-
از دور برایت گلی میفرستم که نامش سلام و بویش عطر دوستی
و پیامش غم دوری توست . . .
**
الهی هر کجا باشی وجودت بی بلا باشد / سرو دستت علی گیرد ، نگهدارت خدا باشد
**
کمکم کن ، نذار سهم من از دوست داشتن تو فقط حسرت باشه . . .
**
زندگی تلخ تر از مرگ بود گر تو نباشی / بعد از این مرده حسابم کن و بگذار بمیرم . . .
**
یادگاری از تو مونده چهار تا گلدون زرشکی / روی گلدونا نوشته تا ابد تو خود عشقی . . .
-
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد ، چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد ، پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند ، چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
گله دارم ز همه ، قول و قرارهایی که نشد
سردی عشق تو و فصل بهاری که نشد
چرا مرا نمی کشد خدا چشمهای تو
ببین در آب و اتشم برای چشم های تو
قسم به ساحا غزل دقیقه ای هزار بار
دلم عجیب می کند هوای چشم های تو
اگر تو باز نگردی
امید آمدنت را به گور خواهم برد
و کس نمی داند
که در فراق تو دیگر
چگونه خواهم زیست
چگونه خواهم مرد
دل در پى رهایى
وقتى تو پیش مایى
مه گونه بی ریایى
آنگه كه رخ نمایى
دوست ندارم شمع باشم دخترا فوتم كنن دوست دارم سیگار باشم رفقا دودم كنن
لحظات شادی خداراستایش كن لحظات سختی خداراجستجوكن لحظات آرامش خدارامناجات كن لحظات دردآوربه خدااعتمادكن ودرتمام لحظات خداوندراشكركن
همیشه یادمان باشد که کاشته ى صداقت،دلها رابه ساحل میرساند نه امواج رفاقت
-
در كوير سبز عشق ؛
اين سخن از من بگير :
مرگ تو مرگ من است
پس تمنا مي كنم هزگز نمير
من یه نامه ی عاشقونه ام بازم کن :
محتاج کمی نوازشم نازم کن ،
هر چند که سکه سیاهم ای دوست ،
در قلک دل پس اندازم کن
پرسید چون دوستم داری بهم نیاز داری یا چون بهم نیاز داری دوستم داری ؟ گفتم چون دوستت دارم بی نیاز ترینم .
آرزوهاتو یه جا یادداشت كن و یكی یكی از خدا بخواه . خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره كه روزی رو كه امروز به دست آوردی ، آرزوی دیروزت بود .
-
من اسیر واژه محبتم ، خالی از کینه دل و حسادتم ، عاشق دست های با رفاقتم ، زندگی اینجوری داده عادتم .
روزم خوش است چراکه برای تو میخوانم ، شبم خوش است چراکه برای من میخوانی ، روزگارم خوش نیست چراکه با هم نمیخوانیم .
منتظر كسی باش كه حتی اگر در ساده ترین لباس بودی حاضر باشد تو را به همه دنیا نشان دهد و بگوید : این دنیای من است
ديرگاهيست که تنها شده ام ، قصه ي غربت صحرا شده ام ، من که بي تاب شقايق بودم ، همدم سردي يخ ها شده ام ، کاش چشمان مرا خاک کنيد ، تا نبينم که چه تنها شده ام .
-
اگه آفتاب میسوزونه بی خیال آخه تو سایه بونی
اگه آدم ها وفا ندارند بی خیال آخه تو مهربونی
اگه من واست میمیرم بی خیال ، آخه تو لایق تر از اونی که میدونی . . .
در مکتب ما بی وفائی کار نیست / شمع اگر عاشق نباشد تا سحر بیدار نیست . . .
چه کردی با دل من نازنینم ، که هر تا سحر اندوهگینم
مرا دعوت بکن در باغ چشمت ، که از باغ تو لبخندی بچینم . . .
بهت نمیگم دلمی چون پر از غمه / نمیگم گلمی چون عمرش کمه
نمیگم چشممی چون عمرش کمه ، میگم خودتی چون بهترینی . . .
ببخشید ، مهرتون تو دلم جا مونده بود ، اس ام اس دادم دنبالش نگردی . . .
-
تو که قصد جدائی کرده بودی خیال بی وفائی کرده بودی
چرا با این دل خوش باور من زمانی آشنائی کرده بودی . . .
**
دارم برات شعر میخونم شاید به یادم بمونی / فقط یه چیز ازت میخوام
همیشه عاشق بمونی . . .
**
روی باغ شانه هایت هر و قت اندوهی نشست
در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم . . .
**
تقدیم به کسی که کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زیستن میدهد . . .
**
ای معنای انتظار یک لحظه بایست / دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست ؟
یه لحظه بایست و یک جمله بگو / تکلیف کسی که عاشقش کردی چیست ؟
-
اگر مي توانستم مجازاتت کنم از تو مي خواستم به اندازه اي که تو را دوست دارم مرا دوست داشته باشي
**
اگه تو کوچه پس کوچ هاي دلم گم شدي.دنبال کسي نگرد که آدرس بهت بده چون غير از تو کسي اونجا نيست
**
دقايقي تو زندگيت هست که دلت براي کسي اونقدر تنگ ميشه که دلت ميخواد اونو از تو رويات بيرون بکشي و توي دنياي واقعي با تمام وجوت بغلش کني
**
شب براي چيدن ستاره هاي قلبت خواهم آمد .بيدار باش من با سبدي پر از بوسه مي آيم و آن را قبل از چيدن روي گونه هايت ميکارم تا بداني اي خوبم دوستت دارم
**
يک بار براي ديدن دريا قدم به ساحل گذاشتي... اما امواج دريا هزاران بار براي بوسيدن قدمگاهت تا روي ساحل پيش آمدند. دلم برات تنگ ميشه اما هزاران بار بر قدمگاهت بوسه ميزنم.
-
سكوتم را به باران هديه كردم تمام زندگي را گريه كردم نبودي در فراق شانه هايت به هر خاكي رسيدم تكيه كردم
**
اگه معلم جغرافي بودم اسمتو رو بلند ترين قله ي دنيا مي نوشتم اگه معلم ادبيات بودم اسمتو تو تمام شعرام مي آوردم اگه معلم شيمي بودم اسمتو در گروه حلال ترين محلول ها قرار مي دادم اگر معلم زيست بودم قلبت رو از مهربون ترين قلبها مي نوشتم ...
**
اون كه عاشقانه خنديد خنده هاي منو دزديد زير چشمه مهربوني خواب يك توطئه ميديد
-
عجب شبي است امشب ... به رنگ سياه گيسوي تو ... عجب سکوتي دارد امشب ... به رنگ خاموش نگاه تو ... و عجب طولاني است امشب ... به قدر هجران ميان من و تو
**
عشق در لحظه اي پديد مي آيد ، دوست داشتن در امتداد زمان ، اين اساسي ترين تفاوت ميان عشق و دوست داشتن است .
**
من ادعا نمي کنم همواره به ياد کساني هستم که دوستشان دارم.
ولي مي توانم ادعا کنم که لحظاتي که به يادشان نيستم نيز دوستشان دارم
**
انسان عاشق زيبايي نمي شود بلكه آنچه عاشقش مي شود در نظرش زيباست
**
اين جمله هميشه يادت باشه : زندگي گل سرخئ است که گلبرگهايش خيالي وخارهايش واقعي است
-
آدم ها همه می پندارند که زنده اند. برای آنها تنها نشانه ی حیات، بخار گرم نفس هایشان است! کسی از کسی نمی پرسد: آهای فلانی! از خانه ی دلت چه خبر؟! گرم است؟ چراغش نوری دارد هنوز؟..
**
گفتمش دل می خری؟ پرسید چند؟ گفتمش دل مال تو، تنها بخند! خنده کرد و دل ز دستانم ربود، تا به خود باز آمدم او رفته بود..
**
آن که می خواهد روزی پرواز عشق را تجربه کند، نخست باید روی پای خود ایستادن را بیاموزد، پرواز را که با پرواز آغاز نمی کنند..
**
آدما خنده هاشون همیشه از دل خوشی نیست، گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست، گاهی دل این قدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره، یه جمله ی ساده گاهی چقدر واست غم میاره..
**
حقیقت نه با شنا كردن بلكه با غرق شدن كشف می شود شنا كردن حادثه ایست كه در سطح اتفاق می افتد غرق شدن تو را به اعماق بی انتها می برد
**
قصه ی عشق من و تو به قشنگی خیاله
من و تو ماهی و آبیم که جداییمون محاله