سلام
ببخشید اقای قلعه نوعی را به خاطر فعالیت ها ورزشیشون می شناسیم
نه اطلاعات تاریخیشون
اگر یه سوتی در زمنه فوتبال داده باشند(مثل برنامه کذایی نود) یه چیزی
اما ایشون معلم تاریخ که نیستند.
از این اشتباهات پیش میاد
Printable View
سلام
ببخشید اقای قلعه نوعی را به خاطر فعالیت ها ورزشیشون می شناسیم
نه اطلاعات تاریخیشون
اگر یه سوتی در زمنه فوتبال داده باشند(مثل برنامه کذایی نود) یه چیزی
اما ایشون معلم تاریخ که نیستند.
از این اشتباهات پیش میاد
:31::31: بچه ها کامل بخونید و فقط بخندید :31::31:
عشق و حادثه در فرودگاه امام(ره) وحشتناکترين استقبال از يک مربى بزرگ جهان!
بالاخره انتظار فوتبال ايران به سر آمد و يک مربى خارجى بزرگ و کارنامهدار پاى به تهران گذاشت. با اينکه «شفق» تأکيد داشت سرمربى اسپانيايى با علاقمندى بسيار، هدايت تيمملى را پذيرفته است اما برخى نگران عدمحضور «خاوير کلمنته» در فوتبال ايران بودند! طبق برنامه اين مربى تراز اول جهان با پرواز ايراناير شنبهشب از طريق فرانکفورت وارد پايتخت ايران شد تا پس از بازديد از امکانات فوتبال ايران قراردادش را با فدراسيون کشورمان نهايى سازد. شنبهشب به دستور «عباس عبدالملکي» سردبير روزنامه و به همراه يکى از عکاسان روزنامه جهت تهيه گزارش به فرودگاه امام(ره) اعزام شديم اما پس از حضور در فرودگاه صحنههايى اتفاق افتاد که باعث شرمسارى اکثر خبرنگاران و عکاسان گرديد...
شايد شب شنبه يکى از تلخترين، وحشتناکترين و پرهيجانترين لحظه از عمر ورزشى «کلمنته» در مراسم استقبال ايرانيان از وى رقم خورده باشد! اين گزارش را بخوانيد تا هم به حال فوتبال ما بخنديد و هم گريه کنيد.
تأخير پرواز
طبق برنامه قرار بود هواپيماى حامل سرمربى جديد تيمملى ايران رأس ساعت 25.21 دقيقه به زمين بنشيند اما اين پرواز با تأخير و رأس ساعت 53.21 دقيقه در تهران فرود آمد.
کفاشيان نبود!
سردار مشايخي، تاج، شفق، ابراهيمزاده و فرزاد مظفرى از چهرههاى فدراسيون فوتبال بودند که براى استقبال از «کلمنته» در فرودگاه حاضر شدند. ابراهيمزاده با عصا به استقبال آمده بود اما نبود کفاشيان در فرودگاه کاملاً احساس شد. ادامه گزارش را بخوانيد تا به اين موضوع پى ببريد.
همه خبرنگار بودند!
متأسفانه در استقبال از سرمربى جديد تيمملى هيچ برنامه مديريتى مشاهده نمىشد. مسئولان حراست فرودگاه به کارت خبرنگارى يا نامهاى که از روزنامهها فاکس شده بود کارى نداشتند. آنها مىگفتند همه خبرنگاران مىتوانند در سالن مستقبلين! از کلمنته مصاحبه بگيرند و همين موضوع باعث شده بود افراد متفرقه هم در محل ازدحام کنند.
شبکه تلويزيونى چين
شبکه تلويزيونى «فونيکس» چين نيز اين رويداد مهم را پوشش داد. 7 فوريه عيد چينىهاست و خانم «لى رويي» گزارشگر اين شبکه ضمن مصاحبه با ايرانىها از ورود «کلمنته» به تهران گزارشى تهيه کرد تا براى چينىهاى مقيم ايران نيز برنامهاى اختصاصى براى تماشا داشته باشند.
تاج مثل کلمنته
همه عکاسان منتظر ورود «کلمنته» به سالن بودند تا او را فلاش باران کنند. تاج که به همراه شفق و سردار مشايخى وارد «گيت» شده بود، ناگهان به سالن آمد که در اين صحنه عکاسان او را فلاشباران کردند و خبرنگاران نيز تصور کردند «کلمنته» آمده است، بنابراين به اتفاق تاج از پلهبرقى پايين رفتند. تاج در اين لحظه خطاب به عکاسان گفت: «من کلمنته نيستم که اين همه عکس مىگيريد!»
نمىشناسيم!
وقتى از تاج پرسيديم مدير برنامههاى کلمنته چه کسى است، گفت: «ما نمىشناسيم!» اما در ادامه گفته مىشد فردى با نام «ميگوئيل سانتوز» مدير برنامههاى سرمربى اسپانيايى است.
مترجم
مترجم کلمنته فردى با نام «سيف» بود. او قبلاً مدتى نيز مترجم رنه سيموئز برزيلى بود.
زيرکى زارع
معلوم نبود کلمنته از کدام ورودى وارد سالن خواهد شد.مهدى زارع عکاس روزنامه با يکي، دو نفر از همکاران خود هماهنگ کرد تا در مکانهاى خاصى مستقر شوند، به نحوى که سرمربى جديد تيمملى به هر نحوى که شده فلاشباران شود!
Press T.V
شبکه پرسT.V که شبکه تلويزيونى برونمرزى است نيز منتظر ورود کلمنته به تهران بود. گزارشگر اين شبکه به خبرورزشى گفت: «به نفع خودشان است که بگذارند ما از حضور اين مربى گزارش تهيه کنيم و عکس بگيريم و به جهانيان مخابره کنيم، آيا ما از مأموران درخواست غيرمنطقى داريم؟»
تقصير چه کسى بود
يکى از گزارشگران تلويزيونى مدعى شد درخصوص اين ناهماهنگىها «فرزاد مظفري» مسئول تشريفات فدراسيون مقصر است. مظفرى هم مىگفت: «ما مىخواهيم شما در آسايش باشيد اما مأموران انتظامى مانع ورود خبرنگاران به گيت فرودگاه هستند. اگر خبرنگاران و عکاسانى که کارت داشتند، مىتوانستند وارد گيت شوند، قطعاً حوادث و ناهنجارىهاى بعدى در فرودگاه مشاهده نمىشد».
سلامت پرواز
وقتى پرواز فرانکفورت در تهران به زمين نشست، تلفن همراه تاج زنگ خورد؛ «پرواز کلمنته به سلامت به زمين نشست» تاج اين خبر را با صداى بلند به گوش خبرنگاران رساند.
خبرگزارى ترکيه
خبرگزارىIha ترکيه نيز گزارشگران خود را به فرودگاه امام(ره) اعزام کرده بود.
گزارشگر اين خبرگزارى به خبرورزشى گفت: «متأسفانه بعضىجاها اصلاً نمىگذارند ما دوربين ببريم اما خدا را شکر اينجا دوربين هم آوردهايم و مشکلى نداريم. مخاطب ما خارجىها هستند خبرگزارى ما به گونهاى است که تمام تلويزيونهاى دنيا از خروجىاش استفاده مىکنند. ما خبر حضور کلمنته در تهران را بدون دخل و تصرف و تفسير به جهانيان مخابره مىکنيم.»
پذيرايى سردار
سردار مشايخى حضور مؤثرى در فرودگاه داشت. او به محض حضور کلمنته در تهران از وى پذيرايى مختصرى به عمل آورد تا اين مربى رفع خستگى کند.
مأمور حراست
يکى از مأموران حراست فرودگاه مىگفت «آقايان بفرماييد اتاق کنفرانس». شهابى مسئول روابط عمومى فدراسيون هم مىگفت: «اتاق کنفرانسى تدارک ديده نشده است!» از همه بدتر اينکه مسير ورودى کلمنته براى هيچ کس مشخص نبود! اين مأمور حراست با فردى به نام دکتر ثفقى تماس گرفت تا مسير ورودى سرمربى را بپرسد. او از ما پرسيد: به نظر شما فرودگاه مهرآباد بهتر بود يا فرودگاه امام(ره)؟
عکاسان زير پله برقى
بسيارى از عکاسان در زير پله برقى منتظر ورود کلمنته بودند. مهدى زارع عکاس ما به گونهاى کمين کرده بود که انگار مىخواهد ببر شکار کند!
هورا کلمنته آمد
... و ناگهان کلمنته وارد سالن شد، او با شال و بدون کراوات آمد، عکسهايش را که ديده بوديم تصور مىشد او يک مربى قدبلند باشد. اما او کوتاه قد بود کلمنته به محض ورود با تعجب فرودگاه را برانداز مىکرد که ناگهان در بين جمعيت گم شد. يکى با صداى بلند گفت: «براى سلامتى کلمنته صلوات...» اما تعداد خيلى کمى صلوات فرستادند واکثر حاضران فقط خنديدند!
رنگش پريد
با اينکه گفته مىشد اتاق مختصرى براى مصاحبه کلمنته تدارک ديده شده است اما همه خبرنگاران و عکاسان کلمنته را محاصره کرده بودند. بسيارى خوشحال بودند که بالاخره اين مربى اسپانيايى آمد. عکاسان هم ولکن نبودند. کلمنته نمىتوانست تکان بخورد، رنگش پريده بود و... «خواهش مىکنم بس کنيد، جلو نرويد، برويم اتاق کنفرانس و...»
اعتراف عکاسان
واقعاً خبرنگاران مخصوصاً عکاسان ما پس از مدتها حسابى دلى از عزا درآوردند و چيکچيک کلمنته را فلاشباران کردند اما اين صحنهها و سرپا ايستادن سرمربى باشخصيت تيمملى در وسط سالن اصلاً زيبنده نبود تا جايى که يکي، دو نفر از عکاسان گفتند: «بس کنيد، برويم سمت اتاق کنفرانس... آقاى مترجم ديگر ترجمه نکن».
رسيديم به اصل حادثه
حالا نوبت پايين رفتن از پله برقى بود. وقتى جلوى پله برقى رسيديم يکى از مسئولان فرمان توقف داد: «صبر کنيد عکاسان در پايين مستقر شوند!» يک مرتبه همه از پله پايين آمدند که ناگهان حادثه از راه رسيد، حادثهاى که به فکر هيچکس خطور نکرده بود! پله برقى ناگهان سرعتش 10 برابر شد... يا ابوالفضل (ع).... کلمنته نزديک بود با کله بخورد زمين! شفق و تاج، بازوهاى او را گرفتند و با دشوارى مانع از زمين خوردن سرمربى تيمملى شدند... سرعت فرود پلهبرقى زيادتر مىشد که لشگر طرفدار کلمنته در عرض «ايکى ثانيه» به پايين کمپرس شدند! مثل زلزله بود. ناگهانى و آنى و... واقعاً ترسناک و وحشتناک بود... صدرحمت به پلههاى برقى مترو... راستي! لشگر کلمنته از مأموران و مسئولان فرودگاه گرفته تا خبرنگاران و نظافتچىها و طرفداران پشت سر او از پله برقى به پايين آمدند.
بهخير گذشت
بالاخره هرچه بود به خير گذشت. شفق و تاج خيس عرق شدند آنها وقتى ديدند دو، سه نفرى هم که زير دست و پا افتاده بودند، بلند شدند نفس راحتى کشيدند و... «برويم به سمت اتاق کنفرانس»!
قلب کلمنته
چشمتان روز بد نبيند، اتاق کنفرانس انتهاى سالن بود و بالاخره پيدا شد. براى حضور در اتاق کنفرانس هم بايد از 20، 30 پله بالا مىرفتيم که خوشبختانه اين پلهها برقى نبودند. هنگام بالا رفتن از پلهها تازه قلب کلمنته جا آمد و با صداى بلند، سخنانى بر زبان جارى ساخت که به نظر نگارنده او گفت: «خدا را شکر که اين پلهها برقى نيست!»
نور، صدا، صندلي...
اين بار چشمتان شب بد نبيند! بالاخره اتاق کنفرانس مشاهده شد، از نور و صدا خبر نبود... «آقا لامپها را روشن کن... آقا ميکروفن کار نمىکند... آقا...». خوشبختانه دو صندلى براى کلمنته و مترجمش درنظر گرفته شده بود، ناگهان همه دوباره کلمنته بيچاره را محاصره کردند، اين محاصره نيز مثل محاصرههاى سالن فرودگاه بود، با اين تفاوت که کلمنته روى صندلى کوچکى نشسته بود... کلمنته رنگش پريدهتر شد... «اينجا کجاست؟!» خبرنگاران و عکاسان با کفش بالاى ميز رفته بودند و کلمنته هم مات و مبهوت مانده بود... «اينها ديگه چه جور خبرنگارانى هستند؟!»
زمزمه خبرنگاران
با استقبال بىنظيرى که از اين مربى به عمل آمد، بسيارى از خبرنگاران مىگفتند «او همين الان برمىگردد، او نه قرارداد امضا مىکند، نه پول مىخواهد و نه فوتبال، اين چه بلايى است که سر او آوردند؟!»
تجربه عابدى
داود عابدي، گزارشگر مستعد شبکه خبر به داد همه رسيد. او با اين که نور نامناسب بود و ميکروفنها معيوب، سکوت را شکست و با برخورد خوب خود و با صدايى رسا به کلمنته خوشآمد گفت و از او بابت اين استقبال ناجور عذرخواهى کرد: «ما مدتها بود که به دنبال سرمربى بوديم که شور و اشتياق زياد باعث شد، اين مشکلات پيش بيايد.»
اندکى آرامش
با حرفهاى عابدى آرامش نسبى بين حضار حاکم شد. مترجم کلمنته حرفهاى عابدى را ترجمه کرد و کلمنته هم با تواضع از همه تشکر کرد: «از همه تشکر مىکنم به خاطر اين خوشآمدگويى که در اين سرماى زمستان از من استقبال گرمى به عمل آورديد و...»
برخورد همکاران خوب ما
با اين که همه همکار و دوست ما در ساير رسانهها هستند اما نوشتنىها را بايد نوشت. يکي، دو تن از همکاران خوب ما با اين وضعيتى که گزارش شد، در حين مصاحبه چند دقيقهاى از کلمنته مىخواستند ايستاده مصاحبه کند که شفق و تاج گفتند: «او بسيار خسته است» اما بدتر از همه سئوال همکار ما بود که گزارشى را از وضعيت سرباز احمدى و باشگاه سپاهان در برنامه ورزش و مردم پخش کرد. او در حالتى بسيار عصبانى و از يک مترى کلمنته و رودرروى او به نوعى از سرمربى سئوال کرد که همه خبرنگاران و عکاسان حاضر باز هم خيس عرق شده و هم شوکه شدند! در حالى که انتظار مىرفت همکاران ما به کلمنته باز هم خوشآمد بگويند و از حوادث پيشآمده عذرخواهى و اظهار شرمندگى نمايند؛ همکار و رفيق خوب ما با لحنى تند و زننده از کلمنته پرسيد «فوتبال ايران آقاى آسياست. ما به شما پول زياد مىدهيم و...» گل بود به سبزه نيز آراسته شد!
همه، جا خوردند
پس از اين سئوال، مترجم کلمنته سکوت کرد، او ناى ترجمهکردن نداشت. تمام خستگى در جانش ماند. شفق و تاج مات و مبهوت سرشان را تکان مىدادند، ديگر خبرنگاران مىگفتند: «آقا معلوم نيست کلمنته با اين وضع با فدراسيون قرارداد ببندد يا نه؟! الان که وقت محاکمه و دعوا نيست و...»
باز هم عابدى
اوضاع بدجورى قمر در عقرب شده بود که باز هم عابدى به ميدان آمد: «سئوالهاى سخت نپرسيد. آقاى کلمنته، مردم ايران بسيار خوشاستقبال و مهماننوازند و مربيان بزرگ دنيا را دوست دارند و...» اما واقعاً وحشتناکترين استقبال از يک مربى خارجى را شاهد بوديم که ما آن را به پاى عشق و علاقه وافر مردم، خبرنگاران و مسئولان به فوتبال مىگذاريم!
صندلىها در جشن فجر
پس از پايان اين مصاحبه عذابآور از يکى از مأموران پرسيديم چرا اتاق کنفرانس صندلى نداشت، ايشان جواب داد: «چون دهه مبارک فجر است، صندلىها را براى جشن برده بوديم» اما آيا نمىشد براى ساعتى چند صندلى در اتاق مستقر کرد؟! لازم به ذکر است مدير ترمينال هم که يک آقاى شيکپوش و با کتوشلوار بود، به خبرورزشى گفت: «اگر برنامه ريزى مىکردند ما به خوبى از کلمنته استقبال مىکرديم اما...»
باز هم فاجعه
براى حضور کلمنته در هتل، يک دستگاه «ون» با ظرفيت 10 نفر تدارک ديده شده بود، از بنز و ماکسيما و... که بگذريم از سمند و 206 هم خبرى نبود.
چه مىشد اتومبيل حامل کلمنته با دو، سه ماشين شيک ديگر اسکورت مىشد؟! بگذريم... فاجعه آخر اين که وقتى کلمنته قصد سوارشدن به «ون» را داشت، ناگهان چند عکاس که اينها نيز همکاران ما در ساير رسانهها هستند، جلوتر از کلمنته سوار اتومبيل شدند تا باز هم از زاويههاى مختلف از اين سرمربى طراز اول جهان عکس بگيرند!
کلمنته خودش هم تعجب کرده بود! ايران واقعاً چه خبرنگاران و عکاسان خوشذوق و مستعدى دارد!
دستهگل شفق
متأسفانه براى استقبال از کلمنته دستهگلى تدارک ديده نشده بود که به گردنش بيندازيم تا چند عکس خوب از وى به سراسر جهان مخابره شود. يک دستهگل تقريباً متوسط در دست شفق بود که به خاطر مدل تزئين آن هرگز به کلمنته نرسيد!
چهار خبرنگار و عکاس اسپانيايى
به همراه کلمنته چهار خبرنگار و عکاس اسپانيايى در تهران حاضر شدند و خوشبختانه آنها نيز به سلامت از فرودگاه خارج شدند.
دستيار کلمنته
«ريستو ويداکوويچ» دستيار کلمنته هم در تهران حاضر شد. در شلوغى فرصتى براى مصاحبه او مهيا نبود اما اين مربى صربستانى هم به همراه کلمنته در تهران حاضر شد.
منبع: روزنامه ورزشی
چشام در اومد ولی خیلی جالب بود :27:
اینا نمیتونستن 1 روز خودشونو با کلاس نشون بدن .:18:اونم فهمید اینجا چه خبره :21:
دوست عزیز خوبه برای مطالبتون منبع های معتبرتری بیارید.نقل قول:
منبع : ghermezeteh.com/joomla/index.php?option=com_content&task=view&id=2471&Ite mid=78
سایتی که دادید از اسمش معلمو اداره کنندگانش چندتا طرفدار سر سخت پرسپولیسی هستند که ممکنه بخاطر عشقشون دروغ هم بگن.یه سایت معتبر معرفی کنید.
درباره ي عادل درست صحبت كنيد لطفانقل قول:
من كه عاشق عادلم و برنامه ي 90
تعريف عادل فردوسي پو ر : آدم تحصيل كرده و با شعوري است كه دارد باعث پيشرفت فوتبال ايران مي شود.
شما فكر مي كنيد اگر عادل نبود الان تيم ملي مربي داشت ؟؟؟؟
من نمیدونم آخه کسی که اطلاعات نداره مجبوره اینجوری صحبت کنه
اگر قهرمان جام ملتها میشدیم چه جوری میخواست صحبت کنه
سوتی ناجوری دادی.ایران تمدن خیلی دور و درازی داره.بیشتر از 9 هزار سال.
هرچند که قلعه نوعی از اس اس رفت ولی بازم طرفشو میگیرم.
تاپیک کاملا اسپم.
ایران یک فلاته و تابحال اقوام زیادی توش بودن که رفتن یا موندن... اما 3000 سال هست کهIndo-Europeها توش ساکنن.
البته از یک آدم مثل ایشون:2: نخواین اطلاعات تاریخی داشته باشه.
در ضمن 360 درجه درجه ی دایره ست، یعنی وقتی یک چیزی کلا بچرخه میگن 360 درجه چرخیده.
نکته مفهوم شد؟:13:
با هال بود مخصوصا قسمت صلواتش:27::27::27::27: چی کارش میشه کرد آخر ایرانی ذات خودشو نشون میده ولی بنده خدا ها تا حالا مربی بزرگ ندیده بودند ....... حالا اکر مورینیو میومد دیگه چی کار می کردند؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبكه خبر ، در این تحلیل آمده است : جاده پرپیچ و خم فوتبال آسیا برای رسیدن به آفریقای جنوبی از پس فردا در حالی آغاز می شود كه وزنه های فوتبال آسیا نبردی پایاپای برای كسب 5/4 سهمیه در جام جهانی 2010 خواهند داشت.
در این نبرد هیچ نام بزرگی تضمین صعود نخواهد داشت .
41 تیم آسیایی غربال خود را از مدتی قبل آغاز كرده اند و اكنون تنها 20 تیم در گردونه باقی مانده اند.
20 تیمی كه هر یك می توانند ، مدعی جدی فرض شوند.
در این مرحله یا به عبارتی دور سوم مقدماتی ، تیم ها به 5 گروه 4 تیمی تقسیم شده اند كه ظاهراً با صعود تیم های اول و دوم هر گروه به دور نهایی نام های بزرگ مشكلی برای صعود نخواهند داشت.
در این میان با حضور تیم های چین ، استرالیا و عراق قهرمان آسیا در گروه 1 بدون تردید لقب گروه مرگ شایسته این گروه است و در نهایت از 3 تیمی كه نام برده شد حداقل یك تیم باید از حضور در جام جهانی چشم پوشی كند.
تیم استرالیا اولین تجربه حضور در مقدماتی آسیایی خود را پس از 24 سال خواهد داشت اما آنها با پیم فربیك مربی هلندی كه آشنایی كاملی روی تیمهای آسیایی دارد كار سختی پیش رو دارند.
آنها فراموش نمی كنند كه سال قبل تجربه تلخی در جام ملت های آسیا داشته اند.
تیم استرالیا در مسابقه نخست خود با قطر همه ستارگان لژیونر خود را به جز هری كیول لیورپولی و نیك كارل و مایكل بوچامپ كه در لیگ انگلیس و آلمان شاغل هستند را در اختیار دارد.
در مصاف حساس این گروه عراق و چین دیدار حساس روز نخست را برگزار می كنند.
عراق كه اخیراً توانسته روزهای بزرگ دهه 80 خود را یادآوری كند با مربیگری اژیل اولسن مربی با تجربه نروژی و خط حمله قدرتمندی متشكل از عماد رضا و كاپیتان یونس محمود و نشات اكرم به عنوان بازیگردان ، به مصاف چین خواهد رفت كه هنوز طعم تلخ حذف از دور مقدماتی رقابت های جام جهانی 2006 را از یاد نبرده است.
چینی ها امیدوارند كه با كسب دومین صعود به جام جهانی جایزه نقدی 09/1 میلیون دلاری را دریافت كنند و در بین ملی پوشان پرجمعیت ترین كشور جهان ژنگ ژی از چارلتون می تواند نقش مهمی در نتیجه گیری این تیم داشته باشد.
در ادامه این تحلیل آمده است : در گروه 2 ، ژاپن یكی از 4 قدرت مطرح فوتبال آسیا در دو دهه اخیر از تایلند میزبانی خواهد كرد و برای چهارمین حضور پیاپی در جام جهانی به هیچ وجه كوتاه نخواهد آمد.
چانویت مربی تیم تایلند در مصاحبه ای اعلام كرده كه امید زیادی به پیروزی در سایتاما ندارد اما تایلندی ها مدعی تصاحب جایگاه دومین صعود كننده هستند.
البته این در صورتی است كه آن ها از سد دو رقیب عرب خود یعنی بحرین و عمان گذر كنند.
به ویژه بحرین كه در دوره قبل تا یك گام مانده به جام جهانی خود را بالا كشید و در آخرین پلی آف حذف شد.
در گروه 3 ، تیم ملی كره جنوبی می رود تا به عنوان مدعی سنتی صعود به جام جهانی از آسیا تلاش جدیدی را آغاز كند.
آنها از سال 1986 یعنی هر 6 دوره اخیر همواره در جام جهانی حضور داشته اند.
كره در گام نخست از تركمنستان پذیرایی خواهد كرد اما آنها نه این تیم و نه تیمهای درجه دو دیگر این گروه یعنی كره شمالی و اردن را دست كم نخواهند گرفت.
ضمن اینكه رقابت 3 تیم یاد شده برای صعود واقعاً دیدنی خواهد بود.
در ادامه این تحلیل آمده است : در گروه 4 عربستان هم كه داعیه صعود به جام جهانی دارد در گام اول حریفی كم تجربه چون سنگاپور را پیش رو دارد كه البته در دیدارهای تداركاتی نتایج نسبتاً خوبی را كسب كرده است و مربی خوب و تهییج كننده ای به نام رادویكو آوراموویچ را در اختیار دارد.
در این گروه لبنان كم تجربه در بیروت از ازبكستان پذیرایی می كند.
ازبك ها اگرچه در مقدماتی جام جهانی موفقیتی نداشته اند اما در 3 دوره اخیر در مرحله نهایی دور انتخابی حاضر بوده اند و در حقیقت قدرت برتر آسیای میانه هستند.
اما در گروه 5 یا گروه ایران ، تیم كشورمان در گام اول به مصاف سوریه خواهد رفت.
هر دو تیم در بازی اول مربیان اصلی خود یعنی خاویر كلمنته و آنتونیو كابرینی را روی نیمكت نخواهند داشت اما اگر قبول كنیم كه امتیاز میزبانی برای همه تیمها مهم است برد این بازی برای ملی پوشان ایران حكم گام مهمی برای تضمین صعود را پیدا خواهد كرد.
سوری ها در این بازی فجر ابراهیم را روی نیمكت خواهند داشت و در خط حمله این تیم كاپیتان زیاد شعبو كه فصل قبل در پرسپولیس پرتلاش اما نسبتاً ناموفق بود آشنایی كاملی با فوتبال ایران دارد.
سوریه در تاریخ مصاف های رو در رو تنها یكبار مقابل ایران برنده شده اما هرگز حریف از پیش باخته ای برای ما نبوده است.
ضمن اینكه باید مشكل گلزنی تیم ایران در 3 بازی تداركاتی اخیر را مد نظر داشت و با توجه به تركیب جدید در خط حمله ، خط میانی ما وظیفه ای دشوارتر را بر عهده خواهد داشت.
در دیگر بازی این گروه امارات و كویت داربی عربی را برگزار خواهند كرد.
هر دو تیم در پی خودنمایی سال های نه چندان دور خود در فوتبال آسیا هستند و برای این هدف به نسل جدیدی در فوتبال خود روی آورده اند.
البته در این میان امارات با تجربه بین المللی بالاتر و مربی كاركشته ای چون برونو متسو می تواند خطرناك تر باشد.
اگر با نگاهی به ظرفیت بالای فوتبال ایران ، تیم كشورمان را یكی از 2 سهمیه صعود درنظر بگیریم رقابت كویت ، سوریه و امارات برای تعیین سهمیه دوم صعود هم می تواند جذابیت خاص خود را داشته باشد و شاید هم باید مراقب شیطنت های احتمالی بود.