یه دل دارم وفا داره یه طاقی از طلا داره
تو بهترین جاش یه دونه قصر و یه پادشاه داره
یه دل دارم نگین داره هوا داره زمین داره
تو دریای پر از غمش قایق و سرنشین داره
Printable View
یه دل دارم وفا داره یه طاقی از طلا داره
تو بهترین جاش یه دونه قصر و یه پادشاه داره
یه دل دارم نگین داره هوا داره زمین داره
تو دریای پر از غمش قایق و سرنشین داره
هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز
ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز
روندگان طريقت ره بلا سپرند
رفيق عشق چه غم دارد از نشيب و فراز
زندگی از آن ماست که بزییم آن را به راه خودمان
و تمام حرف هایی که باز گو نمی کنم
و دیگر هیچ چیز اهمیت ندارد
life is ours, we live it Our way
All these word I Don,t Just say
And Nothing E;se Matters
در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است
ز ابرو و غمزه او تير و کمانی به من آر
در غريبی و فراق و غم دل پير شدم
ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر
رفت و مرا گذاشت که تنها شوم،چه بد!
تنها دچار غربت اينجا شوم! چه بد!
تقديرمان نبود که با هم سفر کنيم
دنيا چه زود خواست که تنها شوم! چه بد
دل گــفـت وصــالــش بـه دعــا بـاز تـوان یـافـت
عـمـریسـت که عمـرم همه در کـار دعــا رفـت
تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
یاد احد یاد بزرگی ها که کردیم
آن پهلوانی ها ، سترگی ها که کردیم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
یه بار دیگه داد میزنم عشقت و فریاد میزنم
کاشکی بشه تا بدونی بسته به تو ست جون و تنم
باز دل من تنگه برات تو سینه
خوابم واز من می گیره اون دیگه آروم نمی شینه