امشب يه پايان جديد رفتم---شايد هم ديده باشين!!!اما واسه ديدنش بايد سخترين راهها رو با شخصت اصلي (ايتن) انتخاب كرد!!!و مراحل رو با موفقيت رد كرد---
به نظر من احساسيترين و غم انگيزترين پايان بازي همين بود!!!
ايتن پسرش رو نجات ميده به تنهايي--بعدش كارگاه خصوصي (قاتل) ميرسه و همه ماجرا رو تعذيف ميكنه!!!و صحنه تصادف ايتن و جيسون رو كه اول بازي كامل نشون نميده مشخص ميشه و قاتل هم شاهد ماجرا بوده و از اينكه اونطور پدري جونشرو واسه فرزندش به خطر ميندازه تعجب ميكنه و از اون لحظه نقشه دزديدن شان رو ميكشه--
بعد از اون صحنه ايتن دو تا انتخاب داره يا بايد قاتل رو بكشه يا رهاش كنه---در هر صورت قاتل ديگه كاري باهاش نداره---
بعد از اين صحنه هم ايتن پسرشرو بغل ميكنه و ميخواد كه از اونجا خارج كنه---ميره در رو باز كنه كه پليس محاصرش ميكنه و مامور خشن (كاپس) دستور شليك ميده و ايتن كشته ميشه و شان مياد بالاي سره پدرش و گريه ميكنه!!!(خيلي احساسيه)!!!
و آخر سر هم شان كنار سنگ قبر پدرش نشسته و مادرش مياد و ميبردش---و قاتل رو هم (اگه نكشيد) نشون ميده كه ناراحت و غمگين داره اون صحنرو ميبينه------------
به هر حال كسايي كه اين پايانرو نديدن حتما حتما بازي كنن چون خيلي با احساس بود!!!