در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
گرم يادآوري يا نه ، من از يادت نمي كاهم
تو را من چشم در راهم
Printable View
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
گرم يادآوري يا نه ، من از يادت نمي كاهم
تو را من چشم در راهم
ماهتابست و سکوت و ابدیت یا نیز
سر سپاریم به مرغ حق و هوئی بزنیم
خرقه از پیر فلک دارم و کشکول از ماه
تا به دریوزه شبی پرسه به کوئی بزنیم
من من من محاله از تو سیر بشم :27:
کی میتونه جای تو رو تو قلب من بگیره:46:
-*-*
سلام سلام صدای ما رو از فیروزگوه می شنوید دلم تنگ شده بود گفتم یه سر بزنم:40:
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند نالهی عاشق اثر اینجاست
مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست
____________________
علیک سلام...
اگرچه صداتون کمی نویز داشت..ولی گیرنده های این جا قوی ست
تا اين برادران رياكار زنده اند
اين گرگ سيرتان جفاكار زنده اند
يعقوب درد مي كشد و كور مي شود
يوسف هميشه وصله ناجور مي شود
اينجا نقاب شير به كفتار مي زنند
منصور را هر آينه بر دار مي زنند
اينجا كسي براي كسي، كس نمي شود
حتي عقاب در خور كركس نمي شود
جايي كه سهمِ مرگ به جز تازيانه نيست
حق با تو بود ماندنمان عاقلانه نيست
تکثیر می شوند و به پایان نمی رسند
در چشم های آینه ها رد پای سبز
مانده است یادگار از آن روز ها هنوز
در شعر هام دست تو و واژه های سبز
زنگ خوش صدای تفریح
واسمون زنگ خطر شد
همه ی چوبهای جنگل
دسته ی تیغ تبر شد
---------------------
فاصله یه حرف سادس
بین دیدن و ندیدن
بگو صرفه با کدومه ؟!!
شنیدن یا نشنیدن
نقطه سر خط
دست نشانده ام روي گونه هات
دستي كه سينه به سينه گشت تا
مانده ام روي دستي كه رو شده اي
زيرورو شده اي
مرا دستگيره اي كه تويي باز كرد
ديوانه شدم كه از خودم پرتم كني بيرون
كار سختي نبود نيست مثل نقطه
جا به جا حال اين شعر را بگير
ریختم با نوجوانی باز طرح زندگانی
تا مگر پیرانه سر از سر بگیرم نوجوانی
آری آری نوجوانی میتوان از سرگرفتن
گر توان با نوجوانان ریخت، طرح زندگانی
يه شب مهتاب
ماه میآد تو خواب
منو میبره
از توی زندون
مث شبپره
با خودش بيرون،
میبره اونجا
که شب سيا
تا دم سحر
شهيدای شهر
با فانوس خون
جار میکشن
تو خيابونا
سر ميدونا:
عمو يادگار!
مرد کينهدار!
مستی يا هشيار
خوابی يا بيدار؟