غارهای خربس عجایبی به نام تنگه چاه کوه در قشم
غارهای خربس
غار خربس یکی از جاذبههای گردشگری شهرستان قشم و از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است. این غار در پانزده کیلومتری شهر قشم در سمت راست جاده قشم به روستای خربس وروستای درگهان قرار دارد . مهمترین ویژگی آن که تعجب و شگفتی هر بیننده را بر میانگیزد ، معماری صخرهای موجود در آن است . در دل ارتفاعات روستای خربس ، آثار باشکوهی از معماری صخرهای دیده میشود که به عقیده برخی از محققین ، نیایشگاه پیروان میترائیسم و باپرستشگاه آناهیتا (خدای آب) بودهاست .
عجایبی به نام تنگه چاه کوه در قشم
تنگه چاهكوه، پديدهاى شگفت از فرسايش سنگهاى رسوبى زمين، در جزيره قشم واقع شده كه كمتر معرفي شده و به همين دليل كمتر مورد بازديد گردشگران قرار گرفته است.
دره يا تنگه چاهكوه، در بخش شهاب از توابع شهرستان قشم، درهاى به عمق 100 متر، نمايشي از فرسايش سنگهاى رسوبى است. اين دره در 70 کيلومتري شهر قشم و در کنار روستاي چاهوي شرقي، در بخش غربي ساحل شمالي جزيره قشم قرار دارد و يکي از مهمترين جاذبههاي گردشکري جزيره قشم است.
اين دره شگفتانگيز، در دل يک کوه سنگي يکپارچه که به شکل ضربدر برش خورده قرار دارد. چاهكوه در ابتدا عريض و با ديوارههاي بلند در برابر ديدگان مخاطب ظاهر ميشود، ولي بهتدريج از عرض آن كاسته ميشود تا جايي كه عبور از ميان آن دشوار ميشود. اين درحالي است كه ارتفاع ديوارهها همچنان زياد است و به همين دليل داخل دره نور كمي وجود دارد.
اين دره از چهار سو چهار تنگه دارد که در جاهايي ديوارهها به هم ميرسند و فاصله دو ديواره از هم شايد به حدود نيم متر برسد. به نظر مي رسد اين دره و درههاي مشابه اطراف آن مربوط به شكستگيهاي طاقديس بزرگي باشند كه بر ايجاد گنبد نمكي نمكدان هم نقش داشته است. جنس سنگهاي چاهكوه، از سنگهاي رسوبي موسوم به سنگهاي آهکي و مربوط به رشته کوه زاگرس ميشوند كه جزو يکي از سه گروه سنگهاي موجود در طبيعت (رسوبي و آذرين و دگرگوني) قرار ميگيرد.
در ديوارههاي دره چاهكوه، فرسايش آبي و انحلال، شيارهاي عميق و طويل، انواع حفرههاي عدسي، قاشقي و كروي شكل را حفر كردهاند. وجود شيارها و خطوط فرسايش موازي و همچنين حفره و طاقچه بر بدنه عمود اين دره و نيز وجود جويهاي سنگي در کف دره، باعث شده تا تنگه چاهكوه به اعجاب تبديل شود. طرحها و اشكالي كه روي ديوارههاي اين تنگه زيبا نقش بسته هر بينندهاي را تحت تاثير قرار ميدهد. اشكالي كه خيالانگيز و روياگونهاند و مانند آثار هنري ارزشمندي شدهاند كه به دست هنرمند توانايي بهوجود آمدهاند.
باد، آب باران و بارشهاي سيل آسا و شديد، از مهمترين دلايل وجود اين حفرههاي زياد در ميان ديواره چاهكوه است. سنگهاي چاهكوه داراي آهک يا بيکربنات کلسيم است كه اسيد آب باران باعث حل شدن آنها و ايجاد شکافها و حفرههاي کوچکي در ميان آنها شده و اين حفرهها در طول چند ميليون سال بزرگتر شده و تبديل به دالانههاي جالبي شدهاند. در اين ميان، جاري شدن آب در زمان بارندگي، زيبايي اين دره را دو چندان ميکند.
دليل نامگذاري چاهکوه، وجود چاههايي است كه در ابتداي دره حفر شده است. چند چاه كمعمق و کانالهايي براي هدايت آب، كه توسط اهالي روستاي چاهو حفر شده و زيبايي اين تنگه را دو چندان ميكند. از آنجا كه با توجه به گرم و خشك بودن منطقه، آب شيرين ذخيره شده ارزش بالايي دارد، اين چاهها محل ذخيره آب باران است. اين كانالها و چاهها، قدمتي باستاني دارند و از زمانهاي دور براي تامين آب شيرين اهالي اين بخش از جزيره مورد استفاده قرار داشته است.
چاهكوه از جمله مناطق بسيار زيباي ايران است كه ميتواند گردشگران زيادي را به جزيره قشم جلب كند.
خورهه ؛ شهر خورشید در همدان
خورهه ؛ شهر خورشید خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گردشگري ـ
ز خورهه برآمد يکي پهلوان دلير و خردمند و روشن روان
چو خورشيد تابان ميان يلان بلند اختري نام او اردوان
ساختار باستاني خورهه در روستاي زيبايي به اسم خورهه واقع شده است. از اين ساختار اکنون تنها دو ستون سنگي به ارتفاع 6 متر با سنگبريهاي زيبا در بالاي آن باقي مانده است. به گفته باستانشناسان اين ساختار، خانهاي ييلاقي براي يکي از آزادان دوره اشکاني بودهاست.
در دوره ايلخانيان بر روي ويرانهها و خرابههاي اين ساختار، گورستاني براي مسلمانان ساخته شده است. با حفاريهاي انجام شده، ديگر ديوارها و كف اين بنا از دل خاك بيرون آورده شده تا خاطرات زيباي دو هزار و اندي ساله اين ساختار، که در گذشته نيايشگاه و پرستشگاه تصور ميشد، دوباره زنده شود. براي حفاري بيشتر اسكلتهاي گورستان دوره ايلخاني ( حدود 600 سال پيش ) از اين ناحيه به گورستان مجاور منتقل ميشود تا ديگر زواياي تاريك اين ساختار شگرف روشن شود.
مجموعه معماري خورهه محلات که يک بناي اشکاني است 45 درجه به سمت شمال شرق منحرف شده و از اين جهت به چغازنبيل و معابد بزرگ ديگري چون اور و درگارا شباهت دارد. بررسيهاي باستان شناسان شباهت معماري اين مجموعه را با معماري بناي اشکاني ابوقبور بغداد نزديک ميداند.
در کاوشهاي باستانشناسي تعداد زيادي سفال و خمره پيدا شده است. کشف سفالهاي کلينگي(جرينگي) که ظرافت خاصي دارند، اثبات مي کند که اين خانه يک عمارت اربابي بوده است. .همچنين اين بررسيها نشان ميدهد که اين عمارت با بناي اشکاني ابوقبور بغداد شباهت دارد. بررسيها نشان ميدهد که ساکنان اين خانه، ساختمان را به قصد بازگشت ترک کردهاند. درب بنا با عجله و به وسيله سنگ و خمره هاي شکسته مسدود شده است اما ساکنان آن هرگز به آن بازنگشتهاند. بررسيها نشان ميدهد اين بنا با انقراض سلسله اشکاني متروک شده است و در دوره ساساني، يک گروه صنعتگر بر کناره آن تاسيسات کارگاهي داير کردهاند. در دوره اسلامي بهويژه ايلخاني نيز سطح تپه گورستان شده است. در اين گورستان چند کتيبه پيدا شده است که يکي از آنها وقف نامه و ديگري گفتاري از حضرت پيامبر (ص) است.
در نزديکي اين ساختار بركهاي زيبا قرار دارد كه تصاوير کشتزارهاي آفتابگردان مجاور درون آب آن جلوهاي ديدني دارد. بركهاي كه از آب دو چشمه زير سطحي تغذيه ميشود. نمك و املاح موجود در خاك جلوههاي زيبايي در اطراف اين بركه ايجاد كرده است. ديدن گلهاي آفتابگردان اطراف و قدم زدن درون اين کشتزارها و عكاسي از آنها لذتي است فراموش نشدني.
درياچه آبشوره
در نزدکي آثار باستاني خورهه مربوط به دوران اشکاني، يک درياچه آب شور قرار دارد که مردم محلي به آن آبشوره ميگويند. در قديم در اين محل يک چشمه کوچک قرار داشت که از آن آب شور و تلخ به صورت فورانهاي کوچک بيرون ميزد. آب اين چشمه با آب قناتي که در آن نزديکي است مخلوط ميشد و اين امر باعث شد بيشتر باغهايي که از آن قنات آبياري ميشدند خشک شدند. به اين دليل در حدود چهل و چند سال پيش کشاورزان و مردم خورهه تصميم گرفتند اين چشمه را خشک کنند.
سپس چندين کاميون خاک روي اين چشمه ريخته شد و مدتي اين چشمه خشک شد. اما پس از مدتي با توان بسيار بيشتر و مقدار آب خيلي زياد دوباره فوران نمود. در اينجا بود که براي مهار کردن اين آب محل چشمه خاکبرداري شد و به صورت يک درياچه کوچک و زيبا در آمد.
اينک مقدار ورودي آب دريآچه با مقدار خروجي آن در اثر تبخير برابر است و هيچگونه آثار زيانباري براي کشاورزي و باغداري منطقه ندارد. در محيط اين درياچه تا کنون هيچ جانداري به چشم نخورده است.
هگمتانه در دوران هخامنشیان
دوران هخامنشیان
پس از انقراض مادها، هر چند هگمتانه مرکزیت نخستین را نیافت، ولی به جهت قرار گرفتن در مسیر راه شاهی، که پارسه (تخت جمشید) را به سارد متصل میکرد، به عنوان پایتخت تابستانی هخامنشیان مورد توجه خاص بود و از این رو آن را آباد کردند.در زمانی که داریوش سوم با اسکندر مواجه میشود، هگمتانه به صورت ویرانهای بودهاست. ولی داریوش سوم بنا به پیشنهاد یاران خود، دستور میدهد در میانهٔ شهر، کوشکی بزرگ که آن را ساروق مینامیدند، بسازند. در این کوشک، سیصد مخفیگاه برای گنجینهها و داراییها بر پا شد و برای آن هشت درب آهنین ساختند، که همه دو اشکوبی (دو لختی) و هر اشکوب، به بلندای دوازده گز بود.
از جمله ویژگیهای شهر باستانی هگمتانه، معماری و طرح و نقشه منظم این شهر بوده، که در بین آثار باستانی به دست آمده کمسابقهاست. آثار کشف شده حاکی از وجود یک شبکهٔ منظم و پیشرفتهٔ آبرسانی در شهر حکومتی مادها و پارتها است. در فواصل بین کانالهای آب رسانی، معابری بر عرض ۵/۳ متر وجود داشته و کف این معابر، تماماً با آجرهای مربع شکل و منظمی، مفروش بودهاست. تحقیقات نشان داده که در فواصل ۳۵ متری بین معابر، دو سری واحدهای ساختمانی قرار دارند، که هر کدام شامل یک حیاط مرکزی (هال) است، با اتاقها و انبارهایی به صورت قرینه در گرداگرد آن. به شکلی که هر واحد ساختمانی، فضایی در حدود ۵/۱۷ * ۵/۱۷ متر را در بر میگیرد. معابر مذکور با عرض ۵/۳ متر و پی بندی آجری در بخش وسیعی از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقی به جنوب غربی دارند.
در طی ۱۰ فصل حفاری انجام شده از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۸، که حدود ۱۴۰۰۰ متر مربع از بقایای این شهر مورد کاوش قرار گرفت، یکی از کهنترین دورههای تمدّن بشری نمایان شدهاست. همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع ۹ متر و دو برج عظیم و کمنظیر در درون آن کشف شدهاست. از جمله کاوشهای علمی سال ۱۳۶۲ تا کنون که به سرپرستی آقای دکتر محمد رحیم صراف به انجام رسیده، منجر به شناسایی شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه شدهاست.
همچنین ادامه کاوشها، بخشهایی از حصار عظیم شهر به قطر ۹ متر و ارتفاع ۸ متر را آشکار ساختهاست. این حصار در فواصل معین، دارای بر جهان عظیم بوده، که هگمتانه قدیم را در بر میگرفتهاست.
به طور کلی این تپه در طول یکصد سال اخیر بارها مورد حفاری باستان شناسان داخلی و خارجی قرار گرفتهاست. ضمناً در طول حفاریهای انجام شده، آثار ارزشمند و بینظیری کشف گردیده، که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست.
لوحها
لوح زرین به نام آریارمنه : این لوح از زرِ ناب و به ابعاد ۱۲ در ۸ سانتیمتر و دارای ۱۰ سطر به خط میخی است. «آریارمنه»، جدِّ داریوش اول است. بنا به اظهار نظر باستانشناسان، این لوح قدیمیترین اثر تاریخی است ودر موزهٔ برلن آلمان نگهداری میشود.
لوح زرین به نام ارشام : ابعاد این لوح ۸ در ۱۳ سانتیمتر است. لوح به خط میخی واز دوره هخامنشینان بجا ماندهاست. این لوح در اختیار مجموعهٔ شخصی مارسل ویدال امریکائی است.
لوح زرین به نام داریوش دوم : این لوح از زرناب به ابعاد ۵/۲۰ در ۵/۱۸ سانتیمتر و خطوط نوشته شده ۲۳ سطر به خط میخی است. این لوح خارج از کشور بودهاست که بهوسیلهٔ موزه ایران باستان خریداری گردید و اکنون جزو گنجینههای موزه ایران باستان است. لوح دیگری به ابعاد ۲/۱۶ در ۱۳ سانتیمتر یافت شده که دارای ۲۹ سطر به خط میخی است و در سال ۱۳۳۱ خریداری شده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
لوح زرین به نام اردشیر دوم : این لوح به نام اردشیر دوم پسر داریوش دوم هخامنشی و ابعاد آن لوح ۱۳ در ۱۳ سانتیمتر و دارای ۲۰ سطر به خط میخی است که در روی زر ناب حک گردیدهاند.
دیگر اشیاء یافتشده
خمرههایی مخصوص غذا و آب که در موزه هگمتانه نگهداری میشوندکوزهای شکسته، به جا مانده از دورهٔ خشایار شاه (پسر داریوش اول). این کوزه از نقرهاست که قطر دهانهٔ آن ۵/۷ سانتیمتر و ارتفاع آن ۱۲ سانیتمتر است. خطوطی میخی بر این کوزه نقره حکاکی شدهاست که برخی از کلمات آن باقی است و برخی دیگر روی تکههای شکسته شده بود و مفقود ماندهاست. این کوزهٔ دورهٔ هخامنشی که در خارج از کشور بودهاست خریداری گردیده و در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
بشقاب نقرهای با قطر دهانه ۲۰ سانتیمتر از دوره هخامنشی. این بشقاب در سال ۱۳۲۴ از طرف موزه ایران باستان خریداری و به کشور بازگردانده شد و در موزه ایران باستان تهران نگهداری میشود.
بشقاب یا جام نقره مربوط به دوره اردشیر اول. قطر دهانهٔ آن ۷/۲۶ سانتیمتر است. این بشقاب در اختیار موزهٔ مترو پولیتن نیویورک است. در لبهٔ داخلی بشقاب به خط میخی یک سطرطولانی نوشته شدهاست که ترجمهٔ آن این است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه کشورها پسر خشایار شاه، خشایارشا پسر داریوش شاه هخامنشی [بود] که این جام سیمین را [برای] کاخ پادشاهی خود درست کرد.»
ظرف طلا که مانند کاسهای است گود که رویهٔ بیرونی آن دارای برجستگهائی است. این نقوش از لبهٔ ظرف شروع شده و در وسط برآمدگی تکرار میشود. بین برجستگیها و لبهٔ بالائیِ ظرف یک سطرخط میخی نقره شده جملهای به زبان پارسی باستان بابلی- عیلامی تکرار میشود و ترجمهٔ فارسی «داریوش شاه بزرگ» است. قطر دهانه ظرف ۴/۱۸ سانتیمتر و ارتفاع آن ۷/۱۰ سانتیمتر است. این کاسهٔ طلائی دورهٔ هخامنشی، گذشته از ارزش باستانشناسیای که دارد میتواند از نظر هنر طلاکاری و ظرافت یکی از کارهای هنری منحصر به فرد محسوب گردد. این ظرف جزو مجموعهٔ گورگیان در نیویورک است.
پایهٔ ستون سنگی مربوط به اردشیر دوم. این پایه ستون مربعی است به طول ضلع ۹۳ سانتیمتر که از سنگ یک تکه ساخته شده؛ بطوری که مربع زیرین بزرگتر و در روی آن مربع وسط شال ستون بصورت دایره روی مربع وسط قراردارد. در حاشیهٔ فوقانی مربع زیرین این ته ستون کتیبهای به خط میخی کنده شدهاست که ترجمهٔ آن چنین است: «ستون سنگی کاخ آپادانا اردشیر بزرگ...پسر داریوش شاه هخامنشی...». از قرار معلوم این ته ستون سنگی پیش از سال ۱۳۱۴ در تپهٔ هگمتانه بدست آمده و تا سال ۱۳۲۸ دراخیتار ادارهٔ فرهنگ وقت (آموزش و پرورش) بودهاست. سپس به موزهٔ ایران باستان تحویل داده شد و در حال حاضر در همان موزه نگهداری میشود.
ته ستون دیگری به نام اردشیر دوم هخامنشی. پایه ستونی از سنگ با ۷ سطر کتیبه به خط میخی مربوط به اردشیر دوم که در تپهٔ هگمتانه پیدا شد و درحال حاضر در تملک شخصی است در انگلستان. کتیبهای که بر این ته ستون نوشته شدهاست از این قرار است: «اردشیر شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، شاه این سرزمین، پسر داریوش شاه [که] داریوش پسر ارد شیر شاه [و] اردشیر پسر خشایار شاه [و] خشایارشا پدر داریوش شاه [و] داریوش پسر ویشتاسب هخامنشی [بودند]، این کاخ را به لطف اورمزد و ناهید و مهر مرا از همه بدیها حفظ فرمایند و آنچه من ساختهام از گزند و آسیب محفوظ دارند.»
غار چال نخجیر در نراق ، یک سازه متفاوت
غار چال نخجیر در نراق ، یک سازه متفاوت
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گردشگري_ غار چال نخجير نراق در 5 کيلومتري غرب شهر نراق در 34 درجه و 2 دقيقه طول شرقي و 50 درجه و 45 دقيقه عرض شمالي قرار گرفته و دهانه غار از سطح دريا حدود 1660 متر مي باشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين غار قدمتي هفتاد ميليون ساله دارد. عامل اصلي و اوليه بوجود آمدن اين غار، گسل معکوسي است که در منطقه عمل کرده است و پس از گذشت ميليون ها سال به گونه کنوني خود در آمده است.
به عبارت ديگر مي توان غار موردنظر را از نوع تکتونيکي به حساب آورد و چگونگي تشکيل آن را به اين گونه روشن نمود که در اثر بوجود آمدن درزه ها و شکاف و در مواردي گسل در سنگها بوده و در مرحله بعدي،آبهاي حاصل از ريزشهاي آسماني که گاز کربنيک دار شده و خاصيت اسيدي پيدا کرده در شکستگيهاي سنگها نفوذ کرده و با انحلال کربنات کلسيم موجب گسترده تر شدن شکستگيها و در پايان پس از ميليونها سال آنچه هم اکنون مي بينيم پديد آمده استوب شرقي استان مرکزي با 70 ميليون سال قدمت يکي از زيباترين غارهاي طبيعي جهان به شمار مي رود. اين غار در منطقه اي به نام چال نخجير در حدود مابين نراق و دليجان واقع شده است. کارشناسان آن را مربوط به دوبه سوم زمين شناسي مي دانند و با توجه به مناظر کم نظير اهميت ويژه اي در امر جذب جهانگردان جهان دارد.
با توجه به قرار گرفتن غار در دامنه کوه دسترسي به آن بسيار آسان بوده و بازديدکنندگان به راحتي قادر به بازديد اين محل مي باشند. تنوع سنگ هاي موجود، سنگهاي کريستال با شکلهاي مختلف مثل آبشار ، زيبايي خاصي به غار داده است به طوري که هر بيننده اي را به شگفتي وامي دارد.
غار چال نخجير نراق داراي يک حوضچه بسيار بزرگ نيز مي باشد که به نوبه خود به ارزش آن افزوده است. اين غار در سال 81 در آثار ملي ايران به ثبت رسيده است. و برنامه هاي زيادي جهت ايجاد اماکن گردشگري در کنار غار تهيه شده است.
قرار گرفتن غار در کنار ابنيه تاريخي نراق يک محيط کاملا توريستي را بوجود آورده است و با اين تنوع مي توان به رونق صنعت گردشگري در منطقه اميدوار بود.