سلام دوستان بالاخره ما هم بازی رو به اتمام رسوندیم با 76 درصد
در مورد بازی هم باید بگم انصافا بازی خوبیه وارزش حداقل یکبار بازی کردن رو داره ولی اگر به یک سری مسایل بیشتر توجه میشد میتونست حرفای بشتری برای گفتن داشته باشه. در مورد اشکالات بازی چیزی نمیگم چون اینجا خیلی راجع به اونا صحبت شده اما نقطه عطف بازی داستان اونه که بسیار جذاب والبته ناراحت کنندست. لازم نیست که حتما زبانتون عالی باشه چون کات سنسها طوری طراحی شده که شما متوجه داستان میشید. نوع داستان رواییه که خود ویتو اونو با ورق زدن آلبوم برای شما روایت میکنه وبه شما نشون میده چطوری روز به روز توی باطلاق مافیا فرو میره و . . .
اما صحنه های جالب بازی از نظر من:
کسایی که بازی رو تموم نکردن نخونن:
1.اول بازی وقتی ویتو بعد از مدتها از جنگ برمیگرده خونه و تو راه همه بهش احترام میذارن
2.توی زندان وقتی خبر مرگ مادرشو میفهمه
3.به قتل رسیدن Meaty دوست جو تو پارکینگ هتل
4.کشته شدن صاحب رستوران (اون سیاه پوسته) بهوسیله جو وقتی که مست کرده بود
5.او قسمتش که خواهر ویتو پای تلفن بهش میگه من دیگه تو رو نمیشناسم , دیگه سمتم نیا!
6.کشته شدن Henry توی پارک
7. اون لحظه ای که ویتو میفهممه Dereck قاتل پدرشه
8.آخر بازی وقتی جو رو میبرن بکشن
و اما . . .
همه ی اینا یه طرف این یکی یه طرف: لحظه ای که باید میرفتی تامی آنجلو (کارکتر مافیا 1) رو میکشتی, آخرماموریت بود. خیلی دلم واسش سوخت بیچاره توی دو تا مافیا کشتنش یعنی دوبار مرد