اینم یه تحلیل دیگه از فوتسال ملی خوندنش خالی از لطف نیست:
قهرمانی آسیا پرید؛ بدون لجبازی به فکر جام جهانی باشید
*درجا میزنیم؛ کشورها از ما عبور کردند!
واقعا باید سومی ایران را با واژه "ناکامی" تعریف کرد، چرا که تیمی که همواره مدعی قهرمانی و حضور پرافتخار در جام جهانی است چه میشود که ناگهان در برابر تایلند بازی را واگذار میکند و از رسیدن به فینال بازمیماند؟ تایلندی که در فینال 2008 و در حالی که میزبان بود با نتیجه 4 بر صفر برابر ایران شکست خورد، اما این تیم با به خدمت گرفتن یک مربی باتجربه به نام ویکتور هرمانس هلندی توانست در این سالها پیشرفت خوبی داشته باشد، تا جایی که در دیدار نیمهنهایی دوازدهمین دوره مسابقات مقابل ایران بازی بسیار منظقی و خوبی را به نمایش گذاشت و حتی در دیدار فینال برابر ژاپن نیز کمی با بدشانسی روبرو شد و شاید اگر زمانی که 2 بر یک عقب افتاده بود، از حملات پرتعداد خود به نتیجه میرسید میتوانست نتیجه دیگری در دیدار پایانی رقم بخورد. در سوی دیگر کویت نیز در این مسابقات عملکرد بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشت و توانست به جام جهانی نیز صعود کند. به هر حال نکتهای که در این بین بسیار واضح و پررنگ است این است که تیمهای آسیایی مختلف پیشرفت و رشد چشمگیری داشتهاند، این در حالی است که به نظر میرسد قدرت برتر آسیا در حال درجازدن است و سایر تیمها در حال رسیدن به ایران هستند و این هشدار بسیار خطرناکی برای کشورمان خواهد بود، نه اینکه رشد سایر تیمها به ضرر ما تمام شود اما باید تلاش کنیم و سطح خود را به جهان نزدیک و نزدیکتر کنیم.
* یک شکست نبود، افت یک ساله بود
آنچه مشخص است این است که هیچ گاه نمیتوان عملکرد یک تیم را با یک برد و یک شکست ارزیابی کرد و مسئولان ورزشی در این مواقع از جمله کلیشهای "فوتبال برد و باخت دارد" استفاده میکنند تا با این جملات، سنگینی شکست را بخوابانند و توجیهی برای ناکامی داشته باشند، اما آیا تیم ملی فوتسال ایران تنها این شکست را تجربه کرد؟ چه کسی نتایج تیم ملی ایران در دیدارهای دوستانه قبل از مسابقات قهرمانی آسیا را فراموش کرده؟ آنجایی که با ژاپن و ازبکستان مساوی کردیم، به رومانی باختیم و حتی برابر منتخب هرمزگان نیز متوقف شدیم! البته در این بین پیروزیهای پرگلی نیز داشتیم همانند بردهایی که در مسابقات غرب آسیا به دست آوردیم، اما نکتهای که همگی به آن اذعان میکنند فاصله زیاد حریفان بوده است. جایی که شاید فلسطین و اردن نتوانند حریف قابل ذکری برای قدرت برتر آسیا باشند. به هر حال شاید کسب پیروزی برابر این تیمها و توجیه نتیجه نگرفتن در بازیهای دوستانه عاملی شد تا بار دیگر ایران طعم بد ناکامی را بچشد و همانند سال 2006 به مقام سومی قاره کهن دست یابد. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که شاید در آن زمان ایران به این اندازه خود را به تیمهای جهانی نزدیک نکرده بود. درست است تیم ملی ایران در سال 1992 و دومین دوره جام جهانی رتبه چهارم را از آن خود کرد، اما از آن به بعد نتوانست از مرحله گروهی صعود کند تا اینکه در سال 2008 به دور دوم راه یافت و در دیدار پایانی این مرحله در ثانیههای پایانی برابر ایتالیا، نایب قهرمان جهان مساوی کرد و به دلیل تفاضل گل کمتر نتوانست به جمع چهار تیم برتر راه یابد. ایران در سال 2010 نیز عنوان قهرمانی آسیا را کسب کرد. اما به یک باره افت ایران در رقابتهای مختلف آغاز شد، کسب مقام چهارمی در رقابتهای گرندپریکس که تجربه 2 نایب قهرمانی در این مسابقات را داشتیم سرآغاز این ناکامیها بود.
* مربی جوان در کنار مرد ناکام و پرحاشیه
هیچ شکی بر توانایی علی صانعی نیست، چرا که او چندین سال در تیم ملی فوتسال ایران به عنوان بازیکن و مربی حضور داشته و شناخت کافی از مسائل فوتسالی دارد، اما شاید 2 نکته در انتخاب او و عدم نتیجهگیریاش تاثیر داشت، یکی اینکه او به اندازه کافی تجربه هدایت تیم ملی را نداشت و شاید برای این امر کمی زود بود و دیگری حضور جوراندیرو، مربی برزیلی در تیم ملی بود. مربیای که پیش از این تنها ناکامی ایران در سال 2006 را رقم زده بود. پس از حضور او بسیاری از کارشناسان و مربیان فوتسالی این امر را بر خلاف مصلحت تیم دانستند و از به وجود آمدن دودستگی در تیم خبر میدادند. در ابتدای حضور جوراندیرو صحبتهایی درباره تغییر سرمربی و بازگشت او به عنوان شخص اول مطرح شد، اما عباس ترابیان در مصاحبههای خود حمایت از سرمربی جوان را در دستور کار خود قرار داد و علت حضور جوراندیرو را تجربه و برزیلی خواندن او دانست.
* دوای درد تیم حضور مربی بزرگ و باتجربه
فوتسال ایران بازیکنان جوان و با استعداد فراوانی دارد و شاید زمان آن رسیده باشد که وحید شمساییها را به جهان و آسیا معرفی کنیم. درست است که ایران قهرمانی آسیا را از دست داد اما آنچه مهمتر است حضور در جام جهانی است که باید به درستی در زمان باقی مانده با برنامهریزی بتوانیم نقاط ضعف را پوشش دهیم تا بتوانیم در آبانماه عملکرد خوبی داشته باشیم. شاید باید با بررسی اصولی و فنی این نقاط را از بین برد و برای حضوری پرقدرت در تایلند حاضر شد. به نظر میرسد حضور مربی بزرگ و باتجربه خارجی میتواند مرهمی باشد بر زخمهای فوتسال ایران. کاری که سایر تیمها به خوبی در این سال ها انجام دادند، اما مسئولان ما با برکناری مربیان موفق باعث شدند تیم ملی سیر نزولی پیدا کند. شاید به نظر میرسد باید لجبازیها را کنار گذاشت و با آوردن مربی باتجربه و بزرگ باعث پیشرفت و رشد فوتسال در ایران شد.
نقل قول:
من منظور جمله اي كه با رنگ قرمز مشخص شده را درك نكردم. اگر ميشه يكي توضيح بده جريان چيه؟
اون چه جريانيه كه اينقدر قدرت دسيسه چيني داره كه از بيرون فدراسيون ميتونه به تيم ملي فشار بياره و همه ي برنامه هاي رو طوري طراحي كنه كه در بازي با تايلند ما ضربه نهايي را بخوريم.
آيا واقعاً چنين چيزي وجود داره يا باز هم دنبال فرافكني هستند؟
دوست عزیز من نظر خودم رو به عنوان یک بیننده ساده میگم به هیچ وجه نمی تونم قبول کنم که داخل تیم باند بازی دو دستگی و دستهای پشت پرده و ... وجود داشت و بازیکنها عمدا کم کاری کردن(فرق داره با خودخواهی و غرور) که تیم ملی جلوی تایلند نتیجه نگیره و کادر فنی عوض بشه و ... همینو بگم شمسایی آرزوی بلند کردن این جام به عنوان کاپیتان و آقای و گل رو داشت نظری طاهری کشاورز مقدم و ... همینطور!نویسنده این مطلب گریه و بهت بازیکنهای ما بعد از باخت جلو تایلند رو دیدن؟بازی دوم مقابل استرالیایی کرد که 9-0 برده بودش رو دیدن؟اینجا دیگه مساله باشگاهی و لیگ نیست که انقدر راحت بشه کثیف کار کرد !!اما از اونطرف شاید امثال شمس و اطرافیانش دید متفاوتی به این قضیه داشته باشن که چطور و با چه دلایلی خودشون رو کنار گذاشتن و به این کادر فنی که قبلا جوابشو داده بود(2006 تاشکند) اعتماد کردند و اینم شد نتیجش ... به نظر من اینها همه فرافکنی هست و مطرح کردن جام جهانی و فرصت برای نتیجه گیری در اونجا هم فرار به جلو!چیزی که مسئولین(در تمام رده ها!) به شدت بهش وارد هستن و ازش استفاده می کنن!عوام فریبی...شاید هم مطرح کردن دو دستگی برای کنار گذاشتن مربی برزیلی هست و اختیار تام داشتن صانعی!!