به نظرم پیر مرد مادر فوتبالیست رو میگره
جواهر رو هم میگیره
رضایت میده
همه چیز با خوبی و خوشی تموم میشه
Printable View
به نظرم پیر مرد مادر فوتبالیست رو میگره
جواهر رو هم میگیره
رضایت میده
همه چیز با خوبی و خوشی تموم میشه
صداوسيما جرح و تعديل «در مسير زايندهرود» را آغاز كرد
خبرگزاري فارس: اعتراض اصفهانيها نسبت به لهجههاي به كار گرفته شده در مجموعه «در مسير زاينده رود»، صداوسيما را وادار كرد تا سانسور لهجههاي اين سريال را آغاز كند.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، پس از اعتراض اصفهاني ها درباره لهجه برخي از بازيگران مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود»، صداوسيما در هفته آخر پخش اين سريال كه مخاطبان را با گرههاي جديدي مواجه كرده، آغاز به سانسور اين سريال كرده است.
بنابراين گزارش، صداوسيما در اقدام تازه خود تلاش كرده تا ديالوگ هاي بازيگراني را كه خيلي با مهارت اصفهاني صحبت نميكنند تا جايي كه ميتواند كوتاه يا حذف كند و در اين راستا، هر شب تقريبا حدود 10 الي 15 اصلاحيه به آخرين ساخته «حسن فتحي» كه توانسته مخاطبان بسياري را به خود جلب كند، وارد ميشود.
اين اتفاق در حالي ميافتد كه رئيس سازمان صداوسيما بارها در سخنان خود در جمع برنامهسازان اشاره كرده است كه از توليدات خود را از تهران خارج كنند و سريالهاي با كيفيتي در مراكز استانها توليد شود كه با توجه به بروز چنين مشكلاتي، به نظر ميرسد اين طرح هيچ وقت به مرحله اجرا نرسد و توليدكنندگان آثار نمايشي از ترس واكنش هموطنان در استانهاي ديگر، به اين سادگيها به توليد اثر نمايشي در مراكز استانها دست نزنند و همچون گذشته، تمام توليدات خود را تهران به تصوير بكشند.
انتقاد از لهجه بازیگران "در مسیر زاینده رود" جوسازی مغرضان است
بازیگر و مشاور لهجه بازیگران مجموعه "در مسیر زاینده رود" موج انتقادها نسبت به استفاده از لهجه اصفهانی در این مجموعه مناسبتی را جوسازی مغرضان دانست.
به گزارش خبرنگار مهر، انتقادهایی که به نحوه ادای کلمات و استفاده از آواهای اصفهانی در مجموعه "در مسیر زاینده رود" شده است، به قدری بالا گرفته که گروه تا اندازه زیادی دقتشان را در ادای کلمات بیشتر کردهاند. مهرداد ضیایی به عنوان بازیگر و مشاور لهجه معتقد است این ایرادها از سوی عدهای از بازیگران بومی است که به این وسیله میخواهند نارضایتی خودشان را از حضور نداشتن در مجموعه اعلام کنند.
مهرداد ضیایی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با وجود کارنامه درخشان در عرصه نمایش، حضور کمرنگی در دنیای تصویر داشته است. او هم یکی از انتخابهای حسن فتحی از تئاتر است و از همکاری در این مجموعه و حضور در تلویزیون و سینما در حال حاضر راضیتر از بازی در تئاتر است.
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: مسئولیت شما در این کار نسبت به بازیگرهای دیگر سنگین تر است، چطور شد این مسسئولیت را پذیرفتید؟
- مهرداد ضیایی: دوران سخت و پرفشاری را گذراندم اما به خاطر علاقه و تعهدی که به این کار داشتم برایم جذابیت داشت و خدا را شکر تا امروز از عهدهاش خوب برآمدم.
*این اولین بار است که علاوه بر بازیگری مسئولیت کار پشت صحنه را هم بر عهده دارید؟
- بله. من سالها کناردکتر رفیعی کار نمایش را دنبا کردم و با او همکاری داشتم اما هیچ وقت پشت صحنه حاضر نبودم. طبیعتا تمام طول تمرینها سریال "درمسیر زاینده رود" مجبور بودم کاملا حضور داشته باشم. حتی زمانی که خودم بازی ندارم نمیتوانم یک لحظه بچهها را تنها بگذارم.
مهرداد ضیایی و پردیس افکاری در نمایی از "در مسیر زایندهرود"
* پس با استفاده کردن از بازیگران غیر بومی مسئولیت شما سنگینترهم شد؟
- وقتی قرار شد از بازیگان غیربومی استفاده کنیم تمرینهایمان را از اول اردیبهشت شروع کردیم و از بیستم اردیبهشت هم کار کلید خورد. زمان تمرینمان کوتاه بود و اگر بیشتر تمرین می کردیم کیفیت کارمان از نظر لهجه بهتر از امروز میشد، اما با توجه به محدودیت زمان، بازیگران تلاش خوبی کردند.
لهجه اصفهانی از آن لهجههایی است که در نگاه اول ساده به نظر میرسد اما بر عکس ظاهر سادهاش، سخت است. چون آوای خاصی به کلمات میدهیم و کلمه ویژهای در این لهجه نداریم. بازیگر باید این آوا را بلد باشد تا بتواند آن را به خوبی در بیاورد.
*ظاهرا چند فیلم در اختیار بازیگران گذاشته شده که با دیدن آنها به لهجه مسلط تر شوند.
- چند فیلمی که در آن لهجه اصفهانی استفاده شده بود به بازیگران دادیم، مثل قصههای مجید. اما با این حال من با صدای خودم دیالوگهای همه بازیگران را ضبط کردم آنها مدام در طول تصویربرداری به این جملهها و آواها گوش میکردند. طبیعتا از روز اول میدانستیم که نمیتوانیم به گویش صد در صد بدون نقص برسیم اما امیدوار بودیم روابط سنتی و واقعیت ساری و جاری که در زندگی مردم اصفهان وجود دارد را به تصویر بکشیم و فکر میکنم در این زمینه موفق عمل کردیم.
*حسن فتحی به خاطر اصفهانی بودن سراغ شما آمد؟
- خیر. قرار بود در اولین فیلم سینمایی و چند سریالی که کار کرده بود با ایشان همکاری کنم که بنا به دلایلی این افتخار نصیب من نشد. قبل از شروع "در مسیر زاینده رود" بهمن ماه که همدیگر را دیدیم آقای فتحی به من گفت میخواهم سریالی بسازم و حتما میخواهم تو در آن حضور داشته باشی. آن موقع آقای فتحی نمیدانست قرار است داستان مجموعه در اصفهان اتفاق بیفتد. بعد از آن فهمید که قصه در اصفهان میگذرد و نقشی هم که به من داد برایم خیلی جذاب بود.
*حضور کم رنگ شما در تلویزیون و سینما تا قبل از سال 84 خود خواسته بود یا پیشنهاد خوبی نشد؟
-خودم من کمتر میآمدم. تا سال 84 مقاومت کردم و سراغ تلویزیون نیامدم. اما پیشنهاد سریال "اولین شب آرامش" احمد امینی به قدر کافی وسوسه کننده بود و از سال 84 این همکاری اتفاق افتاد. این کار همزمان شد با "مجلس شبیه" آقای بیضایی و هر دو اتفاق برای من خوب بود.
حضور در سینما هم قبل از اینکه وارد تلویزیون بشوم، اتفاق نمیافتاد. اما کار احمد امینی اتفاق خوبی در کارنامه کاریام بود. قصه و فضا و آدمهای سریال خوب بودند و کار خوبی هم شد. سعی میکنم در انتخاب کار وسواس داشته باشم. نمیخواهم بگویم تا امروز در تمام انتخابهایم این اتفاق افتاده است چون یک جاهایی کار از دست تو در میرود و شرایط مجبورت میکند کارهایی را انجام بدهی که مورد پسندت نیست.
* فکر میکنم از تجربه بازی در سینما و تلویزیون راضی هستید که کمتر سراغ تئاتر میروید.
- من در حوزه تئاتر با آدمهایی کار میکردم که برایم ارزشمند بودند. مثلا با دکتر رفیعی حدود هفت سال همکاری کردم. در کنار اینها لذتی که میخواستم از کار بازیگری ببرم در تئاتر میبردم. اما دایره تلویزیون تو را محدود میکند. من در آن زمان برای تلویزیون هم کار میکردم اما آنقدر نبود.
خیلی سخت است در تلویزیون و سینما آدم انتخابگر باشد چون همیشه انتخاب میشود اما تلاش کردم لذتی که در تئاتر وجود داشت، تا اندازهای در تلویزیون هم برایم اتفاق بیفتد. سال گذشته خیلی پرکار بودم. هم در زمینه تئاتر که "شهر شطرنجی" حامدی خواه و "رمولوس کبیر" نادر برهانی مرند را کار کردم.
در کنار آن فیلم سینمایی "طبقه سوم" بیژن میرباقری و "یک گزارش واقعی" داریوش فرهنگ اتفاق افتاد. "خسته دلان" و "غیرمحرمانه" هم سریالهایی بودند که در آنها حضور داشتم. سال پرکاری بود. طبیعتا الان یک مقدار از تئاتر فاصله گرفتم و به سینما و تلویزیون نزدیکتر شدم چون فضای تئاتر دیگر برایم فضای دلنشینی نیست و آن کارهایی که دوست دارم در صحنه انجام بدهم محدود شده و تصمیم گرفتم این لذت را از کار در تلویزیون و سینما ببرم.
*با این وجود کارگردانی تئاتر را هم کنار گذاشتید؟
- یکی دو کار را کارگردانی کردم و الان از آن فضا دور شدم. نوبت سالن دارم اما وقتی وارد کار تصویر بشوی نمیتوانی وقتت را خوب تنظیم کنی. به خاطر همین ترجیح دادم این کار را کنار بگذارم و زمانی سراغش بروم که احساس نیاز کنم.
*چقدر از این گله گذاریها که از لهجه اصفهانی "درمسیر زاینده رود" شده است را قبول دارید؟
- این انتقادها کاملا جو سازی است. از نقطه صفر تا آخر این ماجرا همه جو سازی است. بخش محدودی از مردم اصفهان پشت این ماجرا هستند. البته شروع این اتفاق از دوستان و بازیگران اصفهانی بود. به خاطر اینکه این افراد اصفهان را ملک پدری خودشان میدانند و انتظار دارند هر کاری که در اصفهان ساخته میشود با حضور آنها باشد.
اتفاقا اولین قدمهایی که در اصفهان برای ساخت این سریال برداشته شد، در این رابطه بود که از این بازیگران بومی استفاده شود اما متاسفانه آن زمان آنها درگیر کار آقای احمدجو بودند و نمیتوانستند در این کار حضور داشته باشند. فشردگی کار زیاد بود و طبیعتا نمیتوانستیم منتظر آنها بمانیم. شاید در دو سه قسمت اول لهجه برای تماشاگر اصفهانی ناآشنا میآمد. اما فضای سریال بعد از قسمت چهارم برای همه حتی تماشاگر اصفهانی جا افتاد.
مردم مناطق دیگر هم که نمیتوانستند تشخیص بدهند لهجه عیب و نقص دارد. بازیگران برای درآوردن آن آهنگ و آوا نهایت تلاششان را کردند. چند نفر به خود من تلفن زدند و گفتند که این سریال به اصفهانیها توهین کرده است. این برداشتها واقعا درست نیست. اینکه ما بخواهیم ادای اصفهانیها را دربیاوریم و نتوانیم این کار را به خوبی انجام بدهیم توهین به اصفهان و اصفهانیهاست؟
اگر ما کار کمدی میکردیم و استفاده ابزاری از لهجه برای خنداندن و استهزا آدمها می شد، باز این توجیهها قابل قبول بود اما ما نه تنها این کار را نکردیم بلکه با این فیلم اجر وقرب اصفهان را بالا بردیم و به انسانیت و منش سنتی آنها احترام گذاشتیم. استفاده از مکانهای اصفهان نه به خاطر کارت پستالی بودن اثر یا ارزشمندی آجر و سنگ، بلکه به خاطر نمایش فرهنگ و اصالت مردم این شهر بود. تاریخ و پیشینه این شهر مد نظر است. کمترین فکری برای سیاه و سفید نشان دادن آدمها هم سراغمان نیامد.
* این سیاه بودن در مورد نقش فرهاد هم اتفاق نیفتاد؟
-فرهاد هم مثل میلیونها آدمی که در این شهر زندگی میکنند برای خودش جنبههای مثبت و منفی دارد. در مقابل او حاج بهزاد وجود دارد که انسانیت تمام در وجود اوست. چرا او را مثال نمیزنیم. یا پدری که ما اصلا نمیتوانیم تقبیحش کنیم که چرا خون خواه پسرش است.
شاید از بیرون وقتی آدمها را نگاه کنیم بگوییم فلان کارشان درست یا غلط است یا چرا نمیتوانند ببخشند اما اگر این اتفاق برای ما بیفتد شاید هر گز نتوانیم کسی را که مرتکب چنین جرمی شده است ببخشیم. در درجه اول این گلهها کاملا جو سازی است آن هم از طرف آدمهایی که به کار دعوت نشدند.
این عجله و بیانصافی است که ما در همان قسمتهای اول به لهجه ایراد میگیریم. لهجه مساله چندم این سریال است و از طرفی چون این سریال برای همه مردم ایران ساخته شده است همه شان راضی هستند که از یک فضای کلیشهای مثل تهران دور شدهاند و سریال در فضای اصفهان که کمتر فیلمی در آنجا ساخته شده است، شکل میگیرد.
*علیرضا نادری همچنان مشغول نوشتن فیلمنامه است؟
- نه، کارش تمام شد.
* حاصل کار او به نظرتان قابل قبول است؟
-علیرضا چون اصفهانی و فیلمنامه نویس توانایی به خصوص در زمینه دیالوگ نویسی است، سعی کرد تمام دیالوگهای شخصیتهای اصفهانی را اصفهانی بنویسد. من و بقیه بازیگرها هم سعی کردیم آن چیزی که او نوشته را بدون کوچکترین خدشه ارتقا بدهیم و امانت دار خوبی باشیم.
* فعلا سراغ تئاتر نمی روید؟
- دو پیشنهاد داشتم یکی کار آقای داود رشیدی و دیگری هم کار آقای کوشک جلالی که متاسفانه همزمان با تصویربرداری این کار شد. پیشنهاد خوب تئاتری ندارم. چند پیشنهاد مجموعه و فیلم سینمایی دارم و احتمالا امسال سراغ تئاتر نمیروم.
- - - - - - -
گفتگو: الهام نداف
من نظرم عوض شدنقل قول:
به نظرم پیر مرد مادر فوتبالیست رو میگره
جواهر رو هم میگیره
رضایت میده
همه چیز با خوبی و خوشی تموم میشه
اعتراض جمعي از هنرمندان اصفهان به ضرغامي
««در مسير زايندهرود» از آن سوي بام افتاده»
جمعي از هنرمندان و فعالان فرهنگي اصفهان در اعتراض به سريال «در مسير زاينده رود» به رييس سازمان صدا و سيما نامه نوشتند.
به گزارش سرويس تلويزيون ايسنا از اصفهان، متن اين نامه خطاب به سيدعزتالله ضرغامي رييس سازمان صداوسيما به شرح زير است:
« تابستان 85 زماني كه براي حضور در مراسم اختتاميه جشنواره توليدات راديويي و تلويزيوني مراكز استانها به باغ چهلستون اصفهان آمديد، از يك چيز بيشتر گلايه نكرديد و آن هم دورافتادگي مراكز استانهاي كشور از فرهنگ، آداب و رسوم و توان ذاتي استانها در ساخت توليدات راديويي و تلويزيوني بود. آن شب در آن جلسه، سرانگشت انتقاد شما متوجه آن دست از استانهاي كشور شد كه بومي سازي را از ياد برده بودند و به جاي آن كه فرهنگ استاني خود را در آثار رسانه ملي به تصوير بكشند، سعي در نزديك كردن آن به پايتخت داشتند. توليداتي عاري از لهجه، پوشش، گويش، آداب و رسوم و خلقيات فرهنگي كه هر استان كشور، گنجينهاي از آنهاست، آثاري تهران زده كه از فرهنگ استاني خود در هراس و از نمايش آن فرارياند.
از اين انتقاد چند سالي ميگذرد. استانهاي كشور در اين سالها تلاش كردند تا اين ضعف را بپوشانند و اين كمبود را جبران كنند. اما آيا هرگز چگونگي و كيفيت اين جبران، رصد و نظارت شد؟ امروز ما اين گلايه را از شما داريم. از اصفهان، شهر همان باغ چهل ستون سال 85. و اما بهانه اين اعتراض.
مجموعه مناسبتي «در مسير زايندهرود» كه ماه رمضان امسال از آيينه همهگيرترين شبكه سيما پخش شد، به هيچ وجه آيينه خوبي براي نمايش اين فرهنگ بومي نيست. «در مسير زايندهرود»، به گونهاي از آن سوي بام افتاده و جور بدبينيهاي قوميتي، آن چه كه هميشه از آن پرهيز كردهايم را به دوش كشيده است. اصفهان، پايتخت فرهنگ و تمدن ايران اسلامي و دياري كه بدون اين عناوين نيز، تاريخ به اثبات تواناييها، هنر و فرهنگش شهادت ميدهد، در اين مجموعه شهري كوچك و دورافتاده از تمدن و فرهنگ است كه از روابط خانوادگي و اجتماعي متمدن افراد بويي نبرده و فضايي متفاوت با واقعيت اين شهر را ترسيم كرده است؛ تا آن جا كه ضعفهاي گل درشت اين مجموعه كه در خصوص بيان كه نه تقليد لهجه اصفهاني مطرح شده بود، در مقابل اين اشتباه بزرگتر رنگ باخته و مردم روزهدار اصفهان را در اين ايام مبارك دل آزرده كرده است.
مردمي كه به مهمان نوازي شهرهاند، در اين مجموعه به عنوان مردمي مهمان گريز و آداب ندان به نمايش گذاشته شدهاند. آيا شايسته است كه يك مجموعه مناسبتي به كارگرداني يكي از كارگردانان نام آشناي كشور، همان ديدگاهي را بيان كند كه لطيفههاي عامه و سطحي نگر به القاي آن ميپردازند؟ سؤال اين جاست كه آن همه اصرار ما بر پرهيز از قوميت گرايي و به هم نخنديدن ها كجا رفته است؟
مردمي كه مردم داري و خانواده دوستي را به خوبي آموختهاند، در قالب شخصيتهايي بيگانه با آداب سخن، منش و ارتباطات اجتماعي، بازيچه نگاههاي سطحي عوامل اين مجموعه شدهاند تا خداي ناكرده ضربالمثل مشت نمونه خروار است در ذهن بينندگان هم وطن تداعي شده و آنان گناه غفلت دست اندركاران يك مجموعه را به پاي همه مردم اصفهان نوشته و ديدگاههاي آن را به همه اصفهانيها تعميم دهند. آيا مجموعهاي كه عنوان زايندهرود را يدك كشيده و شهري را به عنوان فضاي داستاني خود انتخاب ميكند كه گردشگران، تاريخ شناسان، هنرمندان و هنرشناسان بسياري را مجذوب و مسحور خود ساخته است، نبايد حساسيتهاي لازم را در اين خصوص اعمال كند، به خود زحمت تحقيق، پژوهش و مشاوره دهد و اگر نميتواند از درياي علم، فرهنگ، هنر و تمدن اين شهر بهره جويد، به قدر كوزهاي از آن پر كند تا نمونه خوبي براي معرفي اصفهان و فرهنگ حاكم بر آن در كوچكترين مقياس و لااقل در سطح ملي و ميان هم وطنان خود باشد؟ صد البته آن زمان كه لهجه و گويش به عنوان بخشي از هويت فرهنگي هر قوم، ناديده گرفته ميشود و آن چنان ضعيف، بيمحتوا و غيرهنرمندانه به كار ميآيد كه در ميان اصفهاني و اصفهان شناسان بيم به استهزا گرفتن آن ميرود، چه توقعي وجود دارد كه كليت فرهنگ اين شهر پر رمز و راز به خوبي ترسيم شده باشد؟
زماني كه فيلمنامهنويس از منسوخترين اصطلاحات در ديالوگها استفاده ميكند و نسل امروز اصفهان را به پرسش معناي آن وا ميدارد، زماني كه همنشيني نامتناسب و غلط واژهها در كنار يكديگر، معناي نادرستي را به بيننده منتقل ميكند تا آنجا كه اهالي اصفهان خود نيز به تأمل براي درك معناي جملات آن نياز دارند، زماني كه ديدگاه شهرستاني بودن شهرهايي غير از تهران به وضوح در اين سريال مشهود است و هركجا كه پيشرفت و توسعه، ملاك داستان قرار ميگيرد، شخصيتهاي داستان، اهل پايتخت بوده و هرجا كه ضعف، نقصان و عقب ماندگي به تصوير در ميآيد، اصفهانيها متحمل نقشآفريني آن ميشوند، زماني كه زن اصفهاني در هيأت زني عقب مانده و واپس گرا با پوشش، نوع رفتار و شيوه كلاميِ حداقل چهار دهه پيش جلوي دوربين ميآيد تا به نقطه مقابل زن امروزي تهران، داراي شخصيت مستقل، با منزلت و جايگاه اجتماعي قرار گيرد، گلايهها نه به گلايههاي متعصبانه استاني كه به سمت انتقادات ملي پيش ميروند و هر كه حتي يك بار به اصفهان سفر كرده باشد را متعجب ميسازد.
آيا اين مجموعه مستحق انتخاب بازيگراني درخور و فيلمنامهاي پخته نشأت گرفته از معرفت دقيق به استان اصفهان نبود؟ آيا دستاندركاران اين مجموعه حتي نميدانستهاند اهالي اصفهان علاوه بر مردمداري، مهمان نوازي و خانواده دوستي به تيزبيني، نكته سنجي، نگاه موشكافانه، صراحت و خوش فكري نيز شهرهاند و سريال ساختن براي آنان، نيازمند تدبر و تحقيق بيشتر است؟
چرا آن زمان كه ساخت سريالهاي مذهبي كشور آغاز ميشود، چندين نفر مشاور مذهبي به خدمت ميآيند تا اين حوزه خطير و حساس به شكلي بينقص و شايسته به مخاطب عرضه شود اما زماني كه موضوع، موضوع فرهنگ است بر شدت مغفول و مظلوم بودن اين حوزه ميافزاييم و فراموش ميكنيم كه فرهنگ، پايه و بستر بسياري از اعتقادات و آيينه باورهاست؟
ما هنرمندان و مردم يا اهل اصفهان و يا دوستدار ديار نصف جهانيم. اين جمع نه خواستار توقف پخش اين مجموعه است و نه نيازي به عذرخواهي كسي دارد. تنها آموخته است كه اعتراض كند حتي اگر اين اعتراض تيري باشد در تاريكي و اگر هيچ چيز را نداند، اعتراض كردن را خوب آموخته است كه براي صراحت و حق گويي لازم نيست حتماً اصفهاني باشي، ايراني بودن و مسلمان بودن كافي است.»
در مسیر زاینده رود موفقتر از میوه ممنوعه است/ بیشتر از همیشه دیده شدم
بازیگر مجموعه در مسیر زاینده رود به کارگردانی حسن فتحی با اشاره به فیلمنامه منسجم این مجموعه آن را کاملتر از میوه ممنوعه تجربه قبلی این کارگردان در ماه رمضان دانست. به گزارش خبرنگار مهر، فیلمنامه "در مسیر زاینده رود" همزمان با تصویربرداری این مجموعه نوشته شد. همین مسئله هم سبب شد بازیگران این مجموعه به کارنامه کاری علیرضا نادری اعتماد کنند و کارنامه موفق حسن فتحی در امر مجموعه سازی را مرور کنند. پردیس افکاری یکی از این بازیگران است که به واسطه همکاری با فتحی در فیلم سینمایی "کیفر" به این فیلم دعوت شده است. او در این سریال نقشی را بر عهده دارد که برخلاف کارهای قبلی او در تلویزیون، سینما و تئاتر است. به گفته افکاری بیشترین بار طنز سریال بر دوش اوست.
*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: به خاطر تجربه خوب همکاری با حسن فتحی در فیلم "کیفر" برای این سریال انتخاب شدید؟
- پردیس افکاری: سالهای گذشته برای بازی در دو کار حسن فتحی به من پیشنهاد داده بود که متاسفانه نتوانستم در هیچ کدامشان حضور پیدا کنم. بعد از آن هم که بازی در "کیفر" به من پیشنهاد شد، با اینکه نقش کوتاهی بود اما به خاطر متفاوت بودنش خوب دیده شد.
*نقشی که در "کیفر" بازی کردید با این سریال تفاوت زیادی دارد. فکر نمیکنم تا امروز چنین نقشی را در کارنامه کاریتان داشته باشید. چهره شما به نحوی است که همیشه نقشهای سرد و تا اندازه زیادی خشن را بازی کردید. با همه اینها چطور شد که بازی در این نقش را پذیرفتید؟
- این تفاوتها برایم جذاب و جالب است. بچههایی که تئاتر کار میکنند، یاد میگیرند نقشهای متفاوت را به خوبی ایفا کنند و از نقشهای پیچیده بیشتر استقبال میکنند. به خصوص اینکه در تئاتر پروسه زمانی طولانی را میگذرانیم و هر چقدر نقش پیچیدهتر باشد بازیگر را مجبور میکند بیشتر به کند و کاو بپردازد و در این حین میتوانیم چیزهای جدیدی کشف کنیم. در این کار آقای فتحی کمک زیادی به من کرد. راهنماییهای مداوم او بود که توانستم صحبی را زنده کنم و به او هویت ببخشم. وقتی چند روز سر کار نمیآیم دلم برای نقش تنگ میشود و گاهی خودم تنها برای خودم آن را بازی میکنم. تمام دوستان و همکارانم هم همین حس را دارند.
پردیس افکاری در نمایی از "در مسیر زاینده رود"*فیلمنامه علیرضا نادری شما را بیشتر جذب کرد یا سابقه حرفهای حسن فتحی؟
- طبیعتا فیلمنامه خیلی کمک کرد اما هر بازیگری برای باور پذیر کردن نقش میتواند موثر باشد. گاهی نویسنده نقشی را مینویسد که بازیگر نمیتواند آن را اجرا کند. گاهی هم ما بازیگرها فراتر از فیلمنامه پیش میرویم. اما در اینجا احساس میکنم با فیلمنامه همسو بودم.
*شما که اصفهانی نیستید؟
- نه متاسفانه.
*برای درآوردن لهجه اصفهانی مشکلی نداشتید؟
- من شهر اصفهان و مردمانش را خیلی دوست دارم. آقای ضیایی به عنوان مشاور لهجه به همه بازیگران کمک کردند و ما دور خوانیهای زیادی هم داشتیم و روی تک تک جملهها کار شد طبیعتا بعد از این همه تمرین نباید مشکلی در کلیت کار وجودی داشت. میماند جزییات که آن هم اگر فرصت بیشتری بود، ایراد کمتری به لهجهها وارد بود.
*ضرب المثلهای شما نسبت به بقیه بازیگران بیشتر است.
- من از آقای ضیایی خواهش کردم بعضی از جملههای صحبی را به صورت ضرب المثل بیاورد. البته بعضی از واژهها خیلی بومی بود که قرار شد استفاده نکنیم چون امروز مردم اصفهان هم این واژهها را از زبانشان حذف کردهاند.
*شما تلاش میکنید در قاب تصویر کمتر دیده شوید یا این حضور کم رنگتان اتفاقی است؟
- بیشترین تعداد تله فیلم در صدا و سیما را من بازی کردم که متاسفانه دیده نمیشوند. از طرفی روی مجموعههایی سرمایهگذاری می کنم که دیده شوند. گرایشم بیشتر به تئاتر است، ریشهام از این هنر است. در مجموع سعی میکنم کاری کنم که در وهله اول به دلم بنشیند. این باعث میشود که حضور من کمتر احساس شود.
*دیده شدن بازیگر در کارهای مناسبتی هم نقشی در انتخاب سریال "در مسیر زاینده رود" داشت؟
- بار اولی است که کار مناسبتی انجام میدهم و خیلی به این بخش ماجرا فکر نمیکردم. اما خیلی از دوستان و اقوام بارها به من گفتند با این کار بیشتر دیده میشوی. این باعث شد به این ماجرا هم فکر کنم.
*از این مسئله راضی هستید؟
- احساس خوبی است. بعد از این کار برخورد مردم با من فرق کرد چرا که پردیس افکاری تازهای را می بینند. تا امروز در قالبهای متفاوتی کار کرده بودم اما اینکه کار مناسبتی باشد و هر شب پخش شود و تا این اندازه دیده بشود و علاوه بر اینها بار طنز ماجرا بر عهدهام باشد، کمتر اتفاق افتاده بود. همیشه قبل از اینکه کاری را شروع کنم موج عوامل یک کار و آدمهایی که در دفتر کاری با آنها ملاقات دارم من را میگیرد.
*این اتفاق باید درباره "درمسیر زاینده رود" هم میافتاد.
- با اینکه پایان سناریو را نمیدانستم و برایم ریسک بزرگی بود اما احساس خوبی نسبت به آن داشتم. زمانی که شما پایان فیلمنامه را ندانید ممکن است یک سری اتفاق بیفتد که باعث شود نقشی حذف شود و یا شخصیت جدیدی به فیلم اضافه شود. به همین خاطر اول از همه خودم را به خدا سپردم و بعد هم به صحبی. احساس کردم صحبی میتواند از پس خودش بربیاید و از تمام لایههای درونی بگذرد و به لایههای بیرونی برسد.
*شما تجربه موفق حسن فتحی در "میوه ممنوعه" را به خاطر دارید؟
- بله، اما به نظرم فیلمنامه علیرضا نادری در این مجموعه به تنهایی طوری بود که بازیگر به آن اطمینان میکرد. "میوه ممنوعه" شرایط خودش را داشت اما من فکر میکنم "در مسیر زاینده" از "میوه ممنوعه" موفقتر است. نه به خاطر اینکه من در آن بازی میکنم به نظرم از نظر نمایش فرهنگ، لهجهها، تغییر لوکیشن و برخوردها "در مسیر زاینده رود" فیلم متفاوتتری است. وجود سنت در این فیلم باعث گرمای آن میشود. من خانه ملک منصور را خیلی دوست دارم و به نظرم احساس خوبی را به بیننده منتقل میکند. از طرفی سرگذشت آدم هایی که دور و برمان میبینیم کلی تجربه در اختیارمان میگذارد. آدمهایی که میتوانند ببخشند و نمیبخشند و ما هر روز از کنارشان رد میشویم. ما هرگز نمیتوانیم خودمان را جای این آدمها بگذاریم. من با فیلم "کیفر" به این احساس رسیدم. متوجه شدم در جایگاه قضاوت نیستم و در این مسائل هم به خانواده مقتول باید حق داد و هم به خانواده قاتل. همراه شدن با این آدمها خوب است. چه برای من که بازی میکنم، چه برای مخاطبی که میبیند و چه برای کسی که در این موقعیت قرار گرفته است.
*شروع کار شما از تئاتر بود. تا امروز مشکلی از نظر دیده نشدن و کم کار بودنتان در کار تصویر نداشتید؟
- برای من این اتفاق نیفتاده است. چون کارم را زود شروع کردم و بعد از اولین تجربه تئاترم "آنتیگون"، اولین پیشنهاد سینمایی به من شد. من از تئاتر مستقیم به سینما رفتم. با اینکه برای من این اتفاق نیفتاده است اما میبینم استعدادهایی که در تئاتر وجود دارند و کارشان دیده نمیشود.
*شما شانس آوردید که بعد از اولین تجربه حضور روی صحنه تئاتر به کار سینمایی دعوت شدید؟
- زمان ما تعداد بازیگرها کم بود و اگر کسی به سینما علاقمند بود سخت به این عرصه وارد میشد. مثل حالا نبود که راحت وارد سینما بشوند. الان جوانان با استعدادی در عرصه نمایش هستند که عاشقانه کار میکنند اما وقتی هم که کار تئاتر را به خوبی انجام میدهند باز هم کسی آنها را نمیشناسد. فقط کافی است در سینما و تلویزیون حاضر شوند و بعد همه بگویند این همانی است که در فلان تئاتر بازی کرده است. برای این دیده نشدنها دیگر از ما کاری ساخته نیست.
*آخرین نمایشی که کار کردید چه بود؟
- "بهرام چوبین".
*نمایشی برای اجرا در جشنواره تئاتر ندارید؟
- برای جشنواره چند پیشنهاد دارم که اگر تصویب بشود در آنها حضور پیدا میکنم.
*بعد از این هم گزیده کاری را ادامه میدهید؟
- الان که باید سختترهم باشد. چون چیزی در ذهن مردم شکل گرفته است که دوست ندارم آسیبی به آن وارد کنم.
*از کدام بازیگر بیشتر انرژی میگیرید؟
- از همه تیم "در مسیر زاینده رود" انرژی میگرفتم. اما چون آقای ضیایی نقش همسر من را داشت و مشاور لهجه بود بیشتر به من کمک میکرد.
*تیم تئاتری که در این کار به عنوان بازیگر با شما همراه بودند به بهتر درآوردن نقش شما کمک کرد؟
- هیچ وقت اینطور فکر نمیکنم و این جداسازیها را قبول ندارم. بازیگری، بازیگری است. عرصههای مختلف هنری با هم متفاوت است اما بازیگری به معنای واقعی یک عشق است که از کمک کردن به دیگران میآید و اگر این عشق را باور کنیم دیگر رسانه برایمان فرق چندانی ندارد.
---------------------
گفتگو: الهام نداف
نامه استانداراصفهان به ضرغامی/ لهجه "در مسیر زاینده رود" موجب آزردگی مردم اصفهان شده است
اصفهان - خبرگزاری مهر: استاندار اصفهان با اشاره به سریال "در مسیر زاینده رود" گفت: لهجه نارسای بازیگران غیربومی موجب آزردگی بینندگان اصفهانی شده و نگرانی این است که متاسفانه تلویزیون در تخریب لهجه ها و فرهنگ بومی حرکت کرده است. به گزارش خبرگزاری مهر در اصفهان، علیرضا ذاکر اصفهانی طی نامهای خطاب به رئیس صدا وسیما آورده است: صرف نظر از ضعفهای محتوایی "در مسیر زاینده رود" ضعفهای چون کمرنگ جلوه دادن روابط خانوادگی، تخطئه نسل جوان و در کل به نمایش گذاشتن فرهنگ غیر واقعی اصفهان نیز از این نکته ظاهری به شدت رنج می برد که لهجه نارسای بازیگران غیر بومی موجب آزردگی خاطر بینندگان اصفهانی شده و نگرانی این است که متاسفانه تلویزیون در تخریب لهجهها و فرهنگ بومی حرکت کرده است.
ذاکر اصفهانی در این نامه خطاب به ضرغامی آورده است: به یاد دارم حدود چهارسال پیش درباره نحوه پوشش خبری یک همایش بین المللی در سیمای جمهوری اسلامی به عنوان مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک نامهای گلایه آمیز ارسال کردم و از اینکه به آن نامه ترتیب اثر دادید و دستور پیگیری به معاونین سیاسی آن سازمان دادید بسیار متشکرم امیدوارم این نوشته نیز در خور چنین توجهی باشد.
استاندار اصفهان در بخشی از این نامه آورده است؛ چندی است که مردم عزیزمان در استان اصفهان از پخش سریال در مسیر زاینده رود اظهار نگرانی میکنند و از اینجانب نیز به عنوان استاندار خواستار آن هستند که این نگرانی را انعکاس دهم لذا با همفکری دوستان و تذکری که به مدیرکل محترم صدا و سیمای اصفهان داده شد نامه اعتراض آمیز ایشان به جنابعالی بسنده شد گرچه در مقاطعی در مواجهه با خبرنگاران و اصحاب رسانه و مردم بزرگوار اصفهان ضمن اینکه نظرات آن عزیزان را بازتاب داشتهام نظر انتقادی خویش را نیز مطرح ساختهدر عین حال نمیخواستم بر جو ملتهب پیش آمده بیافزایم و اوضاع را پیچیده تر کنم حال آنکه سازمان متبوع به درخواست مردم مبنی بر توقف نمایش سریال وقعی ننهاد با توجه به شناختی که از جنابعالی به عنوان فردی وارسته، نظاممند و برنامه محور وجود دارد امیدوارم طرح این مطالبه واکنش مثبت جنابعالی، عوامل سریال و همکاران محترم را دنبال داشته باشد.
ذاکر اصفهانی در ادامه این نامه آورده است: سیاست چند سال اخیر سازمان صدا وسیما در توجه به فرهنگهای بومی و منطقه ای در ساخت برنامه های نمایشی تدبیر مناسبی است که میتواند در همگرایی و انسجام عمومی جامعه نقش مهمی داشته باشد از این منظر نفس توجه به فرهنگ غنی اصفهان و جذابیتهای بالای آن در قالب برنامه نمایش" در مسیر زاینده رود" اقدام در خور تحسینی است اما در عمل آشفتگی و نابسامانی زبانی در ساخت این مجموعه متاسفانه کدورت و دلخوری شهروندان اصفهانی را به دنبال داشته است.
استاندار اصفهان دربخش دیگری از این نامه تصریح کرده است: افرادی که از حداقل دانش در حوزه درام و نمایش برخوردارند خوب می دانند که لهجه در باور پذیری و خصوصا واقع نمایی یک اثر نمایشی رکن مهمی است چرا که دو عامل واقعنمایی و باور پذیری شخصیت سازی را به ارمغان می آورد لذا به کار بردن لهجه بسیار مهم است و رکن اصلی را ایفا میکند اما مشروط بر آن که درحد زبان مادری هنرپیشه جلوه گر شود.
ذاکر اصفهانی در ادامه آورده است: اگر هنرپیشهای توانایی ادای صحیح لهجه را نداشته باشد نتیجه وارونه خواهد بود یعنی آنچه که باید در خدمت رئالیسم و باورپذیری اثر باشد موجب خنده و عدم واقعگرایی و ایجاد حس تمسخر و تحقیر در میان بینندگان بومی خواهد شد.
استاندار اصفهان در بخش پایانی این نامه نیز خطاب به مدیرکل صدا وسیما آورده انتظار میرود دستور فرمایید به نحو شایستهای جبران توهین مذکور به عمل آید و از تکرار چنین خطاهایی درآینده به شدت پرهیز شود.
خطر اصلي فرهنگي در فوتبال فاصله فوتباليستها با جامعه است
عليپور: در مسير زاينده رود عليه فوتبال سياهنمايي نميكند
خبرگزاري فارس: دبير هيات رسيدگي به تخلفات حرفهاي فوتبال گفت: مجموعه تلويزيوني در مسير زاينده رود عليه فوتبال سياهنمايي نميكند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حجت الاسلام عليرضا عليپور در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس، در مورد سريال در مسير زاينده رود كه از شبكه يك سيما پخش ميشود، گفت: در مورد اين مجموعه تلويزيوني پيش از اين نظراتم را گفتم. اينكه در مسير زاينده رود به طور مستقيم ميتواند روي قشر فوتباليست تاثير مثبت و مستقيمي بگذارد. از قسمتهايي كه تاكنون از اين مجموعه پخش شده، اينطور ميتوان فهميد كه ميگويد، بايد از سرچشمه اصلي استفاده شود و واسطهها را كنار بگذاريم.
وي افزود: سلسه كوههاي البرز و زاگرس و كوهرنگ به آسمان نزديكترند و برف قلههاي اين كوهها آلودگي زميني را ندارد. آب كوهها خوش گوارتر است. كوه همواره با عظمت و منبع فيض است. بازيكنان هم بايد مانند كوه با عظمت باشند و هرچه بزرگتر هستند، به خدا هم نزديكتر باشند. گمان ميكنم سريال در مسير زاينده رود هم همين هدف را دنبال ميكند كه چنين چيزي را بيان كند. جامعه فوتبال جامعه الگو و هدف است.بازيكنان بايد مانند كوه مايه فيض و رحمت و بركت الهي باشند.
عليپور با اشاره به تواناييهاي بازيكنان فوتبال، عنوان كرد: بايد از اين فرصت طلايي كه شهرت و دارايي برايشان فراهم كرده، نهايت استفاده را ببرند و سوءاستفاده نكنند. آنها ميتوانند به قشر نيازمند در قالب صدقه، نذر يا ... كمك كنند. بازيكني كه چند صد ميليون تومان دستمزد دريافت ميكند، بهتر ميتواند به فقيران و نيازمندان كمك كند.
دبير هيات رسيدگي به تخلفات حرفهاي فوتبال در مورد خطر اصلي فرهنگي كه فوتبال را تهديد ميكند، گفت: خطر اصلي فرهنگي كه فوتبال و ورزش را تهديد ميكند، فاصلهاي است كه فوتباليستها با سطح عمومي جامعه پيدا كردهاند. آنها خودروهاي آخرين مدل سوار ميشوند و ست لباسهاي برخي گاهي اوقات چهار تا پنج ميليون تومان است؛ در حاليكه با اين هزينه ميتوان براي 40 فقير لباس مناسب خريد و آنها را پوشاند. در دعاهاي ماه رمضان هم هست كه خدايا همه نيازمندان عريان را بپوشان و همه گرسنگان را سير گردان.
عليپور افزود: فوتباليستها ميتوانند به همصنفيهاي خود كه دچار حادثه يا بيماري شدهاند، كمك كنند. به محمد پارساها و قدير غفاريها، بابك معصوميها و ... يا ساير انسانهاي نيازمند كمك كنيم. بسياري از ورزشكاران بدون آنكه فردي متوجه شود و به نيت قربة الي الله، به افراد كمك ميكنند. در مسير زاينده رود هم ميخواهد بگويد بازيكن فوتبال بايد مانند رود جاري باشد و از نعمتهايش به همه افراد سود برساند. قبول ندارم كه اين مجموعه قصد سياهنمايي دارد.
وي تاكيد كرد: ممكن است سريال اشكالاتي داشته باشد؛ اما هر كاري ممكن است نقص داشته باشد. به قطار ايستاده و ساكن سنگ نمياندازند. البته فوتبال سرشار از زيباييهاست و بايد اين زيباييها را هم برجستهتر كنيم.
با برگزاري يك نشست خبري؛
حسن فتحي با رسانهها از «در مسير زايندهرود» ميگويد
خبرگزاري فارس: حسن فتحي در نشستي صميمانه و صريح با نمايندگان رسانههاي جمعي از حاشيه و متن مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» خواهد گفت.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فارس، حسن فتحي كارگردان مجموعه تلويزيوني «در مسير زايندهرود» به زودي و پس از پايان تصويربرداري و پخش مجموعه «در مسير زايندهرود» در قالب يك نشست رسانهاي پاسخگوي سؤالات نمايندگان رسانههاي جمعي درخصوص تمامي حواشي مطرح شده پيرامون اين مجموعه اعم از لهجه بازيگران و واكنشها و پيامدهاي آن، فوتبال ناپاك و اظهارهات برخي ازچهرههاي جامعه ورزش، جرح و تعديلهاي صورت گرفته روي مجموعه و... خواهد بود.
تصويربرداري اين مجموعه تا پايان ماه مبارك رمضان ادامه خواهد داشت كه به همين دليل كار فشرده و شبانهروزي گروه توليدكننده مجموعه فتحي امكان گفتوگو با رسانهها را طي سه ماه گذشته ميسر نديد.
او اينك قصد دارد همچون مجموعه پيشين خود (اشكها و لبخندها) در قالب يك نشست عمومي رسانهاي پاسخگوي مسائل مطرح شده پيرامون مجموعه «در مسير زايندهرود» باشد كه زمان و مكان اين نشست متعاقبا به اطلاع خواهد رسيد.
دستاندركاران مجموعه تلويزيوني «در مسير زايندهرود» همزمان با آغاز توليد و تصويربرداري، نشست افتتاحيه رسانهاي اين سريال را با حضور اسماعيل عفيفه تهيه كننده مجموعه برگزار و از همان زمان، وعده برگزاري نشست اختتاميه رسانهاي خود را مطرح كرده بودند.
مجموعه تلويزيوني «در مسير زايندهرود» محصول گروه فيلم و سريال شبكه اول سيماست كه در مؤسسه فانوس خيال زمان با تهيه كنندگي اسماعيل عفيفه در دست تهيه است.
چه آدم بی شعور بی تربیت. به تهرانی ها گفت گرگ صفت.