آري آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست ...
Printable View
آري آغاز دوست داشتن است
گرچه پايان راه ناپيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست ...
تو پنجره ی وا شده بر هر جنگل
تو قطره ی از شوق شده درياتر
خوبان جهان آن چه تو داري دارند
در عشق، تو از يک، يکشان بالاتر
روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب، محرم و حرمان نصیب من باشد
دریا که از یاحل به ساحل می رود آبی
شرمنده ی یک جرعه جیحون تو خواهد شد
در باغ اگر باران چشمانت فرو ریزد
گل پیرهن وا کرده گلگون تو خواهد شد
در شعله آن شمع که افروخته بودم
ای کاش که پروانه صفت سوخته بودم
می بینم ای شرقی ترین لبخند بغض آلود
شب را که حیران از شبیخون تو خواهد شد
می سازد از دستان آتش رد پایت را
خاکستر خاکی که در خون تو خواهد شد
دلي دادم به رسم يادبودي
كه تنها لايق ان دل تو بودي
هزاران امدند اين دل بگيرند
ندادم چون كه دلدارش تو بودي
بنام خداوندی که مارافرید /------\ به لطف رحمتش جان آفرید
Gahir معاصر
دوش میآمد سوار از دور و من نزدیک بود
کز سرشادی ببوسم پای اسب بوز را
نقل قول:
یک عمر زیر سقف نگاه تو بوده ایم
امشب خبر رسید که باران گرفته است
باور مکن اگرچه ببینی به چشم خویش
دل - دوره گرد چشم تو - سامان گرفته است