یکدل ار کردیم در سـود زیان
این شکایت ها نباید در میان
گر تو از کردار بد باشی بری
کس نخواهد باتو کردن بد سری
گر به پیمان وفا بینـــــم زتو
یک نفس آزرده ننشینم زتو
Printable View
یکدل ار کردیم در سـود زیان
این شکایت ها نباید در میان
گر تو از کردار بد باشی بری
کس نخواهد باتو کردن بد سری
گر به پیمان وفا بینـــــم زتو
یک نفس آزرده ننشینم زتو
ياد بگذشته به دل ماند و دريغ
نيست ياري كه مرا ياد كند
ديده ام خيره به ره ماند و نداد
نامه اي تا دل من شاد كند
وگر در کوه چوپانی وگر محمود سلطانی
وگر محتاج یکتایی بوقت مرگ در مانی
ز قفچاقی و گر روسی وگر در دیر ناقوسی
بخاک آن همی بوسی بوقت مرگ در مانی
یا رب این کعبه مقصود تماشا گه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است
یاد تو
ای بهترین ستاره
در تاریکترین شب
هر چونان شهابی
از خاطرم می گذری
و ناگهان ذهنم را روشن می کند
وقتی تو آمدی
شب شکست
و تکه های سیاه آن
در رود نور ته نشین شد
اى تكدرخت تناور، صبح بهارت چه زيباست
وقتى به گل مىنشينى، رنگ تو همرنگ رؤياست
دست فرومانده من، تنگ است و كوتاه و خالى
دست پر از لانه تو، سبز و بلند و شكوفاست
در صبح زيباى برفى، چون هاله اى مىدرخشى
سبز بهارت دلآرا، زرد خزانت فريباست
تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه ؟
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پر كن قدح باده كه معلومم نيست
كين دم كه فرو برم ... بر آرم يا نه ؟
...........................................
تا مهر توام در دل شوریده نشست
وافتاد مرا چشم بدان نرگس مست
این غم ز دلم نمینهد پای برون
وین اشگ ز دامنم نمیدارد دست
تلاش بوسه نداریم چون هوسناکاننقل قول:
نگاه ما به نگاهی ز دور خرسندست