سفرهای نجومی و پرخرج فوتبالیها!!
جهان: در آيندهاي نزديك قرار است تعدادي از مديران فوتبال باشگاههاي كشور، كاركنان اتحاديه فوتبال و گروهي از خبرنگاران نشريات و خبرگزاريهاي ورزشي تحت پوشش يك سفر تحقيقاتي به اسپانيا اعزام شوند.
به گفته يك منبع آگاه در سازمان تربيتبدني، متولي اين سفر كه تحت پوشش "سفر تحقيقاتي" انجام خواهد شد، «ص . د» يكي از مسئولان اتحاديه فوتبال است.
به گفته اين منبع آگاه، هيئت اعزامي در اين سفر با مقامات رسمي اسپانيا از جمله رئيس، دبيركل فدراسيون، مسئولان اتحاديه فوتبال اسپانيا و لاليگا ديدار و گفتوگو خواهند داشت و نيز مصاحبههايي با راديو و تلويزيون و نشريات مختلف اين كشور انجام خواهند داد. هزينههاي سفر مديران عامل باشگاهها از بودجه باشگاههاي متبوعشان و هزينه سفر كاركنان اتحاديه فوتبال و خبرنگاران توسط شخصي به نام «محمدرضا . الف» تأمين ميشود.
اين تيم به اصطلاح تحقيقاتي در اواخر سال 1387 نيز سفري به ايتاليا داشتهاند و با وجود هزينه چشمگيري كه صرف كردند هيچ دستاورد قابل توجهي حاصل نشد. حال اين سوال پيش ميآيد كه اين سفر در شرايط كنوني با چه انگيزه و رويكردي صورت خواهد گرفت؟
رفعتی، عنایت، مدرک لیسانس و اتهاماتی که تکرار می شوند!
اتهامات داوود رفعتی علیه کمیته داوران سبب شد تا عنایت و یارانش او را متهم به جعل مدرک تحصیلی کنند.
رفعتی بود که ابتدا آتش دعوا را روشن کرد. این کمک داور که از قرار گرفتنش در رده چهارم لیست کمک داوران بین المللی ایران ناراحت است ، در مصاحبه ای کمیته داوران را به دلالی و رقم زدن نتایج بازی ها بیرون از فضای مسابقه متهم کرد . او در گفته هایش بی آنکه اسمی از کسی ببرد به یک داور ملی بوشهری تهمت زده بود . این دو با هم در یکی از تست های آمادگی جسمانی گلاویز شده و کتک کاری کرده بودند. این تهمت ها سبب شد تا این فرد که فهیمی نام دارد در مصاحبه با فارس ، رفعتی را متهم به گرفتن خودروی ریو از سایپا کند.
این دعوا اما زاویه دیگری هم داشت. مسعود عنایت رئیس کمیته داوران که متهم اصلی این افشاگری ها شده بود در دفاع از خود تنها به خبرآنلاین گفت:« از ایشان بپرسید چرا علی خسروی برای آزادی اش در سال 83 سند خانه اش را گرو گذاشت و آزادش کرد. » این سرنخی مهم در دل دعوایی بزرگ بود برای تداوم یک دعوا . دعوایی که شاید بتواند یک بار برای همیشه این توهم دلالی داوری بازی های لیگ برتر را خاتمه بخشد و پرده از اتفاقات پشت پرده بردارد.
عنایت بی آنکه این ماجرا را شرح دهد ، داشت اشاره می کرد به پرونده ای که در آن داوود رفعتی به اتهام جعل مدرک لیسانس کارتوگرافی دانشگاه آزاد تهران جنوب ، در دادگاهی نظامی محاکمه شده بود. او که آن زمان کارمند نیروی دریایی ارتش بوده متهم به جعل مدرک تحصیلی شده بود چون در آن سالها داوران ر اساس مدارک تحصیلی شان می توانستند به امتیازات شان بیفزایند.
این اتهامی است که در گفت و گو با خبرآنلاین به کلی از سوی رفعتی رد می شود. او می گوید:« این اصلا صحت ندارد. دروغ محض است. اصلا اتهام با محکوم شدن فرق دارد. من در هیچ دادگاهی محکوم نشدم و خسروی هم هیچ وقت برایم سندی نگذاشت تا آزادم کنند. این ها را می گویند تا مسیر دعوا را عوض کنند. من لیسانس زبان های خارجی دارم. »
او می گوید می توانید در این رابطه از علی خسروی سوال بپرسید . سوالی که البته پیش از این از علی خسروی پرسیده بودیم و او ماجرا را تائید کرده بود:« بله این ماجرا را همه می دانند. من برای چند شب برای شان سند خانه ام را گذاشتم. نمی دانم چه مشکلی داشت اما ماجرا درباره یک مدرک تحصیلی بود.» او البته زمانی این جمله را گفته بود که در جریان دعواهای میان عنایت و رفعتی نبود .
رفعتی البته غیر از ای متهم است که در زمان ریاست محمد دادکان به واسطه اینکه همسرش رئیس دفتر دادکان بود بیشتر بازی های پخش زنده را قضاوت می کرد. این هم اتهامی دیگر است که او رد می کند:« آن فصل من 8 بازی زنده داشتم و این درحالی بود که سه داور دیگرتعدادشان از من هم بیشتر بود. این ها همه تهمت های دروغ است که به من نسبت داده می شود. »
رفعتی ادامه داد:« من خودم با دادکان دوست بودم و به واسطه همین دوستی وقتی رئیس شد خواستم تا همسرم را برای کار به دفترش ببرد. »
این کمک داور البته باید به کمیته انضباطی برود و مستنداتش را درباره اتهام دلالی و نتایج بازی های لیگ ارائه کند تا مشخص شود داوری ایران پاک است یا نه. او در بسیاری از گفته هایش از غیاثی به عنوان رئیسی پاک برای کمیته داوران در مقابل عنایت یاد کرده اما غیاثی درباره این دعوا می گوید:« عنایت شاید بی ادب باشد اما پک دست است.»
کد:
http://khabaronline.ir/news-62677.aspx
سعیدلو: فقط ناسزاهای استقلال و پرسپولیس به من می رسد /مال بدی که واگذار نمی شود
رییس سازمان تربیت بدنی از ضرر وزیانی که تیم های استقلال و پرسپولیس برای سازمان تربیت بدنی دارند حرف می زند و می گوید دلیلی وجود ندارند که نخواهند این دو تیم را واگذار کنند.
« این تیم ها برای ما فقط ضرر دارند. چه سودی برای مان دارند که نخواهیم واگذارشان کنیم. اگر تیم ها ببازند ، ناسزاهایش به ما می رسند و اگر پیروز باشند ، خوشحالی اش برای مدیران و پاداش هایش برای بازیکنان شان است.» این جمله علی سعیدلو در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا منافع سیاسی سبب می شود تا استقلال و پرسپولیس خصوصی نشوند ، روایتی جدید است از کلاف سردرگم خصوصی سازی دو تیم محبوب پایتخت که بیش از 8 سال است استارت اولیه آن زده شده اما هیچ گاه به جایی نرسیده است.
سعیدلو معتقد است این کار پروسه ای کارشناسی نیاز دارد. باید اسناد مالی شان روشن باشد و مکانیسمی طی شود تا بتوان آنها را خصوصی کرد. او به ایسنا می گوید:« این تیم ها هیچ منفعت سیاسی برای سازمان ورزش ندارند و ما بازی های شان را از پای تلویزیون نگاه می کنیم. »
این جمله را او در سالگرد دستور محمود احمدی نژاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری برای واگذاری دو تیم محبوب پایتخت مطرح کرده و این بحث که آن حکم برای بالا بردن تب انتخابات در سیاسی ترین روزهای ایران را به کلی رد می کند. حکمی که قرار بود در نهایت تا سه ماه بعدش ملی شود و حالا پس از یکسال هنوز همان مشکلاتی را دارد که پیش از این درباره اش بحث می شد.
محمد عقدایی معاون سازمان خصوصی سازی کشور درباره آخرین شرایط تیم های استقلال و پرسپولیس می گوید:« همچنان راهکار ما برای ورود این تیم ها فرابورس است. آنها چون زیان ده هستند نمی توانند وارد تالار اصلی شوند و باید پس از مشخص شدن طرازهای مالی شان ، درباره اش تصمیم گرفته شود.البته هنوز در این زمینه هیچ اتفاق چشمگیری رخ نداده.»
این شرکت ها با مصوبه دولت در سال جدید و بر اساس قانون بودجه 89 از شمول ردیف های بودجه سازمان ورزش خارج شده اند و به عنوان شرکت های تحت نظر سازمان خصوصی سازی باید زیر نظر مجمعی انتقالی و ریاست وزیر اقتصاد و دارایی فعالیت کنند اما در دو ماه نخست سال ، همچنان این بودجه های دولتی سازمان ورزش بود که به تیم ها تزریق می شد حتی یکی از جلسات مجمع انتقالی برای مشخص شدن شرایط جدید تیم ها انجام نشده است.
در دل تلاش برای خصوصی سازی تیم ها ، حبیب کاشانی سرپرست موقت پرسپولیس درباره بحث واگذاری ها می گوید:« به نظر من ما الان با بحث قانون یک درصد می توانیم به بهترین نحو ممکن مشکلات مالی این تیم ها را حل کنیم. شرکت های خصوصی برای شان حضور در ورزش و جذب سرمایه از این طریق صرف نمی کند. پس بهتر است که به دنبال راهکارهای انجام پذیرتر باشیم. من شرکتی ریلی را می شناسم که هزینه یک درصدش می شود سالی 15 میلیارد تومان که با این بودجه می توان به بهترین شکل حتی بیش از هزینه های پرسپولیس ، درآمدزایی کرد. »
او به عنوان مشاور ارشد سازمان ورزش مخالفت ضمنی اش را با این جمله بیان می کند. این دیدگاه البته در تاخیرهای مداوم برای واگذاری این تیم ها دیده می شود تا بیشتر این شائبه که دولت هم بنای واگذاری استقلال و پرسپولیس را ندارد در ذهن تداعی شود. اگرچه سعیدلو این گفته را تکذیب می کند اما مصطفی هاشمی طبا ، رئیس اسبق سازمان ورزش درباره این اظهار نظر می گوید:« مگر نمی گویند همه اش ضرر است؟ مگر بحث شان این نیست برای شان هیچ استفاده ای ندارد پس چرا این تیم ها را واگذار نمی کنند؟ این نشان می دهد میان گفته ها و کردار تفاوت وجود دارد. روایت مان همان حکایت مال بد ، بیخ ریش صاحبش شده. البته این بار خودمان جدایش نمی کنیم!»
او با بیان این جمله می خواهد این طور جمع بندی کند که حتما نکاتی برای مدیران دولتی اهمیت دارد که در همه 8 سال گذشته همه زیان های مالی و دشنام ها را شنیده اند اما این تیم ها را واگذار نکرده اند.
کد:
http://khabaronline.ir/news-62678.aspx
دلایل معنوی،مانع اصلی سازمان برای خصوصی سازی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
باید این حرف علی سعیدلو در راستای خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس را از یک زاویه دیگر نگاه کنیم.ایشان در گفت و گویی اعلام کرده اند که خصوصی سازی این دو تیم بزرگ پایتخت بار زیادی را از روی دوش سازمان تربیت بدنی بر می دارد.استدلالشان هم این بوده که وقتی یکی از این تیم ها می برد نگاه منفی تماشاگران به سمت سازمان تربیت بدنی معطوف می شود و زمانی که این تیم ها بازی هایشان را می برند افتخار آن تنها نصیب مدیر عاملان آنها می شود وسازمان از اداره این دو تیم تنها زیان می بیند!به همین دلیل است که می خواهم نگاهی متفاوت واز زاویه ای دیگر به این قضیه داشته باشم.سال 1387 دولت در مصوبه ای اعلام کرد که استقلال و پرسپولیس باید از طریق فرابورس به بخش خصوصی واگذار شوند.در آن مقطع زمانی مقام اجرایی اول کشور مستقیما در این دستور ورود کرد و با ابلاغ به سازمان تربیت بدنی اعلام کرد که باید دو تیم بزرگ پایتخت به بخش خصوصی واگذار شوند.اما امروز دقیقا یک سال و دو روز از زمانی که رییس جمهور این دستور را داده اند می گذرد و هنوز اتفاقی در زمینه خصوصی سازی این دو تیم نیفتاده است.لزوم اجرای اصل 144 که مقام معظم رهبری هم نگاه ویژه ای به آن دارند هنوز در این دو تیم به مرحله اجرا در نیامده است.حتی ایشان اشاره ای هم به این نکته داشتند که برای خصوصی سازی اگر نیاز بود باید قانون را اصلاح کرد.به عقیده من دولتی که مدعی است بابت این دو تیم ضرر و زیان زیادی را متحمل می شود چرا گامی در جهت خصوصی سازی دو تیم بر نمی دارد؟جلوی این ضرر و زیان را هر زمان که بگیریم منفعت است.اما آنچه مشخص است در این یک سال و چند روز به هیچ عنوان جلوی زیان را نگرفته ایم و فقط در این باره حرف زده ایم و روی مسائل مختلف آن مانور داده ایم.البته باید به نکته ای هم درباره اظهارات اولیه سعید لو اشاره کنم.بدون شک ایشان راست می گویند که دو تیم استقلال و پرسپولیس فقط و فقط برای سازمان ضرر دارند،اما به عقیده من این ضرر تنها مالی است نه چیز دیگری.زمانی که خودم در معاونت سازمان تربیت بدنی فعالیت می کردم علی پروین را روی کار آوردم.آن هم به این دلیل که 100 هزار نفر در ورزگاه آزادی فریاد می زدن«فائقی یادت باشد،پروین باید باشد».احساس عجیبی است قدرت موجود در روی سکوها.این قدرت وصف نشدنی است و به نظرم سازمان به همین دلایل معنوی است که نمی تواند قید استقلال و پرسپولیس را بزند.در آن زمان ما داور خارجی برای دربی می آوردیم تا نشاط را به این بازی حساس تزریق کنیم.هیجان روی سکوها در نقطع اوج قرار داشت وتماشاگر آنچه را که دوست داشت تجربه می کرد.جمع بندی تمام این اتفاقات خروجی اش آن می شود که دولت برای واگذاری دو تیم رضایت چندانی نمی دهد.دلایل آن هم کاملا مشخص است.البته این یک روی قضیه است.فکر می کنم حالا شرایطی پیش آمده که خود احمدی نژاد هم به این نتیجه رسیده است که دولت باید گام بزرگی برای خصوصی شدن این دو باشگاه بردارد.هیچ تردیدی در این زمینه وجود ندارد جز اینکه مدیران حاضر در صحنه به خوبی از پس اوضاع ییش رو بر نمی آیند و نمی توانند واژه خصوصی سازی را در ادبیات خود بخش کنند.
کد:
http://khabaronline.ir/news-62684.aspx
تاج:در ایران حتی بوی تبانی هم به مشام نمی رسد!/رفعتی برای تبانی سند دارد رو کند
ادعای بزرگی می کند و می گوید که تبانی در فوتبال ایران وجود ندارد.:31:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهدی تاج نایب رییس فدراسیون فوتبال که در روز های گذشته به همراه علی کفاشیان جلسه ای را با علی سعید لو برگزار کرده بودند درباره آن جلسه حرف می زند و می گوید«در این جلسه سعید لو تاکید داشت که نظارت فدراسیون بر هفته پایانی لیگ برتر بیشتر باشد تا شائبه ای برای تبانی وجود نداشته باشد.
به همین دلیل ما بهترین داوران را برای هفته پایانی انتخاب کرده ایم تا خدای ناکرده اتفاقی نیفتد.همچنین یک تیم ناظری ویژه تشکیل داده این تا بازی هایی را که از حساسیت بالایی برخوردارند را نظارت کنند.»
تاج حرف هایش را با اشاره به آگاهی فدراسیون مبنی بر اینکه فوتبال ایران پاک است ادامه می دهد و می گوید«البته ما می دانیم که تبانی در فوتبال ما اتفاق نمی افتد و فوتبال ما پاک است.به نظر ما حتی بوی تبانی هم در فوتبال ما به مشام نمی رسد.»
ادامه صحبت های تاج در خصوص ادعای رفعتی کمک داور بین المللی کشور است که چند روز پیش با طرح موضوعی اتفاقات فوتبال ایران را وارد فاز جدید کرد.او از تماس های مشکوک برای خرید داوران و..حرف زده بود.تاج به همین موضوع اشاره می کند و می گوید«ایشان یک حرفی زده که باید آن را به اثبات برساند.اگر این حرف به اثبات برسد باید در همه چیز فوتبال ایران تجدید نظر کرد.اما اگر رفعتی نتواند ادعاهایش را ثابت کند باید منتظر هرگونه واکنشی از سوی فدراسیون فوتبال باشد.»
کد:
http://khabaronline.ir/news-62354.aspx
حکم تبرئه فوتبالیست متهم به دوپینگ منتشر شد
کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال حکم تبرئه فوتبالیست متهم به استفاده از داروهای نیروزا (دوپینگ) را منتشر کرد. به گزارش واحد مرکزی خبر ، در حکم نهایی بازیکن موسوم به ح - ک که به امضا 4 عضو از 5 عضو کمیسیون کنترل دوپینگ رسیده آمده است : بدینوسیله رای کمیسیون بدوی در خور نقض تشخیص و رای به برائت آقای ... از محرومیت 4 ساله صادر و اعلام می گردد.
به منظور صیانت از اهداف مبارزه با دوپینگ کمیته کنترل دوپینگ موظف است نمونه بازیکن مورد نظر را به مدت یک سال از تاریخ این حکم در بانک نمونه گیری فدراسیون فوتبال قرار داده و طبق برنامه ریزی لازم با انجام نمونه گیری مکرر از وی ، سلامت رفتار بازیکن مذکور را در این خصوص تضمین نماید.رای صادره مطابق مفاد آئین نامه قطعی است.
کد:
http://khabaronline.ir/news-62978.aspx
افشاگری این بار میان داوران
این روزها بازار افشاگری حسابی پر رونق است. داوود رفعتی از تخلفات كمیته داوران و تغییر نتایج برخی از بازیها توسط داوران پرده برداشته بود. این كمك داور بینالمللی در صحبتهای خود اشاره به یك دلال به نام «ف» داشت كه رابط تیمها و داوران بود و به اصطلاح معامله را جوش میداد. پیش از آنكه رسانهها این فرد را شناسایی و نام او را مطرح كنند آقای «ف» در مقام دفاع و پاسخگویی از خود برآمد.
آقای «ف» چه كسی است؟
محمدرضا فهیمی یا همان آقای «ف» خودش را اینگونه معرفی میكند: «رفعتی تصور میكند من پشت سرش بدگویی میكنم و مانع قضاوتش در فوتبال هستم در حالی كه هیچ سمتی در كمیته داوران ندارم و فقط با اكثر پیشكسوتان داوری از جمله نصیرزاده، فنایی و عنایت و داوران فعال دوست هستم. شغل من آزاد است و فقط با داوران دوست هستم و داوری را یك شغل زیبا میدانم.»
كتكش میزنم!
ماجرای درگیری كه داوود رفعتی به آن اشاره كرده بود از چه قرار است: «با داوود رفعتی در منطقه شهر زیبای تهران در حال بحث در مورد فوتبال پاك بودیم كه او به من ناسزا گفت و به همین دلیل با او درگیر شدم و كتككاری كردیم. اگر این بار هم رفعتی را ببینم شدیدتر از قبل كتكش میزنم چرا كه حرفهایی كه به من نسبت داده خیلی بد است.»
افشاگری علیه آقای افشاگر
محمدرضا فهیمی كه خود مورد اتهام قرار گرفته بود حالا علیه رفعتی دست به افشاگری میزند: «رفعتی من را دلال خوانده است. میخواهم بدانم آیا مدركی از من در این مورد دارد؟ فایل صوتی ضبط شده یا پیامكی در مورد دلالی داوری دارد؟ او در زمان دادكان در فدراسیون فوتبال دیدارهای پخش زنده زیادی را پرچم میزد. نمیدانم به دلیل نفوذش بود یا تواناییاش اما پس از دوره دادكان قضاوتهای كمتری به او داده شد.» افشاگری به همین جا ختم نمیشود:«میخواهم از این كمكداور دو سوال بپرسم، اول اینكه چرا خودروی ریو صفر كیلومتر خود را با یك ریوی دیگر مبادله كرد؟ دومین سوال این است كه در همان فصلی كه سایپا قهرمان لیگ شد چرا او در دیدار سایپا و شهید قندی یزد پنالتی را دو بار تكرار كرد؟ میتوانید مصاحبه مجید جلالی را پس از این مسابقه در مورد داوری بخوانید.» اما مورد بعدی به سوء سابقه این كمك داور برمیگردد: «او مدرك مهندسی كارتوگرافی خود را جعل كرد و از سوی دایره حقوقی همان دانشگاه بازداشت شد تا در نهایت با سند منزل یكی از پیشكسوتان داوری آزاد شد. او یك جاعل است.»
اختلاف با عنایت
فهیمی دلیل صحبتهای رفعتی را اینگونه تشریح میكند: «رفعتی من را به عنایت وصل كرده و عنایت را به من و مدعی شده كمیته داوران با دلالها ارتباط دارد، علت اصلی این امر آن است كه او در این هفته های حساس ابلاغی برای داوری ندارد زیرا قضاوتهای پراشتباهی داشته و كمیته داوران از او راضی نیست.»
رفعتی : این آقا را نمیشناسم
اما پاسخ داوود رفعتی به محمدرضا فهیمی هم جالب است:«نمیدانم او چه كسی است. در مصاحبهای كه انجام دادم نامی از كسی نیاوردم. ضمن اینكه از مصاحبه من اشتباه برداشت شده است. من از این شخص در دادگاه شكایت میكنم.» اما رفعتی به سوال آقایی كه نمیشناسد اینگونه پاسخ میدهد:«پنالتی را كه برای سایپا در سال 84 گرفتم هیچ نقشی در جایگاه این تیم در جدول نداشت.من در سال 85 در بازی پرسپولیس و سایپا در دقایق پایانی پنالتی پرسپولیس را تكرار كردم و سایپا در سال 85 و نه 84 قهرمان لیگبرتر شد. در آن سال عنایت رییس كمیته داوران بود و دادكان نیز در فدراسیون حضور نداشت.در مورد اتومبیل ریو هم باید بگویم من این ماشین را با وام یكی از بانكها خریدم و هنوز هم در حال پرداخت اقساط آن هستم. این ماشین را به همراه مسعود مرادی كه در شركت سایپا آشنا داشت خریدم. حتی باشگاه سایپا هم میتواند از این شخص به دلیل اتهامی كه زده شكایت كند.» رفعتی بیش از این نمیخواهد در این رابطه صحبت كند:«نمیتوانم بیش از این در مورد صحبتهایی كه كردم حرف بزنم چون به آقای عزیز محمدی و منوچهر نظری قول دادم مدركم را در كمیته انضباطی ارایه كنم.»
كمیته داوران تكلیف رفعتی را روشن میكند
منوچهر نظری، عضو كمیته داوران فدراسیون از بررسی اتهامات داوود رفعتی در یك جلسه ویژه خبر میدهد:«زمانی كه از داوری استفاده نمیشود و او انتقادهایی به كمیته دارد باید مسایل را در كمیته داوران بیان كند و اگر به نتیجه نرسید به نزد مقام بالاتر برود نه این كه مسایل را در رسانهها بیان كند. اتهاماتی كه رفعتی به داوران زده بررسی خواهد شد. در یك جلسه با حضور تمام اعضا كمیته داوران بررسی و نتیجه آن به اطلاع همگان خواهد رسید.»
منبع: گل
کد:
http://www.tebyan.net/sports/news/2010/5/20/124789.html
حکم بازداشت برای یکی از اعضای کادر فنی تیم ملی فوتبال
های دردسر ساز/صاحب مغازه فیلم و مدرک دارد
حکم بازداشت یکی از اعضای کادر فنی تیم ملی فوتبال گرفته شد و احتمالا این فرد باید در روز های آینده در دادکاه پاسخگوی قاضی پرونده باشد.
به گزارش روزنامه ورزشی نود قضیه از این قرار است که این عضو کادر فنی تیم ملی چندی پیش با حضور در مغازه ای صوتی و تصویری تعدادی تلویزیون ال سی دی خریداری می کند و در قبال آنها مقداری وجه نقد می دهد و قرار می شود مابقی را به دلیل لطف مغازه دار که از طرفداران پرو پا قرص این عضو تیم ملی بوده بعدا پرداخت کند.اما پس از چند ماه که خبری از خریدار نمی شود،فروشنده با موبایل او تماس می گیرد و درخواست می کند تا پول باقیمانده از ال سی دی ها را پراخت کند.
ادامه این تماس ها و بالا گرفتن اختلافات بین طرفین سرانجام ماجرا را به اینجا ختم می کند که این عضو تیم ملی مدعی می شود که اصلا از این مغازه خرید نکرده است و این آقا را به هیچ عنوان نمی شناسد!
نکتته جالب اینجاست فروشنده که مغازه اش به دوربین های مدار بسته مجهز است تصویری کامل از خرید این عضو کادر فنی تیم ملی را دراختیار دارد اما جالب تر اینکه این آقا باز هم منکر این قضیه شده و ادعا کرده که آن شخص فقط شبیه او است!
با طرح این ادعا فروشنده ال سی دی ها که پول اجناس فروخته شده اش را از دست رفته دیده است با مراجعه به مراجع قضایی شکایت و اکنون حکم بازداشت این عضو کادر فنی تیم ملی را گرفته است!
کد:
http://khabaronline.ir/news-63621.aspx
متهم : عادل فردوسی پور ؛ اتهام: سیاسی !
نود باری دیگر متهم شد و این بار این اتهام سیاسی است.
تنها یک شب قبل از آخرین برنامه سال ، کریم ملاحی ، مدیر باشگاه پاس همدان که تیمش در هفته پایانی لیگ برتر و به لطف تساوی با تراکتورسازی توانست تا در لیگ برتر بماند ، نود را متهم می کند. او به خبرآنلاین می گوید:« من ایمان دارم که ارزش های اعتقادی ما با نظرات سیاسی عادل فردوسی پور در تضاد است و این برنامه به همین دلیل ، تیم ما را بایکوت کرده بود.» او ادامه می دهد:« مشکل اینجا بود که ما برای نشان دادن اعتقادات مان ، شعارهایی ارزشی بر روی پیراهن های مان می نویسیم . شعارهایی که سبب شد یک دفعه باشگاه پاس در بایکوت خبری از سوی برنامه نود قرار بگیرد.»
در رابطه با ملاحی گفته می شود او در نامه ای به عزت الله ضرغامی با وارد کردن اتهام خطوط سیاسی به فردوسی پور ، از رئیس سازمان خواسته است تا پخش نود ، متوقف شود اما این سردار بازنشسته نیروی انتظامی موضوع نامه را تکذیب می کند و می گوید:« من فقط مصاحبه کردم و به این گفته ام اعتقاد راسخ دارم.». ادعایی که البته وقتی پاسخش را از حسین آقازمانی مدیر گروه ورزش شبکه 3 سیما می پرسیم ، پاسخ می دهد:« ما بارها درباره این دست اتهامات به نود پاسخ دادیم. موضوع نود و این انتقادها تکراری شده و من جوابی در این باره ندارم. »
این اولین بار نیست که نود متهم می شود. برنامه عادل فردوسی پور که سال دهم اجرایش فردا شب به پایان می رسد در همه این سالها او به دلیل حرفهایی که در برنامه هایش رد و بدل شده ، از خط قرمزها عبور کرده تا شایعه تعطیلی اش سر زبان ها باشد. از روزی که برای اولین بار ، بهمن فروتن جمله ای سیاسی را طرح کرد تا همین چند هفته قبل که حجازی کلامش را با انتقادی صریح به پایان برد ، بارها نود تا مرز تعلیق پیش رفته . مثلا سال قبل و در دل دعواهای نود با سازمان ورزش و ماجرای قطع سامانه پیامک ها رخ داد اما هفته بعد از آن عادل با ثبت رکورد نزدیک به 3 میلیون پیامک هوادارانش توانست مدیران ورزش ناچار به فرو آوردن سر تعظیم برابر خواست عمومی کند.
نود البته در دل کارشناسان رسانه ای و تحلیلگران فنی ورزش کشور ، در دو سال گذشته ، منتقدان بسیاری دارد. حجم وسیعی از این انتقادات را می توان در رویکرد جدید این برنامه دید ؛« عادل با اینکه خیلی خوب به بحث های چالشی می پردازد اما در این دو سال خیلی وارد مسائل خاله زنکی فوتبال شد. او وقتی احساس برتری نسبت به سوژه اش دارد تحقیرش می کند. مثلا کفاشیان یا مرفاوی که روبرویش می نشینند با ادبیاتی خارج از عرف به آنها می تازد اما وقتی یک نفر با او تند صحبت می کند ، خیلی زود خودش را می بازد.» این جمله را یکی از مجریان تحصیل کرده سیما می گوید اما نمی خواهد رودرروی فردوسی پور قرار بگیرد.
این تاکتیکی است که امیر واعظ آشتیانی اولین بار در برخورد با فردوسی پور به کار برد. مدیر استقلال در باره این رودررویی می گوید:« وقتی روبروی فردوسی پور می نشینی باید بازی اش را بخوانی . دیدم پایش را انداخت روی پایش و روی صندلی سر خورد. من هم سری همان طور نشستم و ...»
این راهکار را علی دایی و مایلی کهن هم در برخورد با عادل در پیش گرفته و موفق شدند پیروز دوئلی رودررو با فردوسی پور باشند. تاکتیکی البته امیر قلعه نویی هم در آخرین برنامه پخش شده در نود با استفاده از آن توانست پیروز شود.
نود امسال از سوی مخالفانش به این جرم متهم است که مهمانانش را تخریب شخصیت می کند. و البته کارشناسانی چون مازیار ناظمی معتقدند بزرگترین چالش فردوسی پور نداشتن اتاق فکر است؛«هر چند من از طرفدران جدی نود و عادل هستم و معتقدم نقدهای جسورانه این برنامه از فوتبال و مدیران ورزش، همیشه موجب تسلای خاطر بسیاری از ماست ولی این دلیل نمی شود بدون مهندسی لازم بر روی افکار عمومی برنامه روی آنتن برود.»
در مقابل اما طرفداران این برنامه ، به این دلیل که نود مرجعی است برای دیدن همه آنچه هیچ جای دیگری نمی توان دید و خیلی خوب بسیاری از معایب ورزش را به نمایش می گذارد ، با جدیت خواستار تدام پخش آن هستند. نقش نود بقدری مشهود است که همه مخالفانش برای رفتن روی آنتن این برنامه حاضرند با مدیران سیما لابی کنند.
کد:
http://khabaronline.ir/news-63790.aspx
جنجال در لیگ دسته یک؛مظفری زاده 9 دقیقه وقت اضافه گرفت!
ديدار تيمهاي نفت تهران و آلومينيوم هرمزگان كه در چارچوب هفته بيستودوم ليگ دسته اول باشگاههاي ايران در ورزشگاه اميرآباد دانشگاه تهران برگزار ميشد، پس از هجوم تماشاگران دو تيم به داخل زمين مسابقه نيمه تمام رها شد.
بازی جنجالی در دانشگاه
سایت گل - هفته 22 لیگ دسته اول با برد تیمهای شهرداری ، برق و نفت آبادان ادامه یافت.
دريكي از حساسترين مسابقات گروه اول نفت آبادان كه با 37 امتياز در رتبه دوم قرار داشت ميزبان پيام مشهد رتبه چهارمي بود كه در پايان موفق شد با نتيجه 3 بر صفر ميهمان خود را بدرقه كند و شانس خود را براي صعود به ديدار پليآف ليگ برتر افزايش دهد.
در ديگر ديدار مهم اين گروه شهرداري تبريز كه تا حدود زيادي خيال خود را بابت صعود به ليگ برتر راحت كرده است و با 10 امتياز اختلاف در صدر جدول ردهبندي اين گروه قرار دارد، ميزبان تيم رده هفتمي كاوه تهران بود كه با نتيجه 2 بر يك مقابل ميهمان خود به برتري رسيد تا همچنان فاصله خود را با تيم دوم جدول يعني نفت آبادان حفظ كرده و به عنوان شانس اول صعود به ليگ برتر باقي بماند.
بازی جنجالی در دانشگاه
در يكي از سرنوشتسازترين ديدارهاي گروه دوم هم نفت تهران كه با تفاضل گل بهتر نسبت به تيمهاي داماش گيلان و برق شيراز در صدر جدول اين گروه قرار داشت، ميزبان آلومينيوم هرمزگان رده چهارمي بود. این بازی تا لحظات پایانی بدون گل پیش می رفت که تصمیم داور آن رت جنجالی کرد.سعيد مظفري زاده كه قضاوت اين ديدار را به عهده داشت، بعد از اينكه 7 دقيقه وقت تلف شده بازي به پايان رسيد يك ضربه پنالتي به سود نفت تهران اعلام كرد كه با گل شدن اين ضربه تماشاگران هرمزگاني به داخل زمين مسابقه هجوم بردند و داور و حسين شمس، ناظر مسابقه را مورد ضرب و شتم قرار دادند كه شمس به شدت از ناحيه صورت و فك آسيب ديد.
در ديگر ديدار حساس اين گروه برق شيراز كه با 36 امتياز و تفاضل گل كمتر نسبت به نفت تهران و داماش گيلان در رتبه سوم قرار داشت، ميزبان تيم رده پنجمي نساجي قائمشهر بود كه با نتيجه يك بر صفر مقابل ميهمان خود به پيروزي رسيد و با توجه به ناتمام ماندن ديدار نفت تهران موقتأ به صدر جدول اين گروه صعود كرد.
شاگردان كلانتري كه از شانسهاي اصلي صعود به ليگ برتر در اين گروه محسوب ميشوند، با برتري برابر ميهمان خود راه را براي اين امر هموار ساختند.
نتايج مسابقات هفته بيستودوم
:
شاهين اهواز صفر - مس رفسنجان 2 (تختي - اهواز)
شهرداري تبريز 2 - شهرك صنعتي كاوه تهران يك (تختي - تبريز)
داماش لرستان 2 - تربيت يزد يك (تختي - دورود)
نفت آبادان 3 - پيام خراسان صفر (تختي - آبادان)
شموشك نوشهر يك - اتكا گلستان يك (شهدا - نوشهر)
ايرانجوان بوشهر 2 - سپاهان نوين اصفهان يك (شهيد بهشتي - بوشهر)
شهرداري بندرعباس صفر - پيام مخابرات فارس صفر (تختي - بندرعباس)
نفت تهران - آلومينيوم هرمزگان (اميرآباد - تهران)( نيمه تمام ماند)
مهركام پارس تهران 2 - كوثر لرستان يك (امام خميني - اسلامشهر)
برق شيراز يك - نساجي مازندران صفر (اختصاصي برق - شيراز)
فولاد نوين اهواز 2 - پتروشيمي تبريز صفر (اختصاصي فولاد - اهواز)
شيرين فراز كرمانشاه 4 - گل گهر سيرجان يك (آزادي - كرمانشاه)
شن سا اراك صفر - مس سرچشمه صفر (امام خميني - اراك )
ديدار تيمهاي گسترش فولاد تبريز و داماش گيلان هم به دليل حضور نماينده تبريز در فينال جام حذفي مقابل پرسپوليس تهران در سوم خردادماه به تاريخ ديگري موكول شد .
* جدول ردهبندي گروه اول:
1- شهرداري تبريز 50 امتياز
2- نفت آبادان 40 امتياز
3- تربيت يزد 36 امتياز
4- پيام مشهد 33 امتياز
5- سپاهان نوين اصفهان 32 امتياز
.
.
.
13 - شموشك نوشهر 21 امتياز
14- شاهين اهواز 8 امتياز
* جدول ردهبندي گروه دوم:
1- برق شيراز 39 امتياز
2- نفت تهران 36 امتياز (يك بازي كمتر)
3- داماش گيلان 36 امتياز (يك بازي كمتر)
4- آلومينيوم هرمزگان 34 امتياز
5- نساجي قائمشهر 33 امتياز
.
.
.
12- فولادنوين اهواز 23 امتياز
13- پتروشيمي تبريز 22 امتياز
14- كوثر لرستان 16 امتياز
کد:
http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2010/05/26/1942568/%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%DB%8C%DA%AF-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%DB%8C%DA%A9%D9%85%D8%B8%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-9-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87-%D9%88%D9%82%D8%AA-%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D9%81%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA
توصيه هيدينك به قطبي و فدراسيون: نترسيد و با تيمهاي قوي بازي كنيد
توصيه هيدينك به قطبي و فدراسيون: نترسيد و با تيمهاي قوي بازي كنيد
هيدينك مسئولان ايراني را به بازي با تيمهاي قوي ترغيب كرد . او گفت: ترتيب بازي با انگليس و فرانسه را دادم و همه نتيجه اين روش براي کره جنوبي در جام جهاني 2002 را ديدند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت گل - گاس هيدينگ سرمربي سابق تيم ملي فوتبال کره جنوبي معتقد است که ايران توانايي رسيدن به عنوان قهرماني مسابقات 2010 جام ملت هاي آسيا را دارد.
اين مربي با تجربه هلندي که در حال حاضر هدايت تيم ملي فوتبال ترکيه را بر عهده دارد در مصاحبه با سايت گل گفت: "افشين قطبي" سرمربي تيم ملي ايران برنامه هاي درستي براي رسيدن به موفقيت در رقابت هاي 2011 قطر در پيش گرفته است. قطبي از اعضاي کادر فني وي در زمان مربيگري تيم ملي کره جنوبي در جام جهاني 2002 بود.
هيدينگ همچنين از برگزاري مسابقات دوستانه ايران در اروپا حمايت کرد و افزود: تيم ملي ايران در تابستان يک اردوي تدارکاتي در اتريش خواهد داشت که انتخاب خوبي است. وي گفت: دماي هواي کوه هاي اتريش براي برگزاري جلسات تمريني بسيار مناسب است و جدا از اين بسياري از تيم هاي خوب اروپايي هم در آن زمان آنجا هستند.
سرمربي تيم ملي فوتبال ترکيه اظهار داشت: فکر مي کنم برگزاري ديدارهاي دوستانه با تيم هاي قوي براي فوتبال ايران حياتي است. وي گفت: من همين کار را در سال 2002 با کره جنوبي انجام دادم، اما فدراسيون کره خواستار برگزاري مسابقه با تيم هاي ضعيف در چند ماه مانده به جام جهاني بود. هيدينگ افزود: آنها از شکست مي ترسيدند و فکر مي کردند که اعتماد به نفس بازيکنان با بازي با تيم هاي ضعيف تر بيشتر مي شود.
وي گفت: با وجود احترامي که براي همه تيم ها قائل هستم، اما با برگزاري چنين مسابقات دوستانه اي، اعتماد به نفس به دست نمي آيد. وي ادامه داد: به همين دليل ترتيب بازي با انگليس و فرانسه را دادم و همه نتيجه اين روش براي کره جنوبي در جام جهاني 2002 را ديدند.
هيدينگ گفت: يک تيم فقط مي تواند با انجام بازي هاي سخت دوستانه پيشرفت کند و شکست مقابل تيم هاي قوي در مرحله آمادگي تا زماني که باعث پيشرفت تيم شود، بد نيست. وي تصديق کرد: قطبي اين تجربه را دارد، چون در سه جام جهاني تيم هاي مطرحي را همراهي کرده است. وي گفت: او در سال 1998 در تيم ملي آمريکا بود، در جام 2002 در کنار من در تيم ملي کره جنوبي بود و در جام جهاني 2006 آلمان نيز "ديک ادووکات" را در تيم کره همراهي مي کرد.
هيدينگ افزود: قطبي با اين سابقه به عنوان يک سرمربي هدف بزرگي دارد که آن قهرماني در جام ملت هاي آسيا با تيم ملي ايران است. وي تاکيد کرد: من مطمئن هستم که تيم ملي ايران اگر سازماندهي خوبي داشته باشد، مي تواند به اين هدف دست پيدا کند.
هدينيک که مربيگري در تيم هايي مثل رئال مادريد، آيندهوون و چلسي را در کارنامه دارد، در حال حاضر در سمت سرمربيگري تيم ملي ترکيه، شباهت هاي بسياري بين فوتبال اين کشور و ايران مي بيند. او گفت: فکر مي کنم شباهت فرهنگي فوتبال ايران و ترکيه بسيار است، تركها با فوتبال زندگي مي كنند و يك مربي در چنين كشوري بايد در مسابقاتي مثل جام ملتهاي آسيا موفق بشود.به نظر من قطبي از توانايي لازم براي هدايت تيم ملي برخوردار است و اين سطح از كيفيت چيزي است كه شما در تورنمنتي مثل جام ملتهاي آسيا به آن نياز دارد.
کد:
http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2010/05/26/1943710/%D8%AA%D9%88%D8%B5%D9%8A%D9%87-%D9%87%D9%8A%D8%AF%D9%8A%D9%86%D9%83-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D8%B7%D8%A8%D9%8A-%D9%88-%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%8A%D9%88%D9%86-%D9%86%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D9%88%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%8A%D9%85%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%82%D9%88%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%8A
2010/5/26
يان رولفس
یک انتصاب فامیلی در فدراسیون فوتبال
پس از این که مسوول دفتر رئیس فدراسیون فوتبال به عنوان سرپرست تیم ملی بانوان ایران انتخاب شد، منابع خبری از انتصاب "سید مصطفی طباطبایی"برادر همسر علی کفاشیان به عنوان سرپرست تیم جوانان فوتبال ایران خبر دادند.
به گزارش شبکه ایران، پس از این که مسوولان فدراسیون فوتبال" ثمینیپور" مسوول دفتر رئیس فدراسیون فوتبال را به عنوان سرپرست تیم بانوان ایران انتخاب کردند بسیاری از منتقدان فدراسیون فوتبال رفتار و نوع نگاه مدیران فدراسیون به مقوله سرپرستی تیمهای ملی را کاملا آماتورگونه توصیف کردند و اعلام کردند در حالی که پیشکسوتان فوتبال ایران خانه نشین شدند نباید افراد بی نام و نشان و بدون سابقه به عنوان سرپرست تیم ملی انتخاب شوند.
در حالی که هنوز این مساله نزد افکارعمومی باقی مانده است و کسی متوجه دلیل این انتخاب نشده است از فدراسیون فوتبال خبر میرسد رئیس فدراسیون فوتبال که از بدو فعالیت خود را برادر همسر خود را به عنوان مدیر امور مالی و اداری فدراسیون فوتبال انتصاب کرده بود؛در تصمیمی غیر منتظره " سید مصطفی طباطبایی" برادر همسر خود را با حکمی رسمی به عنوان سرپرست تیم جوانان ایران منصوب کرد تا برادر همسرش در فدراسیون فوتبال صاحب دو شغل شود.
نکته جالب در ماجرای انتصاب "طباطبایی" به عنوان سرپرست تیم ملی جوانان ایران اینجاست که وی این مساله را بدون اشکال تلقی میکند و در گفت و گو با خبرنگار شبکه ایران میگوید:" من حدود سی سال است که با کفاشیان کار میکنم،ما 45 سال پیش با هم همکلاس بودیم پس دلیلی ندارد به این مساله ایراد بگیریم، اگر شما به رابطه فامیلی من با او ایراد میگیرید باید بدانید که من با کفاشیان 20 سال است که فامیل هستیم."
سرپرست تیم جوانان در ادامه با اشاره به این که تواناییهایی بسیار زیادی در امور مدیریتی دارد، مسوولیت سرپرستی تیم جوانان را کاری عادی و معمولی تلقی میکند و در این خصوص میگوید:" این کار نیاز به تخصص و دانش ندارد؛ من تجربه همراهی این تیمها را دارم، پس زیاد نباید نسبت به این مساله حساس شد."
وی در بخش دیگری مدعی میشود که برای فعالیت در فدراسیون فوتبال هیچ پولی دریافت نمیکند و همانطور که رئیس فدراسیون فوتبال جقوق نمیگیرد او هم ریالی برای کار کردن در فوتبال ایران دریافت نمیکند.
با مرور سخنان سرپرست تیم فوتبال جوانان ایران این سوال به وجود میآید که در فدراسیون فوتبال چه اتفاقاتی در حال وقوع است؟ در حالی این روزها پیشکسوتان فوتبال ایران مجبورند به دلیل بی مهری مسوولان فوتبال ایران به خانه نشینی خود ادامه دهند چرا باید فردی در فدراسیون فوتبال به دلیل ارتباطات خانوادگی خود با رئیس فدراسیون فوتبال صاحب دو سمت شود و از امتیازات ویژه آقای رئیس برخوردار شود؟
کد:
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=101820
10 گاف شگفتانگیز فدراسیون فوتبال!
تهران امروز: علي كفاشيان چند دقيقه پس از استعفاي واعظ آشتياني و ساير اعضاي هياتمديره استقلال، ژستي پيروزمندانه گرفت و به خبرنگاران گفت:« يك ماه قبل از سعيدلو خواسته بودم كه واعظ را بركناركند، او در جهت پيشرفت باشگاه استقلال قدم برنميداشت.»
همين يك جمله براي آگاهي از مختصات روحي رئيس فدراسيون فوتبال كافي است. فردي در ظاهر خونگرم و با روابط عمومي قوي كه در مواجهه با هرانتقادي ميخندد اما در پس این خنده ها است كه اقدامات اصلي انجام می گیرند و سرنوشت محتوم منتقدان رقم ميخورد. واعظ آشتیانی منتقد جدي فدراسيون فوتبال بود و همواره در برابر اتفاقات شائبه برانگیز این فدراسیون واكنش نشان ميداد.
آنچه به هيچ عنوان به مذاق كفاشيان خوش نميآمد. او رفت و كفاشيان حالا در ظاهر يكي از منتقدان اصلي خود را از ميدان به در کرده اما ظرف سوءعملكرد فدراسيون تحت هدايتش در ماههاي اخير سرريز شده و حتي هربيننده عادي هم میتواند با مراجعه به آرشيو ذهنی خود ليستي بلندبالا را از خلافهاي حقوقي، گافهاي متوالي و اقدامات غيرقانوني كفاشيان و يارانش رديف كند.
این سياهه تنها به صورت تيتروار و بهبهانه يادآوري بلایايي كه در چندماه اخير بر سر فوتبال ايران نازل شده منتشر ميشود و در آینده با توجه به توقفي كه در بازيهاي ليگ به وجود آمده جزئيتر به تكتك آنها پرداخته خواهد شد.
1 - قرارداد علي دايي
ميگويند دايي درخواست گرفتن پولي را از صندوق بيتالمال دارد كه برايش كار نكرده؛ توجيه جالبي است براي بسته شدن پرونده قرارداد سنگيني كه زيرآن مهر و امضاي مسئولان فدراسيون فوتبال وجود دارد. دادگاه در اين باره تصميم ميگيرد و قانون فوتبال در همهجاي دنيا ميگويد كه مربي اخراجي بايد تا آخرين ريال قراردادش را دريافت كند. صحبت از مبلغ یکمیلیارد و 584 میلیون تومان است. مبلغي كه حتي اگر 10 برابر اين هم بود، به واسطه همان مهر و امضا بايد پرداخت ميشد. اصرار آقايان براي پلیسی جلوهدادن ماجرا تلاشی است در راستای پاک کردن صورت مسئله.
2 - آييننامه انضباطي
چند ماه قبل بود كه بلافاصله پس از انتشار مفاد آييننامه جديد انضباطي، چند حقوقدان برجسته و حتي رئيس سابق كميتهانضباطي از وجود اشكالات و تخلفات بسيار در آن خبردادند اما تنها اقدام فدراسيون فوتبال حمله به صلاحيت آن افراد و فرار از پاسخگويي بود. ماهها گذشته و هنوز هيچیک از فدراسيون نشین ها پاسخي قانعكننده براي دفاع از 102 ايراد استخراج شده ارائه نكرده اند.
3 - تغيير يك روزه قوانين
مجلس شوراي اسلامي براي تصويب يك ماده واحده ساده سلسله مراتب طولانياي را طي ميكند. آن ماده ابتدا در كميسيون مربوطه به بحث گذاشته ميشود و پس از ساعتها مذاكره به تصويب ابتدايي ميرسد. بعد از آن ماده مورد نظر در صحن علني مجلس ارائه ميشود. بيش از 200 نماينده براي دومين بار روي آن بحث ميكنند و درنهايت با رايگيري به تصويب ميرسد. در مرحله پاياني ماده تصويب شده به شوراي نگهبان ارجاع داده ميشود و 6 حقوقدان در كنار 6 فقيه درباره آن تصميمگيري ميكنند تا درنهايت درصورت تصويب، به صورت قانون دربيايد.
دوستان فدراسيوننشين اما توانايي اين را دارند كه در كمتر از يك روز، در يك جمع چندنفره و كاملا خودماني قوانين مورد علاقهشان را تصويب كنند. درنظرگرفتن مبلغي به عنوان سقف قرارداد، ليگبرتري دانستن بازيكنان تيمهاي سقوط كرده (كه باعث شده در حال حاضر قانونا 21 تيم با بازيكنان ليگبرتري وجود داشته باشند!) و ساير قوانين و مقررات كه نياز به ساعتها بحث كارشناسي و حقوقي دارند، از جمله شاهكارهاي مصوب همكاران علي كفاشيان است.
4 - بخشش بازيكن دوپينگي
صحبت از محروميت مادامالعمر يك بازيكن دوپينگي بود كه دكترهاشميان اعلام كرد از آنجا که افسر كميته دوپينگ هم انسان است و انسان جايزالخطاست، اين افسر جايزالخطا در هنگام نمونهگيري اشتباهاتي داشته و بازيكن مربوطه به اشتباه دوپينگي معرفي شده است. جامعه فوتبال به اين پاسخ فقط خنديد چون اخبار دقيقي از حقيقت ماجرا در دست بود.
5 - ماجراي آقاي ايجنت
در مورد اين موضوع هم بحث زياد است. فعلا شرايط همانگونه است كه بايد باشد. سكوت خبري و آرامش براي فراموشي كامل اين موضوع.
6 - قصه تازه منشوريها
علي كفاشيان و مجتبي شريفي درمصاحبههاي خود رسما اعلام كردند در ليگ دهم مربي و بازيكن منشوري نخواهيم داشت اما از آنجا كه در فدراسيون سلسله مراتبي وجود ندارد رئيس سازمان ليگ ديروز اعلام كرد كه خير، اتفاقا منشوري وجود دارد اما كفاشيان و شريفي چون هنوز اسمي به آنها اعلام نكردهايم خبر ندارند! با اين حساب به نظر ميرسد به زودي اسامي تازهاي از جلسه محمدي و عليپور منتشر خواهد شد كه آغازگر جنجالهاي تازهتري در فوتبال ايران خواهد بود. مشكلاتي كه در همين ابتدا براي پرويز مظلومي ايجاد شده و او را از رسيدن به نيمكت پاس همدان و استقلالتهران دور كرده است از نخستين نشانههاست.
7 - اهداي سرپرستي تيمملي به برادرزن
شخصي به نام سيد مصطفي طباطبايي كه مسئول امورمالي فدراسيون فوتبال است، توسط علي كفاشيان، داماد محترمشان رسما به عنوان سرپرست تيمملي جوانان هم انتخاب شد! اين اتفاق درحالي ميافتد كه پيشكسوتان بسياري در فوتبال ایران خانه نشيناند اما براي نزديكان و بهخصوص برادرزن آقاي رئيس، جاهاي زيادي براي خدمت رساني وجود دارد. آقاي طباطبايي درمصاحبه خود از تجربه زيادي كه در همراهي تيمهاي ملي دارد گفته و درپايان هم يادآوري كرده كه سرپرستي تيمملي كاري ندارد و رسانهها نبايد اينقدر روي اين موضوع حساسيت نشان بدهند.
8 - جلوگيري از شكلگيري نهادهاي مدني
مدتهاست كه اتحاديه فوتبال، كانون مربيان فوتبال، كانون بازيكنان حرفهاي و همينطور كانون داوران فوتبال ايران به اشكال مختلف و به صورت رسمي درخواست عضويت در مجمع رسمي فدراسيون فوتبال را تسليم مسئولان كردهاند و انتظار دارند از سوي فدراسيون به رسميت شناخته شوند اما مقاومت عجيب فدراسيون فوتبال در مقابل اين درخواست باعث شده اين نهادها كه قانونا بايد توسط خود فدراسيون تشكيل شوند نه تنها پا نگيرند و به سمت قدرتمند شدن حركت نكنند كه به واسطه مشكلات قانوني و مالي تا آستانه نابودي هم پيش بروند. اين يك سؤال كليدي است كه بايد مسئولان فدراسيون فوتبال به آن پاسخ بدهند. چرا اجازه عضويت تشكلات كاملا قانوني كه مورد تاكيد AFC و FIFA هم هستند داده نمی شود؟
9 - آقایان پيشگو
علاوه بر موارد ذكرشده حضور يك پيشگوي قدرتمند در ساختمان فدراسيون فوتبال هم جالب به نظر ميرسد. همان پيشگويي كه چندهفته مانده به پايان رقابتهاي ليگ اسامي تيمهاي سقوط كننده به دسته پايينتر را اعلام كرد و اتفاقا همه آن اسامي درست از آب درآمدند!
10 - فرار از ساختمان گرانیتی
آخرين نكته به بحث تغيير ساختمان فدراسيون فوتبال مربوط می شود. ساختمان 6 طبقه و مجللي كه توسط محمد دادكان خريداري شد و نام او در راهروي ورودي جلب نظر می کند. اين به چشم آمدن چندان به مذاق مسئولان فدراسيون و همينطور سازمان تربيببدني خوش نيامده. آنها با خروج از اين ساختمان هم با تنها يادگاري به جامانده از دكتر دادكان خداحافظي ميكنند و هم با دوري از مركز شهر و پناه بردن به آكادمي فوتبال راهحل مناسبي براي فاصله گرفتن از خبرنگاران و پنهان كردن واقعيتهاي تلخ پیدا می کنند.[/CENTER]
آغاز برخورد با سايت هاي پيش بيني مسابقات فوتبال
تابناك نوشت: پس از پیگیریهای افکارعمومی و معدودی از رسانهها در چند سال پیرامون توسعه قماربازی به ویژه قماربازی آنلاین بر روی رقابتهای ورزشی که عمدتاً متمرکز بر مسابقات داخلی و خارجی فوتبال است، یک مقام آگاه مسئول ضمن اعلام شناسایی عوامل این جرایم، به دارندگان سایتهای شرط بندی فعال در داخل کشور هشدار داد، که در صورت عدم توقف این فعالیتها، مشمول برخوردهای در چهارچوب قانون خواهند شد و پیگیریهای قضایی برای برخورد با این دست فعالیتها که حتی بعضاً در کشورهای اروپایی نیز به واسطه عوارض اجتماعی و متضرر شدن شدید شرکت کنندگان، چندان مورد پذیرش نیست، انجام شده است.
سایتهای قماربازی فارسی زبان در سالهای اخیر با عدم برخورد سنگین فعالیتهایشان توسعه چشمگیری داشته و بر روی تمامی رقابتهای ورزشی و به طور خاص فوتبالی سایه افکندهاند که بعضاً عنوان میشود در این رویدادها نیز مفاسدی را به همراه داشته و زمینه ساز شبهه برانگیز شدن برخی نتایج گشته است اما علی رغم هشدارها، سازوکار جدی ویژه برخورد با این سایتها تعریف نشده بود و یا از این سازوکار بهره مناسب برده نمیشد که عمدتاً بیتفاوتی دستگاههای مسئول در قبال این اتفاقات تلقی میشد.
همین رویه باعث شده بود که این اشخاص بدون ترس نه تنها شماره حسابهای داخلی به نام اشخاص حقیقی را برای واریز مبالغ و دریافتها فرمها یا کوپنهای شرط بندی در این سایتهای قماربازی ورزشی درج شود، بلکه برخی از این قماربازیهای آنلاین حتی علاوه بر امکان قماربازی آنلاین بر روی لیگهای داخلی و خارجی، امکان قمار بر روی هر مسابقه فوتبال - حتی لیگ فوتبال رژیم غاصب اسرائیل- را فراهم آورده باشند که تشکیک در خصوص ارتباطات این اشخاص با خارج از کشور را نیز به همراه داشته است و دست آخر این عده با سوءاستفاده از فتاوای برخی مراجع اعظام و برداشت غلط از این فتاوا، قماربازی که با عنوان "پیش بینی نتایج فوتبال" انجام میشود و طبیعتاً قماربازی نیز جز این نیست(!) را شرعی اعلام کردند که دست این اشخاص پیرامون این سوءاستفاده رو شد.
در آستانه جام جهانی آفریقای جنوبی که بزرگ ترین بازار درآمدزایی نامشروع این قبیل سایتها محسوب میشود، مجدداً هشدارهایی در خصوص تبلیغات گسترده این سایتها از طریق پوشاک ورزشی و حتی با قرار دادن تبلیغات در بخشهایی از برخی سایتهای خبری - تحلیلی، عزم دستگاههای مسئول برای ریشه کن کردن این رویه، جدی تر شد و آغاز دور جدید برخورد با سایتهای شرطبندی و مروجان این فعالیتها اعلام رسمی شد و در همین رابطه یک مقام مسئول به خبرنگار تابناک اجتماعی تابناک گفت: متأسفانه با نزدیک شدن به مسابقات جام جهانی، شاهد رشد قارچگونه انواع و اقسام سایتهای شرطبندی هستیم که این اقدام مجرمانه قطعا از سوی مسئولان به شکل جدی مورد پیگرد قرار خواهد گرفت.
این مقام مسئول با اشاره به برخی پیشین صورت گرفته با برخوردهای با راهاندازان و اداره کنندگان سایتهای شرطبندی گفت: به رغم پیگردها و همچنین فیلترینگهایی که درباره سایتهای شرطبندی و فعالیتهای از این دست صورت گرفته، باز هم شاهدیم که این سایتها همچنان مشغول به انجام فعل حرام هستند. بنابراین، تدابیر و برنامههای لازم برای برخورد با این سایتها اندیشیده شده و در فهرستی که تهیه شده، علاوه بر برخورد قضایی و پیگیرد قانونی با تکتک این سایتها، دسترسی به آنها نیز مسدود و این پایگاههای قمارآنلاین به زودی فیلتر خواهند شد و سپس ضمن شناسایی عوامل چنین فعالیتهایی که برخی از ایشان به شکل علنی و با هویت اصلی فعالیت دارند، برخوردهای بعدی صورت خواهد پذیرفت.
گفتنی است؛ برخی سایتهای خبری - تحلیلی در بخش ورزشی یا بخش اصلی خود احتمالاً به واسطه ناآگاهی از صادق بودن فعل حرام قمار برای این دست فعالیتها، دست به درج آگهی و تبلیغ برخی از این سایتهای شرط بندی آنلاین "تحت عنوان پیش بینی آنلاین با پرداخت پول!" کردهاند که قطعاً برای عدم قرار گرفتن در میان سایتهایی که مشمول برخوردهای مذکور میشوند، میبایست در آستانه جام جهانی و پس از آن با دقت عمل خاصی به بررسی این قبیل آگهیها پرداخته و با عدم پذیرش تبلیغ این فعالیتهای خارج از چهارچوب اخلاق، شرع و قانون، عملاً در ساماندهی قماربازی آنلاین مشارکت نداشته باشند.
آبی و قرمز در رویای واگذاری!
26اردیبهشت سال گذشته رییس جمهور محترم در نامه ای به رییس وقت سازمان تربیت بدنی دستور صریحی در خصوص واگذاری هر چه سریع تر سهام تیمهای استقلال و پیروزی به مردم صادر کرد ....
ولی با گذشت بیش از یک سال از این نامه هنوز اتفاق خاص و ویژه ای که حاکی از اهمیت بالای این دستور دارد حادث نشده است و به این ترتیب این سوال به وجود می آید که چه موانع جدی وجود دارد که باعث می شود روند رسیدگی به این دستور و نامه رییس جمهور با کندی پیش رود و دیگر اینکه تا چه زمانی باید شاهد باشیم که این دو تیم همچنان چشم امید به کمک های ناقص و مقطعی سازمان تربیت بدنی داشته باشند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
افشاگری های بازیکن سابق استقلال بعد از 10 سال
گل- بعد از ظهر سرد زمستانی سال 79 فرصت درهم شکستن آرزوهای او بود. مجاهد خذیروای به خوبی آن روز را در خاطر دارد. خیلی خوب به خاطر دارد که فردای آن روز، جلد تمام نشریات با عکس های شطرنجی او مزین شده بود.
خذیراوی خیلی زود بنای نابودی را گذاشت. او در سن 18 سالگی، در حالیکه به تازگی راهی استقلال شده بود و به عقیده کارشناسان می توانست بزرگترین ستاره فوتبال ایران باشد، اسیر حاشیه شد.
مجاهد در این گفت و گو تلاش می کند تمام حرف هایی را که تا به حال نزده، بگوید. بگوید که اگر او محروم شده باید نصفی از بازیکنان استقلال و پرسپولیس هم محروم می شدند. مجاهد اعتراف می کند تمام گناهش این بوده که به یک میهمانی رفته، جایی که تنها فوتبالیست حاضر در آن نبود.
*نزدیک به 11 سال از نخستین روزی که محروم شدی می گذرد. در این سال ها همواره حرف و حدیث های زیادی درباره تو و علت محرومیتت مطرح بود. دوست نداری تمام حقایق را در این باره بگویی؟
فکر می کنم باید از بازی تیم ملی و اسلواکی شروع کنم. یادم می آید بلاژویچ سرمربی تیم ملی ایران مرا برای این بازی دعوت کرد. قبل از این ماجرا من پاسپورتم را به باشگاه استقلال داده بود. طبق روال همیشگی باید آنها پاسپورت من را در اختیار فدراسیون فوتبال قرار می دانند تا برای بازی های خارجی همراه تیم ملی بروم.
در آن زمان علی خذیراوی پسر عموی من در تیم ملی جوانان بازی می کرد. بعد از آخرین تمرین در تهران بلاژویچ اعلام کرد که ساعت 2 صبح باید به فرودگاه برویم تا عازم اسلواکی شویم. من سر موقع خودم را به فرودگاه رساندم اما در کمال تعجب تنها بلیت داشتم.
یعنی پاسپورتم ناپدید شده بود. فکر می کنم همه چیز از آنجا شروع شد. بلاژویچ که فکر می کرد من پاسپورتم را به فدارسیون نداده ام سیلی محکمی به صورتم زد و گفت من دوستت دارم و می خواهم پیشرفت کنی. اما مقصر من نبودم. حتی علی دایی هم در آنجا حضور داشت و به سرمربی تیم ملی گفت مجاهد پسری نیست که از این کارها کند.
من گفتم قرار بوده استقلال پاسپورتم را به فدراسیون بدهد، اگر گم شده تقصیر من نیست. بلاژ خواست فردای آن روز به فدراسیون مراجعه کنم و پاسپورتتم را بگیرم تا بتوانم به تیم ملحق شوم. خلاصه من روز بعد به فدراسیون مراجعه کردم و موضوع را با مسئولین در میان گذاشتم. آنها همه جا را گشتند و پاسپورتم را پیدا نکردند. دست آخر می دانید کجا بود؟
در بین مدارک تیم ملی نوجوان، یعنی جایی که پسر عمویم بازی می کرد. این حرکت از پیش برنامه ریزی شده بود تا نگذارند کنار تیم ملی باشم. نمی خواستند در تیم ملی بازی کنم و از همان موقع برنامه ریزی کرده بودند تا بلایی سرم بیاورند. من هیچ کاری نکردم، هیچ اشتباهی مرتکب نشدم. تمام اینها یک توطئه بود که من را از فوتبال بیرون کنند و موفق شدند. مجاهد خذیراوی هیچ کاری نکرد، این مدیران استقلال و روسای فدراسیون بودند که اشتباه کردند و الان باید بیایند جواب بدهند.
*چرا در آن زمان حرف هایت را نزدی و تنها سکوت کردی تا مقصر اول و آخر باشی؟
من یک بازیکن بودم. نمی دانستم در استقلال و فدراسیون فوتبال چه می گذرد. از علی دایی بپرسید که من چطور آدمی بودم؛ یک پسر خجالتی که فقط به تمرین می رفتم و با کسی حرف نمی زدم. اگر همان موقع که محرومم کردند به تلویزیون می رفتم یا در روزنامه ها حقایق را می گفتم، الان چنین شرایطی نداشتم. دوست ندارم همه چیز را بگویم چون هیچ فایده ای ندارد.
اما وقتی با تیم ملی به ایرلند رفته بودیم یکی از بازیکنان که الان بهترین بازیکن تیم ملی است به من گفت: «مجاهد حواست باشد، دارند زیر پایت را خالی می کنند.» الان که فکر می کنم می بینم تمام آن حرف ها درست بود و اگر تجربه امروز را داشتم نمی گذاشتم اینطور نابودم کنند. نوجوان بودم و هیچوقت حدس نمی زدم چنین کاری با من کنند. فکر می کردم همه این حرف ها یک شوخی است اما خیلی زود اتفاقات تازه ای رخ داد و آن بلا را سر من آوردند.
*تو یکی از پدیده های فوتبال ایران بودی، چه دلیلی داشت این رفتار را کنند و یک سرمایه را از دست بدهند؟
سر من را بریدند. یک عده چشم نداشتند من را در تیم ملی ببینند. به همین خاطر علیه ام توطئه کردند. بلاژویج اعتماد زیادی به من داشت، همه بازیکنان تیم ملی شاهد بودند. او می گفت مجاهد تنها بازیکنی است که مثل برزیلی ها بازی می کند. یادم می آید عادل فردوسی پور در برنامه 90 از او پرسید که در مقدماتی جام جهانی از چه بازیکنانی استفاده می کنید که او جواب داد: «فقط این را بگویم که رحمان رضایی، مجاهد خذیراوی و علی دایی در ترکیب ثابت تیم من هستند.» دقیقا از همان زمان توطئه چینی علیه من شروع شد. وقتی هم که مصدوم شدم بلاهای مختلفی سرم آوردند و باعث شدند از فوتبال محروم شوم.
*بعد از محرومیت تو شایعات زیادی شکل گرفت. فکر می کنیم نیازی به شرح دادن آنها نیست و خودت به صورت کامل در جریان آنها باشی.
بله، نمی دانم باید از کجا شروع کنم. می گفتند پلیس مجاهد را دستگیر کرده ولی به خدا این حرف دروغ است. تنها اشتباهم این بود که به یک جشن تولد رفتم. من سن و سالی نداشتم و در یک خوابگاه تنها زندگی می کردم.
یادم می آید بعد از بازی استقلال و پرسپولیس که ما با گل علیرضا اکبرپور برنده شدیم، بازیکنان تیم من را به یک میهمانی دعوت کردند. هر کسی دیگری هم جای من بود می رفت چون از تنهایی خسته شده بودم.
در آن میهمانی اغلب بازیکنان استقلال و پرسپولیس حضور داشتند؛ این نبود که تنها من باشم. یکی از طرفداران دو تیم این جشن را گرفته بود و به دلیل ارتباط خوبی که با بازیکنان داشت، اغلب آنها آمده بودند. وقتی این جشن تمام شد اتفاقات عجیبی برایم رخ داد. چند روز بعد یک فرد ناشناس با من تماس گرفت و گفت 10 میلیون به ما بده تا نگذاریم نابود شوی. من اصلا نمی دانستم جریان چیست.
گفتم مگر از باشگاه استقلال چقدر پول می گیرم که 10 میلیون تومان به شما بدهم. فکر می کردم این تماس یک شوخی است ولی واقعا قصد داشتند از من اخاذی کنند. به فردی که تماس گرفته بود گفتم واهمه ای ندارم و هر کاری که دوست دارد می تواند بکند. چند روز بعد از این ماجرا دعوتنامه ای از باشگاه استقلال به دست من رسید. وقتی به آنجا رفتم فهمیدم تمام حرف های آن شخص ناشناس درست بوده چون من را از فوتبال محروم کرده بودند.
*یعنی تنها به دلیل حضور در یک جشن تولد؟ چه مدرکی از تو داشتند؟
یک نفر در مراسم از من فیلم گرفته بود. همین فیلم را به مسئولین رسانده بودند. تنها به خاطر حضور در این مراسم 5 سال از فوتبال محرومم کردند. حرف من این بود که چرا تنها مجاهد خذیراوی باید محروم شود. خیلی از بازیکنان استقلال و پرسپولیس در آن مجلس بودند ولی بدون اینکه محروم شوند به زندگی شان ادامه دادند.
به همین خاطر است که می گویم تمام اینها یک توطئه بود و تنها می خواستند مجاهد خذیراوی را نابود کنند. باشد، شما مرا نابود کردید اما فکر می کنید همه چیز تمام شده؟ نه، من یک روز حقم را از فوتبال ایران و این آدم ها می گیرم. اگر در دوران بازیگری به آن نرسیدم در دوران مربیگری می رسم. اگر من نتوانستم برادرم احمد که هست. اصلا اگر او هم نتوانست پسرم ماهان حق مرا از این فوتبال می گیرد. شما مجاهد را از بین بردید اما خذیراوی ها نمرده اند.
*بعد از محرومیت تو در تریبون های مختلف حرف هایی درباره ات زده شد. حتی می گفتند باید مجاهد خذیراوی کشته شود!
5 سال محرومم کردند اما ای کاش من را می کشتند تا این روزها را نبینم. خذیراوی بازیکنی بود که می توانست ستاره فوتبال ایران باشد ولی الان باید بنشیند جلوی تلویزیون و بازیکنانی را ببیند که کوچکند اما پول های قلمبه ای می گیرند. من به خاطر پول ناراحت نیستم؛ ناراحتم چون می توانستم بهترین باشم و نگذاشتند.
من الان هر چه بگویم آب رفته به جوی بازنمی گردد. بعدها یکی از مربیان معروف به من گفت، مجاهد این بازیکن و آن بازیکن در تیم ملی و استقلال زیر آب تو را می زدند. دوست ندارم اسمی از این آدم ها بیاورم اما امیدوارم در زندگی موفق نباشند. این واقعیت هایی بود که پنهان ماند و الان همه فکر می کنند مجاهد خذیراوی مشکلات اخلاقی داشت. اما به جان بچه هایم قسم می خورم واقعیت همانی بود که گفتم.
*خانواده ات باید بابت این ماجراها خیلی اذیت شده باشند.
من باید از تک تک اعضای خانواده ام تشکر کنم چون خیلی چیزها را تحمل کردند. باید به همان اندازه از همسرم و خانواده اش تشکر کنم. آنها به من اعتماد کردند و می دانستند تمام این اتفاقات برنامه ریزی شده بود.
*در زمان محرومیت تو مدیر عامل استقلال علی فتح الله زاده بود. آیا او از تو حمایتی نکرد؟
اگر حمایت می کرد حال و روز من این می شد؟ هیچکس پشت من نبود و کمرم شکست. قانون می گوید اگر شما فلان خطا را کرده باشید اینقدر زندان می افتید و اینقدر هم جریمه پرداخت می کنید. اگر من کاری کرده بودم پس چرا زندان نیفتادم؟ اصلا این موضوع به فوتبال چه ارتباطی داشت؟ برای چه مجاهد خذیراوی را 5 سال از فوتبال محروم کردید؟ درد من همین ها است. ای کاش واقعا کاری می کردم چون الان راحت تر بودم و اینقدر حسرت نمی خوردم.
*الان حسرت گذشته را نمی خوری؟ می توانستی یکی از بهتری بازیکنان ایران باشی....
حسرت خوردن فایده ای ندارد. هی چی بگویم چی شد و چی نشد، فایده ای ندارد. ولی اگر آن اتفاق برای من نمی افتاد و این مسایل پیش نمی آمد، امروز در یکی از بهترین تیم های اروپا بازی می کردم. همان موقع بارسلونا اسپانیا و نانت فرانسه به من پیشنهاد داده بودند. ولی محرومیت و مصدومیت پیاپی اجازه نداد به اروپا بروم. الان هم دیر نشده. من 29 سال دارم و اگر حمایت شود می توانم همان مجاهد خذیراوی سابق باشم.
*الان کسی از تو حمایت می کند؟
نه در گذشته از من حمایتی شده و نه الان.
*منظورت از گذشته، بعد از اتفاقی است که افتاد و مجبور شدی چند سال محروم شوی؟
بله، هیچکس از من حمایت نکرد. مجاهد خذیراوی یک بازیکن ملی بود. نه تنها باشگاهم بلکه تمام فوتبال باید من را حمایت می کرد. خذیراوی یک بازیکن ملی بود که برای تیم ملی زحمت کشید. بعد از آن اتفاق تلخ باید از من حمایت می شد و یک نفر می آمد دستم را می گرفت ولی هیچکس این کار را نکرد.
*کمی شفافتر در باره این موضوع حرف بزنیم. بعد از سال ها بهتر نیست کمی درباره حقایق حرف بزنی؟ این روزها اتفاقات مختلفی مانند همان اتفاقی که برای تو افتاد در فوتبال ایران رخ می دهد ولی هیچوقت کسی مانند تو محروم نمی شود...
این حرف کاملا درست است. من مظلوم واقع شدم. مجاهد خذیراوی یک آدم مظلوم بود که برای نابود کردنش هر کاری کردند. هر جا می روم این حرف را می زنند. من بازیکنی بودم که تکنیک داشتم و سرعتی بودم.
قصد ندارم از خودم تعریف کنم اما الان در فوتبال ایران یک نفر را می بینم مانند من فوتبال بازی می کند؛ خسرو حیدری بازیکن استقلال که تازه کند است و سرعت من را ندارد. کی بود اینها را درک کند؟ بعد از اتفاقی که در زندگی ام رخ داد آن حمایتی که باید از سوی باشگاه، فدراسیون فوتبال و اشخاص مختلف می شد، از من نشد. نگذاشتند که دوباره به فوتبال برگردم.
*خود تو مقصر اصلی بودی. شاید هر بازیکن دیگری هم جای تو بود، چنین رفتاری با او می شد.
من مقصر نیستم. من یک بچه 18 ساله بودم که از آبادان بلند شدم آمدم تهران. باید از من حمایت می کردند. من اصلا کمک نمی خواستم، ای کاش حداقل شرایطم را بدتر نمی کردند. خیلی حرفها دارم که بزنم.
مجاهد خذیروای مگر چه هیزم تری فروخته بود که باید اینطور با او برخورد می کردید. باید کاری می کردند که برگردم و دوباره بازی کنم. فوتبال در ذات من بود و هست. الان بچه هایی که هیچ چیز را نمی دانند می گویند تو فلان کار را کردی و باید برای همیشه محروم می شدی ولی اگر از من حمایت می شد الان همه چیز فرق می کرد. خذیروای می توانست بهترین بازیکن ایران شود.
*فکر می کنی چرا حمایت نشدی؟
نمی دانم. مانده ام چرا از من حمایت نکردند و نمی کنند. مجاهد یک آدم تنهاست که باید قربانی می شد. من مقصر نبودم به خدا.
*این اتفاقات هنوز در فوتبال ایران رخ می دهد اما هرگز برخوردی به آن شدتی که با تو شد، با کسی نمی شود.
شما همه چیز را می دانید. الان دوست دارم مردم حقیقت را بفهمند. باید یکی قربانی می شد که آن آدم من بودم. حالا ما کلی با هم بحث کنیم و بگوییم چرا اینطوری شد. شما هر روز مشابه اتفاقاتی که برای من افتاد در فوتبال ایران می بیند اما چرا کسی قربانی نمی شود؟ آنها می خواستند من را قربانی کنند که این کار را کردند.
*«آنها» چه کسانی هستند؟ چرا تمام حرفهایت را نمی زنی و به صورت شفاف همه چیز را نمی گویی؟
منظور من آدم خاصی نیست. من کل فوتبال را می گویم. تمام آدم های فوتبال من را نابود کردند. جوی درست کردند که خذیراوی دیگر برنگردد. هیچکدام از آدم های این فوتبال من را نخواستند. اگر کسی بود شاید می توانست جلوی نابودی من را بگیرد.
*ولی تو نگفتی که آیا شخصی به صورت مستقیم مقصر بوده یا نه؟
بله، این وسط آدمی بوده که مقصر صد در صد باشد.
*این آدم بازیکن بوده؟
بازیکن مقصر که زیاد بود! ولی بیشتر مدیران استقلال بودند که من را رها کردند و چشمشان را روی همه چیز بستند. مگر الان خیلی از بازیکنان این کارها را نمی کنند؟ حتی فیلمشان هم بیرون آمده. حالا که من دیگر نیستم پس چرا با کسی برخورد نمی کنند؟
به جرات می گویم خیلی از بازیکنان ایران کاری بدتر از کار من را انجام می دهند ولی کسی به آنها چیزی نمی گوید. آدمی که باید قربانی می شد، شد. دیگر کسی نباید قربانی شود. مگر برخی از بازیکنان را منشوری نکردند ولی آخرش چه شد؟ بدون اینکه به اندازه من محروم شوند، آزاد شدند و توانستند بازی کنند. چه کسی واقعا این بازیکنان را خراب کرد؟ هیچکس. همه تلاش کردند آنها دوباره برگردند و این اتفاق افتاد. ولی چرا کسی این کار را برای من نکرد؟
*یعنی فکر می کنی باید خیلی از بازیکنان ایران محروم شوند.
من فقط مثلا برایتان بزنم. با تیم ملی مقابل تایلند بازی داشتیم یک بازیکن ما کارهایی کرده بود که می خواستند بین دو نیمه او را شلاق بزنند! ولی همان مسئولین فدراسیون فوتبال رفتند از بازیکن حمایت کردند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد.
یک چیزهایی هست که من اگر بخواهم بگویم خیلی ها باید بیایند جواب بدهند. کلی حرف دارم چون من را قربانی کردند تا به مردم بگویند ما حواسمان به بازیکنان فوتبال هست. الان چرا این کار را نمی کنید؟
من را از زندگی عقب انداختند، از فوتبالم. همه چیزم را گرفتند، فوتبال همه چیز من بود. خیلی دوست دارم امروز بیایند دست من را بگیرند و حمایت کنند. اما کسی نیست دنبال مجاهد خذیراوی بیاید و دستم را بگیرد. فوتبال در ذات من است.
به خدا من همان مجاهد قدیمی ام فقط باید حمایت شوم. اگر یک نیم فصل به من فرصت بدهند برمی گردم و همان بازیکن سابق می شوم. اینکه بروم تمرین و برگردم خانه هیچ فایده ای ندارد. من باید بازی کنم.
در این چند سال فهمیدم بعضی ها یا نمی خواهند من برگردم یا اینکه دستور دارند کاری کنند که برنگردم. شاید امیر قلعه نویی در استقلال و مجید جلالی در فولاد دوست داشتند به من فرصت بدهند اما کسانی جلوی آنها را گرفتند. نمی دانم حقیقت چیست.
*شاید حقیقت این است که بابت آن اشتباه باید قید فوتبالت را بزنی.
این برای من ناراحت کننده است. من تاوان اشتباهم را دادم. از نظر خانوادگی و فوتبالی اذیت شدم. اگر من بخواهم با شما درد دل کنم باید یک کتاب بنویسید. الان هر چی بگویم فایده ای ندارد. کیست که توجه کند. کیست که فردا بیاید دستم را بگیرد و بگوید برگرد به فوتبال.
*روزهای بعد از آن اتفاق را خوب یادت هست؟ می توانی بگویی چه شرایطی داشتی؟
خیلی سخت بود. اصلا نمی توانم فکر آن روزها را کنم. هر کس، هر حرفی دوست داشت به من می زد. انگار 100 سال برایم گذشت. اگر از شما زندگی و کارتان را بگیرند چه اتفاقی می افتاد؟ فوتبال همه چیز من بود، همه وجود من بود. از بچگی با فوتبال بزرگ شدم. شب ها توپ فوتبال بغل من بود، حتی همین الان. اما آنها آمدند فوتبال را از من گرفتند. نگذاشتند به رویاهایی که داشتم برسم.
می خواستم کارهای بزرگ کنم. بچه که بودم رویاهایی داشتم. شاید کمی به آرزوهایم رسیدم اما این تمام خواسته های مجاهد خذیراوی نبود. من را نابود کردند. دوست داشتم همان موقع زندگی ام تمام شود. ولی ایستادم و با همه چیز جنگیدم. الان مشکل چیست؟ چرا نمی خواهید مجاهد سرپا بایستد؟
*وقتی آن اتفاق افتاد تو مدتی محو شدی. در آن روزها چکار می کردی؟
من در اکباتان خانه داشتم و تنها راه درآمدم آرایشگاهی بود که در ولیعصر داشتم. اموراتم می گذشت و تا مدتی از تمرینات به دور بودم. وقتی محرومیتم تمام شد به استقلال برگشتتم و قرارداد بستم. بعد از آن به فولاد رفتم. واقعا از مسئولان این تیم ممنون هستم چون در استقلال شرایطی بحرانی داشتم. اگر فولاد نبود معلوم نبود چه بلایی سر من می آمد. مایلی کهن در این تیم به من فرصت داد و داشتم آمده می شدم که متاسفانه در بازی فولاد وپیکان دوباره مصدوم شدم. اگر آن موقع آسیب نمی دیدم شاید الان همان مجاهد آماده بودم.
وقتی آن اتفاق برای تو افتاد شایعات زیادی درباره ات وجود داشت. از زندان گرفته تا صادرات....!
تمام این شایعات دروغ بود. من زندان نرفتم. جوی درست کرده بودند که هر روزنامه ای درباره من یک چیز می نوشت.
*حتی حرف از شلاق خوردن تو بود...
نه، اصلا این چیزها نبود. من فقط محروم شدم، همین. آنها می خواستند من را نابود کنند که این کار را با موفقیت کردند. اینکه می گویند من شلاق خوردم، یا .... صادرات می کردم امارات، اصلا درست نبود. اگر می خواستم از این کارها کنم اصلا چرا وارد فوتبال شدم؟ چرا آمدم در یک شهر غریب؟ در همان آبادان می ماندم که راحت تر این کارها را انجام می دادم. من یک بچه کوچک بودم، اصلا می توانستم چنین کارهایی کنم؟
*بعد از آن ماجرا برخورد مردم با تو چگونه بود؟
خیلی از آنها من را درک می کردند. طرفداران همیشه به من لطف دارند و می گفتند حیف شد که این بلاها سرت آمد. من آدم ساکتی بودم و واقعا کاری به کسی نداشتم. حقم نبود این بلاها را سرم بیاورند. من قربانی این فوتبال شدم.
منبع: مجله همشهری سرنخ