نقل قول:
ما به همون 5 کیلومترشم قانع ایم:27:
Printable View
نقل قول:
ما به همون 5 کیلومترشم قانع ایم:27:
حرفی گفتی اینجا مدارس دخترانی پسرانه همسایه ی هم هم هستن.(باز یمگن زبان فارسی خوبه. کلمه یهم 20000 تا معنی میده:13:)نقل قول:
گیر ندید ما هم کلاسی هستیم من میدونم:27:نقل قول:
نقل قول:
خوش به حالتون چی کیفی میکنین هر چند دیگه دبیرستان دردی دوا نمیکنه کاش پنجره ی کلاس سمت دانشگاه باز میشد چه حالی میداد
نقل قول:
ما به همون 5 کیلومترشم قانع ایم
البته حق میدم بهتون شما رو هدایت میکنم به این لینک :دینقل قول:
دبیرستان ما یه در داره که به دبیرستان پسرا باز میشه همیشه م بازه
راستی تاپیک بیش از حد منحرف نشد ؟ بریم سراغ سوتی ها ...کد:http://www.forum.p30world.com/showpost.php?p=2135139&postcount=14
انقدر در طول روز سوتی میدم یادم میره الان یکی داغ داغ مال امروز رو یادم رفت
چند شب پیش خونه ی پسر دایی پدرم دعوت شدیم ، مناسبتش هم این بود که یکی از رفقای قدیمشون بعد از 12 سال برگشته بود ایران اونم دعوت شد ود با زن و بچش !
ساعت 8:30 بود رسیدیم اونجا منم که از صبح همش این کلاس اون کلاس رفته بودم بعدشم شب قبلش تا صبح یه ترجمه 38 صفحه ای داشتم دیگه حسابی خسته و کوفته بودم داشتم از بی خوابی میمردم !
رسیدیم اونجا بعد از سلام علیک و اشنایی میخواستم برم صورتمو بشورم که زن پسر دایی پدرم بهم گفت ابمون از بعد از ظهر تا حالا قطع شده !! منو میگی اخ تازه دست شویی هم میخواستم برم ! ای به خوشکی شانش
این تا اینجای کار
مردها هم که نشسته بودن داشتن با هم از اتفاقاتی که تو این مدت افتاده حرف میزدن ! :7: :3:
زن ها هم که دیگه خودتون میدونید دیگه !! بچه ها هم نشسته بودن داشتن فیلم گارفیلدو میدیدن منم که حوسلم سر رفته بود به اونا منحلق شدم
راستی این یارو که تازه از المان برگشته بود یه پسر 4-3 ساله داشت که فارسی خیلی کم میدونست ولی خیلی تون صداش باحال بود
ما رفتیم لم دادیم رو کاناپه مشغول دیدن شدیم که یهو دیدیم این وروجک میگه از صندلی من بلند شو ، این ماله منه ، منم که تازه داشت حالم بهتر میشد ،حوصله سروکله زدن باهاشو نداشتم بلاخره یکم صاف تر نشسم اونم بشینه !
هنوز چیزی نگذشته بود شروع کرد به تفتیش بدنی ما هرچی تو جیبام بود پاشید بیرون ! بلاخره پلیرمو :8: دادم بهش تا سرگرم بشه دست از سر کچل ما ور داره ! تو حالو هوای فیلمه بودم دیدم یه چیزی خورد تو سرم .... بنگ صدا داد .... برق از سرم پرید ، داشت با شیشش میکوبید تو ملاجم دیگه داشتم کم کم جوش میووردم :evil2: ، گفتم چه مرگته یه سری جمله المانی گفت :19: من هیچی حالیم نشد بعد مامانش برگشت گفت اب میخواد بی زحمت شیششو پر کن منم گفتم چشم !
:7:
رفتم تو اشپزخانه شیر ابو باز کردم دیدم اب هنوز قطع ، رفتم سراغ یخچال هرچی برای پارچ شیشه بطری اب سرچ کردم هیچی پیدا نکردم یهو یه بطری نیمه پر اب مدنی به در یخچال پیدا کردم ، باهاش شیششو پر پر کردم بهش دادم
خدا رو شکر دیگه رفت سراغ بروبچ دیگه :36: وقت شام شد همه نشسته بودن دور میز بچه ها هم چون کوچیک بودن اونجا نشسته بودن تا مادراشون بهشون غذا بدن ، ما هم که جایی نداشتیم نشستیم رو اپن اشپزخانه از شانس بد ما نوشابه و سالاد رو میز کناری من بود دوباره دیدم روشو کرده بمن یسری چیز میز وق وق :33: میکنه منم که کفری شده :4: بودم داشتم کم کم جوش میوردم دوباره ننش گفت علی براش تو شیشش نوشابه میریزی گفتم چشم شیشو پر کردم دادم تا کوفت کنه !
بعد از شام دیدم رفتارش یه جوری شده تعادل نداره میخوره زمین :21: ، 4 دستوپا راه میره :16: ، داق شده تو دلم گفتم حقته خدا حقتو گذاشت کف دستت . برو حال کن :39: :4:
همین طوری که داشت راه میرفت خورد تو تلویزیون پخش زمین شد :34: منم داشتم از خنده میمردم :16:
دیدم پسر دایی بابام روشو کرد بمن گفت علی از کجا بهش اب دادی گفتم از یخچال گفت از کجاش گفتم از بطری کوچیکه به در بود !
گفت اخ اون الکل بود :18: چقدر بهش دادی گفتم شیششو پر کردم گفت همشو خورده گفتم اره وقتی میخواستم براش نوشابه بریزم شیشش خالی بود ! گفت الاغ :43: تو نفهیدی اون اب نیست گفتم نه مثل اب بود تستش که نکردم ! :9:
بلاخره بد از کلی مکافات بردنش بیمارستان ، اونا که رفتن لم دادم رو کاناپه با خیال راحت رفتم سراغ ماهواره !!
حس خنکی کردم تو پشتم برگشتم ببینم چیه دیدم سر تاپام خیسه ... :24: چشمتون روز بد نبینه بچهه شاشیده بود رو کاناپه اونم چه .......... 1 لیتری بود کم کم :18: !!
بله این بود خاطره سوتی هرچی اسمشو میخواین بذارین ! :11:
نتیجه هایی که باید از داستان بالا گرفت :
!-قبل از هر کاری خونسردی خود را حفظ کرده !
!!-در چنین مواقعی از بزرگترها کمک بگیرید .
!!!- از مشاهده هرگونه فیلمی که برای رده سنی شما ساخته نشده است جدا خودداری فرمایید (شاید اگر حواسم به فیلمه نبود میفهمیدم تو اون شیشه الکله)
!!!!-فارسی را پاث بدارید !
!!!!!-استفاده از شیشه های کودک با مخازن 1.5 الی 2 لیتری تا مجبور نباشید دقه به دقه (دقیقه به دقیقه) شیشه ها مجددا شارژ نمایید .
!!!!!!-روزانه برای سلامتی 7-8 لیوان اب بنوشید .
همچنین بدونید هر گردی گردو نیست !
دبیرستان ما هم کنار دبیرستان دخترا بود . یه در هم بینشون بود . تازه سالن امتحانات هم مشترک بود. کلاس های مختلط آمادگی المپیاد و اینا هم که به راه ...نقل قول:
شما دبیرستان فرزانگان اهواز درس نمیخونی ؟؟؟نقل قول:
:27::27::27::27::27::27::27::27::27:نقل قول:
..................................................
راستي چرا براي خيلي از اعضا پي30 :7::7: عاديه........... مگه حروم نيست؟؟
اینجا آزادیه... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بزن روشن شی...نقل قول:
راستي چرا براي خيلي از اعضا پي30 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عاديه........... مگه حروم نيست؟؟
_____________________________________________
من به خاطر مشکل اساسی که تو ریاضی دارم (امتحان ترم = 0.25) معلم خصوصی گرفتم.
دیشب معلمه داشت درس میداد که گفتم ببخشید چند لحظه برم دستشویی.
رفتم تو و از اونجایی که هیچ جا مثل خونه آدم نمیشه و هیچ توالتی مثل توالت خونه خود آدم نمیشه با خیال راحت داشتم کارمو میکردم که وقتی اومدم بیرون دیدم معلمه سرش رو میز خوابیده.
از یه طرف خندم گرفته بود از طرف دیگه خواستم طوری باشه که ناراحت نشه و خجالت نکشه. خلاصه در و محکم بهم زدم و اومدم.
معلمو گفت: تقریبا نیم ساعته که اون تویی...
بعدش هم گفت بقیش رو جلسه بعد بهت میگم...