قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست، صبوری کدام و خواب کجاست
Printable View
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست، صبوری کدام و خواب کجاست
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب برد
پوست بود پوست بود در خور مغز شعرا
ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما
از تیغ بی ملاحظهٔ آه ما بترس
اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما
ای باد از آن باده نسیمی به من آور
کان بوی شفابخش بود دفع خمارم
گر قلب دلم را ننهند دوست عیاری
من نقد روان در دمش از دیده شمارم
«دیوان حافظ»
موي سپيدم را فلك آسان نداد
اين رشته را به نقد جواني داده ام
من سبز فلك ديده و داس مه نو
يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو
وداع جان و تنم استماع رفتن تست
مرو که گر بروی خون من به گردن تست
زمانه دامنت از دست ما برون مکناد
خدای را نروی دست ما و دامن تست
تو طاعت حق كني به اميد بهشت
نه نه تو نه عاشقي كه مزدوري تو
«واهب » دگر از عقل و فراست خبرم نیست
تا دوش مرا مالـــــک جــانـــم بـــه بَـــر افتــاد
نقل قول:
دوستان گرامی توجه کنند که ساده ترین نوع مشاعره اینست که شعر خود را با آخرین حرف آخرین بیت شعر قبلی شروع کنند.
پس شما دوست گرامی باید شعر خود را با"ت" شروع می کردید نه"ق".
با تشکر