دمت گرم خیلی خندیدم .....بهت تبریک میگم استعداد خوبی داری
Printable View
دمت گرم خیلی خندیدم .....بهت تبریک میگم استعداد خوبی داری
منظورت خبر ورزشی بود دیگه ؟ :دینقل قول:
استعداد خوبی داری
سلام عرض میکنم خدمت همه ی شما خوانندگان عزیز:این اولین پست من توی این وب سایت هستش می خوایم بحث شروع کنیم در مورد تیم ملی که در یک تا 2 سال گذشته عنوان و افتخاری که در خور نام تیم ملی ایران باشه نداشتیم.بینید میتونیم به علل متفاوتی رو در نظر بگیریم از مدیران گرفته از مربی بازیکنان و..... حتی خود ماها (مردم).
اولین علت شاید فدراسیون بود که آقای دادکان رو برداشت ببینید نمی خوام از محمد دادکان طرفداری کنم اما وقتی که اونو برکنار کردند گفتند» نتیجه خوب نگرفته مگر ما در جام جهانی کی رو داشتیم علی کریمی مسدوم دایی نیمه آماده و....پس نمیتونه خیلی نتیجه ی بدی رو واسه ی ما گرفته باشه حالا طرف مقابل من رسانه هاست چرا انتظارات رو بردید بالا آخه میخواستین جای یکی از 2 تیم مکزیک یا پرتغال صعود کنیم اونایی که شاید 2 برابر از ما بیشتر امکانات داشته باشند شاید 2 برابر بیشتر هزینه کرده بودند و فاصله ی فوتبالی اونا بسیار زیاد تر از ما بود.نمیخوام بگم که ما نتیجه ی خوبی گرفتیم اصلآً شاید انتظار بیشتری از نحوه ی بازی کردن تیم داشتیم, به جرات میتونم بگم بعد از پور حیدری/. دادکان بود که اومد کمی فوتبال مارو سرو سامان داد اما مثل همیشه مردمی خوش استقبال و بد بدرقه هستیم بعدش به هر ترتیب دادکان رو برکنار کردند داریوش مصطفوی: این آقا فقط ادعا داشت وضع لیگ پارسال رو به یاد بیارین این بود اون نحوه ی برگذاری مسابقات که قولش رو داده بود اصلاً بعد با کاری که کردند(خرد جمعی)اومدند مایلی کهن و قلعه نوعی رو انتخاب کردند.این دو نفر هردو رای آوردند و بعد اعلام شد به هم تعارف کردند و بعد از کش و قوس های فراوان امیر اردشیر قلعه نوعی رو به بلند ترین مقام فوتبالی(سرمربی تیم ملی ایران)رسوندن.چرا واقعاً چرا قلعه نوعی که شاید طی 2 تا 3 سال با استقلال نتیجه ی خوبی گرفته بود؟گفتند باهم تعارف کردند اما شما همون برنامه ی نود رو به یاد دارین که اگر رسانه و برنامه ی زنده نبود به همدیگه فحش هم میدادن مگه مایلی کهن چی گفت فقط گفت که ایشون تعداد زیادی رو برای بازی های دوستانه به امارات برده این طور قلعه نوعی آتیش گرفت و گفت ادله بیارین و ....مگه همه اونجا نبودن ندیدن ؟که شما فقط 16 نفر کادر فنی بردین چرا؟از حشمت مهاجرانی که شاید پیرترین فرد این مرزو بوم و از ناصر ابراهیمی که سرمربی 50 ساله پیش بوده چرا؟قلعه نوعی زیر فشار بود نمیتونست یعنی قادر نبود از این مردان نام دار بگذره به قول معروف میگه پهلوان زنده عشق است تو اونی که کارایی لازم رو داره می آوردی.نه..........این از بخش انتقاد از قلعه نوعی در اون زمان.اما ببینید همون زمان واقعاً خیلی خوب تیم رو از زیر فشار همه کشید بیرون تمرکز لازم رو داد و تیم رو با وجود گروه نسبتاً مشکل با عنوان سرگروه راهی جام ملتهای آسیا کرد.تا به اینجا امیر قلعه نوعی فضا رو در کمال آرامش میدید بعدش رفتیم آسیا اونجا بود همه از 2-5-3 قلعه نوعی ایراد گرفتند.بازی رو با تیم ازبکستان شروع کردیم که با سیستم 3-3-4 شروع کرد عنایتی و خطیبی و گوشه های چپ و راست برد:خوب ببینید عنایتی 32 سال سن داره 15 سال فوتبال بازی کرده پا به سن گذاشته اما یه دفعه اونو جایی بازی داد که نمیتونست بازی کنه یعنی در واقع تجربه ی بازی رو نداشت.و میتونست با همین 3-3-4 به عنایتی و خطیبی.کاظمیان و کعبی رو بدیم چب و راست اما چرا این کارو نکرد؟به 2 دلیل اولاً نمیتونست از کنار نام این 2 نفر بگذره دوماً چرا قلعه نوعی از سیستم موردعلاقه ش یهو دست کشید؟اون اصلاً این سیستم ها رو قبول نداشت چرا؟به خاطر فشار رسانه ها به خاطر گفتن این مسئله که من به روز هستم این سیستم رو انتخاب کرد به هر ترتیب با اون بازی واقعاً شانسی و نفس گیر ما ازبک ها بردیم.وقتی که به چینی ها رسیدیم سیستم رو 2-4-4 کرد این هم اشتباه بود این بازی هم مساوی کردیم (اصلاً نمی خوام در مورد نحوه ی بازی کردن بگم چون شما ها دیگه همه میدونین چطور بود)بعد هم مالزی روهم که همه یکی 5 تا بهش زده بودند در ورزشگاه بوکیت جلیل 2 صفر بردیم اومدیم بالا با بازی با کره که اشتباه از سیستم بود به نظر من بباید با سیستم 2-1-3-4 بازی میکردیم که رضایی حسینی دفاع وسط چپ زندی راست مهدوی کیا هافبکها:چپ کعبی راست کاظمیان بین این دو نکونام پشت مهاجم ها :کریمی و مهاجم ها هاشمیان و عنایتی. به هر ترتیب با یک بازی مذخرف بازی رو واگذار کردیم اشتباه اول بیرون کشیدن هاشمیان بود ما از گذاشتن هاشمیان تا دقایق آخر همیشه نفع بردیم در همین بازی با کره در خونه ی خودشون یه گل زد( هاشمیان رو میگم) که ما مساوی کردیم.بعد این بود که روودباریان رو کشید بیرون توی برنامه جام 14 شبکه 3 قلعه نوعی یه جا که ازش پرسیدن طالب لو گرم نکرده گفت از نیم ساعت قبل از اینکه بیاد توی زمین توی رختکن گرم کرده این جا این یک نکته رو داشته باشین . بعد ازش پرسیدن شما قصد داشتین بازی رو به پنالتی بکشونین ؟گفت اصلاً ما 5 دقیقه قبل از زدن سوت پایان بازی به کره حمله کردیم(در دقیقه ی 116 بود که مهدوی کیا یه شوت به دروازه ی کره زد)اینم یه نکته.حالا این تناقض هارو ببین که اگر قصد پنالتی نداشتی چرا نیم ساعت قبل از پایان بازی طالب رو رو گرم کردی؟همونطرکه میدونین توی هر 4 دقیقه میشه یه گل زد پس توی این نیم ساعت اگه به جای طالب لو کاظمیان رو می آوردین میتونستین توی این نیم ساعت با یه بازی خوب حدااقل یه گل و حداکثر 7 گل بزنید اینم یه اشتباه که اینجا واقعاً نکته یی رو مطرح کردیم که هیچ روزنامه رسانه و..... به اون پی نبرده بود رو روشن کردیم که ببینید قلعه نوعی چقدر اشتباه کرده بعد هم ضربات پنالتی که اول زندی که خوب و مهار نشدنی زد به مهدوی کیا می رسیم 2 اشتباه هم خطیبی و مهدوی کیا انجام دادن اولی این بود که دقت نداشتن دوماً در زدن پنالتی باید تصمیم بگیری که کجا پالتی رو میزنی مهدوی کیا و خطیبی با دور خیز زیاد(که من خیلی با دور خیز زیاد برای پنالتی موافق نیستم)پنالتی رو همین طوری زدن که به قولی تیم ملی رو دادن شوهر.به بحث بعدی بعد از این باخت واقعاً فاجعه آمیز می رسیم امیر اردشیر قلعه نوعی پس از طی یک زمانه 3 تا 4 ماهه برکنار شد ازاون تاریخ تا الان که تاریخ 85/10/18 است ما سرمربی نداریم.کمیته ی انتقالی اسامی رو گفت از مربیان خارجی همچون گولیت سانتینی شفر ادووکات وربیک یا حتی بوناچیچ که به هیچ کدوم نرسیدیم بعد فعلاً میگن که آرتور ژرژ میخواهد بیاد.به گذارش روزنامه ی سوییسی.که این آقا سکته ی مغزی کرده ناراحتی قلبی داره و اصلاً تعجب کردن که این چنین فردی رو که حتی قدرت تصمیم گیری نداره رو میخواهند به سرمربی تیم ایران منصوب کنند.درست یا غلط این خبر صحه بر این میذاره که این فرد به هیچ وجه گزینه ی مناسبی برای تیم ملی نیست.بعد ابراهیم زاده رو به عنوان کمک مربی انتخاب کردند که در انتخاب لیست 50به ترتیب زیر هست شاید مقداری اشتباه کرد =
- ((مهدی واعظی 2- حسن رودباریان 3- عباس محمدی 4- وحید طالب لو 5- ابراهیم میرزاپور 6- میثاق معمازراده 7- محسن بنگر 8- هادی عقیلی 9- سپهر حیدری 10 - محمد نصرتی -سیدجلال حسینی 12- مرتضی کاشی 13- هادی شکوری 14- احمد آل نعمه 15- رحمان رضایی 16- سیدمحمدعلوی 17- مهدی مهدوی کیا 18- حسین کعبی 19 - مرتضی اسدی 20- شیث رضایی 21- علی حمودی 22- پژمان نوری 23- ستار زارع 24- هاشم بیک زاده 25- احسان حاجی زاده 26- فریدون زندی - 27 - جواد نکونام 28- آندرانیک تیموریان 29 - کیانوش رحمتی 30- ابراهیم صادقی 31- محرم نویدکیا 32- جواد کاظمیان 33- مسعود شجاعی 34- مهرزاد معدنچی 35- ایمان مبعلی 36- مازیار زارع 37- علیرضا نیکبخت واحدی 38- حسین بادامکی 39- مجتبی جباری 40- عادل کلاه کج - 41 علی کریمی 42- وحید هاشمیان 43- محسن خلیلی 44- میلاد میداودی 45- وحید امرایی 46- احمد جمشیدیان 47- مهدی رجب زاده 48- علی سامره 49- سیدجلال رافخایی 50- سیدصابرمیرقربانی))
ببینید من منکر بازی خوب معمارزاده نیستم اما این فرد خیلی جوان کم تجربه هست و ما میتونستیم به جای ایشون ارشاد یوسفی از شیرین فراز رو بیاریم که شاید از تاثیر گذارترین دروازبانهای لیگ در تیم شیرین فراز کرمانشاه بوده و حتی میرزاپوری که اصلاً آماده نیست و اون اشتباه مرگباری رو که در بازی با راه آهن انجام داد این از گلر ها 2-دفاع :آل نعمه یی که شاید در خور تیم ملی نباشه و ما افراد شاخص تری رو نسبت به ایشون داشته باشیم3-بعد علی حمودی و نکونام بود که اولی تجربه ی ملی نداره و باز هم میشد کسان دیگری رو همچون منیعی. و یا عباس آقایی. سید صالحی.اکبر پور و....رو دعوت میکردیم4-و اگر اینارو حذف و به جای اونا عنایتی و خطیبی با تجربه رو میذاشتیم تکمیل میشد.ببینید الان عنایتی (من زیاد با خطیبی موافق نیستم)در امارات همه کاره گلزن کاپیتان و ...تیمش هست و این واقعاًافتخاره به نظر من نباید از کنار عنایتی به راحتی میگذشتیم:
حالا در اینجا میخواهم ترکیب و سیستم مورد نظر و مناسب تیم ملی رو برای بازی های دوستانه بذارم که اولیش با رستوک گذشت و ما به نظر من در این بازی تجربه ی خوبی رو کسب کردیم:
هانزارستوک vs ایران
سیستم :1-3-2-4
دروازبان:رحمتی
مدافع ها:ستار زارع . حسینی. کاشی. کعبی.
2 هافبک دفاعی:صادقی . مازیار زارع
سه هافبک پشت مهاجم:بیگ زاده رافخایی عطایی
مهاجم:جمشیدیان
قطر vs ایران
سیستم:2-1-3-4
دروازبان:رودباریان
دفاع:زارع.حسینی .کاشی(اگر رحمان رضایی نرسیده باشه)کعبی
3 هافبک:کاظمیان . جباری . نوید کیا
پشت مهاجم>علی کریمی
مهاجم ها:سامره .خلیلی
مالی vs ایران
سیستم:2-1-3-4
دروازبان:رودباریان
مدافع ها:زارع حسینی رضایی(نصرتی)کعبی
3هافیک:زندی نوید کیا مهدوی کیا
پشت مهاجم :علی کریمی
مهاجم ها:سامره و هاشمیان
ایرانvs کاستاریکا
دروازبان:رودباریان
سیستم:2-2-2-4
مدافع ها:زندی حسینی رضایی(نصرتی)کعبی
2هافبک اولی:تیموریان مبعلی
2 هافبک دوم:واحدی نیکبخت. مهدوی کیا
2 مهاجم:علی کریمی هاشمیان
تونس vs ایران
(اگر برگذار بشه)
دروازبان:رودباریان
سیستم :2-1-3-4
مدافع:واحدی نیکبخت حسینی رضایی(نصرتی)کعبی
هافبک ها:زندی تیموریان مهدوی کیا
پشت مهاجم ها:علی کریمی
مهاجم ها:هاشمیان سامره(محمود کریمی)(اگر برسه)و یا خلیلی
ترکیب ایده آل برای تیم ملی در مقدماتی جام جهانی
دروازبان:رودباریان
سیستم:-3-2-4
مدافع ها:نیکبخت.حسینی رضایی(نصرتی)کعبی
هافبک ها:زندی تیموریان مهدوی کیا
پشت مهاجم ها:علی کریمی
مهاجم ها:هاشمیان .سامره
ذخیره ها:طالب لو. عقیلی. ابراهیم صادقی. نوید کیا.معدنچی. خلیلی.رجب زاده
توضیحات در باره ی ترکیب ها:ببینید این ترکیب ها و سیستم واقعاً ایده آل هستش از دروازبان که شروع کنیم میبینیم که همه ی دروازبانان تیم ملی در کارنامه ی خودشون اشتباهاتی داشتند اما رود باریان واقعا ًگلر خوبی برای تیم بوده(البته به جز بازی با ازبکستان)
دفاع:میتونستیم عقیلی و یا نصرتی رو جای بدیم اما جایگزین این ها هم تجربه ی خوبی دارند و هم آماده هستند
هافبک ها و مهاجم ها به جز سامره بحثی نداره که سامره هم توی بازی هایی که من از امارات و .... دیدم خوب ظاهر شده.
در پایان به خاطر جمع آوری این گفته هایم خیلی زحمت کشیدم و حتماً اسم سایت رو در زیر اون قرار بدین و اگرم اشتباهی کردم ببخشین و هر سوالی درمورد نفرات بازیکنان یا سیستم و ... داشتین بهم بگین و همین
خدانگهدار تا پست بعدی و آرزوی موفقیت و صعود تیم ملی به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی.
(((نوید م)))
سلام عرض می کنم خدمت همه ی شما عزیزان یه چند وقتی نبودم واسه همین امشب با کلی خبر فوق العاده اومدم که شاید هیچ کس اونارو نه خونده باشه و نه دیده باشه:اولاً اینکه خاویر کلمنته بانام کاملJavier Clemente Lozano
رسماً سرمربی تیم ملی ایران شد به هرترتیب من واقعاً خوشحال شدم که ایشون سرمربی شدن ایشون در تیم هاییبسياري از باشگاههاي اسپانيايي از جمله اتلتيك بيلبائو ، اسپانيول ، آتلتيكو مادريد ، بتيس و سوسيه داد مربيگري كرده است و شاید بزرگترین افتخار او در تیم ملی اسپانیا هستش که طی 6 سال سرمربی این تیم و نیز 42 بازی بدون باخت داشته به هر حال از همه ی مسئولان متشکریم که اگرچه با تا خیر اما به هرترتیب سرمربی رو انتخاب کردن و من کلاً به این آقا خوشبین هستم و امیدوارم تیم ملی شرایط عالی رو تجربه کنه و البته .
قرار است اين مربي در ديدار تيم هاي ملي فوتبال ايران و كاستاريكا دهمن بهمن ماه وارد ايران شود و پس از آشنايي با بازيكنان تيم ملي در ديدار با سوريه هدايت تيم كشورمان را در دست بگیره. همانطور كه گفته شده بود ابراهيم زاده دستيار اول سرمربي تيم ملي در رقابت هاي مقدماتي جام جهاني هستش
ودر پایان هم مصاحبه و سوپرایزی براتون دارم که هیچکس اونو نخونده و بازم با این مطلب این تایپیک رو دوباره زنده می کنم و اینم مصاحبه با برانکو ایووانکوویچ که از حقایق تیم ملی ایران بی پرده سخن گفته:
میرمیرانی (مصاحبه گر) : حدود دو ماه پیش که مصاحبههای پشتپرده فوتبال ایران را به چلچراغ سپردم برای چاپ، توضیح دادم که این گفتوگوها بین سال 82 تا 84 انجام شده. تلاش من بر این بود که حدود 35 سال از فوتبال ایران و بعضی مسائل پشتپردهاش را واکاوی کنم. هر چند در مرحله چاپ و خطوط قرمز گاهی حرفها ابتر میشد. این آخرین گفتوگو از آن مجموعه است قضاوت با شما.
برانکو ایوانکویچ، همان کسی که به عنوان دستیار میروسلوبلاژویچ و با لقب پرفسور به ایران آمد، امروز دیگر یک چهره شناخته شده است. او بیتردید در تجربه حضور چند سالهاش در ایران مسائل حاشیهای بسیاری را شاهد بوده. او از آنچه که بر سر بلاژویچ رفت می گوید... و از پایمردی صفایی فراهانی در خدمت به فوتبال. او دیگر خیلی چیزها را در فوتبال ما میداند. حتی میداند که وقتی یک استادیوم نام او را با شادی فریاد میزنند، شاید مسئولان فدراسیون فوتبال چندان خوشحال نباشند! حکایت غریبی است حکایت فوتبال ما. من برای این گفتوگو خواستم که مترجم سابق تیم ملی (رضاچلنگر) کار ترجمه را به عهده بگیرد و رضا دوستانه پذیرفت. او هم ناگفتههای بسیاری از این فوتبال داردکه در مصاحبه ای آنها را عنوان کرده است که آنرا می توانید در این لینک بخوانید:
• یک مسئله حاشیهای در فوتبال امروز ما فشاری است که بر شما وارد میآید تا دایی را حذف کنید. باور خود من این است که او در تیم ملی مهرهای بسیار کارآمد است و باید بماند، اما شما خودتان این حرفها را چطور ارزیابی میکنید؟
من نمیدانم چرا به او حملهور میشوند. اینها مقاصد بدی دارند. اینها دنبال منافعی خاص هستند. میخواهند دایی را تحقیر کنند. قصد ایجاد درگیری در داخل تیم ملی را دارند. حتی میتوانم بگویم که اینها خواهان پیروزی تیم ملی نیستند. چرا دائماً اطراف او سوال مطرح میشود. چرا کسی نمیپرسد که چرا عزیزی در پاس تعویض نمیشود؟ یا بازیکنان دیگر، دایی تا مورد نیاز تیم باشد بازی خواهد کرد. شما پرسپولیس را بدون او تصور کنید. میبینید که به کلی چهرهای دیگر پیدا خواهد کرد. میگویند سن دایی بالا رفته. کاستاکورتا با 38 سال سن دارد برای قهرمانی تیمش میجنگد. پائولو مالدینی در تیم ایتالیا همین طور. بلانکو را برای منچستر خریدند با 35 سال سن. و بسیاری از بازیکنان دیگر در سطح جهان که سنشان هم به مراتب بیشتر از دایی است. از دایی تا نهایت زمانی که بشود استفاده برد استفاده خواهیم کرد. من فکر میکنم حضور او مزاحم عدهای است! او نتایج فوقالعادهای کسب کرده، تحصیل کرده است، با تکیه بر تواناییهای خودش درآمد هنگفتی کسب کرده و این عدهای را اذیت میکند. به همین خاطر به جای این که او را الگو کنند میخواهند دستاوردهایش را تخریب کنند. علی دایی در این بازی سالهایی که من او را میشناسم، هیچ وقت فکرش دنبال حاشیه نبوده. نگفته چرا این کس بازی میکند، آن یکی بازی نمیکند. دایی به من گفت من تنها تا زمانی که لازم باشد میمانم. اگر معتقدید توانایی ندارم بدون هیچ دلخوری خواهم رفت. الان یک جریان حاشیهای، یک فشار مداوم را روی دایی متمرکز کرده است. او موفق شده رکورد گلزنی در جهان را بشکند. یک رکورد 35 ساله که این خیلی مهم است. من معتقد بودم این رکورد از پیروزی ما مقابل لائوس مهمتر بود. چون باز هم پیروزی برای ما خواهد بود، اما ثبت رکورد برای فوتبال ایران که سالها ماندگار خواهد بود بسیار مهم است، میبینیم حتی بعضی از روزنامههای خاص، به این موضوع اشاره هم نکردند! عدهای دارند هدفمندانه این کارها را میکنند.
• این طرز تفکر از کجا میآید؟
من با این مورد خاص کار ندارم. من میخواهم بگویم این تفکر غلطی است که سالها در فوتبال ایران بوده. شما نگاه کنید قبل از آمدن بلاژویچ همیشه در تیم ملی به یک اندازه مثلاً هفت، هشت بازیکن از پرسپولیس دعوت میکردند، هفت، هشت تا از استقلال! این تفکر حالا تغییر کرده. یعنی الان از فولاد و سپاهان و پاس و ... بازیکن بیشتری دعوت میشوند تا پرسپولیس و استقلال. این روند فوتبال باید تغییر کند که در این سه، چهار ساله تغییر هم کرده. قبلاً تیمی اگر از اینها مساوی میگرفت برایش یک موفقیت بزرگ بود، اما الان شما میبینید سایپا میآید و به قصد پیروزی بازی میکند و پرسپولیس را میبرد. پیکان هم از استقلال امتیاز گرفت هم از پرسپولیس. بقیه تیمها را هم که خودتان میدانید. معتقدم بعد از این تعییرات شتاب این ماجرا بیشتر هم میشود. استقلالی که فصل قبل نهم شد و فقط نیکبخت واحدی را زیر 23 سال داشته، حالا طالب لو را دارد صادقی را دارد، لطفی و قربانی را دارد. به پاس نگاه کنید که نصرتی، شکوری، برهانی و نکونام را دارد. فولاد را ببینید. کل تیم ملی را آنها با جوانانشان ساپورت میکنند. یا سپاهان با نویدکیا که یک بازیکن بینالمللی است، کریمی، صالحنیا و ... من معتقدم که ما بالاخره موفق شدیم چشمها را باز کنیم. استانکو، ایویچ، بگوویچ، چیرو، من و ... هر کدام سعی کردیم یک اثری در این ماجرا باقی بگذاریم.
• برگردیم به دوره بلاژویچ، از فشاری که آن موقع روی تیم بود و مسائل پشت پردهای که سعی در تخریب داشت حرف بزنید.
• باید در نظر بگیریم که ما مربیان همه با هم فرق داریم. هم به لحاظ شخصیتی هم نحوه برخورد. چیرو آمد به ایران با عنوان مربی تیم ملی کشور که توانسته بود در آن زمان مقام سوم جهان را کسب کند. چیرو از طرف مربیهای جهان به عنوان بهترین مربی سال 1998 جهان انتخاب شده بود. طبعاً جنجالهایی که اتفاق افتاد و همهاش هم کذب و براساس دروغ بود، او را میآزرد. آن جریان متاسفانه موفق شد به ایشان آسیب برساند. مخصوصاً در راستای تخریب چهره و تحقیر ایشان. چیرو دیگر جوان نبود که بخواهد دوباره خودش را به لجبازیهای سایرین اثبات کند. او انتظار جوی مثبت داشت برای پیشبرد کار تیم ملی به سوی جلو و پیشرفت. این جو مثبت اولین پیش شرط است برای کسب نتیجه. طبیعتاً این کار را بدون کمک رونامهنگاران نمیشود انجام داد. دقت کنید که اذهان عمومی را روزنامهنگاران شکل میدهند. من باور دارم که وقتی روزنامهنگاران سه مرتبه موضوعی را بنویسند، آن موضوع در بار چهارم نزد اجتماع تبدیل به یک واقعیت شده است! روزنامهها تخیلات مردم را هم شکل میدهند. در آن دوره اما گروهی، چیزهایی را نوشتند که اصلاً اتفاق نیفتاده بود. آنها به این ماجرا دامن زدند. در چنین موقعیتی و در میان دروغپردازیها معمولاً چیرو عصبانی میشد. آنها هم متوجه واکنش نشان دادن ایشان شدند و توانستند ماجراها را به جنجال بکشانند، اما من فرق میکنم. مطمئناً هرگز شما با هیچ مربیای که اینقدر خودش را در اختیار روزنامهنگاران قرار بدهد برخورد نخواهید کرد. او در هر لحظه پاسخ مثبتی میداد حتی در ساعت دو بعد از نیمه شب.
• مشخصاً به جریاناتی که این جو منفی را ایجاد کردند اشاره کنید.
عرض کردم که مشکلات چطور بود. یک عده به صورت بسیار حرفهای در واقع داشتند به شکلی مرتب، آب دهن پرتاب میکردند به سمت بلاژویچ تا او را عصبانی کنند.
• خب اینها کی بودند؟از مربیان گرفته تا خبرنگاران. عدهای هم بودند که مسئولان ورزشی بودند. عدهای مستقیماً او را تحقیر میکردند. خب ایشان هم روی این مسئله حساس بود. یادمان نرود که به هر حال مهمترین مربی جهان در سال 98 و صاحب عنوان سوم دنیا در جهان در جام جهانی بود. نمیشد بگویند او چیزی بلد نیست! او در یونان، کرواسی، بلژیک و ... مربی بود. فقط که به ایران نیامده بود.
• وقتی بلاژویچ نتوانست تیم را به جام جهانی ببرد، نظرسنجیها نشان میداد که نزدیک به 85 درصد مردم خواهان ابقای او در سمت سرمربیگری تیم ملی هستند و این یک اتفاق نادر در فوتبال ما بود. میخواهم بگویم آن جریاناتی که شما اشاره میکنید جریانات مردمی نبودهاند. پس از کجا حمایت میشدند؟خب من و شما که میدانیم!! همین آقای چلنگر خوب میداند! کسانی که به بعضی رسانهها نزدیک بودند و نمیخواستند یک تفکر خاص نتیجه بگیرد، این کار را کردند. تفکری که به دنبال این بود که از این جنجالها و حاصل این غوغاها درآمدزایی کنند. به طور قطع نتایج کسب شده به نفع بعضی از افراد نبود، چرا که آنها آن وقت جایگاهشان را از دست میدادند. معنی هر پیروزی تیم ملی این بود که بدون آنها هم میشود نتیجه گرفت و خوب هم نتیجه گرفت! همین برای آنها مشکل ساز بود. شما خودت بهتر از من میدانی کی بودند. ولی با بدجنسی میخواهی حرف را از زبان من بکشی و من اینها را به زبان بیاورم! شما که مفسر فوتبال هستید باید اسم اینها را بیاورید.
• آیا جریانات خبری و روزنامههای نزدیک به یک تفکر خاص و یک فرد خاص که پشت دفاع از خداداد عزیزی قایم شده بودند، چقدر در این جریان دخیل بودند؟شما خودت میدانی و میتوانی اسم ببری.
• مثلاً خبر ورزشی.
خب الان خودتان گفتید میدانید که آنها آگاهانه داشتند جو تیم ملی را به هم میریختند. یعنی آنها علیه فوتبال ایران و علیه موفقیت تیم ملی کشورشان کار میکردند. من هم این ماجراها را حس میکنم، اما خب آدم کله شقی هستم و سعی میکنم کار خودم را بکنم.
• آن جو چقدر فضا را خراب کرد؟ چقدر خود خداداد موثر بود؟در آن زمان چیرو میخواست او را بیاورد به تیم ملی. این خواسته او بود. اما تیمی که اطراف عزیزی را گرفته بود و خود او با آگاهی از این مسئله، تصمیم عجیبی گرفت. گفت بگذار تیم و همه بچهها بروند به اردوی آماده سازی در اروپا و تلاش کنند، من نمیروم، من اینجا میمانم و استراحت میکنم و چون یک تیم خبری هم مرا حمایت میکند، هر وقت خواستم دوباره وارد تیم میشوم و بازی میکنم! چرا من بروم یک ماه در اروپا سخت تمرین کنم. میروم کیش استراحت و تفریح میکنم! بعد بحث تبدیل شد به بحث قدرت. یعنی هر کس میخواست قدرتش را ثابت کند. الان هم عدهای از همکاران روزنامهنگار شما با آگاهی از این موضوع که رسانه قدرتمند را در اختیار دارند و اصلاً قدرتمندترین هستند و سلاح بسیار توانایی مثل قلم را دارند، میخواهند مرا با موضوعی به نام خداداد عزیزی بشکنند و حالا نوازی را هم مطرح میکنند. این را بگویم که اینها بازیکنانی هستند که من هم برایشان ارزش قائلم ولی در حال حاضر بازیکنانی داریم که برای تیم ملی مفیدترند. میدانم که من را هم به صلیب خواهند کشاند وقتی اولین بازی را ببازم. در یک بازی دوستانه که شرایطی کاملاً بد و غیرعادی انجام شد، دیدید چه کردند. این در حالی بود که انگار پنج مسابقه پیاپی رسمی را که برده بودیم ندیدید. من آن زمان دیدم برنامه خاص تلویزیون تولید کردند و فهمیدم که متاسفانه خیلیها رویکرد مثبت به تیم ملی کشور ندارند و من یقین دارم بعد از اولین عدم موفقیت به صلیب کشیده خواهم شد.
• برویم سراغ بزرگترین علامت سوال فوتبال در ذهن فوتبال دوستان ایرانی، هیچ وقت بازی بحرین برای ما طبیعی جلوه نکرد و این بازی با هیچ کدام از قواعد فوتبال هم نمیخواند. ما بازیهای قبل و بعد از آن دیدار را فوق العاده بردیم. برانکو هم از من نخواهد که این جمله را بپذیرم «این طبیعت فوتبال است و برد و باخت دارد»! حرفهای فراوانی پشتپرده آن بازی گفته میشود؛ حرفهایی از نافرمانی و نامنظم بودن برخی بازیکنان. یک روز باید واقعیات گفته شود و آن روز میتواند همین امروز باشد.
نمیتوانم چیز خاصی درباره آن بازی خاص بگویم. ما ضعیف بازی کردیم. بعضی بازیکنان نتوانستند درست بازی کنند. اردوی آماده سازی یک اردوی متداول بود. بازیکنهای ما ظهر آن روز رفتند سفارت تا ناهار بخورند. من البته به آن ناهار نرفتم چون باید نکاتی را آماده میکردم و واقعاً نفهمیدم در آن زمان چه اتفاقی افتاد. البته خب اردو میتوانست یک طور دیگری باشد که قابل بحث است. گلر آنها چندین توپ خوب دایی را گرفت. آنها هم تا جایی که توانستند وقتکشی کردند. بحرین به تمام ابزارهای غیر ورزشی متوسل شد. ما یحیی را هم نداشتیم که این خیلی مهم بود. من نمیدانم چه چیز دیگری باید بگویم. این که انضباط بود یا نه خب البته بحثی است جداگانه.
• برویم سراغ شب قبل از مسابقه. بچهها ما تا نصف شب کجا بودند؟زمان خاصی مقرر شده بود که باید در اتاقهایشان میبودند. بعضی از همکاران شما به من گفتند که یک مخبر تلویزیونی ایران، به تعدادی از بازیکنان ساعت دو بعد از نیمه شب زنگ زده بودند تا صحبت کند. آیا این کار این آدم درست است؟
• این غلط و شاید با سوء نیت است اما سوال من این است که خود بازیکنان ما آیا سر آن ساعت مقرر رفتند بخوابند؟من نمیتوانم بروم و در اتاقها را باز کنم و ببینم کی بوده کی نبوده. از کجا بدانم. من داشتم نکاتی را برای مسابقه آماده میکردم. آن کسی که دو نصف شب زنگ میزند، دارد علیه تیم ملی کار میکند. شما از من سوالاتی میپرسید که نمیدانم چه جواب میدهم، شما که مفسر فوتبال هستید میدانید و باید بنویسید. اسم و فامیل اینها را بنویسید تا مردم آنها را بشناسند.
• من دنبال همین اسامی هستم. من همراه تیم در بحرین نبودم، اما برانکو و چلنگر که بودهاند!
ما اگر این جریان را میدیدیم که آن بازیکنان را قبل از مسابقه برمیگرداندیم ایران.
• پس میگویید این ماجرا کذب است؟
(سکوت) من نمیدانم. نمیدانم واقعیت دارد و یا نه. آنهایی که آن بازیکنان را دیدهاند اسم و فامیل آنها را بگویند.
• فوتبال قوانین خود را دارد. وقتی کریم باقری که داخل زمین قدم میزند و ما دو گل از آن ناحیه میخوریم، یعنی چه؟حالا من سوال میکنم دیپورتیو و آث میلان را حتماً دیدهاید. میلان چهار گل خورد. خب همین است دیگر.
• کیفیت تیم ما مقابل بحرین در واقع طوری بود که در شرایط عادی و بدون مسائل حاشیهای نباید به بحرین میباختیم.
خب به بازی کره با مالدیو نگاه کنید که مساوی شدند. بحرین تیم جوانی تشکیل داد و آنها از فیفا به عنوان تیمی که بیشترین پیشرفت را داشت جایزه گرفت. شما میتوانید بهتر باشید اما نتیجه را ببازید.
• جریانات خارجی و نافرمانی در نزد بازیکنان آیا در کنار این روح کلی فوتبال در باخت ما موثر بود یا نه؟ این سوال مشخص من است.
من باز هم نمیدانم. هر کس حرفی میزند و اعتقادی دارد. کریم باقری در بازی پرسپولیس با پیام خراسان هم ضعیف بود. در همان بازی چند بازیکن دیگر هم ضعیف بازی کردند.
(رضا چلنگر ضبط را قطع میکند و با نام بردن اسم چند بازیکن از بعضی کم کاریها حرفهایی میزند و قول میگیرد که چاپ نکنم.)
• برای ترسیم بهتر فضای حاشیهای که در کار تیم خلل ایجاد میکند برویم سراغ تیمی که خود برانکو سرمربیاش بود. اوضاع در تیم ملی، قبل از بازیهای بوسان چطور بود آقای ایوانکوویچ؟در جهنمی بزرگ کار میکردم! صفایی فراهانی ریسک بسیار بزرگی کرد. او با به خدمت گرفتن من ریسک بزرگی کرد. کاری کرد که اینجاها متداول نیست. او مرا که کمک سرمربی بودم سرمربی کرد. او بسیار شجاعانه عمل کرد. خیلیها مخالف بودند. یک عده از دستاندرکاران مخالفت میکردند. حتی بعد از بوسان که قهرمان تیم شدیم، همین آدمها سعی کردند پیروزی را بسیار کمرنگ نشان بدهند. من تا 10 روز قبل از سفر به بوسان نمیدانستم اصلاً تیم ملی به کره جنوبی اعزام خواهد شد یا نه! اقدامات متعددی به عمل آمد که از رفتن من جلوگیری کند. این در حالی بود که ما فقط تا آن زمان دو باخت داشتیم؛ یکی به اسلوواکی که تنها سه روز بعد از آمدن من به ایران بود آن هم بدون لژیونرها و بدون بازیکنان استقلال. یکی هم باخت تیم امید مقابل تیم اصلی عراق در ضربات پنالتی بود. دائماً سعی میکردند من را تخریب کنند. کسی نمیگفت ما اکراین را در خود کییف بریم. ما در 30 مسابقه دو باخت داشتیم، اما به هر وسیلهای متوسل شدند تا تیم را نابود کنند. حتی میگفتند من بلد نیستم تیم بچینم! بعد رفتیم بوسان اول شدیم و برگشتیم. اما بعد باز همانها گفتند این قهرمانی چیزی نبود! میگفتند تیمهای دیگر ضعیف بودند. کره جنوبی که چهارم جهان شده بود هشت بازیکن اصلی را داشت، آن تیم ژاپن که ما بردیم الان راحت رفت به المپیک آتن!
• قرار بود آن زمان تیم المپیک ما برود به بوسان و رئیس کمیته المپیک ایران یعنی سید مصطفی هاشمی طباء با اعزام این تیم مخالف بود! چرا؟من هم این موضوع را میدانم. اصلاً کل ماجرای رفتن یا نرفت تیم را زیر سوال بردند. ما در مسابقات تبریز قهرمان شدیم و بالاخره گفتند حالا باشد، بروند! چون نه به تیم اعتقاد داشتند نه به من. من گفتم این تیم بسیار خوبی است. تیم هم در آنجا نشان داد که با وجود فشارهای داخل کشور و قدرت تیمهای خارجی توانست مدال طلا را با خود بیاورد. حالا هم این تیم امید کشور را نگاه کنید. همین تیمی که مربیاش عوض شده و یکی دو روز پیش مقابل تیم امید چین در تهران به میدان رفت. در شرایطی که عملاً تیم شانسی برای صعود ندارد، میبینید مردم هم آن را باور دارند و 60 هزار جمعیت به استادیوم میآیند.
• یک نکته دیگر هم میخواهم اینجا و در این مسابقه روشن شود. استعفای صفایی فراهانی چقدر به آن تیم بوسان، کمک کرد و باعث شد چقدر فشار از سوی تیم به سمت آقای صفایی فراهانی منتقل شود؟ در واقع آیا او تیم را نجات داد؟میدانم چه موجی ایجاد کردم که بعد از مسابقات سوریه مرا برکنار کنند. یک عده هم میدانند که دست به سناریو سازی زدند، دقت کنید چه میگویم، عدهای با بازیکنان تیم تماس گرفتهاند و گفتند آنها باید بیایند در تیم مسیر را تغییر دهند آنها تمام تلاششان را برای برکناری من انجام دادند. این درحالی بود که در سوریه تیمهای ملی دیگر کشورها بودند در کنار تیم امید ایران و هیچ کس به این نکته اشاره نمیکرد. دیدید که چه فشاری وجود داشت. در چنین فشاری آقای فراهانی استعفا داد و پای حرفش ایستاد تا اعتمادش به تیم امید ایران و به مربیگری من را نشان بدهد.
• آیا برانکو داریوش مصطفوی را میشناسد؟نمیخواهم براساس آنچه که شنیدم اظهار نظر کنم و من خود ایشان را نمیشناسم حتی ندیدهامش بگذریم.
میخواستم بگم که در مورد کریمی بگم من به واقع عاشق دیوانه وار محمد علی کریمی هستم هاشمیان رو هم دوست دارم اما:قضیه اینطور شروع میشه آقا وحید ما (هاشمیان)به قول معروف تیکه میندازه و به کریمی البته شاید خطاب به او میگه که آره این ستاره های تیم ملی قبلاً قصد بر هم زدن آرامش تیم رو داشتن اما الان ادعای نظم رو میکنن؟اینجا باید بگم که بازم بازم کریمی بود که واقعاً و خدایی جوابش رو نداد مصاحبه اون رو هم دارم به عنوان مدرک فقط در جوابش گفت؟من از هاشمیان توقع نداشتم اون باید به من که رفیق صمیمیش هسم زنگ میزد واقعاً از دستش ناراحت شدم حالا ببینید که هاشمیان چیگفته که قضیه به روزنامه ی کیکر هم کشیده شده و گفته از این چند مدتی که توی آلمان بودی پرستیژ آلمانی ها رو گرفتی اما این اعتراضات فاحش و توهین آمیزت مربوط به کیه ؟که اینجا هاشمیان با توجه به جواب کریمی رو شنیده فقط میگه :نه منظورم با علی (کریمی ) نبوده ما باهم 10 ساله که رفیقیم و منظورم با بعضی ها بوده حالا انصافاً شما قضاوت کنید البته به حق.
نوید (م)
می خواستم مطلب بگم درمورد کسی که شاید من عاشقش باشم و شماهایی که دارین این مطلب رو می خونین آره درمورد محّمد علی کریمی,کریمی که شاید یه موقعی عالی بود ببینید شاید حرفام یکم اغراق آمیز باشه اما بیاین باور کنیم که علی کریمی اینگونه نبود:علی کریمی بازیکنی بود که از فوتسال کار خودش رو شروع کرد و سپس به فوتبال روی آورد در حال حاضر بعد از علی دایی دارای بیشترین بازی ملی هست(101 بازی ملی)بله این اصطوره یی که الان که از ذهن های مردم دنیا داره پاک میشه الان که توسط یه روزنامه یی که اصلاً بی ارزشترین روزنامه تو دنیاست سرزنش میشه روزایی بود که روزنامه های اروپایی ازش تمجید میکردند و الان یه روزنامه ی اماراتی یه روزنامه ی قطری چرا ؟چرا علی کریمی مثل شیر توی قفس شده چرا؟مگه علی کریمی این بود؟.علی کریمی بود که پا به فوتبال گذاشت بله اون کسی که تیم هایی مثل بایرن مونیخ بولتون و ....... میخواستنش اما وقتی که به فوتبال اومد با تیم پرسپولیس تهران اوج گرفت به تیم ملی اومد اونجا گلهای زیادی زد دریبل های زیادی کرد شهرت ها و لقبهای زیادی تصائب کردو... نمیخوام بیشتر از این راجع بهش بگم از افتخاراتش همتون میدونین اما قصه از اینجا شروع شد که به تیم های اماراتی و الاهلی رفت چرا؟به خاطر پول راحتی و ... بعد با تیم ملی مشهور تر شد مارادونای آسیا نام گرفت این بود که از اونجا همه میخواستنش مهمترین دوران یه بازیکن که سرنوشت زندگیش رو رقم میزنه تیم های زیادی میخواستنش که تصمیم گرفت به بایرن مونیخ آلمان رفت یکی از 5تیم پر افتخار دنیا رفت سال اول رو اونجا بد سپری نکرد بازیش مقابل بایر لورکوزن و دورتموند رو همه ی تماشگران بایرن و همه ی ما به یاد داریم,اونجا کریمی محبوب شده بود اما... اما مصدومیتی که ای کاش روی پای کس دیگری اتفاق افتاده بود روی این بازیکن تیم ملی ما و تیم مونیخ روی داد این بود کریمی از روزای اوج خودش فاصله گرفت نمیخوام این جمله رو بگم اما 0/000001 کریمی آماده شد بازی های اونو توی جام جهانی به یاد دارین بعد این بود که علی از روزای خوبش فاصله گرفت از اینا بگذریم به هیچ وجه لازم نیست درباره ی خوبیاش بگیم اما اما این بود که از بایرن بیرون اومد یعنی نخواستنش رفت تیم القطر چرا ؟ به قرآن یه موی بدنم راضی نیس اینو بگم اما :پیش خودش گفت آخرای عمر بازیگریمه بذار برم هم راحتم هم بازیم میدن چون نامم کریمی و هم پول بیشتری میگیرم رفت که 2 تا 3 بازی اولش روزنامه ی قطر تیتر زد:عمر فوتبالی کریمی به پایان رسیده اگه نمیتونی بازی کنی چرا خداحافظی نمیکنی . تو سقف آرزوهای فوتبالیت رسیدی اما ببینید من میگم که کریمی وایساد دمش گرم مبارزه کرد پاس گل داد و گل زد تاهمون روزنامه به تعریف و تمجید بپردازه اما بازم 0/1 کریمی آماده ی 4 سال پیش بود الان میخوام بگم که علی کریمی تو واسه ی خود ت بازی نمیکنی تو و 60 میلیون نفر فوتبالی بازی میکنی چرا کریمی انگیزه نداری چرا؟ به خدا قسم همیشه گفتم اگه همین الان 20 تا گل هم به خودمون بزنه من عاشقشم همیشه گفتم چه در عرش و چه در فرش فقط علی کریمی,به نظر من هنوزم کریمی دیر نشده به خاطر مردم ایران خوب باش نذار اون بتی رو که ما ها از وجود کریمی توی ذهنمون ساختیم به وسیله ی یه روزنامه یا یه شبکه ی ماهواره یی خراب بشه نذار که همه بگن کریمی رفت ,تموم شد,یه جرقه ی کوچیک بود و......الا ن به خاطر بچه هات تورو به جان اونا قسمت میدم هاوش و هیرسا به خاطر اونا بازی کن که وقتی بزرگ شدن به باباشون افتخار کنن بذار توی ورزشگاه ها وقتی اسم کریمی میآد همه خوشحال بشن همه ذوق کنند,ازت خواهش میکنیم علی کریمی باش حدااقل در خور نامت بازی کن بذار دل همه ی مردم ایران با بازی کردنت خوشحال بشه و با تعویض و مصدومیت ناراحت,نذار حق و سرنوشت محّمد علی کریمی از فوتبال به همینجا ختم بشه کریمی باید 3 برابر این پیشرفت میکرد,به نظر من هنوزم میتونی فقط تو رو به مردم ایران قسمت میدم علی کریمی ایرانی بشو و مثل کریمی بازی کن همین.
نوید (م)
((بازی های دوستانه تیم ملی و درباره ی تمام مردم تهران))اولاً با عرض معذرت که من یه کم بد حال بودم و زیاد این چند مدت پر کار نبودم اولاً از شما یه گله گی دارم که یکم کم لطفی می کنین و نظرات خودتونو مطرح نمی کنین و بعدشم باید بگم که هومنطور که میدونین تیم ملی ایران رفت به قطر و تمریناتش رو اونجا از سر گرفت به هر حال چه خوب و چه بد ما تا به اینجای کار از 5 بازی دوستانه ی خودمون 1 باخت یکی که اصلاً لغو شد و 1 مساوی گرفتیم تیم ملی ایران در بازی با قطر با ترکیب واعظي، كعبي، عقيلي، حسيني، نيكبخت واحدي، معدنچي، زارع، كريمي، رجبزاده وخلیلی وارد زمین شد و در ادامه هم ما 4 تا تعویض انجام دادیم به ترتیب زیر که سامره ، شيث رضايي ، شجاعي و شكوري وارد زمین شد در این بازی محمد علی کریمی کاپیتان بود بازی اینگونه آغاز شد که در نیمه اول تیم ما خیلی خوب شروع کرد چند تا موقعیت عالی داشتیم که با بی دقتی خلیلی و رجب زاده و علی کریمی (و در اینجا میگم که من عاشق علی کریمی هستم چه در عرش و چه در فرش)این فرصت های مسلم از بین رفت خوبان ما در این بازی :مهدی واعظی حسینی نیکبخت کریمی و معدنچی بودند در نیمه ی دوم بود که بازیکنان قطر تعویض انجام دادند و مربی قطری ها 8 بازیکن رو تعویض کردند در نیمه دوم بود که قطری ها بسیار بهتر بازی کردند فشار زیادی به تیم ما آوردند که با واکنش های خوب واعظی همراه شد به هرترتیب این بازی با نتیجه ی 0-0 تموم شد و واقعاً خیلی ناراحت شدم که جورج فوستي سرمر بی اروگوئه یی تیم قطر مانع از پخش مستقیم این مسابقه برای ماها شد و به نوعی حالمون گرفته شد.در نهایت این بود که من اصلاً از این تیم ملی راضی و خوشبین نیستم چرا که از اون طرف خبر میرسه باشگاه شجاعی به خاطر شرکت این بازیکن در تمرینات تیم ملی شجا عی رو تنبیه و شاید اخراج کنه 2 بازی انجام دادیم در مقابل 2 تیمی که خیلی ضعیف تر از حتی نام ایران هستند اولی رو باختیم و دومی رو مساوی کردیم امیدوارم دیگه سومی رو ببریم به هر حال این آقای کفاشیان هم به امید خدا کی میخواهد اسم مربی رو اعلام کنه من نمیدونم.واقعاً واسه تیم ملی خیلی نگرانم این حق این مردم اینه حق جامعه ی ما که هنوز سرمربی نداریم؟واسه چی ؟واسه لج و لجبازی سر اعاده ی و نشون دادن قدرت به یکدیگر به جای اینکه همه دست به دست هم بدهند و سرمربی رو از 6 ماهه پیش انتخاب کنند اونو بر میدارند اینکی رو میذارند فردا 2 باره تکذیب میشه و .... که فقط و فقط امیدواریم که اتفاق اسف باری رو که امیر اردشیر قلعه نوعی با بیفکری ها و کار های بچه گونش اون فاجعه رو به بار آورد دیگه این بار حتی باشانس هم که شده ما بریم بالا.اما خداشاهده شاید عده یی با ما موافق نباشند اما اگه قراره در جام جهانی 2010 دو باره نابه سامانی بوجود بیاد خدا کنه که اصلاً از گروهمون بالا نریم و همونجا بمونیم و دوباره نام ایران رو تحقیر کنیم که چی چرا واسه چی واسه ریاست واسه پول مقام آخه واسه چی حیف نیس اون جوونی که با باخت ایران سر افکنده میشه و ناراحت میشه تو خودش میشکنه و میگه:کاش ایرانی نبودم.چرا ما نباید مثل برزیل ایتالیا آلمان و.... نباشیم مگه ما چی از اونا کم داریم؟اونا خونشون از ما رنگین تره ؟به خدا نه استعدادشون از ما بهتره؟به خدا قسم نه پس چرا ما اینطوریم؟واسه اینکه اینایی که اومدن فقط به خاطر پست و مقام بوده به خاطر هویت ملی کار انجام ندادن اول.هر کاری که خواستن انجام بدن به منافع خودشون فکر کردن و بعد تصمیم گرفتن و انجام دادن.تورو خدا اینطوری نباشین حتی شما ها مردم این بود رسمش؟نه واقعاً این بود اونهمه صفا و صمیمیت و عشق فوتبال در شما مردم تهران؟چرا بازی با رستوک فقط 1000 نفر اومدن؟چون بازی مهمی نبود چون کسی توش بازی نمیکرد ؟ خداشاهده اینا هیچ کدوم بهانه ی خوبی واسه کار شما ها نیست تازه اون 1000 نفر هم اواخر بازی میگفتند افشین امپراطور افشین امپراطور من اصلاً استقلالی نیستم شاید پرسپولیسی هستم اما به خدا قسم عیب به خدا قسم ابراهیم زاده ذوقش کور میشه میگه من واسه کی زحمت بکشم هر چی هم نتیجه ی بد بگیرم میگم کمک مربی بودم و تقصیر من نیست اگر حداقل 60000 نفر میومد به خدا ما با نتیجه ی 2-0 نمیباختیم.من میدونم بازی تیم ملی اصلاً خوب نیس اصلاً خوب کار نمیکنند اما به خدا اگه شما بیاین و یه کاری کنین که اونا سر غیرت بیان به خدا خودشونم خجالت میکشن و خوب بازی میکنن میدونم به خدا درکتون میکنم اما قبول کنین کار شما اصلاً به هیچ وجه جالب و در خور نام مردم ایرانی نبود .اینم گذشت مردم تهران شاید من خیلی کوچک تر از این باشم که شما رو نصیحت کنم اما ببینین به خاطر مردم ایران بیاین و این بازی ها رو مورد استقبال خودتون قرار بدین من از همینجا بهتون قول میدم اگه حض.ر پرشوری داشته باشین به خدا بهترهم میشیم ببینید سالهای قبل رو بیاد بیارین ببینید ایران چه گونه بود چون شما ها استقبال میکردین و الان رو ببینید بازی با کره که در آزادی برگزار شد فقط 50000 نفر اومده بود بازم کمه اینبار دیگه بهانه نداشتین چون هم نتیجه خوب بود و هم همه ی بازیکنان فیکس بودند بسه دیگه به خدا شما ها هم یکی از اصلی ـ ترین پایه های تیم ملی ایران هستید.تورو خدا ازتون عاجزانه در خواست میکنم یکم بیشتر توجه کنین به فوتبال.کو اون عشق و علاقه کو کجا رفت؟بسه به خدا شایسته ی شما مردم تهران نیست با همتونم با تک تکتون.حمایت کنین تا انشا الله تیم ملی ایران تیمی که هنوزم نامش ترسانکه واسه همه به سرسامان برسه و خوب بشه و ما شاید تکراری باشه اما واقعاً به جایگاهی که شایسته اش هستیم برسیم و این موارد نیاز به 1-حمایت شما عزیزان(مردم تهران و مردمی که واسه دیدن بازی ها سفر میکنن به تهران و کشور های مختلف)2-همدلی مسئولین و آقای کفاشیان (که من به ایشون اعتقاد دارم و فقط باید یه کمی سرعت عمل داشته باشند چون واقعاً مدیری امتحان پس داده هستند)3-مربی که با جون و دل کار کنه (و واقعاً با باخت تیم ناراحت و با با برد تیم ملی شاد بشه )4-بازیکنان(که با جون و دل کار کنن. ودر همین جا می خوام به عنوان کوچکترین عضو فوتبال که محمد علی کریمی به همه ثابت کنه که فوتبالش تموم نشده و به همه ی منتقدانش ثابت کنه که کریمی یه دونه بود و دیگه اینطور کسی ظهور نمیکنه و بهترین بازی های عمرش رو واسه تیم ملی فوتبال ایران انجام بده و اینجا واقعاً از صمیم قلب آرزوی موفقیتش رو میکنم)فدراسیون و سازمان تربیت بدنی که بود جه لازم رو در اختیار کفاشیان قرار بده تا بهترین و عالی ترین مربی رو واسه ایران بیارن و در اینجا اعلام میکنم که به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی صعود میکنیم و رتبه ی خوبی رو هم میاریم و این جزء حمایت ماها مردم علی الخصوص مردم تهران و استان های مهم صورت بگیره
با سلام خدمت همه ی شما دوستان عزیز:
انشا الله نوید م
میخوام بگم:چه خوب جه بد داره میگذره داره بدهم میگذره پست ها ی قبلیم رو بخونین ببینید چه قدر ازکلمه ی امیدوارم استفاده کردم ؟اما ببینید برای تیم ملی ایران برای مردم ایران نگرانم چرا باید اینطور بشه د آخه چرا تمام مسئولان کشور ما اینطورین پس از رسیدن به قدرت تمومه قول و قراراشون یادشون میره همین علی آقای کفاشیان وقتی که میخواست با شهنازی رقابت کنه گفت :که ظهری که رئیس فدراسیون بشم شبش سرمربی تیم ملی ایران رو انتخاب میکنم اما میدونید چند ظهرو چند شب و ..... از ریاست ایشون گذشته؟چرا کفاشیان اینطوری داره با مردم ایران تا میکنه ؟ببینید شاید میترسه و واقعاً نمیتونه از کنار نامهای مختلف که در کنار تیم هستند بگذره نام هایی چون یاوری مناجاتی ناصر ابراهیمی پروین قلعه نوعی و.....بگذره میخواد همه از دستش راضی باشن از طرفی میترسه کهx رو به عنوان سرمربی انتخاب کنه و خدایی نکرده اون سرمربی منتخب شده نتیجه نگیره اما ببین آقای علی کفاشین اینطوری خیلی بدتره که هیچ کس رو انتخاب نکردید !ببینید دوستان این آقا علناً اومده میگه ابراهیمی لیاقت و توانایی هدایت تیم ملی رو داره تورو خدا ببینید دارم آتیش میگیرم آخه یه کسی که در یه تیم باشگاهی دسته سوم ایران سرمربیگری نکره بیاد سرمربیگری تیم ملی ایران رو اونم در رقابتهای مقدماتی جام جهانی بر عهده بگیره ؟آخه دردمو به کی بگم شماهام که هیچی نمیگین لااقل یکم خوشحال بشم مطالب رو میخونین بعدشم لاا قل امیر قلعه نوعی که ما اینهمه ازش انتقاد میکنیم سابقه ی بیشتری نسبت به ابراهیم زاده داشت لااقل با استقلال قهرمان شد اما ابراهیم زاده چیکار کرده هر دفعه یه سری بازیکن میاره تو تیم ملی که اصلاً اسمشون توی لیست قبلی نبوده این تناقض رو رک کنید بفهمید بعد به خدا قسم به حال فوتبال ما باید گریه کنیم چرا هرچی بلاست باید سره فوتبال ایران بیاد ؟ آخه مگه ما چه گاهی کردیم یه سرمربی خوب رو ببینیم بابا سرمربی خارجی پیشکشتون همون یه مربی ایرانی خوب بیارین آخه مگه چه قدر وقت مونده به جام جهانی چرا اینجوری با ما مردم بازی میکنین با احساساتمون با عشقمون تیم ملی بازی میکنین بابا از قطر از عراق بدبخت تریم همشون اردو زدن سرمربی انتخاب شده و ... دارن پیشرفت میکنن اما ما چی مسئولین دارم بهتون میگم اگه این مطالب رو میخونین به جاه مقام و آبرو فکر نکنین یکم یه خورده به ملت ایران و ما جوونا فکر کنین فقط یکم همین.
نوید (م)
متن پاسخ مثبت کلمنته به فوتبال ایران / امضا کفاشیان پایان ماجراخاویر کلمنته با ارسال نمابری به فدراسیون فوتبال رسما موافقت خود برای هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان را اعلام کرد.به گزارش خبرنگارمهر، در نمابری که به امضاء خاویر کلمنته رسیده است، و عصر امروز به فدراسیون فوتبال ارسال شد آمده است :« بدینوسیله اعلام می دارد اینجانب خاویر کلمنته پذیرش سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را تایید نموده و با مفاد قرارداد مذکور موافق می باشم. در عین حال به عنوان تایید و پذیرش وصول متن مذکور موجب امتنان خواهد بود این متن به امضاء رئیس فدراسیون فوتبال ایران رسیده و برای اینجانب ارسال شود.»
قرارداد خاویرکلمنته تا سال 2010 بوده و وی به همراه خود دو دستیار را نیز به ایران خواهد آورد.
تاج در مورد زمان حضور کلمنته در ایران اظهار داشت : قرارداد همکاری این مربی اسپانیایی امروز امضاء و به ایران ارسال شد که در اولین فرصت به امضا علی کفاشیان نیز خواهد رسید تا ماجرای انتخاب سرمربی تیم ملی به پایان برسد.
سخنگوی فدراسیون فوتبال ادامه داد: کلمنته در اولین فرصت برای برنامه ریزی و زیرنظر گرفتن برنامه های آماده سازی تیم ملی پیش از دیدار با کویت به ایران سفرخواهد کرد.
در زماني كه ايرانيان بي صبرانه در انتظار تماس سرنوشت ساز كلمنته هستند، مذاكراتي با اسطوره فوتبال آرژانتين صورت گرفته است.
به گزارش خبرگزاري انتخاب به نقل از فارس، در حالي كه خاوير كلمنته پس از سفر چند روزه خود به ايران قرار است به زودي پاسخ قطعي خود را به ايران اعلام كند، سران ايران مذاكرات محرمانه اي با ديهگو آرماندو مارادونا انجام داده اند.
ايرانيها براي آن كه پاسخ منفي احتمالي كلمنته شوكي بر بدنه فوتبال اين كشور وارد نكند در حال مذاكره با ساير گزينه ها از جمله ديهگو آرماندو مارادونا نيز هستند.
ايران نمي خواهد زمان را از دست دهد و همزمان با كلمنته در حال مذاكره با مارادونا نيز است.
مارادونا چندي پيش با اهداي پيراهنش به صورت نمادين، ضديت خود با آمريكا و علاقه به ايران را ابراز نموده است.
مسئولان ايران در روزهاي اخير بارها تاكيد كرده اند، پاسخ كلمنته به درخواست آنها مثبت بوده و به زودي وي كار خود با تيم ملي ايران را آغاز مي كند.