باید یه جوری به شوهر طرف بگی ...بعد هم توی جملاتتون حتما یک دعا باشد...نقل قول:
مثلا بگید ماشاءالله چه خانم خوب و خوش برخوردی دارید...ان شاءالله خوشبخت بشید
Printable View
باید یه جوری به شوهر طرف بگی ...بعد هم توی جملاتتون حتما یک دعا باشد...نقل قول:
مثلا بگید ماشاءالله چه خانم خوب و خوش برخوردی دارید...ان شاءالله خوشبخت بشید
با یه فردی که لوسه و همه چیز رو به شوخی میگیره چه طوری باید رفتار کرد ؟!
من موندم چرا این بشر این طوریه .... هر چی میگی جدی نمیگیره.:n24:
خیلی هم خرابکاره.راه که میره میزنه داغون میکنه.اونوقت خودش یه چیزش خراب شه یا یه کوچولو بد رفتار شه با چیزاش قاطی میکنه.
اگه زد یه چیزی رو خراب کرد چه طور باهاش برخورد کنم ؟!
سلامنقل قول:
بهشون بگو وقتی من حرف میزنم اینطوری میخندی فکر میکنم داری مسخرم میکنی و اینطوری زیاد خوشم نمیاد . هر چیزی جای خودش خوبه اما من دوست تو هستم اما ممکنه کسی دیگه ای اینو رک جلوی شما بهتون بگه ناراحت بشی پس بعضی وقت ها یکم جدی بودن هم خوبه :n12: .
اگه طرف اشنا ، فامیل یا دوستتون هست جواب : مودبانه و به مزاح و دندانشکننقل قول:
داداش چرا راهنما نزدی ! وایسا بگیم افسر بیاد .
داداش مواظب باش چپ نکنی ، یا لاستیکت ترکیده چپ کردی :n07:
اگه طرف اشنا نیست و غریبست : جواب دندانشکن و به دور از ادب
هی بچه مگه زینت (زین اسب ) از پشتت افتاده ! آهووووووووو ...چیخ چیخ چیخ یا باز قرص هاتو نخودی :n08:
چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.
و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!
Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2
[QUOTE=sharpy;7815095]چجوری میشه با استاد گرم گرف (مخش رو زد)
یکی بیاد کلا فلصفه زدن مخ استاد رو توضیح بده خیلیا تو این کار حرفه ای اند و دیدم.
و هم چنین وقتی نمره ها رو وارد کردن موقعه اعتراز به نمرات که خیلی برام پیش امده که با استاد تماس بگیرم چجوری با استادی که من رو خوب میشناسه صحبت کنم تا نمره مورد نیازم تامین بشه ؟؟!
من خیلی در جریانش نیستم ولی چیزی که دیدم از بچه های کلاس اینه که معمولا پسرهایی که یه کمی شوخ طبع هستند ولی مودب...مثلا سرکلاس وسط درس تیکه نمی اندازند ولی موقع انتراک یه چیز بامزه میگن رو استادها باهاشون بیشتر صمیمی میشن.بعد مثلا یه مشکلی برای استاد پیش میاد ..مثلا ماشین استاد خراب میشه.دانشجو میگه من اشنا دارم.خلاصه ماشین استاد رو میبرند مکانیکی درست میکنند اینجوری اون دانشجو تا اخر دوره ی تحصیلش رفیق استاد میشه
برای نمره گرفتن کاری که خودم انجام میدم اینه که به همسرم میگم باهاشون تماس بگیره.بسته به اینکه اخلاق استاد چجوریاست همسرم خودشو دکتر-مهندس-استاد-بازاری معرفی میکنه و کلی هندوانه زیر بقل استاد میذاره که ما مدیون محبت های شما هستیم و از زحمات بی دریغ شما خیلی خیلی ممنونیم و ارزو داریم بتونیم گوشه ای اززحمات شما را جبران کنیم و.... برای من نمره میگیره
من خودم وقتی به استاد زنگ میزنم خواهش التماس میکنم برای نمره گرفتن
من با چند تا از دوستان يه گروه خيريه تشكيل داديم.دوست دوستم همش توي جمع ميخواد حرف بزنه ولو چرت و پرت ومن از اين موضوع ناراحت ميشم .وقتي ميخواستيم وسايلي رو كه تهيه كرده بوديم پخش كنيم|(شناسايي نيازمندا بر عهده اون بود)گفت بيا اين چهار بسته رو ميديم به اين خانواده.اين ميشه رابطمون كه بده يه خانواده.2بستشم خودم با مامانم ميرم بدم.
ما هم قبول كرديم و من چيزي نگفتم.اما ته دلم راضي نبود چون همش با پول خودمون كه نخريديم كمك بقيه هم بود.
ميخوام بگم آيا دفعه بعد موقع پخش بايد چكار كنم كه بفهمه بايد ما هم حضور داشته باشيم؟
و اينكه چطور باهاش برخورد كنيم تا زياد حرف نزنه؟
ديگه ميخواستم بگم نياد تو جمع ما.چون اصلا كاري نميكرد و همه كارها بشتر گردن من و كمي هم دوستم بود.
چطور حرف دل و زد؟
یعنی چجوری رک همه چیرو به یکی بگم؟
عشق و عاشقی نیستا
اول بايد باهاش گرم بگيري و از بعضي چيزا خيلي راحت صحبت كني.از زندگي از اتفاقاي اخير.بعدش بهش بگونقل قول:
به نظر من اگر بخوای غیر مستقیم بگی. توی گروهتون یک سری قوانین بزارید (البته قوانین رو حتما رعایت کنید.) که هم برای رسمی بودنتون خوبه و هم اینکه مسائلی که باعث مشکل می شه کم بشه.نقل قول:
در نظر بگیرید کسایی که اصطلاحا گرم میگیرن بااستاد دو تا شرط وجود دارهنقل قول:
1-استاد باید رفیق باز باشه
2-دانشجو باید روابط عمومی جالبی داشته باشه
اگه دقت کرده باشید بعضی از استادها هیچ رقمه امکان نداره اهل صمیمیت باشند بعضی ها هم برعکس(خودم استادی رو میشناختم که با دانشجوهاش برنامه کوه و جشن و اینا میزاشت!...)بنابراین مهمه که قبل از همه چیز ببینید استادتون چه تیپیه
بعد هم اگر فرضا شما از اون تیپ های شوخ و اصطلاحا خیلی در جمع نیستید باید دور این قضیه رو خط بکشید چون ممکنه برعکس نتیجه بده!
برای بیشتر نزدیک شدن به استاد باید زیاد سراغش برید به بهانه اشکال پرسیدن به اتاقش برید یا در در زمان استراحت کلاسها بهش مراجعه کنید و اگر طوری بشه که (خصوصا وقتی اتاقشه)باب صحبت رو در موردی باز کنه باید سررشته کلام رو بدست بگیرید و روی اون موضوع مانور بدید به مرور صمیمیت ایجاد میشه...
برای نمره گرفتن در درجه اول نظر شخصیم اینه هرگز نگذارید کار به همچین جایی برسه
در درجه دوم هرگز التماس استاد نکنید چون در اکثر موارد برعکس میشه و اصلا براشون جالب نیست
و در نهایت اگر واقعا مجبور هستید بهترین کار اینه که شرایطتتون رو توضیح بدید و مثلا بگید که ازشهرستان میاید چقدر سخته که دوباره بخواید هزینه متحمل بشید یا بگید فرضا این درس رو حتما باید بگذرونید چون پیش نیازه کلا یک ترم عقب می افتید و خانواده خانوم آیندتون(:دی) میگن دیر میشه و (این حربه خیلی جواب میده) و...
راحت بگم از در استیصال به دلیل شرایط وارد بشید نه خواهش و التماس و ...
نظر اون دوستمون که راهنماییتون کردن رو قبول دارمنقل قول:
وقتی همه در جمع حاضر هستند خطاب به همه یکسری قواعد کلی رو بگید مثلا بگید دوستان بیاید اینطور عمل کنیم که هرسری یکیمون اقدام کنه برای پخش کردن و...
در مورد اول هم اگر وقتی همش صحبت اضافه میکنه همه ساکت باشند و بهش بی توجهی بشه احتمالا بعد از چندبار خودش میفهمه که خیلی هم بامزه نیست و خودش در رفتارش تجدید نظر خواهد کرد
مثل همیشه باهاش برخورد نکن به طور واضحی در فکر باش هرچی خواست صحبت کنه کوتاه پاسخ جوابش رو بده اونوقت احتمالا ازتون میپرسه چیزی شده؟ چرا ناراحتی؟نقل قول:
شما هم فرصت رو غنیمت بشمار بگو نه راستش ولی میخواستم یک چیزی(چیزایی ) بهت بگم و اونوقت حرفتون رو خیلی ساده و راحت بیان کنید مطمئن باشید با این پیش مقدمه دوستتون بطور دقیق و صمیمی شنوا هست!
[QUO]سلام دوست گرامینقل قول:
من طی دوران کاردانی و کارشناسیم اینو فهمیدم که برای استاد حتی <<اگه کوچکترین نفعی>> براش ایجاد کنی،نمرت کف دستته
یا اینکه زیاد زبون داشته باشی و یه طور مرموز مخ استاد رو بزنی
من یه دوست بلانسبت چاپولوسی داشتم که گاهی وقتا دوستهاشو ول میکرد و همیشه بفکر گرفتن نمره خودش بود باور کنید چنان موزیانه میرفت پیش استاد خارج از کلاس و مخ میزد که فکم می افتاد (فقط و فقط بخاطر زبون ریختناش)،که اصلا از این روشش خوشم نیومد
من خودم تا بحال زیاد پیش اومده که گیر کردم اما خدا رو شکر اکثر مواقع تونستم حل کنم البته نه از راه چاپلوسی
من دوتا راه که همیشه استفاده میکردم رو میگم:
1- سعی کنید موقع نوشتن اعتراض طلبکارانه صحبت نکنید،ازشون محترمانه اول درخواست تجدیدنظر کنید،بعد درخواست ارفاق کنید،و درنهایت از مشکلات زندگیتون(مثلا اینکه متاهلید یا سختی هایی که در این دوران دارید تعریف کنید :n02:)بگین،البته همه چیز رو ننویسین در حد دوخط کافیه
(چون بعضی اساتید بزرگوار به متاهلین ارادت خاصی نشون میدن،و در اینجا جا داره که بگم:خدا بیامرزه پدر و مادرتون رو...)
اگه استاد سرسختی نباشه نمره رو میده
2-در حین ترم اگه دیدین که درس خیلی سختیه و نا امید هستید خارج از کلاس تنها حضوری برین پیشش و درخواست یه پروژه ای رو بکنید،و بگین که این درس رو نمیفهمید و احتمال اینکه پاس نشید خیلی زیاده
و اینکه بعضی از اساتید دانشجویند و گاها پروژه هاشون رو به دانشجویان خودشون میدن که براشون انجام بدن :n02:
من شبیه این مشکل رو داشتم(یا شاید هم هنوز دارم)نقل قول:
ببین دوحالته یا بقیه گروه باهات همفکرن که اصلا کار سختی نیست براحتی میتونی بهش بفهمونی که اینجوری مطلوب همه نیست
و شما اولویت دارین نسبت به مادر اون...
ولی اگه هم گروهی هات باهات موافق نباشن(مث حالت من)خیلی سخته که از خر شیطون پیادش کنی،با بقیه صحبت کن و بگو این
جمع با کارهای اون در تضاده و دور و زود داره اما سوخت وسوز نداره آخرش این مساله جمع رو از هم میپاشونه...
اگه که تو کتشون رفت (که خیلی بعیده چون وراج ها اگه یه ذره زبون باز باشن مخ همه رو راحت میزنن)که مساله حله اما تو کتشون
نرفت برای خودت خیلی بهتره که بکشی کنار یا بری سراغ یه گروه دیگه(چیزی که این روزا فراوونه گروه ها این شکلیه)آخه هم باعث
پسرفت خودت میشه هم باعث جنگ اعصابی که بازندش تویی...
من هنوز به جاهای باریک نرسیده ولی اگه بکشه به هیچ عنوان از ول کردن همه چیز(با توجه به اینکه من از همه کسایی که هستن
سابقه بیشتری دارم وهمه کسایی که الان هستن رو من آوردم،ی جورایی قدرتی دستشونه بخاطر منه وسابقه که من داشتم)ابایی
ندارم؛با اینکه میدونم با نبود من کارشون خیلی لنگ نمیشه ولی لا اقل من فکرم آروم تره و کمتر حرص میخورم...
من الان درس اندیشه اسلامی 2 رو معرفی به استاد دارم!
حالا یه کمک کنین چطوری مخ استاد بزنم . از این درسش هیچی توی مغزم نمیره !!! مابقی درسای عمومی من بالای 18 بوده:n02: ولی با این درس و جزوش مشکل دارم . استاد هم آخونده :n01::n13:
سلام
من یه مشکلی دارم:
من نمی تونم به دوستام زنگ بزنم! یعنی نمی دونم چه موقع بزنم که مزاحمشونم نشم، چی بگم، چقدر حرف بزنم و ....
اصلا نمی دونم چند وقت یک بار باید یه سراغی از دوستام که تو مدرسه با هم دوست بودیم و چون فعلا تابستونه نمی بینمشون رو بگیرم.
کلا تو این موضوع اگه نکته ای چیزی به ذهنتون می رسه راهنماییم کنین.
اولین صحبت با جنس مخالف تلفنی چطوری خوبه باشه ؟ :دی
دوستان 4 شهوریور متاسفانه راهی سفری 23 روزه میشم برای دید و بازدید خانوادگی به اقوام و...:n21: :n21: :n21: :n21:
و من اصلا اصلا دلم نمیخواد برم ولی مجبووووورم و اگه نرم خانواده میخواد چه جوابی بده؟
متاسفانه سن کم 17 دارم و شغلی هم ندارم و نمیشه مستقل باشم فعلا.
کلا چیکار کنم؟
برای هدیه دادن کتاب بنظرتون خوبه که در صفحه اولش بالا اون گوشه به عنوان یادگاری چی بنویسم؟
البته اینم بگم مناسبت خاصی نداره
صرفا یک هدیه معمولی به یک دوست به رسم یادگاری
بنظرتون چیزی بنویسم؟یا کلا بدون نوشته باشه بهتره؟
شما یک مقداری ریش بذار...یک لباس ساده هم بپوش برو پیش استاد سلام و عیلک و بعد هم خیلی منطقی یه خالی ببند....یا اینکه بهش بگو من کلا حفظیاتم خوب نیست اگر میشه کمکم کنید و..نقل قول:
اصولایکی در میان باید زنگ بزنید.مثلا امروز شما زنگ بزنید صبر کنید تا دوستتون به شما زنگ بزنه بعد دوباره شما و...نقل قول:
بعد هم تماس گرفتید ازش بپرسید بگید اگر مزاحم شدم قطع کنم بعدا تماس بگیرم
اصولا ساعت 11 تا 12 و عصر ها 5 تا 7 تماس بگیرید.که خیالتون راحت باشه طرف خواب نیست.وقت خوردن شام و نهار و وقت استراحتشون نیست
خودتون باشید ولی از این شوخی ها که با پسرها میکنید و اصطلاحاتی که برای پسرها استفاده میکنید رو نگیدنقل قول:
ببینید مسئله سن کم و ... نیست.شما چه بخواهید چه نخواهید باید عادت کنید با فامیل رفت و امد کنید.چند سال دیگه که ازدواج کنید تازه این رفت و امدهاتون 2 برابر هم میشه.نقل قول:
حالا با پدر و مادرتون صحبت کنید مثلا از 20 تا افراد فامیل ببینید راضی میشن مثلا 16 تاش رو برید.4 تاش رو فاکتور بگیرید.سعی کنید بیشتر توی جمع باشید .بیشتر با افراد گرم بگیرید تا بهتون خوش بگذره.قبل از اینکه برید خانه ی کسی در موردش قضاوت نکنید.مدام به خودتون یاداوری کنید که حتما خوش میگذره.
اگر کتاب اولین برگه اش سفید هست یا دومین برگه اش سفید هست بهتره توی اون برگه های سفید نوشته بشه.نقل قول:
گوشه ی کتاب نوشتن بیشتر مثل بچه های دبیرستانی هست.خیلی جنبه ی رسمی نداره
اگر کتاب شعر هست همین متن امضاتون خوبه
طرف اصلاح طلبه !!!!! اصلا با جزوش حال نمیکنم . 30 مرداد هم امتحان دارم . وقتی جزوه میخونم انگار دارم توی حوزه علمیه قدم میزنم:n02:نقل قول:
شما یک مقداری ریش بذار...یک لباس ساده هم بپوش برو پیش استاد سلام و عیلک و بعد هم خیلی منطقی یه خالی ببند....یا اینکه بهش بگو من کلا حفظیاتم خوب نیست اگر میشه کمکم کنید و..
سلام دوست مننقل قول:
معمولا صبحا ده به بعد و بعد از ظهر تابستون شش به بعد خوبه زنگ بزنی اما اگر دوستت صمیمیته میتونی ازش بپرسی خواب بودی ؟ مزاحم که نشدم یا مثلا اگر دیدی صداش یه جوریه که انگار عجله داره بهش بگو اگه کار داری بعدا زنگ میزنم.
حرفمم هر چه میخواهد دل تنگت بگووووووو تو مدرسه بهم چی میگید همون حرفا یا مثلا کلاسی چیزی میری اگه گفت اره بگو چجوریه ؟مربیش کیه هزینش چطوره؟ راضی هستی؟ منم دوس دارم فلان کلاسو برم؟ مسافرت رفتی جایی خوش گذش؟ دلم برات تنگشد. اگر طرف با روحیاتت سازگاره چند بار تو زنگبزن یا بیرون باهم قرار بذارین تا صمیمی شین بعد اینکه صمیمیت شکل گرفت کم کم خودت دستت میاد قلقه دوستت مثلا کی زنگبزنی یا چی بگی . سخت نگیر راحت باش اولش تا راه بیوفتی شاید یکم سخمت باشه بعد دو سه بار میگی ای بابا من واسه این مثله به این سادگی اینقدر به خودم سخت گرفتم.موفق باشی:n16:
سلام، بنظرم بنویس، معمولا هم گوشه بالای کتاب یادگاری مینویسن. جمله ای هم که مینویی بنظرم باید یکم باید مرتبط با اون مناسبتی داره که داری کتابو هدیه میدینقل قول:
به نظر من برونقل قول:
روابط عمومیت هم خوب میشه،با دوستان و اقوامتون بیشتر آشنا میشی،تفریح،تنوع،و صله رحم را بجا می آوری که ثواب زیادی هم داره
23 روز توی خونه میخوای چکار کنی؟نمیدونم شما دختر هستید یا پسر; اما اگه دختر باشید بدتر،و خانواده هم براش سخته که بگه دخترمون خونه تنهاست(چون پسرها راحتتر میتونن اوقات فراقتشون رو بگذرونن) از تابستونت استفاده کن
از اول مسافرت هم مثبت اندیش باش و به دید اجبار به مسافرت نگاه نکن تا بهت خوش بگذره
موفق باشید
به نظر من بنویسنقل قول:
چرا که در اینده وقتی دوست شما به این نوشته نگاه میکنه خاطرات خوب و زیبا و شاد از شما به ذهن خواهد اورد
اگر به شعر و شاعری علاقه داره قطعه شعری بنویس
قطعات رمانتیک مناسب خانوم ها هست
و اگر طرف مقابل زیاد اهل شعر و رمانتیک و . . . نیست فقط متنی با این موضوع بنویس این هدیه ای ناقابل به بهترین دوستم . . . .
-----------------------------------
یکی از دوستانم قبلا کتابی به من هدیه داد و در صفحه اول خاطره ای خنده دار که هر دو در ان شریک بودم رو کوتاه نوشته هربار که این کتاب رو میبینم سریع خاطره رو میخونم و کلی میخندم - به نظر من چنین متن هایی واقعا لذت بخش هستند
سلام دوستان..امیدوارم که حالتون توپ توپ باشه..بچه ها من نحوه ی رفتارم با خانوادم ودوستای نزدیکم خیلی خوبه...اما وقتی یاهاشون میرم بیرون جلوی بقیه خیلی همچین
بگی نگی..دستو پامو گم میکنم...:n30:حتی وقتی میرم بیرون..خرید گاهی حتی نمیتونم نظرم رو بگم....درواقع...کم رویی دارم...:11:میشه بگید برای بهتر شدن رابطم با ادمای اطراف چه
کار کنم.....:14:میشه راهکار بدین؟ اخه من تو مدرسم این مشکلاتو دارم...ومیخوام با روحیه جدید واردش بشم....نه الان..اینجوری....تو این اوضاع!:n14:
درسته..که این تاپیکا مختص اداب معاشرته اما رفتار هم جزوی از اونه پس خواهش میکنم نظراتتون رو بگید ومنو راهنمایی کنید..دوستان!:n01:
راستش...میخوام راه حل هایی که نتیجه بخش بوده رو هم انجام بدم..یعنی واقعا عکس العمل داشته...ممنونم..که حرفامو گوش کردین!
دوستون دارم...وبه کمکتون احتیاج..بای:n18:
سلام دوست عزیزنقل قول:
به نظر من اول باید تمرین زیاد داشته باشی یعنی بیشتر خودت رو توی اون موقعیت قرار بده تا برات عادی تر بشه
دوم اینکه همیشه دوستانت رو مثل خودت فرض کن یعنی فکر نکن که اونها از تو بهترند،نه همه شبیه به هم اند، اگه دوستات هم سن و سال خودت اند دلیلی نداره که دستو پات رو گم کنی.
موفق باشید :n16:
بستگی داره که درمورد چه موضوعی بخواین صحبت کنیدنقل قول:
به نظر من در کل : سنگین و محترمانه
موفق باشید.
سلامنقل قول:
دوستان راهنمایی های خوبی کردن، چند موضوع قابل اهمیته:
سن دوستتون
اخلاق دوستتون( شوخ طبع بودن،مذهبی بودن و...)
مناسبت
اگه متن خوب بخواین میتونین از گوگل سرچ کنید و متون خوبی رو پیدا کنید
به نظر من تاریخ تقدیم هدیه رو هم اگه بنویسید خیلی خوب باشه.
از حرفهای اضافی بپرهیزیدنقل قول:
اگه لازم بود زیاد صحبت کنید ازش عذر خواهی کنید(مثلا بگین ببخشید که وقتتون رو گرفتم)
وقتی زیاد با کسی تماس میگیرید طرف مقابلتون طبیعتا کم محلی میکنه،پس سعی کن در حد اعتدال ارتباط داشته باشید
همیشه یادت باشه : هرچه کمیاب باشی ارزشت بیشتر میشه
موفق باشید دوست عزیز
به نظر من وقتی طرف قاطی میکنه شما هم همه چیزها رو به شوخی بگیرید تا بفهمه شوخی کردن یعنی چینقل قول:
فکر میکنم درک موارد جدی براش مشکله و باید خودش توی اون موقعیت قرار بگیره و یکی باهاش شوخی کنه و به مسخره بگیرتش تا خودش متوجه کارهاش بشه
عاقا یه سوال شاید هم مسخره به نظر برسه !
وقتی میریم رستوران و یا سالن غذا خوری و ... روش صحیح برای سفارش غذا :n16:چیه ؟
بشینی رو صندلی غذا خوری با خانواده و گارسون رو صدا کنی .
یا بری اول به یکی از گارسون ها بگی چی میخوای بعد بیای بشینی رو صندلی غذا خوری ؟؟؟؟؟؟؟؟
بستگی به روستارنش داره.... معمولش اینه که شما بری بشینی از رو منوی مربوطه که روی میذارن یا براتون میاره سفارش بدی...
بعضی جاهای سر راهی و اینا و چه میدونم این رستورانای نسبتا سطح پایین!!( مثلا تو محلهای صنعتی و از این حرفاس(مثلا رو توجه کنین!)) شما اول سفارش میدی بعد میشینی....
دوستان یکی از دوستهای من داره برای ادامه تحصیل به خارج از ایران میره و مهمونی خداحافظی گرفته. بنظرتون من باید چی براش بخرم ببرم؟
من یه مشکل اساسی دارم !
اصلا از تلفن خوشم نمیاد :n02: وقتی کنار دوستام هستم راحت حرف میزنم و عادی ولی وقتی همون طرف تماس بگیره قفل میکنم.نمیدونم چرا ...
ولی اگه همون حرفی رو که توی تلفن میخواد بگه sms کنه سریع جوابش رو میدم ....
مشکل کجاست !؟
نقل قول:
نميدونم شايد بيماري چيزيه ...اخه منم همين شكليم يه چند نفر ديگه هم شكل خودم يافتم كه همينجورين ...واس دوستام عادي شده ديگه جواب زنگشونو ندم :n02:
البته هميشه هم اينطوري نيست :n06:
کسی که تازه عروسی کرده باید برای تبریک چی بگیم به اون (مرد ) که هم چیز جدیدی باشه و خنده دار باشه و به نوعی تیکه خنده دار نه غیر مودبانه باشه .
چند تا تبریک جدید و غیر تکراری بگین .:n12::n17:
سلام
کسی که تو کل دوران زندگیش با هیچ جنس مخالفی رابطه نداشته و اینک زمان ازدواجه و پیدا کردن همسر مناسب با وسواس بالا باید چکار کنه؟
یک هدیه مثل هدیه ای که برای تولد براشون تهیه میکنید بگیرید.بنظرم وسیله ای باشه که براش بمونه و هروقت دید یاد شما بیفته مثل ساعت مچی یا اگر اهل کتاب خوندن هست یک کتاب در زمینه مورد علاقش یک ست کیف پول و کمربند و جاکلیدی چرمی هم میتونه جالب باشه:n06:نقل قول:
بنظرم به مرور و بقولی تمرین بیشتر میتونید بهتر صحبت کنید برای شروع سعی کنید با اعضای خانواده پای تلفن بیشتر صحبت کنید و در زمینه های مختلف بعد با دوستتون که خیلی صمیمی تر هستش و...نقل قول:
و درحال حاضر برای دوستان دیگتون که در صحبت تلفنی مشکل دارید باهاشون پیشنهاد میکنم در هنگام صحبت بیشتر از موضع پرسشگر ظاهر بشید :دی برای اینکه مجبور نباشید خیلی توضیح و جواب و اینا بیان کنید خودتون کسی باشید که سوال مطرح میکنه و دوستتون مجبور میشه بیشتر صحبت کنه:n01:
به به تبریکات آقا، میبینم که به جرگه ی مظلومین جامعه پیوستی:n02:نقل قول:
ا ا شما هم؟پس بلاخره شما هم گول خوردید ،بسلامتی ،تبریک میگم بهتون :n06:
آزادی کجایی که یادش بخیر ،فلانی(اسم اون اقا)تمــــــــــوم شد اقا ،(با خنده) تبریک میگم بهتون:دی
در چنین شرایطی به دلیل عدم تجربه در ارتباط داشتن با جنس مخالف ایشون باید سعی کنند به واسطه خواهرشون مادرشون یا اقوامشون و بواسطه معرفی نزدیکان دیگر، مواردی رو براشون انتخاب کنند و بعد خودشون تک تک صحبت کنند ببینن اخلاقیاتشون با کدوم مورد بیشتر همخونی دارهنقل قول:
(چون تجربه ای دراین زمینه ندارید انتخاب اولیه براساس معیارهای انتخابیتون ممکنه زیاد قابل استناد نباشه):n06:
نمیدونم جای این سوال اینجا درست هست یا نه !!
مادر بزرگم چن ساعت پیش فوت شد :n30: چند ماهی ( حدود 9 ماه بود که روی تخت بود و پاش سیاه کرده بود ) زیاد شوکه کننده نبود ولی .....
حالا من سوالم اینه که الان باید با مادرم چه طوری رفتار کنم ؟ که زیاد لطمه نبینه و مشکلی پیش نیاد ؟!
مادرم 49 سالش هست.
ممنون میشم کمکم کنید.
از لطمه هم یه چیز اونور تر دیده پس خیلی به فکر این نباش.نقل قول:
مادربزرگم بیشتر از 20 سال پیش مرد. ولی همین الان هم بعضی وقتا مادرم صحبتشو میکنه می گه هنوز باورم نمیشه مادرم مرده. مادرم 60 سالشه.
به نظرم باید بیشتر حواست بهش باشه. مثلا اگه چیزی میگه یا حرفی میزنه به دل نگیرید. بحث نکنید. اگه کاری می گه سریع انجام بدید. اگه می تونید اصلا قبل از اینکه کاری بگه انجامش بدید.
تا میتونید سعی کنید مثل قبل در گیر مشکلات و مسائل روزمره خانواده نشه. وظایف مادری رو هم تا مدتی ازش انتظار نداشته باشید.