هـر چـه بغض قلمم را خـالی مـی کنـم
دوبـاره پـُـر مـی شـود از " تــــــو "
چـه بـرکتـی دارد ايـن عشقـت ...!
Printable View
هـر چـه بغض قلمم را خـالی مـی کنـم
دوبـاره پـُـر مـی شـود از " تــــــو "
چـه بـرکتـی دارد ايـن عشقـت ...!
نترس
اینجـــا تاریک نیست
اینجـــا جاییست رویایی مخصوص تو
اینجا
پشیمان نمیشوی
بدون ترس در آن قدم بگذار
فقط کمی ترک دارد
اینجـــا قلب من است !
باد
.
ورق های
" دفتر شعرم "
را
با خودش برد ...
.
.
حال
تمام شهر
.
.
.
" عاشقت " می شوند !!!
حــالا تــو خــوابی پیـش مـن، آروم و پـاک و بـی صدا
تو ایـن سکوتــــ فقـط منـم، فقـط تـــویی، فقط خـدا
حــالا تو خــوابی پیش مـن، چه با شــــکوه و با وقــار
بعـــد از هـــــــزار آرزو، بعد از هـــــــزار انتــــتــــظار
تنتــــ گــــوارای تنــــــم، تــــنم گـــــــوارای تنتـــــــ
دسته ای از گیـــسوی تــو، ریختــــــ دوری گـــردنتــ
رو نــــاله های گـــوش تـــو، ناز ســـرانگشــتای مـن
میــکشه عشــــق از نـــگام، بـــوسه های تن به تن
نــفس نــفس میزنه شبـــــ، رو ســـطح مــواج تنتـــ
دو تـا پـــرنده ی ســفید، خـــوابیده تــوی پیــرهنتــــ
شاهکار بینش پژوه
با تشکر مهران...
باران که میبارد ، دلم برایت تنگ میشود …
راه می افتم بدون چتر ، من بغض میکنم ، آسمان گریه !
دوستت دارم
این را
همه جا فاش کن
این تنها رازیست
که می توانی
پیاز داغش را زیاد کنی
تو راحس میکنم هردم
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی
من از شوق تماشایت
نگاه از تو نمیگیرم
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار
ولی...افسوس...این رویاست
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم
تو با من مهربان بودی
واین رویا چه زیبا بود
ولی.... افسوس.... که رویا بود
عزیز دلم!!
توی این قلب که این روزها
فالش هم می زند چگونه نشسته ای
که عین خیالت هم نیست؟!
این نفس های بریده
تو را خسته نکند یک وقت!
نگذاری بروی..
برای آنکه آرامشت به هم نخورد،
این قلب که سهل است
به دنیا فرمان ایست می دهم....
:n12:
در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم من
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
من آن دیر آشنا را می شناسم
من آن شیرین ادا را می شناسم
من آن زود آشنا را می شناسم
محبت بین ما کار خدا بود
از اینجا من خدا را می شناسم
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
خوش آن روزی
که این دنیا سر آید
قیامت با قیام محشر آید
بگیرم دامن عدل الهی
بپرسم کام عاشق کی بر آید
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
غمخوار من به خانهی غمها خوش آمدی
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من، به آخرین شب دنیا خوش آمدی
پایان ماجرای من و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیریام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!
فاضل نظری
هيچ کس اشکي براي ما نريخت هر که با ما بود از ما مي گريخت
چند روزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و آن پرسيدنيست
گاه بر روي زمين زل مي زنم گاه بر حافظ تفاءل مي زنم
حافظ ديوانه فالم را گرفت يک غزل آمد که حالم را گرفت:
ما زياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باور کن!
.
کار من نیست ،
کار دِل است!!
.
.
"دِلم "
.
.
.
جایی میان نَفَس هایَت
" گیر "
کرده است !!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آرزو کردی رهــا گــردد دلـــم از عشـــق تــو ؟!
ای تمام آرزوهایــم رهایــت می کنـــم ...
جهان با همه جمعیّت و وسعتشحاشیه ی مختصری ست در برابر متن شاعرانه ی چشمان توکه سواد من به خواندنش قد نمی دهدجهان ، منهای حقیقت چشمانت،،،خرافاتی بیش نیست...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک شبِ مهتاب
مردمانِ زیادی سازهایشان را بر میدارند
زیباترین آهنگها را مینوازند
تا من عاشقانهترین شعرم را برایت بخوانم.
تا تو مستِ عطرِ شب بو ها،
تا تو عاشق یک دسته گلِ یاس شوی
و تو خواهی دید
که تمامِ دنیا بیدار مانده است
تا به آغوشم بیایی
و من دیوانه وار بگویم
"دوستت دارم"
.:. نیکی فیروزکوهی .:.
خواب بودم
صدای گريه می آمد
بيدار شدم
واژه های خيس بر زمين
دفتر شعر باران
باز بود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خورشید
که به انتهایش خیالش می رسد
چشمهای من هم
خیال مد به سرشان می زند .....
دریای چشمهایم
تا کجاهای خیالم را
که غرق نمی کند .....
ماه
که به انتهای خیالش می رسد
من می مانم
و
دنیایی بر امده از پس جزرها ...........
هر صبح من
اغاز می شود
با جزری
به وسعت تمام دلتنگی هایم......
نکند
تو همان ماهی باشی
که دلیل تمام
جزرو مدهای دریاهایی...........؟
این روزها در مـــــــ ـــــن خدایی میکنــد …
چیزی شبیه تــــــ ـــــــــو …
گاهی تـــــ ــــــــ ـــــو…..
گاهی یـــــــــ ــــــــاد تو…..
گاهی هم غـــــ ـــــــ ــــم تو….
آخر این “تو” کار مـــ ـــــــــ ــــــــرا تمام میکند…..
تو راحس میکنم هردم
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردیمن از شوق تماشایتنگاه از تو نمیگیرمتو زیباتر نگاهم میکنی اینبارولی...افسوس...این رویاستتمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدمتو با من مهربان بودیواین رویا چه زیبا بودولی.... افسوس.... که رویا بود
آنکه ویران شده از یار مرا میفهمد....آنکه تنها شده بسیار مرا میفهمد...چه بگویم که چنان از تو فرو ریخته ام.....که فقط ریزش آوار مرا میفهمد
وحشت از عشق که نه !
ترس ما فاصله هاست
وحشت از غصه که نه !
ترس ما خاتمه هاست
ترس بیهوده نداریم !
صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته ی عاطفه هاست
کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست
گله از دست کسی نیست !
که مقصر دل دیوانه ماست
-----
قیصر امین پور
دوستت دارم، معشوق همیشگیِ من!
معشوق همیشه عاشق من...
من برایت نمی میرم،
برایت می مانم...
می مانم تا آنجا که، آخر دنیاست...
قلیون یه درس خوب به ادم میده:
پای کسی بسوز که نفسش روخرجت کنه...:n11:
راه نمیروم که
میدوم
خسته نمیشوم که
اين راه
خاکستری هم باشد
در مقصدش
تو ايستادهای
بلندبالای من !
فقط بگو
کجای زمين
میرسم به تو .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمند عشق بنالد غریب نیست دانند عاقلان که مجانین عشق را پروای قول ناصح و پند ادیب نیست هر کو شراب عشق نخوردیست و درد درد آنست کز حیات جهانش نصیب نیست در مشک و عود و عنبر و امثال طیبات خوشتر ز بوی دوست دگر هیچ طیب نیست صید از کمند اگر بجهد بوالعجب بود ور نه چو در کمند بمیرد عجیب نیست گر دوست واقفست که بر من چه میرود باک از جفای دشمن و جور رقیب نیست بگریست چشم دشمن من بر حدیث من فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست ز خنده گل چنان به قفا اوفتاده باز کو را خبر ز مشغله عندلیب نیست سعدی ز دست دوست شکایت کجا بری هم صبر بر حبیب که صبر از حبیب نیست
Even after all this time
The sun never says
To the earth
"you owe me"
Look what happens
With a love like that
It lights the whole sky
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در پی این همه سال
هرگز خورشید به زمین
نگفته است
"مدیون منی"
بنگر که در پرتوی چنین عشقی
نورش سراسر آسمان را گرفته است.
محتوای مخفی: توضیح اضافه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چه جوری شد نمیدونم که عشق افتاده به جونم
خودت خونــسردی امــا من، نه ایــنطوری نمیتونم
دارم حس میکنم هر روز به تو وابستهتر میشمــــ
تــو انگاری حــواست نیست دارمــ دیوونهتر میشم
یه حالــی دارم ایــن روزا نــه آرومــــم نــه آشوبمــ
بــه حالم اعتبــاری نیــست تو که خوبی منم خوبم
بگــو با مـن چیکار کــردی که اینـجور درب و داغــونم
نـه گــریونم نه خنــدونم مــثل مــوهات پــریــشونم
مــن از فــکر و خــیال تو همــش سـردرد مــیگیرم
ســــر تو با خــــودم با تـــــو با یه دنیـــــا درگیـــــرم
یه حـــــالی دارم ایــــن روزا نه آرومــم نه آشــــوبم
به حــالم اعتباری نیــست تو که خوبی مــنم خــوبم
ترانهسرا: مهدیه عرب
وقتـــــی کـﮧ مـــی خـــندی، اون چـــــالتو قــــربـون
وقـــتی کـه می رقصـــی، ای وای ای جـــــــــون !!
وقــــتے لبــــام مــی خـواد، لبـــ هــــــاتــو بــنوشـﮧ
یه جــــوری میـگـی نــه، ڪـه صد تــا آره تـــوشـﮧ !!
مثـــل بـاروטּ مے مـــونــ ــی، آروم، نـــم نـــم، عــاشــقــ ـم، از تــﮧ قلبــم
"شاهکار بینش پژوه"
با تشکر مهران...
سلام بر دوستان رمانتیک و عقشولانه :n02:
آن روز ها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختن
این روز ها هوس را رنگ می کنند و جای عشق می فروشند
آن روزها مال باخته می شدی
و این روز ها دلباخته . . .
امشب از اون شباست که من دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بی خبری اسیر می خونه بشم
امشب از اون شباست که من دلم می خواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها دردم و فریاد بزنم
من دلشکسته
با این فکر خسته
دلم تنگته، دلم تنگته...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم آنچه شایسته عشق است ، مهیا دارم سوز دل ، خون جگر ، آتش غم ، درد فراق چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
باز هم كنار جزوه هاي دانشگاهت
كنار كتاب هاي فلسفه
همان درسهاي هميشگي
خواب رفتي
بي آنكه مرا يافته باشي
چند وقتي ست
روي بازوي دكارت مي خوابي
وبه فال حافظي كه براي خرده كانت ها مي گيري
و به قهوه اي كه با ارسطو خواهي خورد
به قرار جمعه ات با نيچه
به هزارو يك دليلِ بي منطق و
بي علت و معلول
مي انديشي
و حواست نيست
كه من
كه من
كه من
هرچه برايت چاي ريخته ام
سرد شده
جاده ای برگی
سبز
سرخ
زرد. ...
تا انتهای ناکجا !
زیر نور ماه ٬
زیر
نم
نم
باران
سرشته ام با خیال تو .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد؛
بدان هوای دلِ من است که به یادت می وزد ...
کلافه کرده ای مرا؛
چرا همیشه لبخندهایت؛
از نوشته های من، زیباتر است ...؟!
دوست دارم ار این سکوت محض ،
حوصله خدا هم سر برود
و زمانی که آرام خمیازه می کشد
از مسیری برویم که او نشناسد
جایی برسیم که هیچ راهی نیست
به جز دوست داشتن
و هیچ تابلویی معلوم نیست
به جز آغوشت
از راه دور به تو عشق می ورزم
تا دیگراین فاصله را احساس نکنی…..
از راه دور درد دلهای خود را به تو میگویم….
وتورا در اغوش محبت های خودم می فشارم
از راه دور چشم هایم تو را میبیند ….
تا دوباره به دیدارت بیایم…
از راه دور برای عشقت مینویسم
تا دفتر شعرم را به تو نشان دهم…
اری ازهمین راه دور نیز می توان دست در دستانم بگذاری
و باهم قدم بزنیم…
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دست های زیادی برایم تکان داده شد!!!!
اما دستی که مرا تکان داد.....
دستان تو بود
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند
عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقی است
آتشی سرکش و سوزنده هنوز
حمید مصدق
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دلم هر لحظه می بافد خیال نازنین تو
نفس در سینه میدوزد نمای دلنیشین تو
نمیدانم کدامین شعله در چشم تو پیچیده
شرر می ریزد هر دم از نگاه آتشین تو
تویی شيرين شبهای خیالاتم که میخواهم
شوم فرهاد تو،شیرین یار همنیشین تو
به گوش دل صدای تو، به هر فصلم هوای تو
کدامین قصه را خوانم که تا گردد یقین تو
غبار غصه پیچیده به کلک دل عزیز من
سلیمان شو که میخواهم شوم نقش نگین تو
حادثه يعني همين .!
وقتي در تمام تقاطع هاي افکارم
چراغ خطر کاشته اند
وقتي در بن بست ترين کوچه زندگي
از پا افتاده ام .
ناگهان تو بيايي
و با حلقه کردن بازوانت
به من برای زندگی
/ ميدان /
بدهي .!