ميتونم تو لحظههاي بيكسيت، واسه تو مرحم تنهايي باشم
ميتونم با يه بغل ياس سفيد، تو شبات عطر ترانه بپاشم
Printable View
ميتونم تو لحظههاي بيكسيت، واسه تو مرحم تنهايي باشم
ميتونم با يه بغل ياس سفيد، تو شبات عطر ترانه بپاشم
ملوکان همه زربخش تویی خسرو سربخش
سر از گور برآورد ز تو مرده پیدار
همه شیشه شکستیم همه پای بخَستیم
حریفا همه مستیم مزن جز ره هموار
روزگار بی رحم
تیغ تیزی در دست
جنس تیغش همه از عشق و جنون
نقش یک قلب بزرگ خونین
را تراشید بر این پیکر ویرانۀ من
و ازآن پس می سوخت
این تن منتظر و چشم به راه
در غم این دل دیوانۀ دیوانۀ من
ومن ِ خسته تن از حادثه ها
متنفر زهمه وسوسه ها
سایه بر پیکره ی رهگذران افکندم
بهر آسودن آنها ز غم تنهایی
بی هراس از خطر رسوایی
بهرشان جان کندم
مسافر بود و طرح آخرين ديدار در چشمش
و سدّ بغض می شد كم كمك آوار در چشمش
كنار شاخه هاى خشك نرگس روبرويم بود
بدينسان لحظه لحظه مىشدم تكرار در چشمش
زمستان در زمستان ، برف پشت برف جان مىكند
و فصل ديگرى پيدا نبود انگار در چشمش
صدايم كرد ، بارانى ترين غم در نگاهش بود
و تيرى منجمد چون مرگ ! ، تا سوفار در چشمش
و كمكم چشمهايش فرصت پرواز پيدا كرد
و درهم ريخت » بودن « مثل يك ديوار درچشمش
چنان بر آسمان زل زد كه حس كردم نگاهش هم
چو گنجشكى غريبه مىكشد آزار در چشمش
پريد و رفت و آنسوى افق گم شد ، ولى باقيست
شب و تصوير تار آخرين ديدار در چشمش
شب ز آه آتشین یکدم نیاسایم چو شمع
در میان آتش سوزنده جای خواب نیست
مردم چشم فرومانده است در دریای اشک
مور را پای رهایی از دل گرداب نیست
تنهايي درخت را
پرنده هايي كه رفته اند
پر نمي كند
كسي از راه مي رسد
با دست هايي زرد
تا شايد آرامشي را به درخت هديه كند
اما درخت دورتر از هميشه مي ماند
و برگهايش را گريه مي كند
دل خود سپردم به دیوانه یی
که در لفظ او نور معنا نبود
همی گفت فردا براید به کام
ز مکرش مرا صبح فردا نبود
ندانستم آن دیوخوی پلید
به عهدی که می بست پایا نبود
بسی گفته بودند کو بی وفاست
مرا این گفته بر من گوارا نبود
دشمن به غلط گفت من فلسفیم
ایزد داند که آنچه او گفت نیم
لیکن چو در این غم آشیان آمدهام
آخر کم از آنکه من بدانم که کیم
مستوری و مست تو به یک جامه نگنجد
عریان شود از خویش تو را هر که بپوشد
خاموش پر از نعره ی مستانه ی من! کو
از جنس تو گوشی که سروش تو نیوشد؟
دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند