دکتر واتسون
Printable View
دکتر واتسون
این دو قسمتش فقط دیالوگای شیرزاد به قاسمی معرکه بود....خیلی باحال بود.
البته اخرش گردنبنده چی شد؟ من پنج دیقه اخرشون دیدم
خيلي عالي بود اين قسمت :31:
بحث ميكردن كه كي در رو باز كنه شيرزاد گفت قاسمي درو باز كن :31:
در كل هرچي ميگزره سريال خنده دار تر ميشه ..
البته ده قسمت دیگه تموم میشه.
اونجاهاش که می گفتن:
- قاسمی دستبند بزن!
بعد که طرف یه خرده توضیح می داد، می گفتن:
- قاسمی دستبند نزن!
محشر بود:31:
این آهنگ حمعه بازار مال خود عاشورپور تو اینترنت نیست ؟
بفرما:نقل قول:
کد:http://forum.p30world.com/showpost.php?p=6275317&postcount=67
و خداحافظی کردن باهاش سختر میشه...نقل قول:
+
بازجویی خانم شیرزاد = :39:
قسمت امشب خیلی عالی بود
شیرزاد
ببر و پلنگ
نحوه سرقت و پیدا کردن سارق
بازی اسم و فامیل
اسم بردن از صنف ها که بهشون بر می خوره حتی صنف دزد ها
نوچ نوچ کردنشون موقعی که مقصر را با دست نشون میدادند
و اخرش هم قاسمی و خواستگاریش از شیرزاد
خب دوستان : دی
من این سه قسمت رو یه جورایی با هم دیدم .:دی
اینو بگم که کات های بین بازجوریی عالی بود و اینکه وقتی محبوبه قضیه تولد رو تعریف میکرد و دوربین از نگاه اون میچرخید خیلی عالی بود ، و اینکه تمام حرکات کاملا دقیق و به موقع زمانی بود که نگاه از بیرون مهمانان میشد
( بدجور گفتم خودم هم گیج شدم :دی)
اخر این قسمت به شکایاتی که از هر صنف به سریال شده بود اشاره کرد .
قضیه ی ببر ها خیلی اموزنده بود :10:
و در آخر قاسمی :دی
دوستان مثل اینکه این سه قسمت خیلی عالی بوده حیف از وسطای قسمت اول ندیدم :41:میشه بگین آخر دزد گردنبند چه کسی بود
وقتی که ناصر زنگ میزنه به فرخ ( دوستش ) واسه دزدیدن گردنبند دوست فرخ میشنوه و اون زودتر میدزدهنقل قول:
:20:
البته اینو بگم دوستان چون نویسنده این سه قسمت خوده سروش صحت و ایمان صفاحی ( درس نوشتم ؟:دی) بودند قشنگ بود . ( نویسنده سه قسمت مرجان که ناصر عاشقش بود )
فقط یه سوتی که هر گوشیش رو جا میذاره ( کسری) اونطوری کج نمیذارتش که قشنگ فیلم بگیره ! : دی
قاسمی : دی
خوب به سلامتی شیرزاد رو هم شوهرش دادند رفت : دی البته باید فعل آینده به کار میبردم ، شوهرش خواهند داد
ولی خیلی حرفه ای برای قسمت های بعدی موضوع پیدا میکنند.... فکر کنم یه قانون گذاشتن که هر نویسنده باید یه جوری داستانو تموم کنه که نویسنده بعدی راحت بتونه سر رشته قبلی رو بگیره و بنویسه
بهترین دیالوگ این 2 یا 3؟ قسمت
قاسمی گفتن خانوم شیرزاد بود خیلی به موقع میگفت: ))
جو گیر شدن شیرزاد برای روی صندلی نشستن منو یاد جو گیر شدن مهران مدیری توی مرد هزار چهره انداخت:31:
هومن برقنورد متولد 1348 است و از صحنه تئاتر وارد عرصه سینما و تلویزیون شده است. سریالهای «بیداری»، «مسافرخانه سعادت»، «اشكها و لبخندها» و «باغ شیشهای» از جمله كارهای تلویزیونی هستند كه او در آنها جلوی دوربین رفته است.
برقنورد در گفتوگو با «جامجم» تاكید میكند كه شخصیت واقعیاش به نیما شبیهتر است تا ناصر.
با این حساب او نقش آدمی را بازی میكند كه با خود واقعیاش فاصله زیادی دارد.
بعد از كلی سریال كمی متوسط و بعضا ضعیف، ساختمان پزشكان به میدان آمد و خوش درخشید. این سریال كمدی، هم با اقبال مخاطبان مواجه شد و هم مورد پسند بیشتر منتقدان قرار گرفت. شما علت موفقیت سریال ساختمان پزشكان را در چه مولفههایی میدانید؟
هر كارگردانی یك ژانری برای خودش دارد. از آن طرف هر نویسنده و بازیگری هم یك ژانری برای خودش دارد. اتفاق خوب ساختمان پزشكان این بود كه ژانرهای یكسان همه دور هم جمع شدند. برای همین بود كه یك كار خیلی خوب ارائه شد. ساختمان پزشكان سریالی است با ریتم خوب، بازیهای خوب، داستانهای خوب و كارگردانی خوب.
به بازیها اشاره كردید. من فكر میكنم این كه صحت خودش یك بازیگر بوده در بهتر شدن بازیها تاثیر داشته، چون او كارگردانی است كه زبان بازیگران را خوب میفهمد. درست است؟
صددرصد. یك كارگردان مشكلات بازیگر را در جلوی دوربین میداند. میداند كه با بازیگرش باید چطور صحبت كند. سروش صحت واقعا با بازیگرانش هوشمندانه برخورد میكرد. ضمن این كه ما متنهای خیلی خوبی داشتیم. بهنظرم اسم پیمان و محراب قاسمخانی برای كارهای نمایشی یك اعتبار میآورد. نمیشود این موضوع را منكر شد.
به نظر شما چه میزان از موفقیت سریال به پخته بودن متنها برمیگردد؟ متن خوب چه تاثیری روی بازی بازیگر میگذارد؟
وقتی متن پخته باشد تو راحتتر میتوانی آن را حفظ كنی. این اتفاق برای من اولین بار در اشكها و لبخندها افتاد. آنجا قلم خاص آقای نادری به كمك كار آمد. من هیچ وقت نشد كه متن را 10 بار بخوانم تا حفظ شوم. متن را 2 بار كه میخواندم حفظ میشدم. متنش انگار حرف دل همه ایرانیها بود. قلم پیمان و محراب قاسمخانی هم به ما این امكان را میداد كه با متنها بهتر ارتباط برقرار كنیم.
در این سریال شما از تكیه كلام استفاده میكنید. میانه خودتان با تكیه كلام چطور است؟
ممكن است یك تكیه كلام یك بار توسط نویسنده نوشته شده باشد و من به عنوان بازیگر آن را زیاد به كار برده باشم. مثلا این تكیه كلام كه این چهار تا استخون رو توی دهنت خرد میكنم. ما قسمتها را به صورت روتین پخش نمیكنیم. اگر به راكورد موها توجه كنید خوب دستتان میآید كه تصویربرداریاش در روزهای اول انجام شده یا آخر. ممكن است در برخی از قسمتها من تكیه كلام نداشته باشم. خیلی چیزها در حین كار اتفاق میافتد. وقتی میبینیم تكیهكلامی جالب است آن را تكرار میكنیم. ساختمان پزشكان یك سریال طنز است. ما همهمان در زندگی عادیمان تكیه كلام داریم. من به عنوان هومن برقنورد تكیهكلامم «ببین» است. اما این تكیهكلام چون در وجودم جاری است خیلی بیرون نمیزند. یعنی خیلی به چشم نمیآید. چون در موقعیت طنز نیستم. به صورت ناخودآگاه مدام میگویم ببین، ببین، ببین اما در كار طنز یك سری تكیه كلامهایی را استفاده میكنیم كه درشت و غیرمتعارف باشد. برای همین برای بیننده جالب است.
به عنوان یك بازیگر چقدر میتوانستید از بداههپردازی استفاده كنید؟
ما بشدت به متنها وفادار بودیم. نه این كه به ما گفته شده باشد. متنها آنقدر خوب، سلیس و روان بود كه ما را مجبور میكرد به آن وفادار باشیم. متن چیزی را كم نداشت كه من بخواهم از خودم به آن اضافه كنم. در موارد خاص یك تغییرات كوچكی میدادیم. در این كار بداهه ركن مهمی نبود. چون متنها خوب بود. ما در حد یك كلمه یا یك واكنش كوچك بداهه میرفتیم. یك چیز به ذهنم میرسید و میگفتم. این بداههها با تایید كارگردان انجام میشد.
به نظر شما استفاده از بازیگران ناشناخته یا كمتر شناخته شده در این سریال یك ریسك محسوب میشود؟
اگر هم ریسك بوده ریسك درستی بوده. ریتم من با ریتم بهنام تشكر هیچ تفاوتی نداشت. ریتم بهنام، بیژن بنفشهخواه و شقایق دهقان یكسان بود. ما چند نفر در مطب خیلی با هم بازی داشتیم. این طوری نبود كه اول من حرف بزنم بعد بیژن صحبت كند. اصلا چنین اتفاقی نمیافتاد. آقای حریرچیان استاد همه ما بودند و واقعا به همه كمك میكردند. كل این مجموعه این اتفاق خاص را رقم میزد.
خودتان ریتم را یكسان كردید یا ذاتا ریتمهایتان هماهنگ بود؟
ریتم من در بازی همین است. اگر كارگردان بگوید من این ریتم را نمیخواهم ضرباهنگم را پایین میآورم. اما در این كار ریتم همه از اول یكی بود. به همین خاطر كسی علاف كس دیگری نمیشد.
علاوه بر ریتم بازی، ضرباهنگ شوخیها هم خیلی مناسب است. شوخیها فاصله زیادی ندارند و بیننده هر چند دقیقه یك بار قهقهه یا لبخند میزند. چطور به این ضرباهنگ رسیدید؟
من مدتهای زیادی در سالنهای خصوصی كار كردهام؛ سالنهایی مثل دماوند، نصر، گلریز و... من با بیشتر كمدینهای تئاتر مثل زنده یاد منوچهر نوذری، اصغر سمسارزاده و سعدی افشار كار كردهام. در تئاتر كمدی یك اتفاقی میافتد كه در تئاتر شهر شبیهش را مشاهده نمیكنید. در تئاتر موقعی كه تو یك تكهای برای تماشاچی پرتاب میكنی او میخندد و تو باید این كار را ادامه بدهی. در سالنهای تئاترهای كلاسیك زیاد تماشاچی را به حساب نمیآورند. بازیگرها كار خودشان را میكنند. موقعی كه تماشاچی میخندد اگر شما دیالوگت را ادامه بدهی كسی از دیالوگ بعدی چیزی نمیفهمد، چون صدای خنده سالن را پر كرده است. بازیگر در این جور مواقع باید یك هوشمندی داشته باشد. وقتی مخاطب میخندد بازیگر باید صبر كند خنده تماشاچی تمام بشود. روی صحنه وقتی كه تو یك تكهای میاندازی و تماشاچی میخندد تو باید صبر كنی تا خندهاش فروكش كند. برای بازیگر روی صحنه یك وقفهای پیش میآید اما برای تماشاچی هیچ وقفهای وجود ندارد. ما هم سعی كردیم در این سریال این نكته را رعایت كنیم، چون این تجربه را از سالنهای خصوصی كسب كردم. من وقتی مطمئن بودم این جا بیننده تلویزیونی میخندد یك مكث كوتاه میكردم و بعد ادامه میدادم. به نظرم در ساختمان پزشكان همه چیز حساب شده بود.
البته بازی در تئاترهای كمدی یك كمك دیگر هم به شما میكند. شما بازخورد مخاطب را میبینید و میدانید كه او به این شوخی میخندد یا نه. اگر نخندد خودتان را اصلاح میكنید. اما یك آدم كه صحنه تئاتر را ندیده این درك و تجربه را ندارد. درست است؟
ممكن است یك تئاتری این درك را نداشته باشد. تیزهوشی یك بخش ماجراست و تجربه یك بخش دیگر ماجرا. شما تا كار كمدی نكرده باشید و با بیننده درگیر نشده باشید نمیتوانید این تجربه را كسب كنید. برخی تماشاچیها آمدهاند كه بخندند. تو یك حرف عادی هم بزنی طرف میخندد. تو باید به عنوان یك بازیگر طنز با آن قشر عام در ارتباط باشی. این قشر خیلی عام هستند.
پس شما برای آن تئاتر كمدی عامه پسند خیلی احترام قائل هستید؟
من از لفظ تئاتر لالهزاری بیزارم، چون در آنجا كار كردهام. میدانم كه این لفظ اشتباه است. كار آنها واقعا ارزشمند است. نبض تماشاچی باید در دست تو باشد. به عنوان یك بازیگر وقتی روی صحنه میآیم و اولین جمله را میگویم میفهمم تماشاچی امشب چه كاره است. به چیزهایی كه همیشه میگویم و همه میخندند آیا میخندد یا نه. در برخی نمایشها هم لزومی ندارد مخاطب بخندد. الان من نمایش «گلن گریگلن راس» را به كارگردانی پارسا پیروزفر بازی میكنم كه اصلا كمدی نیست. این كار فوقالعاده تراژیك و تلخ است. ممكن است تو به عنوان یك بیننده از كنار یك اتفاق بسیار ساده بگذری، اما من ماهها در ذهنم درگیر آن اتفاق هستم. بازیگر باید هوشمند باشد. روی صحنه حواسش به همه چیز باشد. استادهای ما میگفتند بازیگر دو چشم در جلو دارد. دو چشم هم باید پشت سرش داشته باشد. گوشش باید باز باشد. بفهمد دور و برش چه اتفاقی میافتد. من تمام تلاشم را در تئاتر انجام دادهام. احساس میكنم یكی از بازیگران نسل قدیم هستم. من با زندهیاد خسرو شكیبایی در نمایش «بیا تا گل برافشانیم» سال 74 روی صحنه رفتهام. تئاتر برای من یك تجربه قیمتی است كه به همین سادگی آن را دست كسی نمیدهم. خیلیها آرزو داشتند با زندهیاد نوذری روی صحنه بروند، اما نتوانستند. من این شانس را داشتم. من با خسرو شكیبایی بعد از نمایش فیلم «هامون» روی صحنه رفتم. در آن زمان شكیبایی یك سوپراستار بود. برای من این چیزها خیلی ارزشمند است، چون خیلی چیزها را یاد گرفتهام. من از مجید جعفری كه اولین استادم بود خیلی چیزها یاد گرفتهام.
برویم سراغ نقش ناصر كه شما آن را بازی میكنید. ناصر یك آدم لمپن و فرصت طلب است كه در نقطه مقابل برادر تحصیلكردهاش قرار میگیرد. میتوانیم بگوییم بخش زیادی از شوخیهای فیلم بر مبنای همین تضاد طراحی شده است؟
بله. وضعیت جامعه ما همین طور است. ما در خانوادههایمان این مساله را داریم. چیز غریبی نیست. ما اگر چیزی را نمیبینیم دلیلی بر نبودنش نیست. اگر دقت كنی میبینی نیما هم جاهطلبیهای خودش را دارد، اما چون وزنه ناصر سنگینتر است آدم همهاش فكر میكند نیما مورد ظلم واقع شده است. زن نیما توی سرش میزند. مادر و پدرش هم میزنند. در محیط كارش روی عنوان دكترش برچسب میچسبانند، اما او هم جاهطلبیهای خودش را دارد. وقتی وارد میشود میگوید: من دكتر نیما افشار هستم. یعنی من آدم جاهطلبی هستم و میخواهم كه همه مرا به عنوان دكتر بپذیرند.
به جاهطلبیهای نیما اشاره كردید. میخواهم بپرسم ناصر چه جاهطلبیهایی دارد؟
ناصر اصلا جاهطلبی ندارد. یك آدمی است كه مغزش این جوری كار میكند. همه چیز از منظر ناصر درست است و همهچیز غلط است. آنجایی كه منافعش ایجاب میكند یك كار درست را میگوید غلط است و بر عكس.
میتوانیم بگوییم ناصر درك درستتری از جامعه اطرافش دارد؟ یعنی ناصر چون با زبان مردم كوچه و بازار حرف میزند با همین قشر راحتتر كنار میآید؟
بله، اگر دقت كرده باشی نیما هیچ وقت نتوانست با فیروز (سرایدار) كنار بیاید. اما ناصر در یك جلسه با او كنار آمد. برای آن كه فیروز از جنس خودش بود. میدانست باید با فیروز چطوری حرف بزند. اگر فیروز صدایش را بلند كرد ناصر باید كوتاه بیاید، اما نیما این چیزها را نمیداند. نیما در خانه بزرگ شده و یك سری اصول را رعایت میكند. اما ناصر بزرگ شده كوچه و خیابان است. دكتر نیما افشار جاهایی كه اصول را رعایت نمیكند به ضررش میشود، اما ناصر برعكس است.
پس ناصر یك جورهایی واقعگراست و نیما یك جورهایی ایدهآلیست، اما نكته جالب این است كه آدمهایی مثل ناصر در جامعه ما موفقترند. چرا؟
بله، من خودم یك نیما هستم. به نقشم نگاه نكن. یك فامیلی داشتم كه ناصر بود. الان ایران زندگی نمیكند. اگر ما كار مشتركی داشتیم من میرفتم خیلی مودبانه سلام و علیك میكردم و كارم را میگفتم. اما او میرفت، میگفت: داداش كارمون اینه. طرف هم جواب میداد: من نوكرتم، بیا ردیفش كنم. متاسفانه یا خوشبختانه طیف بیشتری از جامعه ما ناصر هستند.
اما در عین حال یك رفتار ناصر خیلی عجیب است. این كه او عاشق آن دختر اصفهانی میشود!
از ناصر هیچ كاری عجیب نیست. او سر برادرش كلاه میگذارد. خانواده میداند كه دختر اصفهانی فقیر است، اما ناصر نمیداند. برای ناصر چهره دختر مهم نیست. مهم پول و موقعیتی است كه آن دختر دارد. شما دیدهاید یك خانمی همسر یك دكتر میشود و میگوید من خانم دكتر هستم. ناصر هم میخواهد بگوید من آقای دكتر هستم. برای ناصر هیچ چیزی مهم نیست. فقط منافعش مهم است.
كسی كه خودش میگوید من نیما هستم برایش سخت نیست نقش ناصر را بازی كند؟ چون این دو نفر متعلق به 2دنیای متفاوت هستند.
نه. چون من امثال ناصر را زیاد دیدهام.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره كردید كه هر بازیگری یك ژانری دارد. شما چه ژانری دارید؟
من تلاش میكنم نقشهای منفی را شیرین و دیدنی بازی كنم. این خاصیت من بازیگر است. بنابراین همین نكته ژانر من میشود. در ساختمان پزشكان همه یكدست بودند.
تو این قسمت دیشبی یکی تیکه قاسمی خوب بود، یکی اون قسمت که همه نوچ نوچ می کردن:13:
واقعا معرکه بود:27:
کاملا موافقم. اون تیکه هایی که دوربین رو به نوبت از دید هر یک از مهمان ها میذاشتن و یک ماجرا رو از چند زاویه نشون دادن خیلی جالب بود و معمولا تو کارهای طنز آبکی که صدا سیما پخش می کنه از این کار ها عمرا نمی کنن .نقل قول:
تیکه آخر فقط نفهمیدیم ساعت دکتر سهرابی چی شد ؟! چرا اینقدر زود بیخیال شد یا چرا نازنین زیاد به نیما حرف نزد وقتی فهمید گردنبند کتی رو دزدیدن دادن بهش یا چرا ناصر رو پلیس کار نداشت که بهر حال اقدام به دزدی کرد در حالی که دوستشم گرفتن و کلی چرا دیگه .
البته این توضیح رو بدم چرا های من با در نظر گرفتن فضای فانتزی این سریال کمدی هست و با دنیای واقعی مقایسه نمیکنم .
دوستان قضیه ی ببر ها چی بود؟............
اخرش که توضیح داد...که من دوست داشتم یکی بگه که یکیشون پلنگ هست ولی همه گفتند ببره نشانه درستکاریه.....
این سریال رو جایی برای دانلود میزاره ؟
ایران پراد میزاره و خیلی سایت های دیگه هم الان برای رقابت میزارن: دینقل قول:
یه سرچی بزنی پیدا میشه.
قاسمی:آفرین
قاسمی:ساکت
قاسمی:دسبند بزن
قاسمی:دستبند نزن
قاسمی:خدافظ
قاسمی:......
:39::39::39::39::39:
boog.irنقل قول:
چرا دکمه نقل قول انگلیش شده؟ :31: عجب
چند روز نباشی ببین فرومو چیکار میکنن! :31::27:
چرا آهنگ اولی رو برداشتن؟! آهنگ خوبی بود. مثل اینکه زیاد شنیدن خسته شدن و حوصلشون سر رفته! :31:
سلام
حسن عباسی گفته سریال، داره افکار فروید رو ترویج میکنه!
کسی عکس فروید رو دیده روی دیوار خونه نیما؟
آخه گویا میگن یه عکس اش به دیواره!! :31:
كريمي: «ساختمان پزشكان» مخرب سليقه مخاطب است
خبرگزاري فارس: يك منتقد با بيان اينكه «ساختمان پزشكان» اصلاً و ابداً طنز نيست گفت: «ساختمان پزشكان» مطمئناً خيلي زود فراموش خواهد شد اما آثار مخرب آن از حيث تنزل سطح سليقه مخاطب متاسفانه تا سالها به جاي خواهد ماند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«پژمان كريمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، در مورد مجموعه تلويزيوني «ساختمان پزشكان»، بيان داشت: اساساً ساخت مجموعههاي طنزآميز در صدا و سيما به منظور مفرحسازي اوقات بينندگان يك ضرورت است اما بايد با تاسف گفت كه در زمينه كارهاي طنز ما هنوز نتوانستيم به نمونههاي قابل قبولي دست يابيم.
وي در ادامه تاكيد كرد: در سريال «ساختمان پزشكان» ما با يك روانشناس مواجه هستيم كه از حيث رواني و در كنار آن از حيث تعاملات اجتماعي و خانوادگي دچار مشكلات عديدهاي است كه اين مشكلات دستمايه قصههاي اين مجموعه قرار گرفته است.
كريمي تصريح كرد: متاسفانه به نظر من اين مجموعه اصلاً و ابداً طنز نيست و صرفاً در پي خنداند تماشاگر است، ولو با اتكاء به پارهاي از ديالوگهاي غير اخلاقي كه به آن بسنده كرده است.
اين منتقد در ادامه به فارس، گفت: شايد برخي بگويند كه در اين مجموعه به يك صنف مشخصي توهين شده اما من ترجيح ميدهم به اين مقوله وارد نشوم چرا كه به هر حال پرداختن به يك شخصيت بدون اشاره به شناسنامه كه اصلاً موقعيت اجتماعي و شغلياش مشخص نيست در نمايش غير ممكن است.
عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در ادامه خاطرنشان كرد: اما ميخواهم بگويم وقتي قرار باشد يك اثر نمايشي از وجوه طنزآميز خود فاصله گرفته و اجزاء آن حكم اهانت به مخاطب را پيدا ميكند، پس ديگر طنز نيست.
اين منتقد ادامه داد: به نظر من مسئولين سيما در سپردن و سفارش دادن كار به هنرمندان بايد نگاهي پر وسواس به كارنامه هنرمندان را مدنظر داشته باشند. كارگردان مجموعه تلويزيوني «ساختمان پزشكان» نويسنده فيلمنامه سخيف «پوپك و مش ماشاالله» ساخته فرزاد موتمن است و طبيعي است كه از چنين فردي نميتوانيم انتظار يك اثر موفق و طنز داشته باشم.
«پژمان كريمي» در پايان اين گفتوگو نيز خاطرنشان كرد: به باور بنده مجموعه تلويزيوني «ساختمان پزشكان» كاري در رديف ساير آثار سطحي و ضعيف تلويزيون است كه مطمئناً خيلي زود فراموش خواهد شد اما آثار مخرب آن از حيث تنزل سطح سليقه مخاطب متاسفانه تا سالها به جاي خواهد ماند.
این نقد بالایی دیگه آخرشه :13:
خوبه همه میدونن این سریال یه طنز متفاوت هست
من همین الان سخت ــه برام باهاش خداحافظی کنم این میگه زود فراموش خواهد شد !
+
قسمت امشب معمولی بود به نظرم البته بازی خانوم شیرزاد هم قابل تقدیر ــه:دي
به نظرمن موضوعاتش داره کم کم غیرواقعی میشه.
آره انگار..........نقل قول:
فقط قاسمی!
به خدا نقل خبر از خبرگزاری فارس خلاف قوانین انجمن اینم برای بار چندم:13:نقل قول:
جناب nar nia اگر به این سریال انتقادی هم دارید خوشحال میشویم حتی شده یک خط برامون از نظر خودتون بنویسید نه از فارس...کد:http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4142615&postcount=7
اینجا کلا خیلی باحاله
در مورد سرپرست نویسندگان سریال صحبت میشه و پست های به اون خوبی زده میشه ولی یهو چندین پست به صورت فله ای پاک میشه
به انتقادهای بی خودی که به سریال میشه پاسخ داده میشه باز پست ها به صورت فله ای پاک میشه
اونوقت پست هایی که کاملا خلاف قوانین انجمنه پاک که نمیشه هیچ کاربرش عنوان کاربر فعالی هم میگیره
فکر میکنم یه کمی هم جدی صحبت کنیم بدنیست. منظورم اینه که تحلیل کنیم.
مثلا بنظر من یکی از ایرادات این طنزها اینه که برخی صفات منفی رو عادی میکنن.طنز خوب میتونه با نشون دادن نکات منفی مردم رو بخندونه، اما خنده ای تلخ.
تو این طنزها برای مثال بارها رفتارهای منفی همسرها علیه هم رو دیدیدم. مثل شک داشتن زن به مرد، پیچوندن زن توسط مرد و...
اما این طنزها بجای اینکه به این رفتارها انتقاد کنن انگار کراهتش رو از بین میبرن و اونها رو رفتارهایی عادی جلوه میدن.
نظرتون چیه.
اعتراض جمعی از طلاب به «ساختمان پزشکان»
سریال «ساختمان پزشکان» مروج لودگی، مادی گرایی، بی بندوباری، بی عدالتی و نماد بی ثباتی اخلاقی در جامعه محسوب می شود.
به گزارش مرکز خبرحوزه، طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، روز دوشنبه 27 تیرماه، با تجمع در مدرسه عالی دارالشفا و امضای طوماری، اعتراض شدید خود را نسبت به پخش سریال «ساختمان پزشکان» اعلام کردند.
حجت الاسلام مجتبی محمدیان یکی از فضلای حوزه و از معترضین به پخش سریال «ساختمان پزشکان» در حاشیه امضای این طومار، گفت: یکی از دغدغههای مقام معظم رهبری در دیدار با رییس و عوامل صداو سیما، نحوه برخورد و تعامل زن و مرد در فیلم و سریالها بود؛ به گونهای که این مسئله باید با الگوی اسلامی، همخوانی داشته باشد؛ اما متاسفانه در این سریال به هیچ وجه به این مهم توجه نشده است.
ارزشها زیر سوال برده شد
وی افزود: دراین سریال تمام ارزش های اسلامی به راحتی زیر سئوال برده می شود و هیچ توجهی به آنها و آرمانهای انقلاب اسلامی که همان نشر وگسترش معارف اسلامی است، دیده نمیشود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حجت الاسلام محمدعلی نظری یکی از روحانیون امضاکننده طومار بیان میکند: دشمنان نظام از ابتدا در صدد ضربه زدن به ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و هستند، که متاسفانه عوامل سریال «ساختمان پزشکان» آب پاکی روی دست مروجان ارزشها ریختند.
وی ادامه داد: اگر می خواستند ریشه ادب و اخلاق اسلامی را بزنند، غیر از این سریال نمیتوانستند، این کار را انجام دهند.
مسئولین صدا و سیما پاسخگو باشند
حجتالاسلام نظری تاکید کرد: مسئولین باید نسبت به عواقب تولید این گونه سریالها پاسخگو باشند، چرا که پخش چنین فیلمهایی در صدا و سیما ، مادیگرایی و... را ترویج میدهد.
وی با بیان این که بر اثر برنامهریزی ناصحیح مسئولین صدا و سیما، عده ای از مساجد فاصله میگیرند، گفت: برنامهریزی غیرمنطقی مسئولین رسانه ملی باعث شده که عده ای از مساجد بیرون کشیده و پای این گونه سریال ها بنشاند . :31:
ترویج بیتوجهی به فرزندان !
حجت الاسلام نظری خاطر نشان ساخت: یکی دیگر از مواردی که در این سریال ترویج می شود، بی عدالتی و عدم توجه والدین به فرزندان است، ما در هیچ کجای اسلام نمیبینیم که اینگونه تصریح به بی عدالتی بین فرزندان شده باشد.
تابناک به نقل از مرکز خبرحوزه .
واسه این طلاب طنز تعریف شده هست ؟ طنز که نباید آخه یه چیز ساده و روتین باشه !
با خوندن این خبر میخوام با کله بیام تو مانیتور :19:
به جان خودم اگر اینا بدونن معنی اصلی طنز چیه!
مثل اینه که بگیم ورزش نماد درد و گرفتگی عضلات و عرق کردن و کاهش وزن و نشاط هست ! پس خیلی ورزش بده ها!
واي....
اومدم جواب اين دوتا پست بالايي رو بدم و بگم كه اينها طلبه هستند ديگه كاري نمي شه باهاشون كرد و بايد اونها رو تحمل كرد ولي وقتي كه خبر رو خوندم خودم هم خواستم با كله بيام تو مانيتور
همچین گفتن اعتراض شديد كردن من گفتم الان مي خوان يه طومار اشكال از اين سريال در بيارن و بگن به اين دلايل اعتراض داريم در حالي كه بدون هيچ اطلاعي از طنز اومدن اومدن اين طور اعتراض كردن بعد هم مي گن چرا با طلبه ها مشكل داريد
چی خنده دار :دی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصلا معلومه که الکی اومده گفته :دی
الان کتاب ادبیات رو میارم میبنیم که تعریف طنز چیه !
بیا ! طنز: اگر نوسینده یکی از ضعف ها و ناهنجاری های اجتماعی را به شیوه ی غیر مستغیم نقد یا نکوهش کند طنز نام میگیرد !
هدف طنز: هشدار دادن ، اصلاح نابسامانی ها و ناهنجاری های اجتماعی و معمولا با نوعی درشت نمایی آمیخته با خنده همراه است !
وظیفه طنز نویس : گفته اند که طنز نویس پزشک روح و وظیفه ی او از بین بردن ریشه بیماری های چون دورویی ، دروغ و حرص و غرور و ..... است !
( اگه درست نیست بگین لطفا ، هم حرف دبیر و هم حرف کتاب رو با هم نوشتم )
خوب الان ما تو جامعه نگاه کنیم تعامل و رفتار بین زن و مرد خیلی خوبه و همخوانی داره به اسلام ؟! یا باید طوری نشون بدن که مثلا خوبه؟!نقل قول:
نحوه برخورد و تعامل زن و مرد در فیلم و سریالها بود؛ به گونهای که این مسئله باید با الگوی اسلامی، همخوانی داشته باشد؛ اما متاسفانه در این سریال به هیچ وجه به این مهم توجه نشده است.
یا طبق تعریف فوق باید نشون بده که واقعا رفتار و تعامل بین زن و مرد خراب هست و با لگوی اسلامی همخوانی ندارد !
و یا باید تلاش بشه که درست و همخوانی پیدا کنه !
اخه مرد مومن تو الان نگاه کنی تو جامعه چیزی از این اسلامی که میگی باید تو سریال باشه اونم طنز ، میبینی؟! ( اگه اشتابه بگید لطفا!)نقل قول:
وی افزود: دراین سریال تمام ارزش های اسلامی به راحتی زیر سئوال برده می شود و هیچ توجهی به آنها و آرمانهای انقلاب اسلامی که همان نشر وگسترش معارف اسلامی است، دیده نمیشود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این زنگ خطری نیست که شما و ..... باید به خودتون بیاین ؟!
نقل قول:
دشمنان نظام از ابتدا در صدد ضربه زدن به ارزشهای انقلاب اسلامی بوده و هستند، که متاسفانه عوامل سریال «ساختمان پزشکان» آب پاکی روی دست مروجان ارزشها ریختند.
بیچاره ها عوامل ساختمان پزشکان :دینقل قول:
اگر می خواستند ریشه ادب و اخلاق اسلامی را بزنند، غیر از این سریال نمیتوانستند، این کار را انجام دهند.
کجا مادیگرایی رو ترویج میده؟! یا اینکه کمش میکنه ؟! الان کسانی که رفتار فرید ( کار نداریم کجایی هست ) رو میبینند از یه طرف که مادیگرا هست واقعا خوششون میاد که اونطوری باشند؟ که بعد میبینیم این مادیگرایی به پسرش هم رحم نمیکنه !نقل قول:
مسئولین باید نسبت به عواقب تولید این گونه سریالها پاسخگو باشند، چرا که پخش چنین فیلمهایی در صدا و سیما ، مادیگرایی و... را ترویج میدهد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
رنامهریزی غیرمنطقی مسئولین رسانه ملی باعث شده که عده ای از مساجد بیرون کشیده و پای این گونه سریال ها بنشاند . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر فرض که تو اسلام اینطوری نباشه ! حالا چون اسلام اینطوری نیست پس تو جامعه هم قطعا اینطوری نیست؟نقل قول:
یکی دیگر از مواردی که در این سریال ترویج می شود، بی عدالتی و عدم توجه والدین به فرزندان است، ما در هیچ کجای اسلام نمیبینیم که اینگونه تصریح به بی عدالتی بین فرزندان شده باشد.
مشکل این افراد ( حجت اسلام و ... ) این هست که اینا فک میکنند همه باهشون دشمن اند و چون تو سریال نشون میده که به فرزندان بی توجهی میشه و در هیچ کجای اسلام این بی توجهی وجود نداره ! پس این سریال داره به اسلام توهین میکنه و اونو زیر سوال میبره === > اعدام باید گردد :دی
اما این افراد به این جنبه نگاه نمیکنند که اقا چه خوب که این سریال اومده به ما گفته بی توجهی شده به فرزندان تو این جامعه ( نه تو اسلام چون اسلام جامعه و ملت نیست فقط مذهب هست ) پس بیایم مشکل رو حل کنیم ! ( حالا کار نداریم که این بی توجهی نسبت به فرزندان زیاد هست یا کم )
اینم جوابش مثل جواب رفتار مادیگرایی هست ! اگه یه در و مادر میبینند که محبوبه و فرید نسبت به نیما بی توجه اند و در نتیجه نیما این همه سختی میکشه ؛ حالا میان این پدر و مادر مثل فرید و محبوبه میشن؟ یا تلاش می کنند که بی توجه نباشند !نقل قول:
ترویج بیتوجهی به فرزندان !
فردا تلویزیون یک صفحه سیاه نشان بده به جامعه عزاداران بر می خوره ،
سفید نشان بده به جامعه عروس و داماد ها بر می خوره ،
برفکی نشان بده به جامعه اسکی باز ها ،
آن نوار های رنگی را نشان بده به جامعه نقاش ها ،
کلا هر کی تو خونشون تلویزیون داره بهش برمی خوره . :31:
اگه اعتراض نمی کردن تعجب می کردیم.نقل قول:
واقعا اعتراض هم داره.
تی وی داشت یه آخوند(ببخشید روحانی) رو نشون می داد. می گفت کسایی که چشمشون شوره وظیفه دارن.
حق ندارن همینطور پاشن برن تو خیابون.... باید جلوی چشماشون رو بگیرن. دعای فلان رو بخونن
.
.
.
بعد ساختمان پزشکان این مسئله رو خرافات می دونه..
حالا انتظار دارید بهشون بر نخوره!؟
(مستقیم تراش:31:)