بریز تا لبریز شود جام زرکش)دور لبالب ائت جام زرکشی
یک قطره از آن مبادا زمین بریزد)بیرجه داملاسی دامماسین یئره
قسمم داد پیر میکده)آند وئریب منه پیر مئیکده
من پیاله می و یار را نمی خواهم!)من پیاله می یاری ایستمم
نباتی
Printable View
بریز تا لبریز شود جام زرکش)دور لبالب ائت جام زرکشی
یک قطره از آن مبادا زمین بریزد)بیرجه داملاسی دامماسین یئره
قسمم داد پیر میکده)آند وئریب منه پیر مئیکده
من پیاله می و یار را نمی خواهم!)من پیاله می یاری ایستمم
نباتی
می گُدازم، ولی نِمی سايم، گونه بر آستانِ بعضی ها
ای حديثِ مکرر ِ پرواز، شده ای نردبانِ بعضی ها!
ولی از رويتِ پرنده پُر است، آبی ِ آسمانِ بعضی ها
بویِ عطر ِ فرشته را دارد، تربتِ بی نشانِ بعضی ها
______________________________
سلام t.s.m.t گرامی
شعرهایتان حتما زیباست
لطفا معنای آنرا هم بگذارید
برقرار باشید
سلام،چشم. گفتم چون مشاعره است واسه همین شاید لازم نباشه از این به بعد معنی میکنم.نقل قول:
اهل عشق اولان،غم چکن اولور(اهل عشق ،حتما غم می کشد)
زینت ایستمز،زیور ایستمز(زینت و زیور به چه دردش می خورد)
جیسمی ضعفده،کاهدان ضعیف(دارد میمیرد از بس ضعیف و بی حال شده)
رنگ اطلسی کهربا گرک(رنگ اطلسش کهربا باید)(ک)
نباتی
كوه نا هموار را هموار كردن سخت نيست
حرف نا هموار را هموار كردن مشكل است
دوش . زير بار حمالان كشيدن سخت نيست
زير بار منت نامرد رفتن مشكل است
تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی ست
در خودم آتش به پا کردم ولی نَگِریستم
چون شکست آیینه، حیرت، صد برابر می شود
بی سبب در خود شکستم، تا ببینم کیستم
زندگی در برزخ ِ وصل و جدایی ساده نیستکاش قدری پیش از این، یا بعد از آن، می زیستم
من دوست ندارم که ترا دوست ندارم
تو شرم نداری که زمن شرم نداری؟!
يك شب، به چشم هايِ تو ايمان مي آورم
در راه سبز ِ آمدنت، جان مي آورم
در امتدادِ غربتِ اين جاده ها، عزيز
ايمان به بي پناهي ِ انسان مي آورم
گفتي كه قلب هايِ پريشان بياوريد
باشد، بروي چشم! پريشان مي آورم
عمري شبيهِ عابر ِ اين كوچه هايِ خيس
هر شب براي پنجره، باران مي آورم
وقتي كه چشم هايِ تو لبخند مي زند
از من تو جان بخواه، به قرآن مي آورم
ميان ماندن و رفتن حكايتي كرديم
كه آشكارا در پرده ي كنايت رفت.
مجال ما همه اين تنگمايه بود و دريغ
كه مايه خود در وجه اين حكايت رفت.
تصوير ِ مبهم ِ زن و تصوير ِ يك سوار
زخمي كه مي زني بر غم ِ كهنه یِ سه تار
من در خيالِ سنگ تو آئينه را … شبي
تصوير مي شوم به تن ِ مَردِ بي قرار
رشته ی جانم را خواستم با رشته ی زلفش پیوند دهم،افسوس که در این کار بخت سیاهم یاری نخواهد کرد.
رشته ی جان ائیله دیم پیوند تار زولفونه
آه کیم چکمده امداد ائیله مز بخت نگون
فضولی