جا اُفتادهیادمه که جورابهامو پام کردم.کفشهام را هم پوشیدم.کراوات هم که زده ام.کراواتم با رنگ های آبی و ارغوانی نقّاشی شده.کت هم پوشیدم که در مهمانی عالی به نظر بیام...ولی هنوز فکر می کنم یه چیزی یادم رفته.*اون چیه؟ اون چیه؟*_« شلوار »
Printable View
جا اُفتادهیادمه که جورابهامو پام کردم.کفشهام را هم پوشیدم.کراوات هم که زده ام.کراواتم با رنگ های آبی و ارغوانی نقّاشی شده.کت هم پوشیدم که در مهمانی عالی به نظر بیام...ولی هنوز فکر می کنم یه چیزی یادم رفته.*اون چیه؟ اون چیه؟*_« شلوار »
ماشین دراز
حاضرم قسم بخورم که درازترین ماشین دنیاست.
طولش از خیابان بیل تا میدانِ واشَنگتُنه.
وقتی آدم سوارش می شه که به جایی بره،
بلافاصله پیاده می شه: « چون به مقصد رسیده »
جریمهء کتاب
چیکار کنم؟
چیکار کنم؟
چهل و دو ساله که این کتابو امانت گِرفتم!
سالها از تاریخِ تحویلش می گذره.
قبول دارم که اِشتِباه از من بوده،
امّا از کجا بیارم این همه جریمه بدم؟!
به نظرِ شما چیکار کنم؟
برش گردونم یا دو باره قایمش کنم؟!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رژیم غذاییصبحانه:قهوهء تلخ، یه تکه نان برشتهنه کره، نه ژله، نه مربّا.ناهار: چند پر کاهو دو ساقه کرفسنه مشروب، نه سیب زمینی، نه گوشت.شام: یه بال جوجهء کبابی، سرخ نشدهنه سُس گوشت، نه بیسکویت، نه کیک.و این رژیم، رژیم، رژیمجون آدم به لب می رسونه.یه هویج به من بده و یه آلو برام پوس بکنیه لیوان شیر کم چرب هم به من بده، همین.تلویزیون رو خاموش کن که تبلیغ غذاهای مک دونالداعصابمو داغون می کنه.به سیب زمینی سرخ کرده و سوسیس و نان پنجره ای فکر می کنمهمین طور به ماکارونی، کلوچه و کیکهر شب خواب بستنی شکلاتی میبینمامّا وقتی بیدار می شم، خیلی گرسنه ام، همش برای خاطر تو.پورهء سیب زمینی درست می کنی با خامه، برای بچه هاوبرای من کمی آبِ گوشتِ رقیق.درِ یخچالو قفل می کنیخدا می دونه کلیدو کجا می ذاریتا آخر شب گرسنگی می کشمهمه اش به خاطر تو.می گی وقتی بتونم زیر شکممو ببینماونوقت تو راضی می شی.شام: دو تکه گُلِ کلمِ خامچند تکه گوشت، به قدر ناخنیه ورقه گوجه فرنگی ... یه تکهء کوچک کلمبه خدا خوراکِ زندونی ها بهتر از اینه.اون پیتزا رو جلو چشمم نخوردختر! این کمترین لطفیه که به من می کنیوقتی حرف می زنم، اون آب نباتو ولش کنجونم به لبم رسیده و روده هامو خالی نگه داشتم، برای خاطر تو.وقتی، مُردم، پولِ بیمهء عمرمو تو جیبت می ذارینعشم و نگاه می کنی و پوزخندی می زنیمی گی، خُب، سعی شو کرد، خیلی چیزهارو تحمّل کرد تا مردامّا اونوقت اه که لاغر بود، هیکلش بهتر نبود؟
شب های فراوان تنهایی
Too MANY NIGHTS ALoNE
سفرهای نیمه شب و روشنایی های میخانه
و سه روزو سه شب ماشین سواری
و اتاق های مُتل که تنها خونهء من بوده ن
این چشم های آگاه و غم زده
و خطوط پیری زودرس رو بهم دادن.
گمون کنم که شب های خیلی زیادی رو تنهایی گذرونده م.
تو قطارهایِ دِنوِر و بازی های لوس آنجلس
و تاکسی های مسیر بارونی نیویورک
با شریک زندگیِ همه بجز خودم همسفر بودم هم.
به خودم می گم می تونم باز هم عشقو علاف کنم
دخترک! شاید خیلی دیر امده باشی
ممکنه شب های خیلی زیادی رو تنهایی گذرونده باشم.
هیچوقت به هیچ کس اجازه نمی دم از بدنم به خودم نزدیک تر باشه
و هیچوقت هم تا حالا به هیچ کس احتیاج پیدا نکرده م
می دونی خیلی دلم می خواد
روحموبفرستم پیشت و لمست کنم
امّا نمی دونم تواناییش رو دارم یا نه
به خاطر سفرهای نیمه شب و روشنایی های میخانه
و سه روز و سه شب ماشین سواری.
م جاده های بیرون شهر که تنها خونهء من بوده ن.
روش های خداحافظی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و آهنگهایی رو فقط یاد گرفته م که عشکمو در میاره
به گمونم شب های خیلی زیادی رو تنها گذرونده م
شبهای خیلی زیادی رو.
تابستون میاد
آخ جون تابستون میاد!
تابستون میاد!
سینه سرخ آواز خون میاد!
تابستون میاد!
تابستون با لباس های تابستونی ...
تابستون میاد!
تابستون میاد!
ووش _ چقدر زود گذشت!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تقصير
من يه كتاب خيلي قشنگ براتون نوشته بودم.
پر از آفتاب و رنگين كمان.
و آرزوهايي كه برآورده مي شدند ...
ولي بزي رفت و كتاب را خورد.
( حتماً ميدونيد كه ازش بعيد نبود. )
براي همين هر چه سريعتر
اين كتاب جديد را نوشتم.
البته اين كتاب اصلاً نمي تونه
به قشنگي كتاب قبلي باشه.
هموني كه بزي احمق خورد.
حالا اگر اين كتاب را دوست نداريد،
مي دونيد كه تقصير من نيست.
تقصير بزيه.
يك نفر بايد بره...
يك نفر بايد بره ستاره ها رو پاك كنه.
آخه اين روزها ستاره ها خيلي كدر شدن.
يك نفر بايد بره ستاره ها رو پاك كنه.
براي اينكه عقابها و سارها و پرستوها
از اينكه ستاره ها گرد گرفتن ناراحتن.
مي گن ستاره نو مي خوان، اما نمي تونيم براشون ستاره هاي نو بخريم.
پس خواهش مي كنم دستمالهاي گردگيري رو برداريد.
سطلها رو پر آب كنيد.
يك نفر بايد بره ستاره ها رو پاك كنه.