ولی یه چیزی جالبه !
آدم قاتل باشه و بیاد تو تلویزیون :31:
Printable View
ولی یه چیزی جالبه !
آدم قاتل باشه و بیاد تو تلویزیون :31:
نقل قول:
واقعاً هم همین طوره. به حرف آسونه و در عمل....
+
از این چیدمانشون خیلی خوشم اومد.
حامد
وای واقعا چه پدر و مادری بودن
یعنی اگه بزنی با چاقو یکیو ناکار کنی و بعد ببخشنت بعد از چهار پنج سال میای بیرون و ...درسته آینده خوبی نداری اما واقعاً فقط چهار پنج سال زندان؟؟!!!!! عجب
خب وقتی کسی دست به قتل میزنه! اول باید ولی دم رضایت بده! و بعد از اون از نظر قانونی باید جواب پس بده!نقل قول:
وقتی ولی دم می بخشن که دیگه تمومه میمونه مجازات خودش!
ولی خب 17سالگی هم سن خیلی کمیه! امیدوارم بچه محلاشون دست از اذیتای اون بردارن تا بتونه به زندگی و اجتماع برگرده! اشتباه کردن خیلی بده! و مهر خوردن روی پیشونی چیزی نیستکه به راحتی پاک بشه!
و حالا یک نگاه دیگر: برنامه «ماه عسل» و احسان علیخانی از نظر نویسنده «کافه سینما»: آدمهای معمولی، سوژههای دلنشین...
کافه سینما-وحید قادری: (یادداشت قبلی کافه سینما درباره برنامه ماه عسل با واکنشهای موافق و مخالف فراوانی همراه شد. قول داده بودیم نظر دیگر نویسندگان سایت را هم درباره این برنامه موفق و پربیننده منعکس کنیم. و این یادداشت تازهای است درباره این تاک شوی داغ تابستان امسال.)
چند سال گذشته، و ماه عسل همچنان مطرح است. اتفاق کمی نیست. ماه عسل توانسته در میان انبوه برنامههای زنده و گفتگو محور تلویزیون، شکل و شمایل تازهای ارائه دهد و یک برند برای خودش دست و پا کند. این برنامه توانسته بینندگان زیادی را پای موضوعاتی که ظاهرا نمیتوانند بینندگان زیادی داشته باشند بکشاند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتگوهای ماه عسل پر از موضوعات نه چندان خوشایند مثل مرگ و بیماری و نقص عضو و چیزهایی از این دست است و حداقل جذاب شدن یا قابل تحمل شدن چنین موضوعاتی برای بینندگان، آن هم در لحظات آخر روز که دیگر رمقی برای فکر کردن برای روزهداران نمانده به خودی خود توفیق بزرگی است. و بخش بزرگی از این موفقیت را هم باید پای مجری (و تهیهکننده و یا احتمالا همه کاره برنامه) نوشت.
چه دوست داشته باشیم یا نه و چه از ادا و اطوارهای خاص احسان علیخانی خوشمان بیاید یا نه، او حالا موفق شده یک برنامه زنده تلویزیونی موفق درباره روابط روزمره انسانها بسازد و روی آنتن ببرد. که البته و احتمالا تمام این موفقیتها را نمیتوان به نحوه اجرا مربوط دانست. سازندگان برنامه در اولین گام توانستهاند موضوعات خوبی را برای برنامه پیدا کنند. ساخت تصاویر مستندی از زندگی آنها هم بخش بعدی است که جزو ضعیفترین بخشهای کار این گروه به لحاظ فنی است و امیدوارم در سریهای بعدی خیلی بهتر شود. بعد از همه اینها سوژه به دست احسان علیخانی میرسد تا در فرصتی بسیار کم، جذابیتهای پیدا و پنهان فرد یا افراد مورد نظرش را نشان دهد. کار احسان علیخانی به عنوان مجری از اینجا تازه آغاز میشود. علیخانیای که پیش از این به عنوان تهیهکننده وظیفهاش را انجام داده و حالا خودش به عنوان یک مجری میخواهد از مواد اولیهای که تهیه کرده یک آش خوشمزه برای مهمانانش بپزد.
اولین نکته مثبتی که در کار او دیده میشود شور و شوقی است که در مواجهه با موضوع مورد بحث دارد. به نظرم علیخانی خیلی خوب توانسته این اشتیاق را در خودش زنده نگاه دارد و به بیننده منتقل کند. سختگیری جالبی هم چاشنی موضوع شده که به نظرم از نکات مثبت اجرای اوست. او به عنوان مجری انتظار دارد سوژه مورد نظرش، همانطوری باشد که او میخواهد. تیز و پرحرف. علیخانی این را از طرف مقابلش میخواهد و متاسفانه گاهی از اوقات همه چیز آن طوری که او انتظار میکشد پیش نمیرود. اصلا یکی از ضعفهای اجرای علیخانی همین است که اگر نتواند یخ طرف مقابل را بشکند برنامهاش چیز جالبی از کار در نمیآید و به نظر میآید از تغییر اوضاع ناتوان است. که البته در برنامهای با آدمهای واقعی و موضوعات سختی که پیش رویش هستند چیز عجیبی نیست.
به نظرم مشکل دیگر برنامه هم به همان مشکل همیشگی وقت بر میگردد که بخش زیادی از آن هم به خاطر طراحی نامناسب ساختار برنامه است. فکر نمیکنم دعوت از دو مهمان در هر برنامه ایده چندان خوبی بوده باشد و خیلی وقتها دست و پا گیر شده است. اینجاست که علیخانی تهیهکننده دست علیخانی مجری را در پوست گردو میگذارد و به خاطر این معضل خودخواسته مجبور است از سر و ته خیلی از موضوعات جذابش بزند. طراحی ساختاری منعطفتر میتوانست به حل این مشکل کمک کند.
برنامه اشکالات ریز و درشت بیشتری هم دارد که البته میشود خیلی از آنها را طبیعی دانست. بالاخره با موضوعات سختی که برنامه با آنها درگیر است این اشکالات قابل چشمپوشی هستند و احتمالا خود بیننده هم باید آنها را در قیاس با انواع و اقسام برنامههای گفتگو محور که دیگر باید تلویزیون در ساختن آنها استاد شده باشد (و البته نشده!) بخشیده باشد که این چنین پرشمار، پای برنامه مینشیند.
نکته قابل تحسین دیگر در اجرای امسال علیخانی این است که او توانسته اصلاحاتی در نحوه ارتباط با مهمانانش ایجاد کند که ادا و اطوارهای خاص و لحن تندش (که زمانی باعث شد به خاطر انتقادات زیاد از ادامه کار خداحافظی کند و البته بعدا ادامه دهد) کمتر برای بیننده آزاردهنده باشد. او توانسته بسیاری از نکات مثبت را در ظاهرش حفظ کند و نکات منفی را (بدون این که در ظاهر کارش تفاوت زیادی ایجاد شود و از شکل آشنای اجرایش دور شود) کمتر کند که به نظرم خیلی اهمیت دارد. مهم است که فشارها باعث نشده خودش نباشد و خیلی مسائل را با یک معذرتخواهیهای ساده از دل بینندهاش در میآورد.
ماه عسل برنامه موفق و پربینندهای است و این نشان میدهد که هنوز میشود به تولید سریهای بعدی آن امیدوار بود. میشود امیدوار بود که این مجموعه در سریهای بعدی روند رو به رشد خودش را طی کند و قهرمانان واقعی و دوستداشتنیای از دل مردم معمولی همین دور و بر، از غلام کاردی توبه کرده و بانوان غسّال تا مبارزان با سرطان و خیرین و خانواده امیدوار فرزند به کما رفته را به ما نشان دهد. این برای شبهای رمضان ما خیلی دلنشین است. حالا مهمانان این برنامه، به دوستهای خوب ما تبدیل شدهاند.
وحید قادری/کافه سینما
پ.ن : یادداشت قبلی کافه سینما در مور ماه عسل رو میتونین از آدرس زیر بخونین :
کد:http://caffecinema.com/index.php?option=com_content&view=article&id=3216:----q-q--------------q-q----------------------&catid=34:news-iran&Itemid=58
با این برنامه علیخانی من هم وسوسه شدم برم اونی که دشمنمه رو بزنم .خیلی هم خوب میشه.
منو تو یه برنامه پخش زنده میارن کلی بهم محبت میکنن .با پسوند "جان" صدام میزنن درحالی که الان کسی نقش منو هم نداره.
دوربین طوری منو نشون میده که همه دلشون برام میسوزه و ناراحت میشن و کلی چیزهای خوب دیگه. اصلا و ابدا هم جون اون ادمی که کشتم ارزش نداره.میگن بچه بوده حالیش نبوده(با 25 سال )البته امروزه بچه های 10 ساله هم دیگه بچه نیستن .
شما فکر میکنین قاتلها چه جور ادمای هستن؟ادمهای مثل من و تو که از سر نفهمیو بچگی و اینکه یه لحضه نتونستن خودشونو کنترل کنن همچین کاری کردن.تازه پسر 18 ساله واقعا بچستنقل قول:
من از اونی که وسط نشسته و علیخانی دستشو گذاشته رو شونش، اینقدر خوشم میاد :10:نقل قول:
صداش هم خیلی خوبه!
نه داداش اینطور نیست!!نقل قول:
شما رو نمیدونم ولی من وقتی از خونمون میرم بیرون چاقو و قداره تو جیبم نمیذارم و نخواهم گذاشت!!
پس با 1 لاتِ بی سر و پا فرق دارم!
اگه شاهد همچین برنامه ای از تلوزیون این ممکلتِ خراب شده نباشیم اینطور نظرات فنی رو هم کمتر شاهدش هستیم:2:
1 لحظه فقط نتونستن خودشون رو کنترل کنن ، فقط همین؟؟!! ...اتفاق مهمی نیوفتاده که ، فقط 1 یارویی به قتل رسیده
کسی که نمیتونه خودش رو کنترل کنه غلط میکنه چاقو تو جیبش میذاره ، غلط میکنه درگیر میشه
اگرم کسی 18 سالش شده و هنوز احساس میکنه بچه اس بگه تا پوشکش کنن و بفرستنش مهد کودک
وقتی از کودکی یاد نمیگیرم که مسولیت پذیر باشم و مسولیت اعمالمون رو بپذیریم همین میشه دیگه
پس خیلی هم دور از انتظار نیست که حتی قتل رو هم بندازیم گردن بچگی و از دست دادن کنترل!!