جالب بود.............
Printable View
جالب بود.............
سوتی خودم نیس اما گفتم جاش اینجا خالیه:
نقل قول:
ایول بابا آخرش بود ...نقل قول:
کلی خندیدم:46::31:
واااااای !نقل قول:
پسر یه لحظه تمام بدنم یخ کرد !
عیب نداره ، مهم نیست ، اصلاً فکرشو نکن ! ولی اگه من بودم تا 3 - 4 روز اعصابم خورد میشد :31:
:happy:نقل قول:
پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مىشن! واقعا چرا؟!
◙
دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد و منم رفتم خونه تو کامپیوتر چک کنم ببینم چیه...
خلاصه گذاشتم و یکم دیدم و خواستم کم کم قطعش کنم که یهو مامانم اومد تو اطاق.
منم هرچی روی ضربدر این مدیا پلیر کلیک میکردم بسته نمیشد چون سیستمه هنگ کرده بود ولی خدا رو شکر تصویر حرکت نداشت و مثل Pause بود.
خلاصه که شانس ما گرفت که زیاد جای مهمش نبود و مامان ما هم زیاد توجه نکرد و البته شانس بیشتری گرفت که Full Screen نبود و یا در حال Play هنگ نکرد.
ولی تا سر حد مرگ زرد کردم
دلایلی بس فیزیکی و فلسفی دارد که بازگو کردنشان مجاب به بن شدگی است.نقل قول:
پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مىشن! واقعا چرا؟!
ولی چند تا خاطره اینطوری هم دارم که حیف نمیشه گفت.
نقل قول:
احتمالاً قبلا ً یه Image از یه CD با نرم افزار Virtual Cd گرفته بودن و یادشون فته بود که Image رو Eject کنن .
شاید هم استادتون تردستی بلد بوده و سر کارتون گذاشته . :31: :31: :31: :31: :31:
نقل قول:
بابا CD رو بی خیال . C(OO)DI رو بچسب . منظورم Sooti هست .
سوتی نگیرین ها . :31:
حالم از این بازیکن بهم میخوره و البته تیمش... کلا بازیکن پرسپولیسه دیگه بیشتر از این انتظار نمیرفت به نظر من باید یه شب مینداختنش تو بازداشتگاه تا حالش جا بیاد.نقل قول:
اینم یه سوتی قدیمی :
سوم راهنمایی بودم که یه روز یکی از بچه ها زنگ زد گفت یه سی دی 18 + گرفتم بیا خونمون کسی نیست با هم ببینیم. ما هم رفتیم خونشون البته اینم بگم کامپیوترش پشت به دیواره و اتاقش هم جوری بود که کسی که از بیرون میومد اول اتاق دوستم رو میدید. ما نشسته بودیم و داشتیم فیلم رو نگاه میکردم با صدای تقریبا بلند و البته در حین فیلم اظهار نظر هم میکردیم در موردش و چرت و پرت میگفتیم و شوخی میکردیم و ....
یهو من حس کردم یکی داره ما رو نگاه میکنه برگشتم پشتمو دیدم واااااای... مادر دوستم تو چارچوب در وایساده بود و داشت نگاه میکرد سریع رومو برگردوندم و تند اسکیپ رو زدم. دوستم گفت بیشعور چرا استپ کردی تازه داشتیم حال میکردیم و سریع اسپیس رو زد دوباره پلی شد حالا من هی اسکیپ رو میزدم اونم اسپیس رو میزد هی با آرنج میزدم بهش تا اینکه یه لحظه برگشت و پشت سرش رو دید با ترس گفت سلام مامان کی اومدی ؟ مادرشم بدون اینکه چیزی بگه رفت تو آشپزخونه و منم سریع جیم زدم نفهمیدم دیگه چی شد ولی اونطوری که دوستم میگفت همشو انداخت گردن من و گفته بود سی دی ماله من بوده و پیشنهاد من بوده و ....