ارتباطي بين نوع زايمان مادر و هوش فرزند وجود ندارد
هوش عبارت است از قدرت يادگيري و قابليت عمومي درك و استدلال كه به شكلهاي گوناگون جلوهگر و منجر به سازگاري فرد ميشود و عوامل متعددي در افزايش و كاهش آن دخيلند.
مطالعهاي از سوي گروهي از محققان دانشكده پرستاري و مامايي تبريز با هدف بررسي نوع تولد نوزاد و رابطه آن با هوش انجام شد.
در اين مطالعه علاوه بر نوع زايمان مادر، جنس كودك، رتبه تولد، وزن هنگام تولد و ارتباط آنها با هوش نيز مورد بررسي واقع شد.
اين مطالعه به صورت توصيفي- تحليلي با توجه به پرونده بهداشتي كودك پر كردن فرم مربوط توسط والدين، مصاحبه با مادر، انجام تست ريون از كودك توسط روانشناس صورت گرفت.
جامعه مورد مطالعه را 350 كودك 7-6 ساله تشكيل ميدادند كه به صورت راندوم از كودكان مراجعه كننده به مراكز بهداشت و يا موجود در مهدكودكهاي مدنظر انتخاب شده بودند.
براي جمعآوري اطلاعات از پرسشنامهاي شامل مشخصات فردي- اجتماعي كودك و مصاحبه با مادر استفاده شد. پرسشنامه با مراجعه به منابع علمي معتبر تهيه شده بود.
براي تكميل و تصحيح پرسشنامه ابتدا يك Pilot study روي 20 كودك كه واجد شرايط معني و آماري بودند انجام شد و تغييرات لازم روي پرسشنامه به عمل آمد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات از نرمافزار آماري 10 SPSS استفاده گرديد.
يافتههاي اين پژوهش حاكي از اين است كه هيچ ارتباطي بين نوع زايمان مادر و هوش با استفاده از تستهاي مربوط وجود ندارد.
از ديگر نتايج جالب اين بررسي ميتوان به رابطه مستقيم خويشاوندي والدين و هوش كودك اشاره كرد. بطوري كه خويشاوندي والدين سبب افزايش هوش كودك شده است. همچنين بين دور سر هنگام تولد و هوش نيز رابطه مستقيم وجود دارد.
از عوامل دخيل ديگر در هوش ميتوان از تغذيه در سال اول بعد از تولد رتبه تولد و هوش به طوري كه كودكان داراي رتبه يك تولد هوش بالاتري داشتند ولي بين وزن هنگام تولد و تحصيلات مادر و جنسيت با هوش رابطهاي مشاهده نشد.
با توجه به نتايج بدست آمده از آنجايي كه هوش يك عامل مولتي فاكتوريال ميباشد و عوامل متعددي در افزايش و كاهش آن دخيل هستند لذا نميتوان تنها نوع زايمان را دليلي محكم بر افزايش يا كاهش آن شمرد.
درمانهای جديد اميدبخش براي اماس
دو داروی مورد بررسی ممکن است باعث پیشرفت در زمینه درمان اماس یا اسکلروز متعدد شوند.
به گزارش هلثدینیوز در یک بررسی که یک کارآزمایی بالینی فاز II بوده است، داروی تجربی فومارات(BG00012) به طور قابلتوجهی علائم بیماران مبتلا به نوع "عودکننده - فروکشکننده" ام اس را کاهش میدهد.
در یک کارآزمایی دیگر، پژوهشگران دریافتند که داروی آلمتوزوماب alemtuzumab (نام تجاری: Campath) حدود 70 درصد موثرتر از داروی دیگری بود در حال حاضر به طور گستردهای برای درمان اماس مورد استفاده قرار میگیرد.
با این آلمتوزوماب همچنین اثرات جانبی قابلتوجهی دارد، از جمله اختلالات خونریزیدهنده، خطر بیشتر بیماری تیروئیدی، و عفونتها.
این پژوهشگران میگویند پیش از آن که آلمتوزوماب را بتوان برای درمان اماس تجویز کرد، پژوهشهای بسیار بیشتری لازم است.
اماس یا اسکلروز متعدد یک بیماری دستگاه عصبی است که بر مغز و نخاع اثر میگذارد. این بیماری به غلاف میلین اعصاب آسیب میرساند، مادهای که سلولهای عصبی را احاطه و حفاظت میکند.
این آسیب انتقال پیامها میان مغز و بدن را کند یا مهار میکند.
علائم این بیماری شامل اختلالات بینایی، ضعف عضلانی، اشکال در هماهنگی و تعادل، احساساتی مانند بیحسی، مورمورشدن، یا "سوزنسوزنشدن"، و مشکلات حافظه و فکر است.
علت ایجاد اماس معلوم نیست. ممکن است اماس بیماری خودایمنی باشد که هنگامی رخ میدهد که بدن به بافتهای خودش حمله میکند.
اماس زنان را بیش از مردان مبتلا میکند و اغلب بین 20 تا 40 سالگی شروع میشود.
معمولا این بیماری ملایم است، اما برخی افراد توانایی نوشتن، حرف زدن و راهرفتن را از دست میدهند.
علاجی برای این بیماری وجود ندارد، اما داروهایی وجود دارند که سیر این بیماری را کند میکنند و به کنترل علائم آن یاری میرسانند.
محافظت بهتر از سالمندان با واکسن آنفلوآنزا
چهار برابر کردن دوز معمول واکسن آنفلوآنزا نسبت به دوز معمول آن به حفاظت بهتر افراد سالمند کمک میکند
و راه حل بالقوهای را برای مشکل ایمن کردن سالمندان نسبت به این بیماری به دست میدهد.
به گزارش خبرگزاری رویترز پژوهشهای اخیر نشان داده است که واکسن استاندارد آنفلوآنزا، مرگ و میر ناشی از این بیماری را به خصوص در میان سالمندان کاهش نمیدهد.
اغلب 36000 نفری که هر سال در آمریکا به علت آنفلوآنزا میمیرند، سالمند هستند.
این وضعیت احتمالا به این خاطر است که دستگاه ایمنی در سالمندان به اندازه افراد جوانتر فعال نیست.
دکتر آن فالسی از دانشکده پزشکی و دندانپزشکی دانشگاه روچستر و همکارانش در یک یررسی دوزهای بسیار بالاتر از حد معمول واکسن آنفلوآنزا را امتحان کردند تا ببینند آیا ممکن است به این طریق به سالمندان یاری رساند یا نه.
آنها بر روی 3800 داوطلب 65 ساله و بالاتر دوزهای بالاتر از حد معمول واکسن آنفلوآنزا را امتحان کردند و دریافتند که بدنهای آنها تا دو برابر بیشتر پادتن یا آنتیبادی - پروتئینهای دستگاه ایمنی که به عوامل مهاجم مانند ویروسها حمله میکنند - در مقایسه با افرادی که دوز معمول واکسن را دریافت میکنند، تولید میکند.
این پژوهشگران در اجلاس مشترک انجمن میکروبشناسی و بیماریهای عفونی آمریکا اعلام کردند، این بیماران دچار بیماریهای مزمن متفاوتی بودند و بسیاری از آنها در معرض خطر زیاد عوارض ناشی از آنفلوآنزا قرار داشتند، اما به نظر میرسید که این دوز بالای واکسن در همه آنها درست عمل میکند.
فالسی در بیانیهای اعلام کرد: "هدف این بررسی افزودن پاسخ ایمنی در سالمندان نسبت به ویروس آنفلوآنزا است، زیرا آنها یکی از جمعیتهایی هستند که در معرض بیشترین خطر بیمار شدن وخیم یا مرگ ناشی از آنفلوآنزا هستند.
واکسیناسیون سالانه آنفلوآنزا در آمریکا برای اغلب افراد از جمله افراد بالای 50 سالٰ افراد دچار بیماریهای مزمنی مانند دیابت، کودکان و زنان باردار توصیه میشود.
آنفلوآنزای فصلی هر سال در سطح جهان بین 250000 تا 500000 نفر را میکشد.
مغز انسان طي ورزش چه چيزي ميسوزاند؟
در حاليكه بسياري از سلولهاي بدن ميتوانند از منابع مختلفي براي تامين انرژي مورد نياز خود استفاده كنند اما سلولهاي مغزي تقريبا فقط از گلوكز براي انرژي زايي استفاده ميكنند.
به همين دليل در شرايط كاهش قند خون، مغز بيش از هر عضو ديگري در معرض خطر قرار ميگيرد. اما پژوهشگران دانماركي و هلندي در تحقيقي تازه به اين نتيجه رسيدهاند كه در زمان ورزش كردن مغز انسان به جاي گلوكز از منابع انرژي زاي جايگزين مثل «لاكتات» بهره ميبرد.
اين بررسي كه در نشريهFaseb به چاپ رسيده است نشان ميدهد در سطحي از فعاليت ورزشي مثل قدم زدن يا دويدن آهسته، ماهيچهها، مغز و ديگر سلولهاي بدن از تركيب گلوكز و اكسيژن براي تامين نياز خود استفاده ميكنند اما درصورتي كه فعاليت از اين حد شديدتر شود ماهيچهها روشهاي بيهوازي را براي انرژي زايي به كار ميبرند كه منجر به توليد لاكتات خواهد شد.
تمام اين مطالب را قبلا هم ميدانستيم اما تحقيق جديد افشا كرده است كه طي فعاليت شديد، مغز هم مثل سلولهاي ماهيچهاي به جاي گلوكز از لاكتات استفاده ميكند و علاوه بر آن از نظر عملكرد نيز در سطحي بالاتر قرار ميگيرد.
اين يافته ميتواند تفسير مناسبي براي اين موضوع باشد كه چرا طي فعاليتهاي شديد كه ميزان تقاضاي بدن براي اكسيژن بالاست باز هم مغز ما عملكرد خوبي دارد. به اين ترتيب لاكتات نه تنها يك محصول ناخوشايند فعاليتهاي بدني نيست بلكه بدن ما طوري طراحي شده كه از آن به وقت لزوم بهعنوان يك منبع مهم انرژي استفاده ميكند.
تاریخ کاهش علاقه بعد از ازدواج؛ 2سال و 6 ماه و 2 هفته
محققان ادعا میکنند علاقه یک زوج معمولی به یکدیگر دو سال و شش ماه و 25 روز بعد از ازدواج رو به افول میگذارد.
به گزارش دیلی، مشاوران ازدواج در تحقیقهای جدید خود مدعی شدهاند گرچه تصوراتی مبنی بر این که پس از گذشت میانگین 7 سال علاقه زوجها رو به کم شدن رفته و ارتباطات کمرنگ میشوند وجود دارد اما تحقیقات جدیدتر از رخ دادن این تحولات پس از دو سال و شش ماه و 25 روز بعد خبر میدهند.
پس از این دوران اگر عشق به طور کامل از بین نرود مطمئنا سرد شده و دلیل آن توقف تلاش شوهران برای تمیز نگهداشتن خانه و رعایت کردن نظافت و در عین حال عدم رسیدگی به ظاهر توسط خانمهای منزل است در واقع پس از این زمان تلاشها برای راضی نگهداشتن طرف مقابل به شدت کاهش پیدا میکند.
تحقیق جدید روی 5000 زوج عنوان میکند که پس از سومین سالگرد ازدواج 83 درصد زوجها حتی دیگر به خود زحمت جشن گرفتن سالگردشان را هم نمیدهند و از کنار آن به راحتی میگذرند.
یک سوم زنانی که در این تحقیق شرکت کردهاند اعتراف کردند که دیگر سعی برای زیبا نگهداشتن خود نمیکنند و شامهای دو نفره آنها در محیطهای آرام به حداقل رسیده است.
نکته جالب دیگر این تحقیق دعوای زوجها بر سر دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون بوده است که نشان داده بیش از 70 درصد زوجها بر سر این موضوع اختلاف دارند و تا کار به بحث نکشد این وسیله را به دیگری نمیدهند.
روانشناسان راه چاره این مشکلات را نشان دادن توجه سابق همچون ماههای اول ازدواج به همسر و کمکهای کوچکی همچون تمیز کردن خانه و رفتن به رستورانهایی که با آن خاطره دارید را بر شمردهاند.
بارندگي زياد، خطر ابتلا به اوتيسم را در كودكان افزايش ميدهد
دانشمندان معتقدند؛ افزايش بارندگي و پيامدهاي آب و هوايي آن، ميتواند باعث بروز اختلال اوتيسم بويژه در كودكان شود.
اين فرضيه بر اساس پژوهش روي سلامت كودك و ثبت اوضاع جوي در سه ايالت آمريكايي ارائه شده است.
محققان در آمريكا اعلام كردند؛ احتمال ابتلا به اوتيسم در كودكاني كه طي 3 سال اول زندگي در ايالتهاي پرباران زندگي كردهاند، به مراتب بيشتر است.
نتايج اين تحقيق در نشريه «طب اطفال و نوجوانان» منتشر شده است.
در سالهاي اخير پژوهشگران اوتيسم را به فاكتورهاي مختلفي چون بالا بودن سن پدر، مشاهده تلويزيون در سالهاي نخست زندگي، واكسنها،آلرژيهاي غذايي، مسموميت با فلزات سنگين و فناوريهاي بي سيم ربط دادهاند.
افزايش شمار مبتلايان به اين اختلال باعث شده كه پزشكان به دنبال كشف عوامل اصلي بوجود آورنده آن باشند.
در پژوهش اخير نيز محققان در كاليفرنيا، اورگون و واشنگتن عامل بارندگي زياد را به فهرست عوامل قبلي اضافه كردهاند تا از اين طريق به دنبال كشف راههاي بهتري براي درمان بيماري باشند.
التهاب آپانديس، شايعترين علت جراحي شكم است
رئيس بخش جراحي بيمارستان امام خميني(ره) اهواز گفت: التهاب آپانديس، شايعترين علت جراحي شكم بوده و مهمترين تظاهرات باليني التهاب آپانديس به صورت درد شكم، تهوع، استفراغ و بياشتهايي است.
دكتر محمد حسن حافظي در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران منطقه خوزستان، اظهار داشت: معمولا درد از اطراف ناف و بالاي آن شروع ميشود و پس از حدود 6 ساعت، درد در قسمت پايين و راست شكم متمركز ميشود.
وي درباره سن درگيري التهاب آپانديس اظهار كرد: سن شايع بين 20 تا 30 سالگي است، اما در سنين بسيار پايين يا بسيار بالا نيز امكان ابتلا به التهاب آپانديس وجود دارد.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز عدم مراجعه به موقع در هنگام التهاب آپانديس را از علل پارگي آپانديس عنوان كرد و افزود: در پارگي آپانديس، درد به صورت درد منتشر شكم يا درد متمركز در سمت راست شكم و به صورت تودهاي در اين قسمت مشاهده ميشود.
وي ادامه داد: اگر بيمار پس از آزمايشات خون و ادرار، سونوگرافي و ساير وسايل تشخيصي همچنان مشكوك به التهاب آپانديس باشد، مورد جراحي قرار ميگيرد.
دكتر حافظي با اشاره به احتمال 15 درصدي وجود آپانديس سالم پس از باز كردن شكم گفت: يك جراح ماهر قادر است 85 درصد از موارد التهاب آپانديس را صحيح تشخيص دهد.
وي التهاب آپانديس را در برخي افراد خطرناك برشمرد و خاطرنشان كرد: التهاب آپانديس در كودكان به علت مشكل بودن تشخيص يا مراجعه ديرهنگام در زنان باردار به علت وجود رحم بزرگ و در افراد مسن به سبب خفيف بودن علائم، خطرناك محسوب ميشود.
سكتههاي قلبي و مغزي، مبتلايان به اختلالات خواب را تهديد ميكند
افرادي كه از اختلالات خواب و هر نوع بيخوابي رنج ميبرند، 2 تا 3 برابر ديگران در معرض سكتههاي قلبي و مغزي قرار دارند.
پروفسور پاپا واسيلو رئيس انجمن راينولوژي اروپا و رئيس جامعه بينالمللي آلرژي جراحان گوش، حلق و بيني با اعلام اين خبر در جمع متخصصان ايراني شركت كننده در نخستين كنگره خاورميانهاي راينولوژي در ايران با اعلام اين مطلب گفت: مبتلايان به اختلالات گوناگون خواب به ويژه افرادي كه خرخر ميكنند بطور قطعي از مشكلات تنفسي رنج ميبرند حال آن كه با پيشرفتهاي علوم پزشكي ميتوان به راحتي اين مشكلات را برطرف كرد.
به گفته وي، انحراف تيغه و پوليپهاي بيني، سينوزيت، آلرژي و تومرها امروزه از شايعترين مشكلات مردم و مبتلايان به بيماريهاي تنفسي است. در اين ميان آلودگي هوا نيز در شهرهاي مختلف دنيا بروز مشكلات اساسي را براي مردم به دنبال داشته است كه مسئولان كلان شهرها و دولتها براي پيشگيري و كاهش عوارض اين قبيل آسيبها بايد در آينده چاره اساسي بينديشند.
پروفسور اورت هامانز رييس بخش اختلالات خواب دانشگاه انتورپ بلژيك نيز اظهار داشت: چاقي، مشكلات ساختاري مجاري تنفسي، سيگار كشيدن و مصرف انواع مخدرها، استفاده شايع از قرصهاي خواب آور از مهمترين اختلالات منجر به خرخر و مشكلات تنفسي در افراد است.
وي با بيان اين كه حدود 70 درصد اختلالات خواب قابل درمان است، خاطرنشان كرد: در حال حاضر حدود 30 تا 40 درصد مردان در دنيا خروپف ميكنند. حال آن كه اين اختلال در زنان به دليل ساختار بدني آنها بسيار اندك است.
وي جايگاه پزشكان و متخصصان ايراني را در دنيا بسيار حائز اهميت دانست و تصريح كرد: ايران از كشورهاي پيشرفته دنيا در درمان انواع بيماريها به ويژه بيماريهاي مربوط به گوش و حلق و بيني است.