صحبتت در مورد تعداد زیاد ارسال ها کاملا درسته، اما من دلیلی برای به حساب آوردن اونها به عنوان موقعیت {قبلا صحبت از موقعیت خطرناک بود:n02:} در "اون بازی" نمی بینم.
این برنامه رئال بود که با توجه به توانایی پایین بازیکنان بارسا روی توپ های هوایی و از طرف دیگه قدرت بالای اونها در بازی روی زمین، مرکز رو با دو لایه چهار نفره ببنده و فقط اجازه ارسال از جناحین رو بده، اینکه بارسا مجبور به انجام ارسال شده، ارسال هایی که همون طور که انتظار می رفت هیچ کدوم خطری رو روی دروازه رئال ایجاد نکردند {تکرار سناریو بازی اتلتیکو و بارسا} یعنی کارلو دقیقا به برنامه ای که در سر داشته رسیده. اما همونجوری که خودت هم اشاره کردی این سبک نمی تونه عینا مقابل بایرن پیاده بشه، چون بازیکنان بایرن و به خصوص مانژوکیچ روی توپ های هوایی به مراتب توانایی بیشتری دارند و اصولا بایرن تیمی هست که بر خلاف بارسا با فرارهای لب خط لام در سمت راست و آلابا در سمت چپ و ارسال هایی که انجام میدن در کناره های زمین خطرناک ظاهر میشه و رئال اگه بخواد موفق باشه باید حرکات لب خط و ارسال ها رو شدیدا کنترل کنه. مگر اینکه مدافعین رئال روی توپ های هوایی فوق العاده ظاهر بشند {که با توجه به شناختی که داریم احتمال اشتباه زیاد هست، شاید واران بتونه به کمک تیم بیاد}، مثل کاری که یونایتد مقابل بایرن انجام داد و ارسال های بایرن رو در یک بازه زمانی طولانی خنثی کرد، گرچه در زمینه های دیگه مغلوب شد.
+
در صورتی که رونالدو به بازی برسه {که ظاهر میرسه} به احتمال زیاد ایسکو از روی نیمکت کار رو دنبال می کنه {مگه اینکه کارلو واقعا سورپرایزمون کنه} و به همین خاطر در برنامه های تیم، به خصوص در فاز دفاع تفاوت زیادی نسبت به بازی با بارسا شکل می گیره که بارزترینش نبود ایسکو با اون بازی موفق دفاعی {تقریبا موثرترین عنصر دفاعی در ال کلاسیکو} و اضافه شدن رونالدو هست {که مسلما مشارکت کمتری در دفاع داره} که قیاس این دو بازی رو مع الفارغ می کنه. در همین راستا کارلو باید وظایف دفاعی بیشتری رو {البته به شکل برنامه ریزی شده} روی دوش رونالدو بگذاره، مثل کاری که مورینیو در بازی های مهم و حساس این چنینی انجام می داد.