگهای 15 اینچی رالیاسپرت، سیستم تعلیق F41، کلاچ 11اینچی، گیربکس دستی 4سرعته با ضرایب کوتاه، تایرهای 75/7×15 اینچی و کاپوت با ورودی هوای فعال مجهز شد. رونمایی از محصول نهایی در کنفرانس خبری جنرالموتورز در پیست ریورساید کالیفرنیا در نوامبر 1966صورت گرفت و پیگینز در مورد ریشه نامگذاری Z28 گفت: «در ابتدا هیچ پیشنهادی مبنی بر نامگذاری تجاری این کامارو مطرح نشده بود. در زمان تصمیمگیری، یکی از کارکنان به شماره ثبت سفارش خودرو یعنی RPO Z-28 اشاره کرد و پیشنهاد داد تا آن را Z28 بنامیم!» RPO Z-27 شماره ثبت سفارش برای اولین نمونههای SS کامارو است، بنابراین Z28 نیز به صورت متوالی آن را دنبال میکند. Z28 توانست با قهرمانی پیاپی در 1968 و 1969 و آمار فروش فوقالعاده 19هزار دستگاه در سال سوم تولید، به تهدیدی جدی برای رقبا بدل شود. عرضه Z28 در تمامی سالهای تولید نسل دوم، به غیر از مدلهای 1975 و 1976 نیز ادامه پیدا کرد.
خوشبختانه فرصتی پیش آمد تا بتوانیم یک Z28 1978 که تفاوتهای بسیاری با یک کامارو معمولی دارد را مورد بررسی و آزمایش رانندگی قرار دهیم. کاماروهای این نسل که از سال 1970 تا 1981 روی خط تولید قرار داشتند، به طور کلی به سه دسته مدلهای 1973-1970، 1977-1974 و 1981-1978 تقسیمبندی میشوند که البته در هر سال نیز تفاوتهای ریز و درشتی با یکدیگر دارند.هیولای آبی!
در یک روز آفتابی در ارتفاعات تهران به ملاقات کامارو موردنظر میرویم؛ خودرویی که پس از پروسه مفصل بازسازی چندینساله، دوباره قدم به خیابانها گذاشته است. در کامارو 1978 سپر فلزی مدلهای پیشین، جایش را به دماغهای یکتکه و همرنگ بدنه از جنس پلیاورتان داده است. این بخش علاوه بر مدرنتر جلوهدادن بدنه، به زیبایی آن نیز کمک شایانی میکند؛ با این حال بزرگترین ضعف این دماغه، آسیبپذیری و رنگپریدگی آن بر اثر کوچکترین برخوردها در ترافیک شهری است. جلوپنجره مشبک دوتکه با نوشته Z28 در قسمت بالایی و چراغهای دوبل با طراحی جدید، تکمیلکننده نمای جلو هستند. اسپویلر سهتکه زیر دماغه، اسکوپ تزیینی تعبیهشده روی کاپوت و خروجیهای هوای آبششمانند کناری از ویژگیهای ظاهری مختص Z28 به شمار میروند. آینهبغلهای تخممرغی با وجود زیبایی بسیار، کاربرد چندانی در موقع رانندگی ندارند و باید به آینه وسط و مهارتهای خود اکتفا کنید. خطکشی گرافیکی Z28 روی درها و باله عقب به چشم میخورد. چراغهای کشیده جایگزین نمونههای کوچک قبلی شدهاند. درب باک همچنان در مرکز قسمت عقب و پشت لوگوی Z28 قرار دارد، ولی محل قرارگیری پلاک به روی سپر تغییر یافته است. خروجیهای سیستم اگزوز استیل نیز از دو طرف سپر به بیرون هدایت شدهاند. 1978 همچنین اولین سال عرضه سقف تیتاپ برای کامارو بود؛ آپشنی جذاب که نخستینبار در سال 1976 روی پونتیاک فایربرد پدیدار شد و متشکل از برش سقف از دو طرف به شکل حرف T و قرارگیری یک جفت شیشه رنگی در فضای ایجادشده است. با چرخاندن اهرمهای قرارگرفته در کابین، میتوانید شیشهها را از سقف جدا کرده و از رانندگی در هوای باز لذت ببرید! آپشن تیتاپ در کامارو نیز همانند فایربرد بسیار کمیاب است و وجود آن بر قیمت و ارزش نهایی خودرو میافزاید.فضای داخلی
کابین با تودوزی آبی، هماهنگی خود را با بدنه حفظ کرده است. صندلیها از جنس چرم و مخمل بسیار راحت هستند، ولی فضای ردیف عقب کامارو تنها برای افراد کوتاهقد و کودکان قابل استفاده است. شیشه عقب در مدلهای پس از 1974، از ابعاد بزرگتری برخوردار است که دید بهتری را از این قسمت برای راننده مهیا میکند. در کابین کامارو، همهچیز توسط راننده کنترل میشود و تمامی دکمهها و تنظیمات مربوط به سیستم تهویه نیز در سمت چپ فرمان تعبیه شدهاند. سیستم صوتی RetroSound با حفظ ظاهر نوستالژیک رادیو، جایگزین آن شده است. کنسول وسط، فضای مناسبی را برای قراردادن اشیای کوچک در اختیارتان میگذارد. کروزکنترل و فرمان تلسکوپی نیز از دیگر امکانات سفارشی خودرو موردبررسی بودند.قلب نیرومند
این کامارو در بحث فنی حرفهای زیادی برای گفتن داشته و با کسی شوخی ندارد! بگذارید تا ابتدا کمی به نسخه استاندارد Z28 1978 بپردازیم؛ محصولی که با تنها پیشرانه انتخابی، یعنی 8سیلندر 5.7 لیتری با کاربراتور چهاردهانه کوادراجت و گیربکس 3سرعته اتوماتیک TH-350 یا چهارسرعته دستی قابل خریداری بود. این مجموعه حداکثر خروجی 160 اسببخار و گشتاور 353 نیوتنمتر را به چرخها منتقل میکند؛ رقمی که شاید برای یک کوپه آمریکایی متعلق به دوران بحران نفتی دهه 70 میلادی متقاعدکننده باشد، ولی به هیچعنوان با استانداردهای امروزی خودروهای اسپرت برابری نمیکند. مالک نیز در بخشی از پروسه بازسازی، پیشرانه سابق را با یک نمونه 8سیلندر بیگبلاک 454 اینچ مکعبی معادل 7.4 لیتر مجهز به کیت کامل میلسوپاپ Roller، اینتیک RPM Air Gap، کیت کامل تقویت برق MSD و کاربراتور چهاردهانه Dual Pomp ساخت Holley با ورودی 750cfm تعویض میکند.تجربه رانندگی
بیش از این درنگ نکرده و این هیولای آبی را به خیابانهای شرق تهران میبریم. با نشستن روی صندلی، غربیلک فرمان چهارشاخه با دوخت پارچهای و سرعتسنجی که تا 210 کیلومتر بر ساعت مندرج شده است، در مقابلم قرار دارد. با چرخاندن سوئیچ و فشردن پدال، موتور با غرشی مهیب و هیجانانگیز استارت میخورد؛ با استفاده از شیفتر کرومی Quickshifter برند B&M، خودرو را در حالت درایو قرار داده و حرکت را آغاز میکنیم. انتقال قدرت به محور عقب توسط گیربکس سهسرعته اتوماتیک TH-400 و دیفرانسیل 10 صورت میپذیرد. با کوچکترین اشاره به پدال گاز، هرزگردی آغاز شده و شتابگیری وحشتناک با افزایش سریع دور موتور آغاز میشود. خنکسازی این مجموعه حجیم و قدرتمند با حذف پروانه موتور و به وسیله فنهای برقی صورت میپذیرد. سیستم ترمز متشکل از دیسکهای جلو و کاسههای عقب است و با توجه به قدرت زیاد خودرو، احتیاط زیادی را برای توقف میطلبد. دید اطراف با توجه به تجربه قبلی رانندگی نگارنده با کامارو، کاملا مناسب و ابعاد آن نیز تحت کنترل است. سواری به لطف نصب کیت پایههای اتاق از جنس پلیاورتان بهبود یافته و هندلینگ در سر پیچها نیز مطابق انتظار از یک کوپه آمریکایی، راضیکننده است. سیستم اگزوز دوال 3اینچی از جنس استیل ضدزنگ، زیباترین موسیقی ممکن را چاشنی سواری میکند تا تمامی نگاهها در هنگام عبور از معابر به سمت ما برگردد.جذاب، قدرتمند و خاص
کامارو Z28 454 اتومبیلی جذاب، قدرتمند و خاص است که با گذشت نزدیک به 4دهه از زمان تولیدش، میتواند بسیاری از اسپرتهای مدرن بازار را به چالشی جدی فرا بخواند اما از طرفی هزینههای بالای نگهداری، استهلاک بالای پیشرانههای بیگبلاک، قیمت بالای لوازم یدکی و مصرف بالا از مواردی هستند که باعث میشوند تنها عاشقان و علاقهمندان واقعی بتوانند از تماشای آن در گوشه گاراژ خود لذت ببرند. در پایان از دوست عزیزمان آقای حسین بهرام به موجب همکاری با خودرو امروز سپاسگزاریم.زمایش و نوشته: سید امیرحسین شکوهی
عکس:حمیدرضا کاظمی
[IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG] [IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG][IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG][IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلامنقل قول:
کاربرات ماشینتون CFM 750 هست ؟
بله فک میکنمنقل قول:
اگه اینطور باشه احتمالا مدل 1971 میشه وقدیمیهنقل قول:
اگر تونستید از سمت بالا ی 2دهانه ونتوری از نزدیک یه عکس واضح قراربدید تا قسمت ونتوری را بررسی کنیم که ایا CFM 750هست یا 800 ؟
مثل نمونه این عکس
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقا من توی این چیزا ادعایی ندارم اما یه پیشنهاد دارم که قبلا دیدم خیلی از آمریکایی سوارا انجام دادن و بدردشون خورده:n01:نقل قول:
اینکه بری یه سری به اون مرکزهای اوراق کردن ماشین بزنی و ببینی میتونی چندتایی کاربرات گیر بیاری و دوتا یکی کنی تا از توش یه چیز خوب در بیاد؟:n06:
آخه دیدم بعضیا میکنن و خوب هم میشه حتی برای خیلی از چیزای دیگه ماشین که قیمت نو اونا گرونه:n39:
محل اوراقی فروشا هم که میدون شوش باشه سر زدی؟:n36:
بشون بسپار برات چیزای خوب و ارزونتر گیر میاد:n01:
آقا محمد جعفر و آقا کامارو هم گفتن به کاربراتور سازا سر بزنی خوبه اینا را انجام بده ببین شاید با خرج کمتر چیز خوبی ردیف شد :n02:
به هزینش نمیارزه چون اونام ارزون نمیدننقل قول:
نظر شما در مورد خرید Ford Crown victoria 2014 با 330 هزار کارکرد چیه ؟
موضوع مصرف سوخت و غیره رو هم در نظر بگیریم.
توی کشور عمان میخوام بخرم، رقیبش هم تویوتا اوالون هست اینجا.
مرسی
نقل قول:
سپاسگزارم آقا بیژن گرامی
بله، به شورلت کامارو بخصوص نسل دوم علاقه زیادی دارم و بیشترین دلیل ، طراحی فوق العاده زیبا و تاثیر گذار است که از نظر من هیچوقت کهنه نمیشه.
جالبه که بقیه اتومبیلهای دارای چنین فرم بدنه ( کوپه با دماغه رو به جلو و انحنای ملایم عقب) نیز در دنیا به زیبایی و تاثیر گذار بودن طراحی شهرت دارن و تعدادی از آنها هنوز با همین فرم و تاثیر گرفته از همین خطوط و انحنا های مشخص، تولید شده و همچنان در صدر خودروهای خاص و دوست داشتنی هستند، مثل مدلهای مختلف پورشه 911 و برخی از مدلهای فراری بخصوص انواع کلاسیک دهه 60 میلادی و یا نمونه هایی از آلفارومئو و لانچیا و یا حتی مدلهایی از انگلستان مانند MG تریموف و چندتای دیگه.
در توضیحات این مقاله اشاره ای به موتور بلوک بزرگ ( بیگ بلاک 454) شده و شاید بد نباشه توضیحی در این مورد بدم که تعیین بزرگ و یا کوچک بودن سیلندر مربوط به فرم سوپاپها و شکل سیلندر و زاویه قرارگیری آنهاست و از همه مهمتر طول شاتونها، به این صورت که بیگ بلاک دارای شاتون بلندتر و اسمال بلاک دارای شاتون کوتاه بوده و به نحوی زاویه قرار گیری پیستونها نسبت به هم در دو ردیف متفاوت هست ،بنابراین حجم موتور ارتباطی با کوچکتر و یا بزرگتر بودن در این نوع رده بندی نداره و ممکنه یک موتور با حجم کمتر از نوع بیگ بلاک بوده و موتور دیگه با حجم بیشتر از نوع اسمال بلاک که قضیه مربوط به همان طول شاتونها و موارد دیگه است.
موتورهای بیگ بلاک دارای گشتاور بالاتر نسبت به اسمال بلاکها هستن و معمولا در خودروهای سنگین و برای بارکشی استفاده میشه البته با تمهیداتی میشه برای اتومبیلهای سواری هم استفاده کرد مثل سیستم سوخت رسانی بهتر و همینطور جرقه زنی در عوض اسمال بلاکها که در آمریکا به موتورهای " موشی" معروف هستند، برای سواریها و گاها با ارتقاء و تقویت برای مسابقه و شتاب استفاده میشه.
درود دوست گرامینقل قول:
اگر قصد خرید و استفاده برای عمان دارید، انتخاب خوبی بحساب میاد البته در مورد تویوتا نظر خاصی ندارم بجز اینکه تویوتا کلا شرکت موفقی بحساب میاد و به احتمال زیاد در بعضی موارد کیفیت بهتری نسبت به فورد داشته باشه.
اما اگر قصد وارد کردن به ایران را داشته باشید ( که بعید میدونم بشه چون بیشتر از سه سال از عمر ماشین گذشته) با توجه به اینکه خودروهای فورد خیلی در کشور رایج نیستند، بنابراین مشخصا برای تعمیرات و قطعات یدکی به مشکلات زیادی برمیخورید مگر اینکه از این نظر پیشتیبانی خوبی داشته باشید و قطعات مورد نیاز را هم از خارج کشور تهیه کنید.
در مورد فورد کراون ویکتوریا شخصا چندبار با مدلهای دهه 80 سرو کار داشتم و واقعا میتونم بگم یک سر و گردن از شورلت کاپریس بالاتر هستند، , و اینطور که متوجه شدم در خود آمریکا هم برای نیروی پلیس و تاکسی بیشتر از فورد کراون ویکتوریا استفاده میشده تا شورلت کاپریس چون دارای ضریب اطمینان بیشتر، استهلاک کمتر و دوام بالاتری نسبت به کاپریس بودن، البته این مربوط به دهه 80 و 90 بوده و در بعد از 2000 هم کماکان و بطور تقریبی به همین منوال وجود داشته ولی گویا در چند سال اخیر به دلایلی ، شرکت فورد با افت کیفیت مواجه شده بود بطوریکه در آمریکا جوکها و شوخی های زیادی برای اتومبیلهای فورد ساختن که مشخصا از روحیه بشدت محاسبه گر و تیزبین جامعه آمریکا سرچشمه میگیره که هر عیب و ایرادی در خودرو سریعا روی بازار فروش تاثیر منفی میگذاره.
مصرف بنزین هم مسلما با توجه به موارد خیلی زیاد میتونه تغییر کرده و از نظر من اگر کسی خودروی آمریکایی میخره، نباید زیاد در قید و بند مصرف سوخت باشه چون عموما حجم بالا و مصرف بیشتری نسبت به مدلهای اروپایی و ژاپنی دارند، هرچند که در دو دهه اخیر مصرف بسیار کمتری پیدا کردن و با بهینه سازی سوخت رسانی و تغذیه، کیفیت و کارایی و قدرت بیشتر و مصرف کمتر شده بطوریکه از نظر مصرف گاهی با خودروهای داخلی رقابت میکنن.
بعد از این توضیحات، اگر ممکنه تصویر اتومبیلی که قصد خرید دارید منتشر کنید، چون ظاهرا شرکت فورد، مدل کراون ویکتوریا را دیگه تولید نمیکنه و آخرین مدل مربوط به سال 2011 است و شاید مدل دیگه ای از فورد باشه که به نام کراون ویکتوریا به شما معرفی کردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام وقت بخیر اقا کسی هست منو راهنمایی کنه سیم چراغ اب رادیاتور شورلت نوا کدومه کسی میدونه کدوم سیمو باید وصل کنم به فشنگی که چراغ امپر خاموش بشه؟؟
اگه کسی عکس داره برام بفرسته لطفا
نقل قول:
دوست گرامی محمد سعید نوری
به کلوپ خودروهای آمریکایی خوش آمدید
مشکل دقیقا چیه؟
اگر دنبال سیم مورد نظر در سمت موتور هستید، یک سوکت در سمت چپ موتور که به دو سیم متصل شده، مربوط به فشنگی چراق اخطار حرارت هست. این بخش را مطالعه کنید تا اطلاعات بیشتری بدست بیارید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر مشکل چیز دیگه ای هست، با توضیحات بیشتر و البته تصویر، ارائه بفرمایید تا همه در حد امکان کمک و راهنمایی بکنیم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقا کامارو واقعا چقدر اطلاعات فنی خوبی نوشتین!:n01:نقل قول:
شمام همینطور آقا kcnc معلومه سواد فنی و مطالعه یا خوبی دارین و واقعا دست به آچارین:n06:
این فشنگیا که حرارت نشون میده اگه یه جوری توی ماشینای دیگه استفاده بشه بازم کار میکنه؟:n13:
یعنی اگه مثلا برای ماشین دیگه مثل پراید بگذاریم هم باز خوبه یا نه؟:n36:
آخه این درجه آب پرایدها هم همچین درست و ردیف کار نمیکنه و گاهی خیلی اذیت میکنه انگاری یه چیزیش شده و چندبار بردم تعمیرگاه ولی درست نشده گفتم شاید مال یه ماشین دیگه بذاریم روش بهتر باشه:n02:
بعد این موتور بزرگ و کوچیک توی ماشین آمریکایی اینجوریه یا برای ماشینهای دیگه هم هست؟ مثلا ماشینای خارجی دیگه مال کشورای آلمان و ژاپن و اینجور کشورا؟:n01:
ببینید ماشینو دستکاری کردن و یک امپر اب اتری کار گذاشتن
و سیستم چراغ رو کامل قطع کردن یا حد اقل من پیدا نمیکنم سیمو
حالا میخوام اون حالته فابریکو پیدا کنم و وصل کنم اون سوکت تکیه تو موتور هست ولی سوکت دوتایی وجود نداره و چراغ هم یسره روشنه. حالا اون سوکتو میخوام دوباره برقرار کنم و وصل کنم به فشنگی از کجا باید سیماشو دوباره بکشم
نقل قول:
متشکرم
روش کارکرد فشنگیها بطور عمده یکسان است و در مورد فشنگیهای حرارت، مسلما باید با محل نصب ( از نظر اندازه و طول و قطر و رزوه ها) هماهنگی داشته باشه، همچنین متناسب با برق و نشانگر همان خودرو طراحی و مقیاس بندی شده باشه تا بهترین و دقیقترین کارایی را از خودش نشان بده.
هرچند که مبحث مشکلات برق پراید زیاده و انجمن مخصوص خودش را داره، اما جهت اطلاع ، پرایدهای انژکتوری بخاطر تغییراتی که در برق آنها داده شده( از کاربراتوری به انژکتوری) دارای ایراداتی از این دست هستن که با روشهایی تا حدی رفع شده، مثل استفاده از فشنگی حرارت اتومبیلهای دیگه( عمدتا ژاپنی یا مشابه) که علاوه بر امکان نصب در پراید ، تا حد زیادی همخوانی با برق و تغییرات و نوسانات و همچنین نشانگر حرارت در صفحه کیلومتر داشته باشن که بر اساس تجربه شخصی، تا حدی موفق بوده ولی اکثرا بازهم دچار نوسان و خطا در محاسبه دمای واقعی موتور را دارند.
مقیاس موتور بزرگ و کوچک که توضیح دادم در سیستم آمریکایی است و در مورد اتومبیلهای دیگه، اطلاع خاصی ندارم و احتمالا به حجم موتور بستگی داشته باشه.
چراغ اخطار آب با باز کردن سوئیچ( تا انتها) روشن میشه و حتی اگر سوکت مربوطه به فشنگی هم وصل نباشه، باز هم این چراغ روشن شده و با کمی برگرداندن سوئیچ( به مقدار کمی) خاموش میشه در حالیکه بقیه چراغها ( مثل باطری و ترمز دستی و اخطار کمربند) همچنان روشن است.نقل قول:
بنابراین با توجه به توضیحاتی که دادید، من احتمال میدم مقداری مغزی سوئیچ که بر روی پوسته فرمان قرار داره، را باید مجددا تنظیم کنید بطوریکه چراغ اخطار خاموش بشه ولی مشکلی در وضعیت بقیه چراغها، همچنین استارت زدن و برگشت سوئیچ و قفل شدن و .. بوجود نیاید.
انجام این رگلاژ بوسیله دو عدد پیچ که نگهدارنده مغزی بر روی پوسته فرمان هستند، انجام میشه و با شل کردن پیچها( به مقدار کم بطوریکه بشه مغزی راحرکت داد) و سفت کردن مجدد و آزمایش همه وضعیتها، به موقعیت مناسب برسید و سپس پیچها را سفت کنید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر مغزی سالم بود و مشکلی نداشت، این رگلاژ جوابگو است و در غیر این صورت ممکنه ایرادی در برق وجود داشته باشه.
دو عدد سیم منتهی به سوکت مربوطه، به داخل غلاف سیمکشی رفته و شاید اگر داخل غلاف را دقیق جستجو کنید، انتهای بریده شده سیمها را پیدا کنید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سیمها را که پیدا کردید بطور آزمایشی به فشنگی چراغی( برای چراغ اخطار) متصل و مطابق آزمایشی که با شمع انجام شد، آزمایش و نتیجه را اعلام کنید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1974شورلت کاپریس=
حجمموتور: 7.4 لیتری
آرایش موتور: V8
قدرت: 230 اسب بخار
جعبه دنده: 3 سرعته اتوماتیک
انتقال نیرو : دیفرانسیل عقب
صفر تا 100: 13.1 ثانیه
مصرفسوخت ترکیبی: 15 لیتر
پراید=
حجمموتور: 1.3 لیتر
آرایش موتور: 4 سیلندر خطی
قدرت: 63 اسب بخار
گشتاور: 103 نیوتن متر
جعبه دنده: 5 سرعته دستی
صفر تا 100: 15 ثانیه
مصرفسوخت ترکیبی: 7,2 لیتر
آقا کامارو دست شما درد نکنه که اینهمه برای کلوپ زحمت میکشین:n16:نقل قول:
من این روزا دنبال قضیه گرم شدن ماشین و رادیاتور و فشنگی آب و این چیزا بودم و راستشو بگم توی بیشتر چیزایی که میخواستم بگردم آخرش به نوشته های شما میرسیدم که توضیح عالی داده بودین:n01:
با اینکه ماشین من پراید هست ولی خیلی از این چیزا توی همه ماشینا تقریبا یکسانه و میشه راحت از تجربه های شما استفاده کرد
کاشکی قدرش ما بدونن و بفهمن که اینهمه مطالعه کردن و ترجمان کردن کار هرکسی نیست:n27:
هم اون موقع که میهمون میامدم و هم الان از نوشته های شما و آقا محمد جواد و آقا kcnc و چندتای دیگه استفاده میکردم و الانم واقعا صفحه های قبلی میخونم لذت میبرم :n02:
البته چندجایی هم دیدم که بعضیا قدر نمیدونن و خیال میکنن این چیزا همینطوری مفت و مجانی ریخته و میشه راحت استفاده کرد:n41:
باید ماشین داشته باشی و سر و کارت به تعمیر و این چیزا بیافته که بفهمی این راهنمایی ها و حرفها که نوشته شده الکی نیست و خیلی از اون تعمیرکارنماها که مثلا ادای اوستاها در میارن کلی پول میگیرن که یه کار کوچیک بکنن و آخرش هم هیچی درست نمیشه:n35:
کاشکی همیشه اینجا باشین و بنویسین چون کلوپ با وجود شما چند نفر رونقی داره و بقیه هم استفاده میکنن:n37:
خلاصه اگه کسی قدر شماها نمیدونه ولی بدونین من قدرتون میدونم و همیشه مخلص شما هستم:n40:
سلام و ادب خدمت دوستان
دیروز فرصتی پیدا شد تا گیربکس اتوماتی که چند وقت قبل جمع کرده بودم رو روی ماشین نصب کنم.
نصب گیربکس هم نیاز به کمک داره و هم ابزار مخصوص که متاسفانه نه رفیق پای کاری دارم و نه ابزار حرفه ای و نه جای مناسب ولی باز هم کتب دانشگاهی به دردم خوردن و همانطور که در تصویر مشاهده میکنید ذره ذره کتابها رو زیر گیربکس دادم و نهایتا گیربکس روروی جک سوسماری قرار دارم تا توانستم گیربکس رو بالا ببرم.
البته قبلا توربین رو که نو هم هست رو داخل گیربکس فیت کرده بودم و فقط به ارتفاع مورد نظر رسوندمش و یواش یواش پیچها رو بستم و بعد هم لوله های روغن و گیج و گاردان و رام زیر گیربکس رو جا زدم و فقط باید روغن بریزم و استارت هم نصب بشه و کار گیربکس تمام بشه.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقل قول:
متشکرم آقا بیژن گرامی
این کلوپ متعلق به همه است و حتی ساده ترین تجربه و راهنمایی ها هم میتونه مفید باشه، چه از طرف من و بقیه دوستان قدیمی و یا کسی که همین امروز عضو شده باشه.
مثل همیشه کار تمیز و درجه یک انجام دادید و مطمئن هستم جواب میده، و واقعا باید بگم جای من خالی تا کمک دست شما باشم...نقل قول:
جسارتا یک پیشنهاد دارم:
برای اینکه نیاز کمتر به گذاشتن کتاب یا امثال آن داشته باشید و از همان جک برای بالا بردن استفاده کنید، بد نیست یک صفحه چهارگوش مناسب( متناسب با ابعاد کارتل گیربکس و یا کمی بزرگتر از آن ) تهیه کنید و با سیم آهنی بطور موقت به روی جک نصب کنید.
اینجوری بخش بالابرب جک دقیقا در زیر گیربکس قرار گرفته و از کل توان جک برای بالا بردن استفاده میشه و خطر افتادن و منحرف شدن هم کمتر خواهد شد، البته ممکنه بازهم نیاز به گذاشتن کتاب یا وسیله دیگه برای حفظ توازن باشه ، اما ضریب اطمینان بالاتر میره.
قبلا یکبار از این روش استفاده کردم و جواب داده ( استفاده از درب آهنی کنتور آب) و شاید از قطعات قطور MDF و یا چوب و ..هم بشه استفاده کرد.
هرچند کار تمام شده ولی برای امثال ما که بعدا باز نیاز پیدا میکنیم، تهیه کردنش ضرر نداره.
مدتی است که دنبال قیمتهای لاستیک سایز205/74 رادیال 14 دور سفید هستم و ظاهرا بدلیل ممنوعیت واردات و تحریم و...بسیار نایاب شده و از جفتی 3.500.000 تا 4.200.000 متغیٌر هست.( سال 80 یکجفت مارشال 150000 تومان بود!) ، هرچند لاستیکهای ماشین در وضعیت خوبی است اما با توجه به اوضاع تحریم و نایاب و گران شدن اجناس، در فکر بودم برای بعدها خریداری کنم.
اما گویا مشکل قیمت لاستیک فقط در کشور ما و آنهم این دوره زمانه نبوده، و چند دهه قبل هم برای این قضیه، راه حلهای مختلفی پیدا میشد که یکی هم این وسیله جالب است که با استفاده از آن ، شیارهای جدید بر روی لاستیک های صاف شده ایجاد شده و بر اساس ادعای سازنده، تا 5000 مایل ( بیش از 8000 کیلومتر) لاستیک کار خواهد کرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاید بد نباشه از این وسیله داشته باشیم و تا حد امکان از لاستیکهای صاف شده استفاده کنیم!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با نقاش صحبت کردم بنا شد کاپوت سقف صندوق و ستون ها را رنگ کنه من نظرم این بود که رنگ قبلی را از بین ببره و آهن کنه گفتش لازم نیست قبل از رنگ خواستم با شما دوستان مشورت کنم رنگ از روی رنگ چطوریاست؟ بعدها رنگ جدید ترک نمی خوره یا پوسته پوسته نمیشه؟
هرچند که تجربه زیادی در رابطه با رنگ آمیزی ندارم، و به نظرم بهتره آقا محمد که بیشترین تجربه رنگ آمیزی خودرو، در کلوپ را داره و خودش به تنهایی کل ماشین را رنگ زده و بسیار هم عالی شده ، در این مورد نظر بدهند، اما تا جایی که دیدم رنگ زدن بر روی رنگ قبلی( چه فابریک و یا رنگ آمیزی قبلی داشته باشه) و هم بدنه کاملا بدون رنگ و یا به قولی آهن شده، امکان پذیر است، منتها اینکه قبل از رنگ زدن چه مراحلی را طی کرده باشه هم شرط اصلی بحساب میاد.نقل قول:
اگر مشکلاتی از قبیل زنگ زدگی شدید و یا قُر شدگی و ناهمواری و پستی بلندی و موج و..وجود داشته باشه، مسلما باید برطرف شده و بعد با آماده کردن زیر کار که میتونه شامل بتونه های سنگی و فوری و سمباده زدن در چند مرحله و نهایتا آستر و بعد رنگ اصلی باشه، رنگ آمیزی مجدد صورت بگیره.
اگر به این شیوه عمل بکنه( بر فرض اینکه رنگ زیر کار و فابریک ماشین مشکلی برای رنگ اصلی بوجود نیاورد) انجام این کار مانعی نداره، ولی اگر صرفا قصد پاشیدن یک لایه رنگ بر روی بدنه ، بدون هیچ آماده سازی است، کار جالبی به نظر نمیرسه و فکر نمیکنم در دراز مدت نتیجه خوبی داشته باشه.
اگر اشتباه نکنم، رنگ فابریک اتومبیلهای ما( چیزی که در کارخانه زده شده) از نوع تینری است و بر این اساس باید از رنگ تینری استفاده بکنه، که اگر اشتباه رنگ روغنی بزنه، بعد از مدتی رنگ مشکل پیدا میکنه ( دقیقا اطلاع ندارم ولی شنیدم گویا کنده و پوسته پوسته شده و یا اینکه به شکل و حالتی مانند سوختگی در خواهد آمد) بنابراین رنگ آمیز حتما باید در این مورد مطمئن باشه.
فکر میکنم بهتره قبل از هرکاری با چند رنگ آمیز دیگه مشورت کنید و نظرهای مختلف را با هم مقایسه کرده تا به بهترین نتیجه برسید، چون ممکنه حتی نیاز به رنگ آمیزی هم نداشته باشه و با تمهیداتی دیگه، همین رنگ فعلی احیا بشه، چون خیلی از رنگ آمیزها هم صرفا دنبال گرفتن پول هستن تا انجام یک کار تمیز با حداقل هزینه ها.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بنده هم ارادت دارم خدمت دوستان
در رابطه با رنگ روی رنگ قبلی در صورتی که بتونه قبلی (بتونه ضخیم) وچود داشته باشه بهتره بتونه ها تراشیده بشه و محلی که بتونه ضخیم داشته مجدد صافکاری بشه و بعد مجددا بتونه نازک کلی زده بشه و پس از آستر زدن مجدد رنگ بخوره.
در صورتی که قطعات بدنه که قصد رنگ کردن اونها رو دارید بتونه نخورده و قبلا ضربه نداشته باشه(که حدس میزنم سه قطعه ای که قصد رنگ کردن اونها رو دارید ضربه و بتونه نداشته باشن) میشه با سمباده زبر کل رنگ قبلی سمباده بشه تا بافت ضعیف شده اون ریخته بشه و بعد آستر آهن و بعد موجگیری و ماستیک و بعد هم آستر همرنگ و رنگ.
در کل رنگ کردن چند مرحله داره که بد نیست یکبار مراحل اون رو خدمت دوستان بگم(البته علی آقا خودشون قطعا بهتر از من به موضوع احاطه دارند).
وقتی که قصد رنگ گردن قطعات بدنه کهنه رو داشته باشیم چون موجهای ریز و درشتی روی سطح وجود داره باید قبل از رنگ موجگیری به درستی انجام بشه.
موجگیری در مرحله اول با صافکاری انجام میشه ولی قطعا بسیاری از موجهای ریز از دید صافکار مخفی میمونه پس میان و یک یا دو لایه آستر روی بدنه میپاشن .لایه اول آستر آهن هست که اصولا باید بدنه آهن باشه تا بهش بپاشن ولی با توجه به چسبندگی خوب اون معمولا وقتی رنگ قدیمی هم موجود باشه و صاحب خودرو نخواد زیاد هزینه کنه روی همون میپاشن و همانطور که عرض کردم قبلش باید یه سمباده زبر به کل بدنه زده بشه چون زیر کار آستر باید کمی زبر باشه تا آستر به اصطلاح به خوبی به خورد کار بره و بچسبه.
پاشیدن آستر این فرصت رو میده که موجها دیده بشن و به کمک بتونه سنگی و فوری برطرفشون کرد.
معمولا نقاشها قسمتهایی که موجگیری میکنن رو مجدد آستر میپاشن تا اگر موج به خوبی برطرف نشده و همسطح نشده برطرف بشه.
مرحله نهایی آستر همرنگ هست و معمولا زمانی زده میشه که از بی موج بودن کار مطمئن میشن و در واقع زیر کار رنگ اصلی خواهد بود. البته باز در این مرحله دیده شده که برخی موجهای ریز پیدا میشه و با ماستیک برطرف میشه و مجدد آستر همرنگ نقطه ای پاشیده میشه.
بعد هم رنگ اصلی با ضخامت مناسب و مورد نظر پاشیده میشه.
رنگ مورد توصیه نقاشها برای شورلت رنگ 21 هست که هم ساخت ایران اون با کیفیت قابل قبول و قیمت مناسبتر موجوده و هم نمونه های خارجی .در مورد اینکه رنگ فابریک کارخانه برای ماشینهای مونتاژ رنگ تیتری باشه من هم نظرم با جناب علی آقا یکی هست و بعضا ماشینهایی که بعدها با رنگهای مرغوبتر نقاشی شدند کیفیت بهتری حتی از پارس خودرو داشتند.
این رنگ رنگی با مقاومت و ترکیب خوب هست که قبل از پاشیدن با محلولی به نام هاردنر مخلوط میشه.
من از رنگ روغنی که ضعیف ترین نوع رنگ هست استفاده کردم چون کار توسط خودم انجام شد و هزینه بسیار ناچیزی داشتم و احتمال میدادم تا بعدا تغییر رنگ داشته باشم.
رنگ مورد استفاده من به کمک بنزین حل شد و بعد پاشیده شد.هیچ هاردنر و تینری هم نخورد به همین سادگی
رنگی که علی آقا استفاده کردند فکر میکنم رنگ تینری بود که مقاومت بهتری در برابر حلالها داشته باشه.
به هر حال پاشیدن هر نوع رنگی ترکیب و روش خود رو داره.
در کل پیشنهاد من اینه که سقف و ستون رو رنگ نکنید مگر اینکه اوضاعش خیلی بد باشه.
من به شخصه ماشینهایی که رنگشون به آستر و یا حتی آهن رسیده باشه رو بیشتر دوست دارم
بد نیست یادی کنیم از نقاشی ماشین خودم که در پارکینگ مجتمع و با مشقت فراوان انجام شد....
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقا محمد جعفر شما واقعا خودتون همه این کارا انجام دادین؟؟!!!:n04:نقل قول:
یعنی اگه با چشمای خودم نمیدیدم باورم نمیشد آخه خیلی تمیز شده!!:n19:
این رنگش عالیه حتی توی عکس میشه فهمید چقدر تمیزه حالا رنگ کاری بیرون ببری هیمن فکر کنم تو مایه ها 3 یا 4 تومن میگیره تازه چقدر هم دل آدم خون میکنه آخرشم چند تا جهاش خراب در میاد و دوباره باید درستش کنه و کلی وقت و اعصاب تلف میشه:n35:
آقا شرمنده منم خیلی دوست دارم خود همه کارا ماشینم انجام بدم عین شما و آقا کامارو بقیه که ماشین دارن و فنی واقعی هستن :n26:
شما کجا رنگ زدن یاد گرفتین؟ قبلا کار کردین و ماشین رنگ زدین یا این دفه اوله؟:n36:
نقل قول:
ممنونم از لطف شما بنده محمد جواد هستم:n16:
انجام هر کاری علاقه و حوصله لازم داره و البته تجهیزات کافی
من به نقاشی خیلی علاقه دارم ولی در این زمینه هم تجهیزات کافی و جای مناسب ندارم. قبل از رنگ کردن نهایی این ماشین یکبار دیگه همین ماشین رو نقاشی کرده بودم که کیفیت کار بسیار خراب شد و نتیجه بسیار بد بود .
تجهیزاتی که داشتم یک کمپرسور 50 لیتری بود که متاسفانه برای نقاشی ماشین بسیار کوچک بود. برای نقاشی کافی نبود و حداقل یک کمپرسور 150 لیتری لازم بود تا بشه باهاش ماشین رو رنگ کرد.
بعدا مجدد ماشین رو رنگ کردم و تجهیزات بهتری قرض گرفتم و با کمک اونها کار قابل قبولی از آب در اومد.البته بی نقص هم نبوده و نیست ولی قابل قبوله.
نقل قول:
در واقع نتیجه کار برای دفعه اول با اینهمه محدودیت، فوق العاده است:V30:
مهمترین بخش که شما هم اشاره کردید، کمپرسور هوا است که اگر ظرفیت و توان کافی نداشته باشه، کار خوب در نخواهد آمد.
من هم یکبار تجربه داشتم و اصلا جالب نبود و بیشترین مشکل بخاطر همین قضیه کمپرسور ضعیف بود که فشار کافی هوا نداشت و رنگ بجای اسپری شدن، بیشتر حالت قطره ای پرتاب میشد و رنگ دانه دانه میشد.
سوالی که مدتهاست برای من پیش آمده، رنگ زیر کار یا آستری است که چرا معمولا خاکستری و طوسی استفاده میشه؟
آیا به این دلیل که رنگ خنثی بحساب میاد و توسط رنگهای دیگه بخوبی پوشیده میشه، یا شاید برای اینکه در فرایند رنگ آمیزی نهایی، بخشهایی که رنگ نخورده مشخص بشه چون اگر آستری هم رنگ اصلی باشه این شناسایی راحت نیست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
صعود و سقوط ماشینهای کلاسیک در ایران
سال ۲۰۰۳ که به ایران آمده بودم یک روز یک بنز ۴۵۰SLC آبی کمرنگ تمیزی را در اتوبان کرج دیدم. به او اشاره کردم که اگر می تواند توقف کند و از او پرسیدم که ماشین را می فروشد یا خیر. حاضر بود ماشین را به ۲۵ میلیون تومان که حدود ۳۰۰۰۰ دلار بود بفروشد که البته در آن موقع سه برابر قیمت امریکا بود. داشتم فکر می کردم که بخرم یا نخرم که دوستی که یک ۴۵۰SL آبی پررنگ بسیار تمیز ۱۹۷۸ داشت پیشنهاد کرد که ماشین او را بخرم. در آن موقع یک رنجرور خریده بودم و پیشنهاد دوستم را هم قبول کردم ولی هر بار سؤال می کردم که چی شد می گفت بگذار بیارمش از گاراژ بیرون چون سالهاست که بیرون نیامده و آنرا راه بیاندازم بعد بیا ببر. این موش و گربه بازی مدتی ادامه داشت و هیچ جور نمی توانستم دوستم را که مهندس بسیار قابلی از دانشگاه USC لس آنجلس بود قانع کنم که ماشین را تحویل بدهد و بگذارد من خودم آنرا سرویس کنم. یکمرتبه در تیتر روزنامه های روز آمد که از هفته آینده جلوی تردد ماشین های بیش از ۲۵ سال قدیمی گرفته خواهد شد. همانروز من رنجرور خود را زیر قیمت فروختم که دردسر آنرا نداشته باشم و همانروز آن دوست نیز زنگ زد که ماشین را نمی خواهی ببری؟ گفتم مرد حسابی امروز می گویی که گفته اند جلوی این ماشین ها را می گیرند؟ وی ادعا کرد که از آن موضوع خبر ندارد و ۲۵ میلیون تومان را لازم دارد ومن باید همانروز ماشین را ببرم. دوستی ما که از زمان سربازی شروع شده بود آنروز بهم خورد. کاش به حرف مسؤولان گوش نکرده و ماشین را خریده بودم. اگر می دانستم که این حرف ها در ایران بصورت هفتگی عوض می شود نه رنجرور را می فروختم و نه خرید آن بنز را متوقف می کردم و آن دوست خوب را نیز از دست نمی دادم.
راستی این قانونگذاران که هستند؟ تخصصشان چیست؟ چگونه یک مرتبه تشخیص می دهند که مثلاً هوای ایران بخاطر آلودگی این ماشین هاست؟ آیا اینها راجع به دود موتورسیکت ها که از ماشین به مراتب بیشتر است چیزی می دانند؟ چطور جلوی موتورسیکلت های دود زا را نمی گیرند؟
آیا این مسؤولین می دانند که بهترین راه جلوگیری از دود ماشین ها این است که بروند یک کشور یا منطقه جهان را که بطور مؤثر توانسته جلوی هوای آلوده را بگیرد کپی نمایند و بیخود سعی نکنند که چرخ را از اول با هشت ضلعی شروع بکنند تا بالاخره نتیجه بگیرند که دایره بهتر از هشت ضلعی است. باور کنید که روش هایی است که در دنیا جواب داده و در ایران هم جواب خواهد داد. بجای سعی و خطا بروید مدل های موفق را شناسائی کنید و آنها را دنبال کنید. حتماً جواب می گیرید.
روزی بود که لس آنجلس بزرگترین مرکز دود جهان بود ولی با یک سری فعالیت های مختلف جلوی این دود گرفته شد و کالیفرنیا بعنوان مرکز ضد دود امریکا شناخته شد و قوانین آن مورد تقلید بقیه نیز قرار گرفت. در این برنامه یکی استفاده از سوخت غیر سرب دار بود که در ایران هم اجرا شده. یک سری امتیاز مثبت و منفی به شرکت های نفتی که بنزین می فروختند داده شد که مثلاً هر ماشینی که اسقاط بشود فلان تعداد امتیاز دارد پس اگر فلان شرکت نفتی پنج هزار اتومبیل را اسقاط کند آنقدر امتیاز می گیرد.
این امتیاز باعث شد که بسیاری از ماشین های قراضه از رده خارج بشوند نه ماشین های کلاسیک قیمت دار. بنز گالوینگ را که از رده خارج نمی کنند. جلوی تردد فراری ۲۵۰GT را که به عنوان کهنه تر از ۲۵ سال نمی گیرند. با اجرای قانون مشابه در ایران فقط پیکان ها و ژیان ها و پرایدهای قدیمی آنقدر ارزان خواهند بود که از رده خارج بشوند. در همان شهر لس آنجلس ده ها کلکسیونر ماشین مثل جی لنو وجود دارند ولی جی لنو با یکصد ماشین مگر می تواند در روز سوار بیشتر از یک ماشین بشود؟ حسن کلکسیون های بزرگ همین است که طرف مجاناً ده تا صد ماشین را به اراده خود با قرار دادن در گاراژ از رده خارج می کند. بنز ۱۹۰SL بنده در چهار سال گذشته یک باک هم بنزین مصرف نکرده و با آنکه اجازه تردد دارد ولی آدم باید دیوانه باشد که چنین ماشین ارزشمندی را هر روز سوار بشود. در امریکا قیمت بالای بنزین یکی از عوامل مهمی است که مردم سعی می کنند که ماشین های نوتر و کم مصرف تر را سوار بشوند در ایران بنزین ارزان و ماشین گران بزرگترین عامل هوای آلوده هستند آنوقت دولت می آید جلوی کلاسیک ها را می گیرد.
در همین ایران خودمان صدها ماشین کلاسیک در گاراژها خوابیده اند و عملاً از رده خارج شده اند زیرا کلکسیونرها ماشین رفت و آمدشان با ماشین کلاسیک شان یکی نیست. پس دلیلی ندارد که دولت بخواهد ماشین های کلاسیک را که برای بازسازی آنها کلی زحمت کشیده شده از رده خارج کند.
دوستان کمی از مغز خود کمک بگیرید. شما نه علامه دهر هستید و نه از دنیا خبر دارید. یا کمی مسافرت خارج بیشتر بروید تا با پدیده های جدید آشنا بشوید یا از فرزندان تان بخواهید شما را در اینترنت به مسافرت ببرند تا ببینید دنیا دارد مشکلات مختلف را چگونه حل می کند که دوباره به فکر اختراع چرخ هشت ضلعی نیفتید.
ماشین کلاسیک هم مثل یک زمین یا خانه قیمتی دارد این قوانین شما یک مرتبه افرادی را از هستی ساقط می نماید. دوست داشتید دولت یک مرتبه اعلام می کرد که خانه های بالاتر از ۲۵ سال دیگر مسکونی نیستند و باید خراب بشوند. یک شبه قیمت خانه تان به صفر می رسید. این تغییرات غیرمنتظره برای هیچ اقتصادی خوب نیست.
اصلاً بیایید اجازه بدهید که این ماشین ها صادر بشوند که یک ارز خارجی هم گیر مملکت بیاید. در صورت صدور ماشین های ارزش دار مطمئناً دوبی ماشین های کلاسیک ما را خواهد بلعید و به ریش ما خواهد خندید.
باید از کمیته کلاسیک و دکتر صالح خو متشکر باشیم که کمک کردند که یک ده سال بدون ماجرا داشته باشیم و امیدوارم که باز هم نیروهای علم و دانش بر جهل پیروز شده و کسی کاری به کار ماشین های کلاسیک نداشته باشد.
می خواهید دود را کم کنید موتورسیکلت های غیربرقی را مثل شانگهای ممنوع کنید. ماشین برقی را ارزان کنید. ماشین نو را ارزان کنید. از حالا گذاشتن پریز شارژ در تمام آپارتمان ها را جدی کنید. از همه مهم تر کارخانجات اتومبیلسازی وطنی را که هنوز دارند تکنولوژی سی سال قبل را می سازند تعطیل کنید. سازندگان ماشین های کلاسیک را تعطیل کنید نه ماشین های کلاسیک را. آنها را باید از ریشه خشک کرد.
مهندس فرهاد کاشانی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظر لطف شماست استاد عزیزنقل قول:
قطعا شما بهتر از بنده به ماهیت رنگها مسلط هستید و بنده هم اگر جرات نقاشی ماشین رو پیدا کردم به لطف آموزشهای شما در همین کلوپ بوده و هست و واقعا قبل از آشنایی من با این کلوپ من تنها کاری که میکردم این بود که ماشین رو بسپرم به تعمیرکار تا اون هر کاری که میخواد باهاش بکنه ...
موضوع مهم همانطور که فرمودید حجم کمپرسور و کیفیت پیستولت هست و اینکه تا جایی که بنده بررسی داشتم سالن های مخصوص نقاشی خودرو دارای تهویه مناسب هستن و نور عالی به طوری که گرد رنگ ناشی از رنگ کردن روی یک بخش روی سطحی که هنوز رنگ نشده ننشینه و این مورد هم بسیار مهمه.
در ایران به جز خودروهای خاص کمتر ماشینی به اون سالنها برای نقاشی پاش میرسه .
در مورد آستر و رنگش هم بنده هم اطلاع دقیقی ندارم ولی حدس میزنم موادی که در تولید آسترها استفاده میشن این رنگی باشن و شاید دلیل خاصی نداشته باشه.البته در شرکتهای خودروسازی کل اتاق رو در استخر آستر فرو میبرن و تمام قسمتهای بدنه در آستر قرار میگیرن و اینکار با یونیزه کردن انجام میشه تا جایی که اطلاع دارم.
حقیقت اینه که همه ما در صورتی که توانایی مالی بالاتری داشتیم و دستمان باز بود قطعا از بهترین استادکاران کشور استفاده میکردیم و شاید بسیار کمتر درگیر تعمیرات و تزیین خودروهای خودمون میشدیم و اینکه شاید خودروهای ناب تری میخریدیم و به خوبی نگهداری میکردیم ولی در شرایط گرانی دستمزد به نسبت درامد ما و گرانی قطعات چاره ای به جز همین راهی که در پیش گرفتیم باقی نمی ماند.
شاید درک این موضوع برای مدیران این کشور غیر ممکن باشه که واقعا امثال ما با دیدن یک خودرو کلاسیک چه حال خوشی پیدا میکنیم و چقدر لذت میبریم.
دیشب مشغول پیاده روی بودم و در حال خودم بودم که ناگهان در تاریکی شب چشمم به یک بیوک اسکای لارک افتاد که کنار خیابان پارک شده بود و نمیدونید چقدر از دیدنش خوشحال شدم و از اینکه یک نفر دیگه در اطراف محل زندگی ما با یک خودرو قدیمی آمریکایی تردد میکنه خیلی خوشحال شدم.
امیدواریم بالاخره روزی این موضوع رو بفهمند.
در ادامه کارهای ماشین رسیدم به بستن پروانه و فولیهای اون که متاسفانه مشکلی که پیش اومد این بود که چون واترپمپ بازسازی ایران بود و فلنچ اون ایرانی بود دارای آلیاژ بسیار ضعیفی بود و سازنده هم با نهایت اعتماد به نفس از دنده ریز فابریک برای قلاویز کردن اون استفاده کرده بود و رزوه ها هرز شدن در صورتی که همونطور که میدونید دنده ریز روی فلز ضعیف استحکام بسیار ضعیفی داره.
ناچار به تغییر سایز رزوه ها از 8 به 10 شدم و نکته جالب اینجا بود که اونقدر فلز مورد نظر ضعیف بود حتی بدون مته زدن قلاویز داخل اون رو تراشید و پیچ جدید با دنده درشت و سایز 10 ساخته شد.
4 عدد پیچ از جنس بخ اصطلاح فروشنده خشکه خریداری کردم به قیمت هر عدد 2 هزار تومان و همه چیز برای نصب آماده شد.
البته اینکار چندان اصولی نیست ولی خب برای رفع مشکل فعلی چاره ای به جز این نبود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و اما راه حل اصولی کار روش دیگری هست که در ایران به تازگی رایج شده و اون هم فنر زدن یا هلی کویل هست و با این روش دیگه سایز پیچ فابریک میمونه و فکر میکنم علی آقا با این روش آشنایی بیشتری داشته باشن.
سلامنقل قول:
ممنون از قراردادن عکسها
درعکس با توجه به تصویر از ونتوری و نبودن نور کافی یا کیفیت پایین گوشی چیزی که مشخصه CFM 800
متشکرم آقا محمد گرامی:n40:نقل قول:
مشکل اصلی قطعه سازان ایران اینه که فکر آینده و ادامه دادن و مشتری داشتن را نمیکنن و فقط همین امروز کار بگذره و از سر باز بشه، کافیه !
بخاطر همین هیچوقت واترپمپ نو نخریدم و همیشه نمونه دست دوم و کهنه و اوراقی گرفتم و با مراجعه به تعمیرکار واترپمپ ( که سالهاست میشناسم) توضیح دادم که دقیقا چه کاری باید انجام بشه و با چه کیفیتی، و اونهم خوشبختانه هم آدم حرف گوش کن هست و هم وارده ، جوری که اندازه فاصله استاندارد پولی از بدنه واترپمپ انواع خودروهای آمریکایی را چه دارای کولر یا بدون آن، از حفظ هست و دقیق همه چیز را تنظیم شده ، تحویل میده.
البته همانطوری که اشاره کردید، مسئله اصلی ابزار هست که اگر داشته باشیم، خود ما به راحتی انجام میدیم و نهایتا یکی دوبار هم آزمون و خطا، ولی در نهایت کار انجام میشه، ولی تهیه پرس هیدرولیک قوی و انواع ابزارهای گرانقیمت خاص تراشکاری و فرز و برش و جوشکاری و خم کردن و ...که چند سال یکبار مورد استفاده قرار میگیره، بصرفه نیست، مگر اینکه جای نگهداری مناسب هم داشته باشیم که این یکی دیگه خیلی سخته.
قلاویز یکی از ابزارهای مفید بحساب میاد که لازمه حتما داشته باشم اما متاسفانه وقتی کار انجام شد، به فکر خرید میافتم و قیمتها هم بشدت بالاتر رفته!
دوستانی که اتومبیل دارن( 25 سال به بالا چه آمریکایی یا غیره) آیا برای استفاده از کارت سوخت مشکلی پیدا نکردید؟
من مشکلی ندارم و دیروز استفاده کردم و مثل گذشته با وارد کرن رمز، بنزین زدم، اما شنیدم که در مورد خودروهای بالای 25 سال و حجم زیاد موتور، گویا کارت سوخت تحویل نمیدن( اگر نداشته یا گم کرده باشه) و یا غیر فعال شده.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام ممنونم عکسای پایینم گذاشتم تا درباره پیچیدگی بدنه هم نظر بدیدنقل قول:
خواهش میکنمنقل قول:
درمورد تاب داشتن کاربرات کلا عرض کنم که به دلیل سردو گرم شدن بدنه معمولا بعد از مدتی تاب برمیداره البته کیفیت قطعات امریکایی بالاست اما عمر قطعات هم در این چندین سال باید درنطر گرفت و یادمه حتی کف تراشی هم میکردن که اصلا توصیه نمیشد چون حالت استاندارد بهم میخورد و اصلا دو واشر نصب میکردن که بعد از کارکرد پیچهای بدنه شل میشد و...
درعکس لبه های قسمت چوک یا ساسات حالت خمیدگی دارن البته سمت راست بدنه هم همین را نشون میده حتما شکل کاربرات همینه یا شکل ظاهری را از دست داده
کف کاربرات را میتونید با فیلر گیج و خط کش فلزی چک کنید ببیند تاب داره یا نداره