تیم گواردیولا در دو فصل گذشته فراتر از تمام انتظارات ظاهر شده است . فصل بعد حتی سخت تر خواهد بود چرا که مادرید بعنوان قویترین رقیب بازهم وجود خواهد داشت .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بارسا با کسب دو قهرمانی مهم که یکی از آنها قهرمانی چمپیونز لیگ است و بعلاوه رسیدن به فینال کوپا دل ری ، به لحاظ عملکردی فصلی عالی را پشت سر گذاشت . در کنار این ، آنها از نظر نوع بازی ، تا حدود خیلی زیادی ممتاز بودند . این را فقط بخاطر تعدادی بازی که در سطح فینال لیگ قهرمانان انجام دادند نمی گویم بلکه بخاطر اثری است که آنها از خود بر جای گذاشتند .از نظر من ، آنها نسبت به دو سال اول مربیگری گواردیولا ، بهتر ، قویتر و بسیار منسجم تر و بلندپرواز تر ظاهر شدند .
قهرمانی های سه گانه بارسا تکرار نشد چرا که بارسا با یک مادرید بسیار قوی مواجه بود اما در طول راه ، رکوردهای بسیار زیادی مثل تعداد پیروزی های خارج از خانه و تعداد بازی های متوالی بدون باخت را بر جای گذاشت. رکوردهایی که خود بخود معنی ای جز بالارفتن قدرت تیم فعلی گواردیولا نسبت به تیم های دو سال قبل تر ندارد . قدرت این تیم حتی خیلی بیشتر از آن تیمی بود که قهرمانی های سه گانه و 6 جام از 6 جام ممکن را بدست آورد . حال شما چگونه تیم فعلی را تقویت می کنید ؟ با خرید کم یا خرید زیاد ؟ چه نوع خریدهایی ؟ بازیکنانی برای حضور در ترکیب 11 نفره اصلی می خرید یا برای یار تعویضی ؟ آیا بازیکنانی که در حال حاضر در تیم حضور دارند را نگه می دارید و بازیکن جدید اضافه می کنید ؟ اگر چنین دیدگاهی دارید و اگر بازیکنان فعلی را بعنوان هسته تیم اصلی تلقی میکنید در آنصورت نیاز به جدایی هیچ کس نخواهد بود .
قبل از اینکه به شروع لیگ نزدیک شویم ، ما از هم اکنون از برخی چیزهایی که در انتظارمان است آگاه هستیم ، اول ، دوبازی رفت و برگشت سوپر کاپ برابر رئال مورینیو که هیچ شباهتی به پیکارهای مقابل اتلتیکو بیلبائو و سویا در سوپرکاپ های پیشین ندارند و داستان متفاوتی دارند . در سوپرکاپ اروپا ، پورتو به مراتب بهتر از تیم شاختار دونتسک (حریف سال گذشته بارسا در سوپرکاپ اروپا) خواهد بود و در دسامبر بارسا باید برای انجام دو بازی در جام باشگاه های جهان سفری طولانی به ژاپن داشته باشد و بقیه فصل نیز دقیقا بدین شرح خواهد بود : یک رقابت تنگاتنگ با رئال مادرید در لیگ و نیمه نهایی یا فینال جام حذفی و با شدت بیشتری در لیگ قهرمانان . تمام این فشارها باید مدنظر قرار گیرند و محاسبه گردند .
ما در حال حاضر تیم بسیار خوبی داریم اما فاصله رئال با ما آنچنان زیاد نیست . در حالیکه دلقک بازی های خارج از زمینشان اصلا مطلوب و پذیرفتنی نیست اما در داخل زمین آنها اسفنج وار در حال پیشرفت هستند [ توضیح مترجم : منظور کرویف از پیشرفت اسفنج وار ، پیشرفت تدریجی است . در اسفنج حباب های آب به تدریج در کنار هم قرار میگیرند و یک اسفنج را تشکیل میدهند] که رسیدن به نیمه نهایی لیگ قهرمانان ، قهرمانی کوپا دل ری ، و یک نایب قهرمانی در لالیگا که ارزشی به مراتب بیشتر از نایب قهرمانی داشت و بخاطر اشتباهاتشان مقابل اسپورتینگ و زاراگوزا حاصل شد و بالاتر از همه کوتاه کردن دست بارسا از یکی از جام ها در دوئل های مابین دو تیم ، دلایل محکمی برای اثبات این پیشرفت هستند . فصل بعد آنها در لیگ فقط دو بار به مصاف بارسا خواهند رفت اما یکبار دیگر ، این دو بازی سرنوشت ساز و تعیین کننده خواهند بود .
افزایش بازیکنان هسته اصلی
ما همگی از رسیدن یک مرحله حتمی از فصل که یک برهه 3 یا 4 هفته ای در اواخر فصل است و تکلیف همه جامها در آن مشخص میشود اطلاع داریم . اگر همه چیز درست پیش برود و اتفاق غیر منتظره ای نیفتد ، این تیم بارسا به ان برهه سرنوشت ساز خواهد رسید و شانس اول کسب هر سه جام خواهد بود . آن زمان تیم شروع به افت میکند ، این افت بخاطر به بن بست رسیدن ایده های تاکتیکی نیست بلکه به دلیل تحلیل رفتن انرژی و قوای بدنی است . اگر همان بازیکنان همیشگی به کار گرفته شوند زمان هایی خواهد رسید که تعدادی از بازی ها فشار زیادی را به تیم تحمیل خواهند کرد و اینجاست که ما باید هسته اصلی بازیکنان را از 11 یا 12 نفر به 15 یا 16 نفر برسانیم و این به معنی استخدام بازیکنان کلیدی است .
این کار تنها بخاطر افزایش روحیه رقابت جویی بازیکنان فعلی نیست بلکه بخاطر جبران کردن کمبودهای آن برهه سرنوشت ساز از فصل نیز هست ، برای تضمین اینکه تمام بخش های حرکت کننده بخوبی روغن کاری شوند و برای اینکه قادر باشید که بدون پایین آمدن کیفیت کلی تیم به بازیکنان کلیدیتان استراحت دهید.
در اینصورت نیازهای تیم شما چه هستند ؟ در هر خطی یک بازیکن ؟ شاید الزامی برای چنین کاری نیست . در دفاع ، ما فهمیده ایم که ماسکرانو و آبیدال می توانند بعنوان دفاع وسط بازی کنند . دفاع پوششی پست تخصصی آن ها نیست اما آن ها در این پست عملکردی عالی داشته اند و از اینکه صرفا بازی کنند و سهمی در تیم داشته باشند خوشحال هستند . انتظار میرود که پویول هم از شر مشکل زانوی پای راستش رهایی یابد ، اگر شما پیکه و فونتاس را هم اضافه کنید می بینید که لیست بازیکنانی که توانایی بازی در این پست را دارند طولانی است .
در مورد خط حمله چه ؟ پیدا کردن یکی مثل مسی به هیچ وجه کار آسانی نخواهد بود و این بدان دلیل است که مسی از همه نظر کامل است و شیوه منحصر بفردی در خط حمله دارد و بازی هیچ کس به بازی این آرژانتینی نمی خورد . آن بازیکن هر چقدر هم که خوب باشد باز هم ناکام خواهد شد . آنچه که برای تیم گواردیولا یک عامل دست و پا گیر بود و مانع پیشرفت تیم بود (زلاتان ایبراهیمویچ ) اکنون می تواند در این ارتباط بعنوان یک درس عبرت تلقی گردد .
هافبک چه ؟ اگر گزینه مورد نظر سسک است ، بازیکنی که احتمالا جزئی از ترکیب 11 نفره اصلی باشد ، در آنصورت برای سه پست 4 بازیکن وجود خواهد داشت (بوسکتس، ژاوی ، اینیستا، سسک) که معنیش این است که به هرکدام بازی های زیادی خواهد رسید . ماسکرانو؟ او آدم خوش شانسی است چرا که در دو پست به بازی گرفته میشود .
سوال کلیدی: اگر برای تمام بازیکنان مورد درخواست مربی بودجه لازم فراهم نباشد چه ؟ از بازیکنانی که خودت پرورش داده ای استفاده کن ، آکادمی به عنوان منبع تغذیه کننده تیم اصلی عمل می کند . هر بازیکن مازاد بر نیاز هم می تواند برای تامین کردن پول نقد مورد استفاده قرار گیرد . چندتایی را بفروشید ، آنهایی که به ندرت به بازی گرفته می شوند و از آنها بعنوان برگ برنده استفاده نمی کنید . بی درنگ آنها را بفروشید تا به سود بیشتری برسید . بجز این بازیکنانی در بارسا B هستند که هنوز برای تیم اصلی به میدان نرفته اند ، آنها را استثناء کنید و در قرارداد آنها بند بای بک را بگنجانید . با گذشت زمان آنها در تیمهای دیگر به بلوغ میرسند و به بازیکنان با تجربه ای تبدیل می شوند و زمانی میرسد که شما مزایای آنها درو میکنید و سود خوبی حاصل می کنید . در خاتمه ، بازیکنانی که در پستشان استثنایی هستند و کلاس منحصر بفردی دارند را هرگز به فروش نرسانید (مثل جرارد دلوفئو ، گلزن ناب) اما شماری از هافبک های آکادمی و تیم B را می توانید به فروش برسانید ، کاملا مشخص است که ما در تیم اصلی به هیچ وجه جایی برای همه آنها نداریم .