بابا معلوم هست چي كار مي كني
Printable View
بابا معلوم هست چي كار مي كني
ممكنه بگي كي اين ترتيب رو بهم زده؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط khademzadeh
.................................................. ........
دور فلکی يک سره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
لیل و نهار را به سودای داوری
فریاد میکنند در روز دیگری
دوست من بهتر نيست جاي اينكه ادبت رو از دست بدي ، اشتباهت رو قبول کنی ؟ !نقل قول:
نوشته شده توسط amir 110
من که توهینی به شما نکردم که اینجوری جواب میدی .
فقط چند بار عدم رعایتتون رو دیدم خواستم بدون به هم خوردن جو تاپیک یه تذکر بدم .
بیشتر از این در این مورد حرف نمیزنم.
ياری اندر کس نمیبينيم ياران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد
دیو را به نان میشود به کار گرفت
مشکل آدم است که کارگر نمیشود .
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سليمان بروم
چون صبا با تن بيمار و دل بیطاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
در ره او چو قلم گر به سرم بايد رفت
با دل زخم کش و ديده گريان بروم
مرید آنم که در یک نظر
عالمی را عالمی دیگر کند
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوي، در بگشاي
منم، من، ميهمان هر شبت، لوليوش مغموم
منم، من، سنگ تيپا خورده رنجور
منم، دشنام پست آفرينش، نغمه ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بيرنگ بيرنگم
بيا بگشاي در، بگشاي، دلتنگم
حريفا! ميزبانا! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج ميلرزد
تگرگي نيست، مرگي نيست
صدايي گر شنيدي، صحبت سرما و دندان است
تنها در آينه
يك بار ديگرم
من بودم و خودم . . .
هر بار پرپرم .