بابا به جای S I X اون روسه فکر کرد میگه S E Xنقل قول:
Printable View
بابا به جای S I X اون روسه فکر کرد میگه S E Xنقل قول:
آقا این از سوتی های قدیمی این تاپیکه من نفهمیدم منظورشو. اگه کسی فهمید به منم بگه.نقل قول:
گفته اگه نميريد(با عرض معذرت) كه ميتركيد!!!!!!!!!
نقل قول:بله درسته ولی این یه جوک بود که من خیلی وقت پیش شنیدم این اقا زرنگی کرده:31:نقل قول:
بعد از یه مدت دوری از میادین سوتی دیشب یه کار سه کردم که خجالت اندازه ی ده سال کشیدم به شدت.
این مامان ما یه شلوار خریده بود و از قضا منم داشتم میرفتم بیرون که دیدم به به شلوار نوووو.
پوشیدم و اومدم بیرون و چون خونمون نزدیک خیابونه سوار تاکسی شدم و احمــــد آبــــاد...
خلاصه دیدم دارم میرم جلو ولی انگار نمیرم. نگو چند تا از این دخترهای مردم آزار داشتم مارک شلوارمو میکشیدن.
واییییییی
خودتونو بزارین جای من. یه مارک بزرگ که با روبان قرمز از پشت آویزون شده بود.
راضی بودم رعد و برق بزنه پودر بشم...
پست تکراری ویرایش
ممنون جالب بود ولی چطوری میکشیدن مارک شلوارتو نگرفتم اون قسمتو یه بار دیگه توضیح بدهنقل قول:
امروز خاله هام و دختر خاله هام و چند تا فامیل دیگه اومده بودن خونمون منم رفتم که بهشون سلام بدم همه قبولیه دانشگامو تبریک گفتن یه دفه یکی از دخترخاله هام میخواست بگه موفق باشی گفت ایشالا خوشبخت بشی همه زدن زیر خنده منم زود اومدم بیرون تا جلوشون نخندم.
ســـــلام من بازم اومدم ایندفه یه سوتیه خطرناک دادم
امروز سوار تاکسی شدم یادم رفت درو ببندم(اخه درو نبستم که هر کی میخواد سوار شه راحت سوار شه بعد دو نفر از اون در سوار شدن منم که دیگه درو نبستم)خلـــاصه داشتیم خوشحال میرفتیم که یهو تو پیچ در ماشین باز شد:19:منم زود درو بستم و مونده بودم که چی شد یهو در باز شد که فهمیدم خودم درو نبستم بعد کلی به خودم خندیدم دیدم یارو بغلی بد نگا میکنه که یکم زیر لب بد و بیرا گفتم:13:یکمم به در ور رفتم که مثلا در خودش خراب بودتا برسیمم درو سفت گرفتم.ولی فقط شانسم گفت ماشین اروم میرفت وگرنه پیچ میپیچید و من نمیپیچیدمو...:37: اینم دیگه میشد اخرین سوتیم
اینم یه سوتی از دوران مدرسه...
دوم دبیرستان بودیم که من و یکی از دوستام با یکی از بچه های کلاس چپ افتادیم ( آنتن بازی در میاورد ) همین موقع های سال بود فکر کنم. ما هم که مجهز به انواع ترقه و لوازم آتش زا بودیم ( واسه چهارشنبه سوری ) یه نقشه توپ کشیدیم و تصمیم گرفتیم وقتی این پسره رفت تو دستشویی مدرسه یکی مون در دستشویی رو قفل کنی و بعد یکی دیگمون یه دینامیت بندازه تو دستشویی از هواکش پشتش. دو نفری پشت دستشویی مدرسه کمین کرده بودیم و منتظر بودیم بیاد. هر چند لحظه نگاه میکردیم. تا اینکه دیدیم بله داره میاد طرف دستشویی. چون فقط اون داشت میومد سمت دستشویی. همون پشت وایسادیم تا وقتی صدای بسته شدن در دستشویی رو شنیدیم عملیات رو شروع کنیم. یه کم وایسادیم دیدیم خبری نشد. میخواستیم بیایم ببینیم چی شد که یهو در دستشویی سومی بسته شد و دوستم بدو رفت آروم درو از پشت قفل کرد و منم دینامیت رو روشن کردم و چند لحظه نگه داشتم تا وقتی انداختم همون لحظه بترکه... همین که از هواکش پشت دستشویی پرت کردم تو ترکید و بوووووم یه صدای وحشتناکی داد که من خودم از ترس مردم و پشت سر صدای دینامیت صدای یه نعره اومد از تو دستشویی... ولی اینکه صدای اون پسره نبود. سریع از پشت اومدم بیرون و به دوستم گفتم اوضاع خرابه بیا در ریم اومدیم تو حیاط مدرسه و بین بچه های مدرسه قاطی شدیم. یهو دیدیم صدای شکستن در دستشویی اومد و ناظممون از دستشویی اومد بیرون... حالا قیافه ناظم چجوری بود ؟ جلوی سرش کچل بود و موهای جو گندمی پشت سرش کاملا سیخ شده بود و چشماش گرد شده و کج و کوله راه میرفت طوری که همه بچه های مدرسه که تو حیاط بودن زدن زیر خنده و چند تا از معلمها اومدن ناظم رو بردن تو دفتر .... حالا جریان این بود که اون پسره فقط اومده بود دستشو بشوره بره و ناظم مدرسه چون دستشویی دبیرا خراب بود اومده بود اونجا قضای حاجت کنه که اون بلا سرش اومد. فرداش رو برد مدرسه اطلاعیه دادن هر کی اون کسی که اینکارو کرده لو بده 5 نمره نمره انضباطش اضافه میشه:دی واسه سرمون جایزه گذاشته بودن خدا رو شکر کسی غیر از ما دو نفر جریان رو نمیدونست.... و لو نرفتیم.
نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(بدون شرح)