chaos trophy جان.سوالی که دوست عزیزمون فرمودن اصلا جواب خاصی نداره.فقط مهم اینه که از همون اول
نقشه داشته باشه و الکی بازی رو شروع نکنی.
مثلا اقای کاسپارف چند بارشروع بازی هاشو با حرکت اسب شروع کرد که بسی از لحاظ ما مایه ی تعجب
است
اما اگر شما هنوز اماتور هستی بهترین حرکت برای سفید حرکت 1 یا دوخانه ای سرباز جلوی شاه است.
.ولی در اخر نتیجه ی خوبی گرفت.به مقاله ی زیر توجه کنید:
[FONT='Tahoma','sans-serif']آماتور بايد با كليه گشايشهي اصلي آشنائي داشته و بخصوص در دو] يا سه تا از آنها اطلاعاتي كامل داشته باشد.اگر قصد شركت در مسابقات را دارد بايد كه با گشايش بازيها و واريانتهي كه امروزه رايجند بخوبي آشنا باشد. ولي بري هر كس كه ساعات زيادي را وقف ]شطرنج] نميكند عملاً غير ممكن است كه بتواند آشنائي عميقي با واريانتهي خاص گشايشهي مشهور پيدا كند.به همين دليل، احتمالاً بهترين راه بري بهبود بخشيدن بازي گشايشي آن است كه ايده و فكري كه در هر گشايش اصلي وجود دارد مورد مطالعه قرار داد و گشايش را با در نظر داشتن ايده اصلي آن بازي كرد، و در همان ضمن بايد به مقتضيات تاكتيكي هر وضعيت دقيقاً توجه داشت]. آماتور بايد ايده هي تك تك حركاتي كه يك گشايش خاص را به وجود ميآورند درك كند و نيز از آنچه كه باعث به وجود آمدن يك وضعيت خوب، در خلال يا در پايان مرحله گشايشي است، شناخت بيشتري بدست آورد.[/font]
]
[ايده هي گشايشها را ميتوان در بعضي از خودآموزهي شطرنج، در مقاله هي مجلات شطرنج، و اغلب در بازيهي تفسير شده يافت. بري آماتور مفيد خواهد بود كه بازيهي زيادي در يك گشايش خاص انجام دهد. اين كار به او نشان خواهد داد كه چگونه آن گشايش بسط مييابد،ضعفها و قدرتهي آن، و بعضي مسايلي كه در خلال آن پيش ميآيند چيست.بعلاوه، آماتور پيشرفته ي كه در بعضي از گشايشها يا واريانتها تخصص يافته است ميتواند درست مثل يك استاد، بكوشد كه تئوري را اصلاح كند. طبعاً،بيشتر احتمال دارد كه او بتوانداشتباهاتي كوچك را در بازيهي مسابقات كشف كند تا در تجزيه و تحليل هي تئوريك.[/
[]
[ولي صرف نظر از آموختن حركات تئوريك هر گشايش بخصوص، آماتور بايد هميشه عناصر يك وضعيت خوب شطرنجي را در نظر داشته باشد و هر وقت كه با گشايشي ناآشنا و يا حركتي عجيب در يك گشايش آشنا روبرو شد، بكوشد كه با تجزيه . تحليل دقيق به وضعيتي محكم دست يابد[/font]
[
[FONT='Tahoma','sans-serif']وقتي اكثر سوارها گسترش يافته و آماده نبردي فعال باشند، گشايش تقريباً خاتمه يافته و وسط بازي در شرف آغاز است اين مرحله ي از بازي است كه شايد اداره كردنش از هر مرحله ديگري مشكل تر باشد، از لحاظي به اين خاطر كه در كتابها نوشته نشده است،واز لحاظي به اين خاطر كه اگر چه سوارها آماده بازي هستند،ولي معمولاً هنوز با مهره هي حريف درگيري پيدا نكرده اند،. بنابراين تفكر بازيكن بايد بيشتر استراتژيكي باشد تا تاكتيكي. در اين قسمت از بازي است كه معلوم ميشود آيا بازيكن معني كلماتيرا كه در گشايش بازي ميكرد، ميدانسته يا اين كه فقط داشته يك رشته حركاتي را كه در يك كتاب ]شطرنج[/] ياد گرفته از حفظ بازي ميكرده است. در اين مرحله، بازيكن بايد نقشه هي بري آينده بكشد و يك استراتژي كلي تعيين كند.انتخاب استراتژي صحيح بسيار مهم است،و در ضمن ميتواند بسيار مشكل باشد. ريشه هي استراتژيمرحله انتقال به وسط بازي در گشايش قرار دارند[/
[تفاوت بين استاد و آماتور در اينجا خيلي بيشتر از گشايش آشكار ميگردد. در اينجا اغلب آماتور گيج است و نميداند با وضعيتي كه بنا كرده چه بكند، بيهدف، يا حداقل بيثبات،بازي ميكند، برعكس، استاد،كه نوع كلي استراتژيي را كه از گشايش بازي شده حاصل ميشود، ميفهمد و ميداند كه ويژگيهي وضعيتش چيست و دنبال چه هدفهايي بايد باشد، استراتژياش را مطابق با نيازهي وضعيتش طرح ميكند و زمينه ي بري يك ادامه موفق در وسط بازي پي ميريزد [/font]