هیچوقت راجع به دیگران زود قضاوت نکنید......البته اصلا قضاوت نکنید بهتره......
Printable View
هیچوقت راجع به دیگران زود قضاوت نکنید......البته اصلا قضاوت نکنید بهتره......
من خودم با تمام وجود به این نتیجه رسیدم.....نقل قول:
هیچوقت راجع به دیگران زود قضاوت نکنید......البته اصلا قضاوت نکنید بهتره......
همه عالَم گشتم و عاشق شدم صد بارنقل قول:
ندیدم من عشقی به از عشقِ پروردگار
دوستان من این پست رو توی امور بانکی هم گذاشتم
گفتم اینجا هم بگذارم برای مغازه دار ها مفید هست
اصولا چک قلابی خیلی کم هست.یه دونه از این خودکار لیزری ها بگیری مشخص میکنه
مسئله اینه که باید مواظب باشی چکی که میگیری برگشت نخوره
خیلی باید احتیاط کنی که طرف اشنا باشه. اگر زنگ بزنی به اون بانک و یه کم چاپلوسی کنی بهت می گویند که این تا حالا چک برگشتی داشته یا نه.اگر داشت نباید ازش چک بگیری.
چک کارمندی اگر دادند بگیر.طرف باید فیش حقوقش را بیاورد و روی اون شماره چک نوشته شده.
در مورد جنس قسطی هم ما میگوییم تا 50 تومن با شناسنامه تا 100 تومن با شناسنامه و کارت ملی.
اگر پول شما را نیاورند و بخورند هم شناسنامه و کارت ملی طرف را می شود برد توی مولوی هر کدام را 50 تومن میخرند.
به احتمال زیاد باهاش مدرک جعلی درست میکنه .
میدونم شاید از نظر اخلاقی کار درستی نباشه ولی حداقل شما به پولی که ازت خوردند میرسی.
در ضمن اینجوری احتمال اینکه مالت را بخورند از بین میره.چون این روزها هیچکی از شناسنامه و کارت ملیش نمیگذره
ولی یادتون باشه بدون گرفتن مدرک قسطی دادن اشتباهه.حساب باز با کسی کار نکنید.اگر هم عمده فروش هستید چک بگیرید.
هیچ وقت وقتی که عصبانی هستین یا از انجام دادن زیاد یه کاری خسته شدین، با همون بغضی که توی گلوتونه هیچ کاری نکنین! بگذارین یه کم زمان بگذره بعد تصمیم بگیرین.
چندتا از اشتباهاتم هرچند کوچیک، اما دقیقا توی همین زمان بودن!
سلام
ماهِ مبارک بر شما مبارک
:11:
اگر مشکلِ بویِ دهان دارید , با یکی دو بار مسواک زدن این بو برطرف نمیشه .
===========================================
توضیح بیشتر برایِ علاقمندان و کسانی که میدونند دندانها چقدر ارزشمند هستند .
باید روزی سه بار مسواک بزنین و این کار رو هر روز انجام بدین .
بعد از یک هفته یا کمتر نتیجه رو ببینید . خودتون لذت میبرین.
باید به این شکل مسواک بزنید :
اول دو سه بار دهان رو پر از آب کنین و با بستن دهان و حرکت زبان و عضلات صورت , خوب دندانها رو بشورید تا قطعات بزرگ غذا شسته بشه .
بعد مقداری خمیر دندان روی زبانتون بذارید و اون رو به همه ی دندانها بمالید . باید با زبانتون خوبِ خوب خمیر دندان را رویِ همه دندانها بمالید . جلو , پشت , بالا و پائین .
اصلا دهانتون رو باز نکنید .
خوب خمیر دندان رو که به صورت مایع در اومده تویِ دهانتون بگردونید تا بینِ دندانها و زیر لثه نفوذ کنه و رویِ پلاکها و باکتریها اثر بذاره .
بعد از یک دقیقه و نیم شروع به مسواک زدنِ دندانها کنید .
با دهانِ باز مسواک بزنید تا ببینید کجا رو دارید مسواک میزنید .
اول از دندانهای پائین شروع کنید چون بعدا بخاطر بزاق زیاد , باز کردنِ کامل دهان کمی مشکل میشود .
خمیر دندان را قورت ندهید چون ضرر دارد .
حرکت مسواک در ابتدا باید از رویِ لثه به سمتِ سر دندانها باشد . این کار باید حداقل 8-9 بار تکرار شود .
با حوصله مسواک بزنید . هر دندان کلی قیمت داره پس ارزش وقت صرف کردن دارد .
دندانها رو تقسیم بندی کنید تا هیچ دندانی فراموش نشه .
اول دندانهایِ پائین راست داخل بعد بیرون بعد پائین چپ داخل بعد بیرون و سطوح جَوندشون .
بعد پایین جلو بعد پایین عقب .
دندانهایِ پایین جلو خیلی در خطر خرابی هست پس بیشتر بهشون برسید .
بعد دندانهای بالا راست داخل سپس بیرون سپس بالا چپ داخل و بیرون . بعد سطوح جونده با حرکتِ چرخشیِ مسواک .
و بعد بالا جلو پشت و جلو .
مسواکِ کهنه بدرد نمیخوره چون نوکِ برسهاش کُند میشه و خوب تمیز نمیکنه .
مسواک درجه یکِ نیم سخت ( medium hard) بخرید .
خیلی مسواک رو فشار ندین چون به مینای دندان و لثه صدمه میزنه .
مسواکِ نرم به هیچ دردی نمیخورد .
خمیر دندانِ درجه یکِ فردِ اعلا بخرید . کِرِستِ 7 خیلی خوبه . اکوفِرش , سیگنال و کولگیت .
اگر تنهائی از خمیر دندان استفاده میکنید , سایز بزرگ نخرید تا یکماهه تمام بشه و مانده نشه .
همیشه از یک مارک استفاده نکنید تا باکتریهای دهانتون و پلاکها مصونیت پیدا نکنند .
وقتی خمیر دندان تمام میشه یک مارک دیگه بخرین .
اگر خمیر دندان باعث خشکیِ لبهاتون میشه قبل از مسواک با کمی روغن زیتون لبهاتون رو چرب کنید .
بعد از شستنِ دندانها با مسواک زبانتون رو هم خوب تمیز کنید تا خمیر دندان روش نمونه .
حد اقل روزی یکبار نخ بزنید . مراقب باشین به لثه هاتون صدمه نزنید .
از دهانشوهایِ الکل دار استفاده نکنید که لثه ها و دندانها رو داغون میکنه .
تُرشی و آبلیمو و آبغوره و آب نارنج و غیره باعث بد بو شدنِ دهان میشه . مینای دندان رو هم خراب میکنه . حتماً بعدش مسواک بزنین .
اگر نتونستین مسواک بزنین حداقل با خوردن غداهایِ دندان تمیز کن از پوسیدگی جلوگیری کنید .
سیب , هویچ , بِه , خیار , کاهو , کرفس و همه غذاهایی که با جویدن خمیر نمیشه بلکه فقط قطعه میشه .
آدامس جویدن هم خیلی مفیده چون بزاق دهان زیاد ترشح میشه .
========================================= ==
جِرم دندان بویِ بسیار بدی تولید میکنه . شش ماه یکبار جرم گیری کنید .
تا دندانتون لک پیدا میکنه برید درستش کنید . هم خرجش کمتره هم عمرش ده برابر میشه .
تخمه نشکنین با دندوناتون .
تو همین تاپیک مفصلاً علتش رو خدمتتون عرض کردم .
سیگار و قلیون و مشروب دندانها و لثه ها رو داغون میکنه .
اگر مشکل تنفس از بینی دارین و همیشه دهانتون باز هست , دندانهاتون هم زودتر پوسیده میشه هم کج و کوله میشه .
باید با بینی نفس بکشید تا دهان بسته باشه و دندانها خشک نشه و روی هم باشه همیشه تا از حرکتِ یکدیگر و کج و کوله شدنِ هم جلوگیری کنند . خصوصاً در خواب .
اگر ارتودونسی کردین اما مشکل تنفس با بینی دارید بدونین که دارین وقتتون و پولتون رو تلف میکنید چون بعد از برداشتن براکتها دوباره کج میشه مگر اینکه مشکل تنفس با بینی رو حل کنید تا دهانتون بسته باشه .
سلام دوستان .
:10:
جسارت نباشه دوستان اما اگر بخاطر اینکه وسائل بدرد نخور و کفش کهنه ها و لباسهایِ کهنه و بدرد نخورتون رو به دیگران میبخشین , فکر می کنین که آدم نیکوکاری هستین متاسفانه در اشتباه هستین .
نیکوکار کسی هست که از چیزهایی که دوست داره به دیگران بده .
مثال:
کار کنه زحمت بکشه عرق بریزه پول پاک و حلال دربیاره بعد از اون پولها که برایِ بدست آوردنش کلی زحمت کشیده و دوستش داره به دیگران کمک کنه .
مثال 2 -
بره لباس بخره و خیلی هم دوستش داشته باشه اما اون رو ببخشه به یک نیازمند .
مثال 3 -
بخواد بره کفش بخره چون کفشش کهنه شده . تویِ راه فقیری رو ببینه که کفش نداره . میبردش براش کفش میخره و لبخند میزنه و میگه به امید خدا یکی دو ماه دیگه برای خودم کفش میخرم .
به این انسان میگن نیکوکار .
خداوند میفرماید :
لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيم
هرگز نیکوکار حساب نمیشوید تا وقتی که از آنچه که دوست دارید انفاق کنید و خداوند به هر چیزی که انفاق میکنید [ و هدفتان از آن کار ]آگاه است .
================================================== ==
بنده اینجا تو کویت مردِ ثروتمندِ شصت ساله ای رو دیدم که حدودِ 10 ملیون تومن به یک خانواده ی فقیر کمک کرد اما بعداً معلوم شد چشمش دنبالِ دختر 15 سالشون هست و دختر رو از پدرش خواستگاری کرد و وقتی جواب رد داد و گفت هنوز کوچیکه و داره درس میخونه و نمیخواد با آدم مُسن ازدواج کنه , همه وسائلی رو که براشون خریده بود پس گرفت !!!! .
=================================-=========-===
برایِ دوستانی که به معنویات علاقمند هستند :
کار خیر در نامه ی اعمال ثبت نمیشه و نمیمونه مگر این شرایط رو داشته باشه :
1- کار خیر فقط برایِ رضای خدا انجام بشه یعنی یا به طمعِ پاداش گرفتن از خدا یا بر حَذَر ماندن از خشم و لعنت و عذابِ خدا یا بخاطر عشق به خدا یا همه ی اینها .
2- منّت نذاشتن و چیزی درخواست نکردن در ازایِ کار خیر .
3- مخفیانه انجام دادنِ کار خیر تا حدِ امکان تا حدی که حتی دستِ چپش خبردار نشه از آنچه که دستِ راستش انفاق میکنه .
4- تغییر ندادنِ نیت و هدف (پشیمان نشدن ) از انجام اون کار خیر تا آخرین لحظه ی زندگی در دنیا تا باعث نشه اون کار خیر باطل بشه و هُبوط کنه (اصطلاحِ دینی ) . هُبوط یعنی فرود آمدن بر زمین , یعنی کار خیر برگشت داده میشه به زمین و موردِ قبولِ خداوند واقع نمیشه .
جسارت نباشه اما اگر صد تا مسجد و صد تا مدرسه هم ساختین و هزار هزار یتیم رو پناه و غذا دادین اما روز قیامت دیدین هیچ اثری از اونها نیست در نامه ی اعمالتون , بدونین که علتش اینه که این 4 شرط رو نداشته و محو شده در دنیا .
این سامانه ی فوق العاده پیشرفته و هوشمندانه و عادلانه ی خداوند میتونه براحتی مچ هر کسی رو که "برایِ خدا" کاری انجام نمیده بگیره .
از جمله کارهایِ غیر ممکن برایِ انسان , همانا فریب دادنِ خداوند هست .
نامه ی اعمالتان پر از کار خیر باد در روزی که هیچ کس در امان نیست جز کسی که با دلِ پاک و نامه ی اعمالِ پر از کار خیر در پیشگاهِ ایزدِ یکتا حاضر بشه .
ممنون از وقتتون
:11:
این تجربه رو چون همین روز ها جواب کنکور را میدهند میگویم
من زمانی که کنکور دادم اصلا درس نخواندم.مدرسه ای که میرفتم هم افتضاح بود ولی به هر حال میخواستم هرجور شده یک جایی قبول شوم.حتما هم رشته ی کامپیوتر میخواستم
وقتی جوای اومد رتبه ام 46000 بود.یه رتبه ی کاملا افتضاح.رفتم انتخاب رشته اینترنتی که مال سازمان سنجش بود.بهم گفتند تو با این رتبه حتی پیام نور هم قبول نمیشوی.من غیر انتفاعی هم نمیخواستم بروم پس درنتیجه گفتند بشین واسه سال بعد بخوان.یا یه رشته ای مثل کتابداری برو.
من امدم خانه نا امید نشدم.دقیقا یادم نیست 3 یا 4 بار با دقت کامل دفترچه را خواندم.
دوستان موقع انتخاب رشته کامپیوتر به شما نمیخنده پس اول اون چیزی که توی رویاهای شماست هر چی که به نظر خودتون بهترین رشته هست را بنویسید.بعد کم کم از از آن دور شوید.از اول نگویید من که رتبه ام افتضاح شده پس هیچی قبول نمیشوم.من از رشته های خوب دانشگاه شریف شروع کردم تا انتخاب 38 من مهندسی کامپیوتر پیام نور ایوانکی(نزدیک تهران هست) بود که قبول شدم.بعد به دلیل اینکه انجا امکانات نداشتند ما را به گرمسار منتقل کردند که بالاخره مرکز هست و از انجا خیلی بهتر هست.بعد از ازدواجم هم مهمان تهران شدم .البته با پارتی بازی.الان در تهران درس میخوانم
شاید رشته ام یا دانشگاهم عالی نباشه.ولی حداقل رشته ای هست که اون زمان دوستش داشتم.از هیچی که بهتر بود.مخصوصا با آن رتبه افتضاح.بعد همان زمان شاگرد اول کلاسمان که رتبه اش 13000 بود گفت من پیام نور دوست ندارم فقط روزانه و شبانه تهران.اون سال هیچی قبول نشد.سال بعد هم توی تکمیل ظرفیت فوق دیپلم غیر انتفاعی ایوانکی قبول شد و رفت بعد هم که برای لیسانس قبول شد باز هم غیر انتفاعی و گرمسار رفت.
اگه آدم با گذشتی نیستید، هیچوقت ازدواج نکنید
- اگر حواست نیست، اگر عجله داری، اگه دیشب نخوابیدی، اگه اکس زدی!، اگه کلا گیجی، شیش می زنی، اعصاب مصاب نداری، اگه فقط می خوای از گرما یا بوی خاص یا گند تاکسی یا مسافر بغلیت فرار کنی، وقتی می خوای در تاکسی رو باز کنی اول یه نگاه به پشت بنداز! خدائیش نمی دونم وسط بیابون یا اون خیابون خلوت و اونم تو همین نیم متر فاصله ی ماشین تا جدول کنار خیابون این موتوریا چکار می کنن! 2-1 مورد خطرناک رو چند وقت پیش تجربه کردم!
بچه ها میخوام یه چیزی بگم در مورد رزومه پر کردن واسه کار
وقتی رزومه پر میکنید دلیل نداره راست بنویسید اگه بلدی یه لامپ ببندی بگو ساختمون سیمکشی کردم اگه بلدی FF ببندی بگو من باکس امنیتی میبندم اگه ویندوز میتونی عوض بکنی بگو تکنستین شبکه هستم .این یه واقعیت هست که همه ( یکی مثل خود من )موقع رزومه پر کردن دروغ مینویسن پس اگه شما بخواهید فقط مهارتهایی که دارید رو بنویسید نمیتونید کار خوبی بدست بیارید جالب اینه که اون کسی هم که داره رزومه رو نگاه میکنه میدونه که شما دروغ نوشتید ولی اون کسی رو برا همکاری انتخاب میکنه که بیشتر دروغ نوشته باشه.
يک تجربه خيلي مهم :31: اين تجربه رو دست کم نگيرين چند نفر گرفتن .. !:31:بعد به 3 نفر هم این تجربه رو بدین :31: : ))
================================================== ======================
ببينيد اگه تو خيابون راه ميريد يک بنده خدايي رو ديديد که موهاش سفيده مثلا صاحب يک مغازه اي که ميشناسين ، يا يک آدمي که باهاش هميشه سلام عليک داشتين ولي کامل نميشناسينش
اگه يک دختر بچه يا پسر بچه همراهش بود بهش نگين که اين نوتونه ؟
بگيد اين پسرتونه ؟ يا دخترتونه ؟
================================================== ======================
اين تجربه خيلي مهميه :31:
چون به طرف ميگي اين نوته ميگه ، نه بچمه ، يکم ضايس
بگين اين بچتونه اگه به عقلتون شک نکنه :31: به اين فکر ميکنه که چقدر سرزندس که اين بچه بهش مياد :31:
:31:
به فروشنده های پاساژ علاالدین اصـلا اعتماد نکنید ، هرچقدر هم که به نظر آدم خوب و سـاده و مشتری دوستی بـود .
خیلی وقت ها دوستام رو دیدم که گفتند : " فروشنده راست میگه ، کارش اینه میدونه چی به چیه "
درحالی که کاملا برعکسه ، فروشنده تنها چیزی که خوب میدونه چیه سکه پول هست و روش در آوردنش از جیب مبارک شما . محرذه دیگه ، فروشنده اسمش روشه فروشنده ، یعنی کسی که جنسی رو میفروشه حالا چه فرقی میکنه موبایل باشه ، جوراب باشه ، سرویس بهداشتی باشه و ....
به قول پروفسور ایکس ( X-Men ) ، یه روانـشناس خوب از 100 تا جهش یافته قویتره .
فروشنده هایی که موقع خرید نسبت بهشون احساس اعتماد پیدا میکنید ، جزو همون روانشناس ها هستند که شمارو مجبور میکنند با رضایت کامل اون اسکناس های بی زبون رو بدی بهشون تازه بعدش هم کلی تشکر بکنی ازش .
سعی کنید پست های طولانی ندید تو فروم...چون کسی حوصله نمی کنه تا ته بخوندش!
وقتی یکی داشت باهاتون دعوا میکرد جوابشو ندین و با لبخند نگاهش کنین آتیش میگیره....: دی
هر جنسی که از کسی امانت میگیرید در اولین فرصت که کارتون تموم شد پسش بدین و نذارین برای پس گرفتن جنسش طرف بیاد دنبالش .
اگر تو خیابون هوس کردید از یه بچه ناز عکس بگیرید اصلا این کار رو نکنید مگر اینکه با خونوادتون باشید یا از پدر مادر طرف اجازه بگیرید
هیچگاه بازی های خارجی رو از اینترنت نخرید. چون از روی بازی اورجینال کپی میزنه و به قیمت اورجینال میفروشه چون قانون کپی رایت نداره و بازی کپی بدلیل بیکیفیت بودن cd یا dvd زود خراب میشه در حالی که شما پوله اورجینال رو میدید و از یه چیزی به نام "سی دی خام 50 تمنی رو 3000 تمن بفروش" حمایت میکنید
اگه دوستتون گفت که قراره امروز بریم تفریح و شما تنها غریبه اون جمع هستید بهتر نرید.چون نه به شما خوش میگذره نه به اونا
تو جمع هایی که با کسی آشنا نیستید و بقیه با هم دوستند به شما خوش نمیگذره مطوئن باشید
بهترین راه برای اصلاح موهای صورت برای مردان ماشین موزر هست
تجربـه خـیـلـی مـهـم !!
اگه قرار کاری رو برای کسی انجام بدین و بابتش پول بگیرین ، همون قدری که زحمت میکشین پول بگیرین .
چون اگه کم تر بگیرین طرف ازتون انتظار داره همون کاری رو که با پول بیشتر میکردین رو براش انجام بدین .
مثلا : تو محل من ، ویندوز + نرم افزار کلا میشه 12 تومن ، من اینکارو اگه با 5 تومن انجام بدم ، اگه یه وقت یه مشکلی پیش بیاد ، طرف هم انتظار همون پشتیبانی 12 تومنی رو داره و هم طلب کار میشه و مهم تر از همه خود آدم و کار آدم ضایع میشه .
سلام دوستان
قابلِ توجهِ دوستانی که حوصله ی خوندنِ مطالبِ طولانی رو ندارند :
برایِ پیدا کردنِ گنج باید کلی راه رفت کلی جستجو کرد کلی زمین رو کند کلی وقت صرف کرد تا به گنج رسید .
برای بدست آوردنِ چند گرم الماس , دهها تُن از خاکِ زمین رو باید کند و منتقل کرد به کارخونه و خورد کرد و الک کرد و شست تا یه ذره الماس بدست بیاد .
پیدا کردن چند گرم طلا هم همین مَشَقَّت رو داره .
خواندنِ مطالبِ طولانی هم همینطوره .
وقتی احساس میکنید که اون مطالبِ طولانی یه چیزهایِ با ارزشی در خودش داره , وقت میذارین و میخونین و کَند و کاو میکنین و اَلَک میکنین و کلمات و جملاتِ زرین ازش در میارین.
============--===================-=======
بنده سالها قبل کتابی رو خوندم که حدودِ دویست صفحه بود و الآن فقط هفت هشت جمله ازش یادمه اما هرگز از خوندنِ اون دویست صفحه پشیمان نیستم . چون غَربال کردنِ اون کتاب قطور مثل جستجو در دهها تُن خاک برای چند گرم الماس بود . چیزی که یاد گرفتم ارزش اون وقت صرف کردن رو داشت .
حتماً شما هم همین تجربه رو دارین .
================================
اما یه چیزی خیلی مهم هست .
اگه مطلبی دارین که فکر میکنین طلائی و الماسی و ارزشمند هست , تا میتونین سعی کنین اون رو خالص و ناب به دیگران عرضه کنید تا کمتر دچار زحمت بشند .
اما متاسفانه عده ای از مردم حرفهای ارزشمند رو اگر خالص و بی مقدمه و توضیح و تفسیر و مثال باشه , بهش توجه نمیکنند یا خوب درکش نمیکنند و مجبور میشیم با توضیحاتِ بیشتر نظرشون رو جلب کنیم به ارزشمند بودنِ اون حرفها و کلمات تا شاید که بی اعتنا و بی تفاوت از کنارش رد نشه .
==================================
موضوع دیگه :
هنر تندخوانی رو یاد بگیرین خیلی بدردتون میخوره .
فقط با زیاد خوندن هست که این مهارت رو بدست میارین .
مثال :
همه ی ما این جمله رو مثل برق میخونیم
I love you
با يك نگاهِ برق آسا هر سه کلمه رو میخونیم چون دیگه تو ذهنمون نقش بسته .
افرادِ تندخوان , مطالب رو جمله جمله میخونند نه کلمه کلمه !!!
بعضی از تندخوانها در سه چهار ثانیه یک صفحه از یک کتاب رو میخونند .
دوستان تو هر کاری که هستید هیچ وقت فقط به دلیل جلب مشتری نرخ رونشکنید چون ضررش بعد یه مدت به خودتون برمی گردهنقل قول:
کاسبا می گن : سرم رو بشکن اما نرخم رو نشکن!
سعی کنین توی روزمرگی نیفتین!
حتما توی هفته چند ساعت رو برای استراحت خودتون قرار بدین و به کاری بپردازین یا جایی برین که از نظر روحی شارژ می شین چون یه مدت که بگذره می بینین که بدون اینکه بخواین مثل یه آدم ماشینی شدین و صبح می رین سرکار تا غروب و بعدشم کارای روزمره. این توی درازمدت افسردگی می یاره!
+
حتما مبلغی رو ماهانه خرج خود خود خودتون کنین و از این مدل خرج کردنها به حساب اسراف نذارین! حتی اگه دیگران بگن خرید این چیز، یا رفتن به فلان جا هزینه اضافیه.اینا مهم نیست مهم حس خوشایندی که پس از انجام اون کار بهتون دست میده
در مورد حفظ اعداد من خودم زیاد حافظه ی خوبی ندارم !
به این نتیجه رسیدم که روش مناسب برای حفظ اعداد، دسته بندی اوناست. یعنی مثلا دو تا دو تا حفظ کردن یا سه تا سه تا و ...
به عنوان مثال عدد 3474332343 رو در نظر بگیرید :
دو/دو/دو/دو/دو :
34/74/33/23/43
سه/سه/سه/یک :
347/433/243/3
ابتکاری که باید به خرج بدید اینجاست.:21:
سه/دو/سه/دو :
347/43/323/43
می بینید که به دلیل تکرار شدن 43 عدد مورد نظر (که شماره حساب هست!) به راحتی Stick in Mind میشه! :27:
یه تجربه خیلی خیلی پیش پا افتاده و نا چیز و تکراری اما به در به خور هم من دارم :
همیشه موقع بیرون رفتن حتما یک یا دو برگ دستمال کاغذی همراه خودتون(تو جیبتون)داشته باشید.
شاید مثلا تو هفته یه بار هم به کارتون نیاد اما یه وقت هست که نیاز به دستمال پیدا میکنید و نداشتن براتون از صدتا بد وبیراه بدتره.
+ هميشه در حال ياد گرفتن چيزهاي جديد باشيد و خودتونو علاف چيزهاي بي اهميت نكنيد . اينطوري هم تجربتون ميره بالا هم اعتماد بنفستون.
+ واسه مسائل پيش پا افتاده و كم اهميت اعصاب خودتون رو خرد نكنيد و كل كل نكنيد مثل كل كل واسه نتايج تيمهاي فوتبال و ...
+ هر جا بحث سياسي بود و كسايي كه داشتن بحث ميكردن اهداف ديگري داشتن مثل برخ كشيدن اطلاعاتشون و ... مثل مجسمه ابوالهل يك گوشه بشينيد و صداتون در نياد كه جز دردسر و اتلاف وقت چيزي نداره
+ سر سفره هم هيچوقت آروغ نزنيد.
+ هر وقت گوشيتون زنگ خورد سريع جواب بدين و طرفو نپيچونيد ممكنه فرصته بزرگي رو از دست بدين!
سعی کنید از هدفها و آرزوهاتون پیش کسی حرفی نزیند.چون اگه به اون چیزی که میخواید برسید خدای نکرده نرسید از طرف کسانی که از این موضوع اطلاع دارن مورد سرزنش قرار میگیرید و متهم به تنبلی و بی ارزگی میشید
معنی اسراف این نیست که هیچی رو نباید دور بریزی.باید بیهوده دور نریزی...
مثلا مامانت یه غذا واست درست کرده که تو خوشت نمیاد.چمیدونم توش مو پیدا کردی،بد مزس،هرچی... آقا جان موقعیتو درست دیدی بریز دور بگو خوردم(البته باید سنجید می ارزه یا نه) ...اسراف به این نمیگن که
طرف داره میمیره . آبو بهش جرئه جرئه بدی که یه وقت رو زمین نریزه!
تجربس دیگه ! چی کار میشه کرد!
ماشاالله واسه این همه تجربه :دی !
========================
دشمنی که می دونه در مقابل شما هیچ کاری نمی تونه انجام بده و شکست خورده، واسه ضربه زدن به شما از راه دوستی وارد میشه ! فلهذا بدون معطلی درخواست دوستی چنین افرادی رو رد کنید.
[چنین مضمونی در گلستان سعدی هم ذکر شده و حتما در زندگیتون چنین واقعه ای رخ می دهد.]
اگه برنامه ریزی کردید که کاری رو سر وقت معینی انجام بدید سر وقت انجام بدید.چون اگه سر وقت انجام ندید مطمئن باشید اون کار رو درست انجام نمیدید و ناتمام میمونه
تو هر کاری هستید...ممکنه فلان روش کاری یا فلان جنس اسم های مختلف داشته باشه...سعی کنید همه اسم ها و اصطلاحات رو یاد بگیرید ...به درد می خوره حتما!
دیشب کلی تو جمع کم اووردم .بحث اطلاعات عمومی بود .واقعا اصلا از یادم نمیره.حالا بعد از مرگ سهراب رفتم کلی کتاب متاب پیدا کردم تا بخونم و خودمو بالا بکشم .تازه تو مصاحبه ی ورودی یه اداره ای کارخونه ای چیزی هم به درد میخوره.
اینم جدید ترین تجربه ی تلخ من
سعی کنید زیاد کتاب بخونید.عیب نداره که رمان هم بخونید ممکنه اطلاعات عمومی رو بالا نبره اما املا و نگارش و کلا ادبیات موجود تو اون متن رو تقویت میکنه
سلام
خاطره بنده از بچه ای که تو ماشینم به دنیا اومد :
زمان : ساعت یک صبح تابستونِ 1370
مکان : یکی از خیابونهای شیراز
بنده داشتم از جشن عروسی یکی از دوستان برمیگشتم خونه .
خیابونها خلوتِ خلوت .
یهو از دور دیدم یه نفر وسط خیابون وایساده و داره دست تکون میده که وایسم .
در یک لحظه هزار و یک فکر به سرم زد . برم یا وایسم . بابا پا بذار رو گاز و فرار کن اگه وایسی ده نفر که قایم شدند یکدفعه میریزند سرت و یک فصل کتک حسابی و بعد هم جیبات رو میزنند و ماشین رو هم بر میدارند و دِ برو که رفتیم . بعدش یه عمر حسرت میخوری که چه کار احمقانه ای کردی وایسادی . اصلاً اینموقع شب تو شهر این یارو وسط خیابون چکار میتونه داشته باشه جز اینکه دزده ؟
اما نه , شاید بنده خدا واقعاً مشکلی داره .
خدایا چکار کنم ؟ وایسم یا فرار کنم ؟ خودت راهنمائی کن .
همه ی این افکار مثل برق از ذهنم گذشت . بهش خیلی نزدیک شده بودم .
دستش خالی بود . یه کم خیالم راحت شد چون اگه چماقی چیزی تو دستش بود دیگه شکی نمیموند که دزد هست .
دور و بر رو نگاه کردم تا مطمئن بشم کسی پشت درختها قایم نشده باشه و بریزند سرم .
تمام شیشه ها رو آوردم بالا و درها رو هم قفل کردم .
به قیافه اش نمیخورد آدم شروری باشه . با دوست اشاره میکرد که وایسم .
وسط خیابون نگه داشتم و پام رو کلاچ بود و از پیاده رو ها فاصله ی زیادی داشتم تا اگر حمله کردند بتونم فرار کنم به موقع .
پنجره رو به اندازه دو انگشت باز کردم .
اومد جلو گفت : آقا تو رو خدا کمکم کن . زنم حامله هست داره میزاد . تو رو خدا کمکم کن برسونمش بیمارستان . الان ده دقیقه ست اینجا هستم هیچ کس نگه نمیداره .
با حالت گریه حرف میزد .
من همش دور و بر رو نگاه میگردم که یکدفعه نریزند رو سرم از چپ و راست .
خدایا چکار کنم ؟ یعنی راست میگه ؟ اگه در رو باز کردم و سوار شد و با چاقو من رو زد چی ؟
بهش نگاه کردم هنوز داشت التماس میکرد .
با خودم گفتم امشب یا ثوابِ بزرگی برام ثبت میشه یا شبِ آخر زندگیمه !!!!
تصمیمم رو گرفتم , خدایا توکل به خودت .
در رو باز کردم تا سوار بشه . قفل در راننده رو هم باز کردم تا اگر خواست چاقو در بیاره در رو باز کنم و فلنگو ببندم .
هنوز داشت التماس میکرد با حالت گریه .
آقا تو رو خدا زود باش زنم خیلی حالش بده , بچه ی اولشه میترسم بمیره .
دیگه سوار شده بود و حرفاش هم خیلی تاثیر گذاشت رو بنده . دیگه همه چیز رو فراموش کردم و شدم راننده ی اورژانس !!!! هر چه بادا باد .
خونتون کجاست ؟ تو همین کوچه . کوچشون هم مثل بیشتر کوچه ها بی چراغ و تاریک بود !!!
پا رو گذاشتم رو گاز . بنده تو خیابون بی دست انداز هم همیشه یواش میروندم اما تو اون موقعیت حتی تو چاله چوله های کوچه هم با سرعت روندم .
بالاخره رسیدیم جلو در خونشون دیدم زنش دم در رو زمین افتاده . دیگه 100% مطمئن شدم که کلکی در کار نیست . زنش چنان آه و ناله ای میکرد که بیا و ببین . تا زنش رو دم در دید گریه اش گرفت . خیلی متاثر شدم .
خدایا خودت کمکمون کن به موقع برسیم بیمارستان .
کمکش کردم زنش رو سوار ماشین کنه و گازش رو گرفتم برا بیمارستان .
بیست سال گذشته اما صدای آه و ناله ی زنش هنوز تو گوشمه . خدا کمک , دارم میمیرم دیگه نمیتونم تحمل کنم , أشهد أن لا اله الا الله , أشهد .... شوهرش گریه میکرد و میگفت خدا نکنه قربونت برم , الان میرسیم بیمارستان .
من فقط یادمه نه عبور ممنوع حالیم بود نه چهار راه نه چراغ قرمز نه هیچ چیز دیگه فقط داشتم با سرعت 110 -20 تا رانندگی میکردم . میترسیدم زنه بمیره از درد .
دو سه خیابون قبل از بیمارستان دیگه شروع کرد به جیغ و فریاد زدن . شوهرش هم گریه میکرد و میگفت تحمل کن قربونت برم الان میرسیم .
من میدونستم هیچ کاری جز تند روندن ازم بر نمیاد . اما وقتی شروع کرد به جیغ و فریاد خیلی ترسیدم گفتم الان میمیره که یک دفعه ....
یک صدایِ آشنا اما غیر منتظره همه چیز رو عوض کرد .... اوووووووَوَوَوَ
بچه به دنیا اومد , تو ماشین بنده .
حالا زنه صداش آروم شد و بچه ماشین رو گذاشته بود رو سرش .
:31:
نمیدونستم بخندم یا بترسم یا نگران باشم ؟؟!!!
پاک هنگ کرده بودم .
رسیدیم بیمارستان . چند تا بوق زدم . دو پرستار اومدند بچه رو با چیزهائی که بهش آویزون بود بردند .
جرأت نداشتم سرم رو برگردونم عقب رو نگاه کنم . بعد صندلی چرخدار آوردند زنه رو هم بردند . شوهرش از بنده تشکر کرد و معذرت خواهی کرد و گفت باید بره همراشون .
گفتم تشکر لازم نیست برو سریع همراشون مراقب باش بهشون خوب رسیدگی کنند . دوید رفت تو بیمارستان .
سرم و گذاشتم رو فرمون و گفتم خدا رو شکر . انگار خلبانی که بعد از کلی تلاش و فرود اضطراری سالم رسیده باشه زمین .
یه نگاه به صندلی عقب انداختم . واااااای همه جا غرقِ خون بود .
دیگه نمیشد کاریش کرد . خدا رو شکر که هم مادر و هم بچه هر دو سالم بودند .
تو راه برگشتن به خونه اصلاً باورم نمیشد که اینا حقیقت داشت . انگار خواب بودم .
خدایا عجب شبی بود امشب . راستی راستی یه بچه تو ماشین بنده به دنیا اومد . یه نگاه به صندلیِ عقب که پر از خون بود انداختم . اما یکدفعه ....
یکدفعه یاد یه چیزی افتادم و قاه قاه خندیدم .
هاهاها..... هاهاها..... وای خدا مردم از خنده
میدونین از چی اینقدر خندم گرفته بود ؟؟؟
از اینکه "2" نفر سوار شدند " 3 " نفر پیاده شدند
:31:
هر وقت باهاتون تماس گرفتن معمولا 95 درصد با شما کار دارند و 4.9 دهم درصد هم با شما کار ندارند و جویای احوال شما هستند که همین عده احتمالا در اینده با شما کار خواهند داشت و اون 1. دهم درصدی که باقی می مونه یه فرصت خوبه برای ما که از بد شانسی همه رو جواب میدیم ولی همین 1. رو جواب نمیدیم و فرصت می پره.
این روز ها ازهر 20 تا تماس برای من 19 تاش با من کار دارم .من مشکلی با راه انداختن کار مردم ندارم بلکه مشکل اینه که همین ها وقتی برای کاری باهاشون تماس میگیری معمولا بهونه میارن و کارتونو راه نمی اندازن.
--------------------------------------------------
جناب aQoa این که دیگه نقل قول نیست که بخوای پاکش کنی.
جناب آکوا نقشی در پاک کردن پست شما ندارند ، بلکه فقط و فقط وسیله ی اطلاع رسانی هستند /نقل قول:
جناب aQoa این که دیگه نقل قول نیست که بخوای پاکش کنی.
یادآوری :
هرگونه نقل قول و نقد تجربیات دیگران در این تاپیک = حذف پست /
ممنون از توجه دوستان :20: /
مي دونيد مي شه با آدم ها متفاوت برخورد كرد! مي شه هم بد بود هم خوب! مي شه جور ديگه اي ديد با طرز نگاهي بهتر ، مي شه گاهي زاويه ي ديد رو تغيير داد ، آره مي شه آدم ها رو با 2 روش امتحان كرد! يا باهاشون مثل چاقو باشي يا مثل يك تشك : نرم...! مي شه داد زد و مخاطب رو تا انتهاي وجود خرد كرد ؛ مي شه با احترام با اون صحبت كرد و به زيبايي حق رو به نفع خويش از مخاطب گرفت ، همه ي اين ها رو مي شه از 2 روش و از 2 زاويه ي ديد انجام داد : خوب بودن يا بد بودن ، ولي واقعاً انسان ها (شايد هم فقط آدم هاي 2 پا!) مستحق كدوم روش هستن؟ اگه خوب باشي قطعاً بدي مي بيني و اگه بد باشي خوبي به چشمت نمياد! تجربه ي من مي گه خوب باشم حتي اگه بدي مي بينم خيلي بهتر از اينه كه بد باشم ولي يك ذره از خوبي رو هم نبينم...
دوستان رو موبايلتـون يه برنامه ضبط مكالمات خودكار نصب كنيد تا اگه سر يه قرار طرفتون زد زيرش بتونيد حرفتون رو ثابت كنيد .
من از وقتي گوشيم زو عوض كردم اينكارو كردم و تا الان بيشتر از 5 بار به دردم خورده ، اما قبلا كه گوشي داغوني داشتم هميشه از نداشتن همچين امكاني اذيت ميشدم .
با رفتار و سخنانت باعث نشو که دیگران فکر کنند که از تو بهترند!!
سعی کن زیاد دردودل نکنی با دیگران.حتی اگه مادرت بود!!