Naruto / بحث مانگای ناروتو

آقای jangel girl میشه خواهش کنم دیگه خلاصه مانگاها رو اینجا نگذارین.همونطور که آقای Genjo گفتن الان موقش نیست.

آقای Genjo من یه چیزی رو نفهمیدم.روح اوروچیمارو تو بدن کابوتو هست یا ساسوکه؟

خوب شاید شما درست بگین که سوناده با پین میجنگه.ولی من که میگم مطمئنن یه طرف دیگش ناروتو هست.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط hpk34 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آقای jangel girl میشه خواهش کنم دیگه خلاصه مانگاها رو اینجا نگذارین.همونطور که آقای Genjo گفتن الان موقش نیست.

آقای Genjo من یه چیزی رو نفهمیدم.روح اوروچیمارو تو بدن کابوتو هست یا ساسوکه؟

خوب شاید شما درست بگین که سوناده با پین میجنگه.ولی من که میگم مطمئنن یه طرف دیگش ناروتو هست.

---

سلام
روحش احتمالا باید تو بدنه ساسکه هم باشه (یا در ذهن نا خودآگاهش)

چون تو مانگاش که همچین صحنه ای پیش میاد .(یکی از دلایلی که میگم تا قسمتی مورد نظر تموم نشده نقدش نکنیم برایه همینه که شما هم درست گفتید)

درضمن:حتما میدونید که جیرایا چطور ناروتو رو در آخرین لحظه ی مرگش شناخت؟؟؟و یادش اومد که اسمش و قیافش رو کجا دیده؟؟؟؟؟


[quote=jangel girl;2168461]

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Genjo [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام.

منم این جنگ رو دیدم و مانگایه 392 رو هم خوندم ولی نخواستم توضیح بدم چون شاید زیاد جالب نباشه که هنوز داستان رو ندونسته تشریح کنیم و نقدش رو بزاریم:31:

اما اگه دوستان مایل بودن درباره اون جنگ هم توصیح میدم.

درباره سوالتون :

شما میدونید که چرا این دوتا می خواند همدیگرو بکشند و چرا همیچین اتفاق هایی افتاده؟؟؟؟

اگه بدونم شما چی رو متوجه نشدید می تونم از اونجایی که شما می خواید توضوح بدم .[
gejo جان من این را نمی فهمم توی بعضی از سایت ها نوشته ایتاچی ساسوکه رو میکشه و در بعضی دیگر نوشته ساسوکه ایتاچی رو میکشه بالاخره کدومش ؟ راستی 392 را از همین سایتی که گفتی دیدی خدا خیرت بده که اینو گفتی من الان میرم ببینم و به خاطر این می خوان همدیگر را بکشن که ایتاچی کل دهکده و مامان بابا ی هر دو شون رو کشته و ساسوکه هم میخواد انتقام بگیره :11:

---

سلام

من هم مثله شما تا همون قسمتی که دیدم اطلاعات دارم(از این سایت سریعتر دیگه پیدا نمیشه )حتی دوسته من هم از این سایت مطالبش رو میگیره و تو وینی پدیا آپلود می کنه

و اما در مورد جوابتون که گفتید " به خاطر این می خوان همدیگر را بکشن که ایتاچی کل دهکده و مامان بابا ی هر دو شون رو کشته و ساسوکه هم میخواد انتقام بگیره "

براتون از اولش میگم که چرا اینطور شده:

پست بعدی

از اولش میگم::31:

از اونجایی که اون شب ایتاچی ساسکه رو نکشت.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

برو به معبد اصلیه معبد تانکنو ....در زیر هفتمین نمد حصیری پشت دیوار....در سمت راست محل ملاقات رازه مخفی طایفه ی ماست

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هدف حقیقی ......همون چشم طائفه ی ما...........

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این راز اونجا ثبت شده.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگه تو بتونی مانککیو شارینگان تو رو بیدار کنی سومین شخصی هستی که ازش استفاده می کنه."با ضمانت من"

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

و تو اگر چنین کنی....اونوقت زندگی تو می تونه ادامه داشته باشه.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


وقتی که چشمهای یکسانی مثله من بدست آوردی دوباره به پیش من بیا!

__________________________________________________ _____

این تنهایی دلیلی بود که ساسکه رو نکشت(وچراشو تو پست بعدی میگم)

وچرا اون شب ساسکه زنده موند:31:

داستان به خیلی زمان قبل بر میگرده ....

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هر دویه آنها از همه راه ممکنه مساوی بودند و دایما مسابقه داشتند تا مشخص بشه کدومشون قویترند.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر دوتاشون شارینگانشون رو فعال کرده بودند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از قبل اون ها مطرح شده بودند.در نتیجه هر دو شخصیت با استعداد دارو دسته ی خودشون رو داشتند.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آنها دایم توانایی شون رو تصحیح میکردن و زود...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یک چنین شاهکاری در هیچ کدام از طائفه تربیت نشده بود.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با اون چشمها ....برادر ها کنترل اوچیها رو در اختیار داشتن.و برادر بزرگتر کنترل خاندان اوچها رو در اختیار داشت

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولی یه دفعه مادارا شروع کرد به اخطار دادن به یه نوعه غریبه و ترس غیر عادی در خودش

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من قبلا بهت گفته بودم.... زیاد استفاده کردن از این چشمها (همون مانککیو شارینگان) کوری به همراه داره(حالا کی گقته خدا می دونه)ولی مطمئنا همون کسیه که با ازداج با زنی از خاندان بیاگوکان تونست همچین نژادی رو تربیت کنه...ولی هنوز تو داستان اسمش نیومده و مشخص نیست که زنده ست یا مرده...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این سرنوشت حتمی همه ی کسانی که مانککیو شارینگان دارند(استفاده ی زیاد و منجر به کور شدن)
ولی در عوض برایه اونها فوق العاده قدرتمنده و براشون قدرتی زیادی رو میاره(قویترین اسحله ی شناخته شده)اما آخر عاقبتشون اینه که چشاشون از کار میوفته و نور برایه همیشه از زندگیشون دزدیده میشه.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مادارا هر کاری تونست کرد تا کور نشه و لی همش بی فایده بود.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اون احساس ناامیدی میکرد
و در آخر مانککیو او را تصرفش کرد برایه یک منبع روشنایی جدید...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بدون شرح
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منو ببخش..."
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بدون شرح

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ناگهان او هر دو چشم برادر کوچکترش رو درآورد

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نور برگشت.........به دنیایه مادارا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

و تاریکی هیچ وقت برنگشت

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یک مانککیو شارینگان پایدار.
به واسطه ی عوض کردن میزبان های چشم برادر جوون تر .او یک نور خاموش نشدنی پیدا کرد

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما این فقط نصف داستان بود.
عضو پیوند شده نیز رشد کرد دقیقا مثله یک تکنیک جدید....

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مشخصا این معاوضه فقط می تونست بین دو عضو یک خانواده باشه
وحقیقتا سود بردن از چشم های دیگه مساوی نیست با معاوضه ی چشم ها ی هم سان و سود بردن از یک قدرت جدید.


قربانیان زیادی جمع شد در تاریخچه ی خاندان ما

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این آخرین راز باقی مانده از چشم های ماست

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با این قدرت مهار نشدنی و بی پایان مادارا تمام شینوبی ها خاندان اوچیها رو راحت کنترل می کرد.
او سریع مورد تحسین قرار گرفت تا به عنوان قویترین شینوبی در جهان یک اتحادیه با طائفه ی سنجو در جنگل ها ی زندگی سازمان سهمگین تشکیل دادند(احتمالا همون نیرویه پلیس کونوهاست)

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به تنهای معرف و معروفیت دهکده ی پنهان برگ شد

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولی مادارا و فرماندهان سنجو بهترین شهرت رو به ارمغان آوردند تا اینکه هوکاگه ی اول شروع کرد به پایان دادن دعوا های پلیس دهکده ی جدید

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به هر حال اون برایه کنترل جنگ گم شد ولی زنده موند تا با این چشم ها و قدرتش کاری انجام بده(مادارا)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اون یک قالب جدید رو به اسمه آکاتسوکی ساخت و خودش در سایه ها موند.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مادارا در پشت حمله نه دم در 16 سال پیش به دهکده ی پنهان بود.
ناراحت کنند ست ولی این بار هم توسط چهارمین هوکاگه دهکده شکست خورد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو هرگز به میل خودت بهتر از این نمیشدی.

حالا فهمیدی چرا تو رو زنده نگه داشتم..............بخاطر خودم

دوستان از قسمت 41 به بعد شیپیدون کسی داره یا جای برای دانلود سراق دارید

نقل قول:

---

نوشته شده توسط mokhtar [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان از قسمت 41 به بعد شیپیدون کسی داره یا جای برای دانلود سراق دارید

---

تورنت بلدي دانلود كني؟
اگه بلدي برو به سايت زير:

کد:

---

http://www.dattebayo.com/

---

آقای Genjo ممنون بخاطر توضیحات بسیار خوبتون.:11:

میشه بگین چطوری جیرایا درمورد ناروتو یه چیایی یادش اومد؟(البته اگه میدونین موقش نیست نگین.:46:ممنون میشم پی ام بدین.:11:)

آقای mokhtar تو صفحه 16 همین تاپیک چند تا سایت معرفی شده.:46:

نوشته شده توسط Hpk32

نقل قول:

---

نوشته شده توسط mokhtar [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان از قسمت 41 به بعد شیپیدون کسی داره یا جای برای دانلود سراق دارید

---

نقل قول:

---

نوشته شده توسط hpk34 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با سلام

لینک دانلود ناروتو شیپودن تو رپید شیر:

قسمت 1 تا 20 :

کد:

---

http://www.dbz-media.nl/naruto/en/index.php?page=episodesship1

---

قسمت 21 تا 41:

کد:

---

http://www.dbz-media.nl/naruto/en/index.php?page=episodesship2

---

قسمت 42 تا 47:

کد:

---

http://www.dbz-media.nl/naruto/en/index.php?page=episodesship3

---

دانلود تمام قسمت های ناروتو 1 تو رپید شیر:

کد:

---

http://www.dbz-media.nl/naruto/en/index.php?page=epsnaruto

---

اين سايت قسمتهاشو با فرمت rmvb براي دانلود گذاشته كه ميشه با برنامه Real Player نگاهشون كرد:(این سایت هم دانلود قسمت های ناروتو 1 رو داره)

کد:

---

http://www.realitylapse.com/videos/naruto-shippuuden.php

---

یه سایت دیگه هست مخصوص تورنت که قسمت هاشو با کیفیت اصلی برای دانلود گذاشته:

کد:

---

http://www.dattebayo.com/t

---

آقای zed2 به نظر من هم اون صحنه خیلی جالب بود.

---

سلام.

خواهش می کنم:11:


وقتی که جیرایا داشت می میرد یاده قدیما می فته و ......


زمانی که داشت به مجسمه های صخره ای هوکاگه ها نگاه می کرد و با خودش می گفت که من هم می خوام مثله اونا بمیرم.

برایه اینکه یاده و خاطره ی اون ها رو زنده کنه و طوری باشه که همیشه اونا تو ذهن مردم زنده باشند و همیشه ازشون یاد کنند زندگینامه و خاطرا ت خودش رو تو کتابی می نویسه .

در جایی از داستان نشون میده که کتاب دسته پدر ناروتو هست و می خونتش و بهش میگه که این کتاب خوبی و بدرد آینده ی بچه ی ما هم می خوره.و باسه همه ی شینوبی ها مهم خواهد بود.

در یک لحظه مادر ناروتو که حامله ست(کوشینا)رو می بینه که وقتی سر زده میاد تو میگه "ناروتو" این اسمه زیبایی...

و جیرایا می خنده می گه پس اون پسر و و اگه اسمش رو من میدونم .پس من هم پدر خوانده اش هستم.

کوشینا میگه:یعنی شما واقعا می خواید بیاید بر بالین بچه؟؟؟

yellowflash (پدرناروتو) که در اون زمان هوکاگه هم بود میگه .کاملا همینطوره.شما مردی با مهارت و مثال زدنی هستید و ما قطعا به دنباله همچین مسئله ای هستیم.

جیرایا :که در ابتدا به شوخی همچین مطلبی رو گفته بود متحیر میگه (که اینطور)

که بعد زمان به حالت حال بر می گرده و با خودش می گه:

"من الان یادم اومد"........"این اسم اون بود"


بعدش بخاطر همین مطلب در حالی که تمام بدنش پر از شمشیر هایی که پین و کپی هاش از پشت به بدنش فرو کردن و داره از خونریزی میمیره از جاش نیم خیز بلند میشه و با یکی از وزغ های افسانه ای صحبتی می کنه و در پشتش رمزی می نویسه و بهش می گه که تو باید برگردی به دهکده پیش سوناده و .......:31:

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آقای Genjo خیلی خیلی ممنون.

ماشالا شما اطلاعاتتون خیلی بالاست فکر کنم مانگا زیاد خوندین. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اصلا یادم نبود که پدر ناروتو شاگرد جیرایا بوده. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]